علی علیبابایی درمنی
در روز شنبه 15 اَمرداد 1390 خورشیدی، رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، در یک مهمانی افطاری، طی سخنان شگفت انگیزی تحولات سوریه را مسئله داخلی ترکیه دانست و افزود: «ما تاکنون خیلی صبور بودیم منتظریم تا ببنیم که آیا میتوانیم این را درست کنیم یا نه و اینکه آیا آنها آنچه که ما گفتهایم گوش میکنند یا خیر.»
اردوغان با این اظهارات خود از یک سو استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی سوریه را زیر سوال میبرد، و از دیگر سو، دولت سوریه را با عبارتی دستوری مورد خطاب قرار داده و دولتمردان سوری را تا حد پادوی خود پایین میآورد، و از این دولتمردان میخواهد تا مطابق میل و دستورات او عمل کنند. اردوغان در مقام یک نخست وزیر متوجه نیست که اگر قرار باشد هر کشوری در جهان، به محض شنیدن کوچکترین صدای اعتراضی از کشور همسایه خود، اعتراض چند مخالف را «پیراهن عثمان» کرده و به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور همسایه احترام نگذارند. صلح و امنیت در جهان تبدیل یک شوخی بیمزه میشود. البته دور نیست که این ناامنی گریبان خود ترکها را نیز بگیرد.
فردا (18 اَمرداد خورشیدی) اردوغان فرستاده عالیرتبه خود، ویا بهتر بگوییم استادش، احمد داوداوغلو را به سوریه میفرستد تا پیام او را به مقامهای سوری ابلاغ کند و به قول خود اردوغان: «احمد داود اوغلو وزیر خارجه، روز سه شنبه از سوریه دیدار خواهد کرد و گفتگوهای لازم را انجام خواهد داد و پیام ما را هم به شیوهای قاطع به آنها ابلاغ خواهد کرد و اقدامات بعدی بر اساس پاسخی که ما از دمشق دریافت خواهیم کرد، رقم می خورد.»
با اینکه باید به انتظار بنشینیم و ببینیم که آقای داود اوغلو با چه شیوه قاطعانهای، پیام آقای اردوغان را به سوریها انتقال میدهد و سوریها نیز چه واکنشی به قاطعیت آقای اردوغان نشان میدهند، در مورد پیشینه این رفتارهای «عثمانی مآبانه» ترکیه ذکر چند نکته خالی از فایده نیست؛ آغاز زمامداری حزب عدالت و توسعه در ترکیه، با رشد و توسعه در همۀ ابعاد و زمینهها در در ترکیه همراه بود. در واقع از همان زمان بود که ترکیه اندیشه تبدیل شدن به قدرت منطقهای را در سر پرورش داد و در این راه تلاش مضاعفی را به نمایش گذارد. «به صفر رسانیدن مشکلات با همسایگان»، «نقش آفرینی مضاعف در بحرانهای منطقهای»، «رشد و توسعۀ اقتصادی» و «نفوذ در میان کشورهای مسلمان خاورمیانه»، اساس و پایۀ اهداف سیاستمداران ترک را برای بدل شدن به یک قدرت منطقهای را تشکیل میدهند. در این راستا ترکها میکوشند تا به منظور تحقق یکی از این اصول یعنی، «نقش آفرینی مضاعف در بحرانهای منطقهای» به ایفای نقش سیاسی در قبال تحولات کنونی سوریه بپردازند، اما چه خوب بود که ترکیه به جای ایفای نقشی مخرب در این شرایط بحرانی نقشی در راستای صلح و ثبات در سوریه ایفا میکرد.
ترکیه از دخالت در بحران کنونی ترکیه هدفهای زیر را در سر میپروراند:
1- همان گونه که گفتیم یکی از اصول نوین سیاست خارجه ترکیه «نفوذ در میان کشورهای مسلمان خاورمیانه» است این نفوذ به منظور تبدیل ترکیه به یک قدرت منطقهای به مانند دوران عثمانی صورت میگیرد. در همین راستا است که آنها اقدام به برگزاری نمایشهای عوامفریبانه، برای مقابله با رژیم اشغالگر میکنند، در صورتیکه فعالیتهای سفارت ترکیه در تلآویو در حال جریان است. پس از گذر از این مرحله ترکها قصد دارند تا کسب وجاهت و قدرت در خاورمیانه با اعتماد به نفس بیشتر، به پیگری درخواست عضویت خود در اتحادیه اروپا بپردازند. در همین راستا ترکها کوشش میکنند تا به ورود به صحنه منازعات داخلی سوریه وزن سیاسی خود را به رخ غربیها بکشند.
2- ترکها با اتخاذ موضع منفی نسبت به سوریه که اختلافاتی نیز با غربیها دارد، خلوص و ارادت خود را به غربیها نشان داده و راه خود برای عضویت در اتحادیه اروپا را هموارتر کنند. حتی گزارشهایی موجود است که ترکها خود با گروههای سلفیِ مخالف رژیم سوریه تماس گرفتهاند و آنها را ترغیب به شورش و براندازی رژیم کنونی سوریه کردهاند، تا به اختلافات دینی میان اهل تسنن و علویها دامن زنند و از این رهگذر به غربیانِ مخالف رژیم سوریه خوش خدمتی کرده باشند. در همین راستا نشریه لبنانی النشره با بیان اینکه کشور سوریه و ارتش آن با کشورهای دیگر فرق میکند، تصریح کرد که غربیها تلاش میکنند دولت سوریه و ارتش آن را به زانو در آورند. النشره به نقل از پایگاهی نزدیک به محافل اطلاعاتی در رژیم صهیونیستی تصریح کرد: تشدید تنش بیسابقه اخیر در سوریه، نتیجه معامله رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه و جماعت اخوان المسلمن [خارج از] سوریه است. این پایگاه در گزارشی آوردهاست که «معامله ترکیه با اخوانالمسلمون پس از تماسهای اخیر سران ترکیه با سران اخوان المسلمون در مصر صورت گرفت. اخوان المسلمون در مصر با نشان دادن چراغ سبز به اخوان سوریه خواستند که وزن خود را علیه نظام سوریه نشان بدهند».
3- کشور ترکیه محل زنگی 11 میلیون علوی میباشد. «جماعت علوی» به همراه کردها در کشور ترکیه، شهروندان درجه 2 محسوب میشوند و از شرایط مطلوب زندگی در آن کشور برخوردار نیستند، حضور یک کشور قدرتمند با رهبران علوی در جوار ترکیه سبب شده تا پیوسته علویان ترکیه چشم به سوی سوریه به عنوان حامی و پشتیبان خود بدوزند، در نتیجه، ترکها با حمایت از سلفیها در سوریه کوشش میکنند تا در سوریه سلفیها به قدرت برسند. در حقیقت با اینکه حکومت سوریه برخی از آزادیها را از مردم خود سلب کردهاست، با این حال نا آرامیهای کنونی سوریه، نه حرکت خودجوش مردم سوریه برای رسیدن به آزادی بلکه شورش سلفیهای آن کشور برای غلبه بر علویها و به تحریک بیگانه است.
3- ترکیه برای به رخ کشیدن نفوذ و قدرت خود در منطقه خاورمیانه، قصد دارد تا خود را به عنوان یک قدرت منطقهای در برابر ایران مطرح کند و از این رو کوشش میکند تا با با تضعیف متحدان ایران در منطقه از قدرت جمهوری اسلامی ایران بکاهد و خود را به عنوان جانشین ایران برای رهبری خاور میانه به غربیها معرفی کند.
در پایان باید بگوییم، درسی که این موضع گیری رهبران ترکیه به ما میدهند این است که ترکیه در پیمانهای سیاسی، کشوری بیوفاتر از روسیه است، این نکتهای است که میتوانیم برای تنظیم روابط خود با این کشور تازه به دوران رسیده از آن استفاده کنیم. ترکها زمانی برای اخراج اوجالان از سوریه با آن کشور متحد بودند، حال که سوریها در شرایط وخیمی به سر می برند، مانند یک گرگ گرسنه در نبود آزادیهای مدنی در آن کشور، ندای وامصیبتا سر داده و شیون و زاری می کنند.
به بیان دیگر، این رفتار ترکیه در سوریه میتواند این احتمال را نیز تقویت کند که بر فرض محال، ترکها، شاید گرفتار این خیال واهی باشند که در فرصتی مناسب به شیوه سوریه در مسائل داخلی ایران نیز دخالت کنند. با این حال این خیال واهی و همچنین دخالت کنونی آنها در سوریه، در نهایت به زیانی بزرگ برای ترکها بدل خواهد شد. زیرا از روزگاران کهن این مثل مشهور است؛ «کسی که در خانه شیشهایی زندگی میکند، نباید به خانه همسایه سنگ پرتاب کند.»
ترکیه، کشوری که خود، با تضادهای گوناگون دینی و قومی دست و پنجه نرم میکند، باید بداند که دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی در کشورهای همسایه، دیر یا زود، گریبان آن کشور را خواهد گرفت. 40% جمعیت کشور ترکیه را اقلیتهای کرد و علوی (11میلیون علوی+ 15 میلیون کرد) تشکیل میدهند، که در شرایط کنونی شهروند درجه 2 محسوب شده و در شرایط سختی زندگی میکنند و نارضایتی آنها مهمترین دغدعه امنیتی را در کشور ترکیه محسوب میشود. به تعبیر قرآن کریم کسانی که در لانه عنکبوت زندگی میکند، نمیتوانند که به خانه همسایگان خود آسیبی برسانند، و بهتر است در فکر تار عنکبوت خود باشند.
پاینده ایران
در همين زمينه: