اعتراض دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو به جمهوری آذربایجان

برگرفته از تارنمای دایرة المعارف بزرگ اسلامی

دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در ایران در نامه‌ای به همتای خود در جمهوری آذربایجان نسبت به حذف کتیبه‌های فارسی شعرهای نظامی گنجوی در این کشور اعتراض کرد. محمدرضا سعیدآبادی، دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در ایران، به عنوان اعتراض به این عملکرد، نامه‌ای به گونای افندیه‌وا، دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در آذربایجان، نوشته که ‌در متن آن آمده است؛

«سازمان جهانی یونسکو با درک دستاوردهای ارزشمند تقارب فرهنگ‌ها و شناخت تبعات ویرانگر تقابل فرهنگ‌ها، برای ساختن جهانی مهربان‌تر، دوستانه‌تر و همدلانه‌تر سال 2010 را که به نام سال «تقارب فرهنگ‌ها» نامیده شده بود، به دهه‌ی تقارب فرهنگی 2013-2022 تبدیل کرد تا از رهگذر آن، دولت‌ها و ملت‌ها رایحه خوش همدلی و همکاری را اشاعه و ارتقا بخشند.

با توجه به این اقدام ارزشمند یونسکو، کمیسیون‌های ملی یونسکو در کشورهای عضو که مانند بازوهای اجرایی این بزرگترین سازمان فرهنگی جهان هستند، متولیان بسترسازی نزدیکی و تقارب هر چه بیشتر ملت‌ها هستند.
بر این اساس، مایلم نکاتی را در خصوص اقدام اخیر دولت جمهوری آذربایجان در تخریب هویت اصلی مقبره نظامی ارائه کنم:

1- وجود مشاهیر در هر حوزه جغرافیایی، بستری برای تعامل و تقارب فرهنگ‌هاست. تمدن و فرهنگ ایران‌زمین یکی از چهار حوزه‌ی تمدنی جهان است که دستاوردهای شگرفی در حوزه‌های مادی و معنوی تمدن بشری به ارمغان آورده است. یکی از دستاوردهای دیرینه و ارزشمند تمدن ایران، زایش و پرورش شخصیت‌ها و مفاخر جهانی است که همواره برای بشریت قابل احترام و ستایش بوده‌اند.
2- مولانا، حافظ، سعدی، خیام، عطار، فردوسی، نظامی، ابن سینا، ابوریحان بیرونی، جامی، رودکی، ناصرخسرو و ده‌ها شخصیت فرهنگی ممتاز این تمدن دیرپا، رایحه خوش دوستی و همدلی را از دامن فرهنگی ایران‌زمین به دورترین نقاط جهان پراکنده‌اند و ما افتخار می‌کنیم که وجود این مفاخر، آغوش ملت‌ها را به روی یکدیگر باز کرده است.
دیدن تصاویر تخریب کاشی‌های مقبره نظامی، شاعر پرآوازه و پارسی‌گوی ایران‌زمین، و از بین‌ بردن هویت اصیل این شخصیت برجسته ادبی، به هیچ روی از منظر اصول تقارب فرهنگ‌ها که ما اصحاب یونسکو مدعی آن هستیم، قابل درک و پذیرش نبوده و نیست.
شاید بتوان با حذف اشعار فارسی کتیبه‌ها و کاشی‌های مقبره نظامی و جایگزین‌ کردن اشعار به زبانی دیگر، تعریفی کاذب از شخصیت‌ها نزد جهانیان ارائه کرد، اما به هیچ وجه نمی‌توان روح حاکم بر هویت و جایگاه اصیل آن شخصیت را مخدوش کرد (زیرا تاریخ، خود قضاوت‌گری صادق و بی‌ریاست)
نظامی شخصیتی است که تمام آثارش را به زبان پارسی و در نهایت جمال و کمال آراسته است؛ پس اگر بنا به تغییر هویت ملی و تاریخی این شخصیت فرهنگی باشد، بهترین راهکار از بین‌بردن کلیه آثار اوست. زیرا همه آنها به زبان فارسی است و هر کسی که اندکی ذوق و ظرافت فرهنگی داشته باشد می‌تواند تشخیص دهد که شاعری که به زبان مادری و سرزمینی خود شعر سروده، تمام آمال و آرزوها و روحیات خود را بر مدار آن زبان انعکاس و اشاعه داده و بدیهی است که هیچ زبانی قادر به جایگزینی و بازنمایی رموز و اسرار ادبی و عرفانی نخواهد بود.
در تحلیل محتوای این اقدام باید اضافه کرد که از بین‌ بردن کاشی‌های چند صدساله به زبان پارسی مقبره نظامی، به منزله دلیل و برهانی قاطع بر هویت اصیل این شاعر است و این اقدامی است غیر قابل درک و متأسفانه به مثابه رویکردی غیر فرهنگی و بدون اهمیت به تقارب فرهنگی از سوی دولت آذربایجان است.
ما بر این باوریم که تولد نظامی در ایران و وفاتش در آذربایجان اتفاقی مبارک و شایسته برای همدلی و تقارب فرهنگی میان دو کشور است، پس چرا با اقدامی غیردوستانه و خارج از اصول و معیارهای تقارب فرهنگی یونسکو، اقدام به مصادره شخصیتی می‌کنیم که خود از تاریخ و هویت آن به خوبی آگاهیم.
ما امیدواریم متولیان حوزه فرهنگ کشور آذربایجان با تغییر رویکرد خود نسبت به نزدیکی و همدلی میان هر دو ملت گام بردارند.»

این نامه با بخشی از منظومه هفت‌ پیکر نظامی به پایان رسیده است:

همه عالم تن است و ایران دل / نیست گوینده زین قیاس خجل
چون که ایران دل زمین باشد / دل ز تن به بود، یقین باشد»