سیوند

پایگاه اطلاع رسانی برای نجات یادمانهای باستانی (دشت پاسارگاد) - چرایی؟!

برگرفته از ویژه‌نامه یادمانهای باستانی و هویت ملی به کوشش پایگاه اطلاع رسانی برای نجات یادمانهای باستانی (دشت پاسارگاد)، دی ماه 1384، رویه نخست

 

آب ‌گیری سد سیوند در تنگه بلاغی ، نگرانی‌هایی را  در دل ایران‌ دوستان دامن زده است ، چرا که:
- سست بودن خاک منطقه می ‌تواند زمینه را برای آسیب ‌رسانی به پی سازه‌های دشت پاسارگاد (کاخ بارعام، کاخ دروازه، کاخ اختصاصی، گور کمبوجیه ، تل تخت ... و به ‌ویژه آرامگاه کورش) آماده سازد.
- ‌رطوبت ناشی از دریاچه ی سد در درازمدت بر زیست بوم منطقه تأثیر گذاشته و با پدید آوردن و رشد دادن گیاهان مخرب بر روی آثار موجود، اثرات ویران‌ گری بر همان سازه‌ها و همچنین نگاره‌های نقش رستم و نقش رجب و حتا با تردید عنوان می ‌شود، تخت جمشید - خواهد داشت.
- و اما خود تنگه بلاغی نیز به دلیل عبور عشایر منطقه و مسیر کاروان ‌رو تاریخی ، جاده شاهی ـ معروف ‌ترین و کهن ‌ترین جاده بین‌المللی جهان ـ و آثار بسیار ارزشمندی چون بقایای معماری ،‌ اشیا و گورهای باستانی متعلق به 7 هزار سال پیش تاکنون و وجود پوشش‌های گیاهی و زمین‌های کشاورزی از اهمیت به سزایی برخوردار است و به ‌ویژه مهم ‌ترین منطقه باستان ‌شناسی برای شناخت عهد هخامنشی و صنایع تولیدی آن عهد است. تاکنون برخی از کوره‌های فلزریزی عهد داریوش بزرگ را به ‌دست آورده‌اند. هم‌چنین از آنجا که عمده حقوق غیر نقدی کارکنان دربار هخامنشی را جو و شراب تشکیل می ‌داده است ، کارگاه‌های شراب ‌گیری پرشماری در تنگة بلاغی به ‌دست آمده است. نیز گورستان‌های وسیعی ـ  که خود برای جامعه ‌شناسی و انسان ‌شناسی هر دوره‌ای بسیار ارزشمند هستند ـ در این دشت قرار است به زیر آب روند.
درواقع برخلاف مناطقی هم ‌چون میان ‌رودان (بین‌النهرین) که سالیان درازی است خاک ‌برداری از مناطق مسکونی عهد باستان در آنها انجام شده و از آن طریق ، اطلاعات وسیعی درباره نوع معماری ، تقسیم فضاهای خانه‌ها، کارکرد قسمت‌های مختلف خانه‌ها هم ‌چون آبریزگاه و‌ آشپزخانه و نوع زیرساخت‌هایی هم ‌چون شالوده‌ها و نیز شبکه پساب در این مناطق به دست آمده ، مرودشت و دشت مرغاب این گنجینه‌های اطلاعاتی را تا زمان ما در سینه خود حفظ کرده‌اند: دو غار که سکونت‌ گاه انسان‌های دوره پارینه ‌سنگی ـ ده هزار سال به قبل ـ  بوده‌اند (میراث خبر، 29/4/1384)، کوره‌های ذوب فلز و کوره‌های 7500 ساله سفال ‌گری (میراث خبر، 30/2/1384)، دهکده‌ای متعلق به دوره هخامنشی ، دو گورستان بزرگ دوره اشکانی ، 7 کیلومتر مرز سنگی (دیوار دفاعی) مربوط به همین دوران ، گورستان و روستای 9 هکتاری ساسانی ـ اسلامی (دنیای اقتصاد ، 22/2/1384) ، گورهای سنگی دوره‌های فرمان ‌روایان محلی فارس (خرقه ‌داران)، بخشی از یکی از شگفتی ‌های سازه‌های آبی‌ (جعفر مهرکیان، میراث خبر، 26/6/1384) ، ... و تنها بخش بازمانده از راه شاهی. به این ترتیب با آب ‌گیری سد سیوند بین 80 تا 174 (میراث خبر، 7/4/1384).
- بیشتر بر روی 130تاکید می‌شود- اثر و محوطه باستانی شناسایی ‌شده که هر محوطه شامل اجزای بسیار گوناگونی است ، به زیر آب خواهد رفت که 0 بسیاری از آنان تاکنون حفاری و شناسایی علمی نشده‌اند. با از میان رفتن آنها بخشی از تاریخ و فرهنگ ما ـ که امکان بررسی ‌اش وجود دارد ـ محو خواهد شد که اگر در آن میان اشیای آسیب‌پذیر ( فلز، استخوان و عاج، چوب، بافته و مخصوصاً رنگ) وجود داشته باشد برای همیشه از میان خواهد رفت.
به هر روی اکنون وضعیت به آنجا رسیده که نزدیک به هشتاد درصدعملیات ساخت سد سیوند انجام شده است. حتی سر سخت ‌ترین منتقدان ساخت این سد نیز با پیشرفت و آبادانی مخالف نیستند اما آیا تراز داده‌ها و گرفته‌ها یا به عبارتی دیگر سودها و ضررها نیز چنین پیشرفتی را نشان می ‌دهد؟
فراموش نکنیم سوی دیگر قضیه نه کارشناسان میراث فرهنگی و سازمان یونسکو، که در واقع پیشینه تمدن کهن ‌سال و دیرینه‌ای است که می تواند ظرف چند سال آینده یکی از بزرگترین مراکز تحقیقاتی ، پژوهشی و گردشگری جهان باشد؛ امتیاز و استعدادی که به‌ صورت بالقوه در سراسر ایران ‌زمین وجود دارد...وسعت ، پراکندگی ، کمیت ، کیفیت ، قدمت و اهمیت میراث تاریخی کشور ما آن چنان است که به اعتقاد برخی به راحتی می تواند قابلیت جایگزینی نقش نفت در اقتصاد را داشته باشد و علاوه بر جذب تیم‌های کارشناسی و علاقه‌مند به تاریخ می ‌تواند بسیاری از گردشگران را راهی ایران کند، آن‌چنان که به آسانی چشم بر سازه‌های رنگارنگ و مصنوعی کشورهای حاشیه خلیج فارس ببندند» (ایسنا، 17/11/83).
به قول یک استاد آگاه تاریخ: «مجموع سودی که از این سد به ‌دست خواهد آمد با درآمدی که از راه فروش بلیت برای دیدار از این مناطق می ‌توان به ‌دست آورد برابری نمی ‌کند»(دکتر علی حصوری ، 9/6/84).
کاری که اکنون می ‌توان کرد این است که از شرایط پیش ‌آمده  سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بهره جسته و با یاری  وزارت نیرو و همه کارشناسان و علاقه مندان و یونسکو( همانند سد اسوان در مصر) کار شناسایی علمی و حفاری منطقه تنگه بلاغی را ـ با به تأخیر انداختن چهار ساله آبگیری سد ـ با دقت به اتمام رساند، چرا که کارشناسان کمترین زمان برای مستند سازی آثار تنگه را 4 سال اعلام کرده اند. در این مدت نیز باید برای حل دو مشکل « آبرفتی بودن خاک منطقه »  و  « رطوبت ناشی از شکل‌گیری دریاچه سد» چاره‌ای اندیشید ، چاره‌ای  قطعی و از روی یقین ، نه احتمالی, چون نمی ‌شود با بناهایی که 2500 سال تاریخ ایران را در دل خود پاس داشتند به ‌صورت آزمون و خطا برخورد نمود.

ما در این راه گام برمی ‌داریم.