یادمان

10 گانه ای غم انگیز درباره تخریب "قصر فیلیه" خرمشهر

برگرفته از عصر ایران

صادق حبیب زاده

چند روز پیش خبری در رسانه ها منتشر شد که همه دوستداران فرهنگ و تاریخ کشورمان را شوکه کرد.


"قصرفیلیه" ساختمانی تاریخی واقع در ساحل اروند و حومه خرمشهر، متعلق به یکی از مقاطع تاریخی ایران و خوزستان تخریب و کاملا نابود شد تا اثری از آن نماند.

این ساختمان تاریخی، 92 سال پیش توسط شیخ خزعل حاکم وقت خوزستان در دوره قاجاریه و شیخ عشایر عرب بنی کعب ساخته شد و  از جمله ساختمان های باشکوه دوران خود و شاهد حوادث زیادی بوده است.

در این باره می توان چند نکته را در آمیزه ای از حسرت و تأسف متذکر شد:

1- از مدت ها پیش تقریبا اقدامات تهاجمی علیه "میراث  تاریخی و فرهنگی " کشورمان ، عمدتاً در صدمه زدن، نادیده گرفتن و تغییر کاربردی میراث فرهنگی  محدود بود اما هم اکنون به یک باره شاهد تخریب کامل یک ساختمان تاریخی دارای شماره ثبت ملی هستیم. این موضوع را می توان عقبگردی روشن در زمینه حفظ و مراقبت از میراث فرهنگی ایران دانست و زنگ خطری اسفناک تلقی کرد.

2- میراث فرهنگی خوزستان اعلام کرده است پس از اطلاع از قصد عاملان تخریب قصر فیلیه، وارد صحنه شده و علیرغم همراه کردن فرمانداری خرمشهر و استانداری خوزستان ولی نتوانسته  این اثر تاریخی را از نابودی و تخریب کامل نجات دهد.

حال سخن اینجاست که اولاً چرا تخریب کنندگان از سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی امر و از استانداری به عنوان عالی ترین نهاد استان تبعیت نکرده و نیت خود را به راحتی اجرایی نموده اند؟ و ثانیاً در شرایطی که حتی استانداری و میراث فرهنگی هم در حفظ آثار تاریخی کشور ناتوانند ، چه تضمینی وجود دارد که نظیر این حادثه دوباره در جای دیگری از ایران رخ ندهد؟

3- از سال ها پیش مجموعه ای دولتی تحت نام " سازمان میراث فرهنگی" برای شناسایی، حفظ و مرمت آثار و نشانه های فرهنگی گذشتگان ایجاد و در جایگاهی زیر نظر ریاست جمهوری مشغول فعالیت است. واقعا اگر این مجموعه نه تنها از صدمه زدن یا بی توجهی به اثری تاریخی عاجز است بلکه نمی تواند از نابودی و تخریب ساختمانی تاریخی جلوگیری کند کارکرد و فلسفه فعالیت اش چیست؟ آیا بهتر نیست این سازمان منحل شود تا هر کسی هر صدمه ای را که دوست دارد به میراث فرهنگی گذشتگان وارد کند.

4- استان خوزستان جزء مناطقی است که در جنگ تحمیلی بیشتری خسارت های مادی و معنوی و تلفات انسانی را متحمل شد. در اثر این جنگ، نه تنها آبادانی خوزستان از میان رفت و به افسانه ای تبدیل شد که تحقق آن هم اکنون آرزویی بیش نیست بلکه در این روند حجم زیادی از ساختمان های تاریخی و میراث فرهنگی نیز نابود شدند یا به شدت آسیب دیدند. با این حال ساختمانی دارای ارزش فرهنگی و تاریخی که اتفاقا در نقطه صفر مرزی و خط مقدم جنگ تحمیلی (یعنی در ساحل رود مرزی اروند) قرار دارد و شاهد تحولات بسیاری از زمان های گذشته تا جنگ تحمیلی بوده است همچنان دوام آورده بود.

بنایی تاریخی که هشت سال جنگ بی امان نتوانسته بود آن را نابود و تخریب کند در دوران صلح توسط داخلی ها نابود شد تا آنچه را که ارتش صدام و تمام قوای قهریه جنگ هشت ساله نتوانسته بود انجام دهد تنها در چند ساعت و به وسیله چند ماشین سنگین انجام شود.
این درد را با که باید گفت؟!

5- براساس خبرهای منتشر شده قصر فیلیه در ساحل اروند رود و در محدوده تحت کنترل شرکت صنایع دریایی ایران قرار داشته است. این ساختمان نه در مسیر اتوبان سازی و نه مزاحم ساختمان سازی بوده است . این نکته باید مشخص شود که چگونه امکان دارد عده ای وارده محدوده تحت کنترل شرکت صنایع دریایی شده و اقدام به تخریب این اثر فرهنگی - تاریخی کنند. اگر عده ای می خواستند با ورود به محدود این شرکت ، به اموال آن صدمه ای وارد کنند آیا باز هم مدیران شرکت صنایع دریایی مانع نمی شدند یا اینکه منافع ملی و قطعه ای از تاریخ پرفراز و نشیب این کشور ، اهمیتی کمتر از کم قیمت ترین تجهیزات و وسایل این شرکت دارد.

6- بنابه اخبار منتشر شده قصر قاجاري فيليه در سال 1379 به شماره 2845 در فهرست آثار ملي ثبت شده بود. معنی ثبت اثری در فهرست آثار ملی چیست؟ آیا تنها شماره ای به این بنا تعلق می گیرد یا اینکه زمینه ای برای حفظ و ادامه حیات آن فراهم می شود. تخریب این اثر تاریخی نه تنها دهن کجی به تاریخ و فرهنگ خوزستان و ایران  بلکه تمسخر قانون نیز هست.

7- تخریب قصر فیلیه در حالی صورت گرفت که براساس گفته مقامات میراث فرهنگی خوزستان تاکنون دهها میلیون تومان برای ترمیم آن هزینه شده بود . اما  اکنون نه تنها اصل اثر فرهنگی از بین رفته بلکه تمامی مبالغ و هزینه های انجام شده از بیت المال برای ترمیم آن نیز به  هدر رفته است. قطعا عاملان تخریب این ساختمان تاریخی نه تنها به میراث فرهنگی بلکه به بیت المال نیز ضربه زده اند.

8- قصر فیلیه در خرمشهر قرار داشت اما آئینه ای از معماری و هنرمندی هنرمندان و معماران ایران زمین بود. این ساختمان تاریخی ت‍وس‍ط م‍‍ع‍م‍‍ار‌ان‌ ‌اص‍ف‍‍ه‍‍ان‍‍ي‌ و ش‍ي‍ر‌از‌ي‌ س‍‍اخ‍ت‍ه‌ ش‍ده بود. آجر کاري هاي زیبایی داشت و درب و پنجره‌هاي آن از چوب ساج و آبنوس ساخته شده و از آئينه‌ کاريهاي سقف، داخل اطاق ها ، طارم و ايوان هايی با تمثال  پادشاهان قاجار برخوردار بود  لذا تخریب این بنا معنایی جز تخریب هنر ندارد.

9- تاکنون سه بنای مهم تاریخی در خوزستان با انگیزه هایی نامشخص تخریب شده اند و به دلیل نبود برخورد جدی نیز پیش بینی می شود این روند ادامه یابد و تخریب ونابودی دامن ساختمان های دیگری را نیز بگیرد .

از مسئولان و فعالان فرهنگی می خواهیم تا حداقل دیگر ابنیه های تاریخی را مورد توجه قرار دهند تا شاید بتوانند آنها را از مرگ و نابودی نجات دهند.

 یکی از این آثار ، ساختمانی معروف به خانه دادرس واقع در بازار مرکزی اهواز است که  متاسفانه  به انبار کفش تبدیل شد !  قطعا می توان با مرمت و بازسازی، آن را به موزه یا نگارخانه ای تبدیل کرد و زمینه حفظ و احیای این میراث فرهنگی را فراهم کرد.

10- خطابه آخر نیز متوجه مقامات ارشد استان خوزستان است. از آنها می خواهیم اگر واقعا توانایی حفظ آثار تاریخی و میراث فرهنگی را ندارند میراث فرهنگی خوزستان زیر مجموعه یکی از ادارات میراث فرهنگی استان های همجوار مانند اصفهان ، فارس یا بوشهر قرار بگیرد تا شاید به این وسیله ، زمینه ادامه حیات ابنیه های تاریخی خوزستان فراهم شود.

... و سخن آخر این که آی مسوولان و صاحب منصبان ! ایران را دوست داشته باشید ، با تمام تاریخ گذشته اش ، با تمام داشته های امروزی اش و با تمام امیدهایی که برای آینده اش داریم ؛ ایران ، تنها سهم ما از این کره خاکی است ، جایی که به آن وطن می گویند!