گویی ارادهای سازمانیافته و پنهان با پشتکار بسیار دستاندرکار وارد کردن هر چه بیشترِ واژگان انگلیسی در فارسی است. مددکار این اداره سازمانیافتۀ پنهان، وسایل ارتباط جمعی و پیشاپیش همه، صدا و سیما هستند. هر برنامهای را بشنوید و ببینید، در هر گفتگو با مسئولان رده دوم به پایین، مسئولان شرکتهای دولتی، مدرسان دانشگاهی و باید گفت کارشناسان و دانشمندنمایان، انبوه واژگان انگلیسی به کار گرفته میشود.
75% - تسوق أونلاين في السعودية مع خصم 25 , أحذية ازياء رياضية الجري للرجال , adidas copa mundials in color today schedule 2016 , نمشي | Latest Releases , IetpShops - Women's Nike Air Jordan 1 trainers - nike air force suede blauw shoes boots sale free
تایم: زمان، وقت
تست: آزمایش
آیتم: بخش
وُله: میانبرنامه
برَند- مارک: نشان
ترمینال: پایانه
کیوسک: دکه
گرید: رتبه
پتانسیل: جوهره، درونمایه، ظرفیت
ساپورت: پشتیبانی، حمایت
ترَنسفر: جابجایی
بَکگراند: پسزمینه
مِرسی: ممنون، سپاس، متشکر
استرس: دلهره، تنش، اضطراب
ترافیک: راهبندان
آدرس: نشانی
پلاکِ - خانه- : کاشی
سیستم: سامانه، روش، شیوه
کلینیک: درمانگاه
ریکاوری: بازیابی
انیمیشن: پویانمایی
آنالیز: بررسی، تجزیه، تحلیل
استادیوم: ورزشگاه
اسپایدر کَم: دوربین عنکبوتی
کنفرانس: میزگرد
مَچ- match: هماهنگ، جُفت و جور
کاور- cover: روکش
موبایل: همراه، گوشی همراه
پروسه: فرآیند
متراژ: فاصله
موتور: پیشرانه
تیتر: سرخط
رزومه: پیشینه، کارنامه
دپارتمان: بخش
دیالوگ: گفتگو
اتوماتیک: خودکار
فینال: پایانی
ریاَکشن: واکنش
ایمیل- پست الکترونیکی: رایانپیک، رایانامه
تیراژ: شمارگان
استراتژی: راهبُرد
سِمیفینال: نیمهپایانی
لیست: فهرست
مدال: نشان
هافتایم: زمان استراحت
موزه: گنجینه
موزیک: خُنیا، آهنگ
اس.ام.اس: پیامک
لاین: خط
سلول: یاخته
آنلاین: زنده، بَرخط
سایت: تارنما
وبلاگ: تارنگار
وب: دیدارگاه
پرینت: چاپ
فاکس- فَکس: نَمابر[نه دورنگار]
کامپیوتر: رایانه
اینترنت: شبکۀ جهانی، جهانگستر
مانیتور: نمایشگر
کُنداکتور: اعلام برنامه
دات- کام/ com. : نقطه- کام
BRT: تندرو
o.k: باشه، خُب، آره و ...
peak، پیک: اوج
باسلاین: خط ویژه
اکسپو: نمایش، نمایشگاه
مکانیسم: ساز و کار
متابولیسم: سوخت و ساز
هایکلاس: برجسته، باشخصیت
سوپرمارکت: خواروبارفروشی
فلاشبک: بازگشت
فیدبَک: بازخورد
فنس: پرچین، حصار
شوک: تلنگر
ریسک: خطر
کنسل: لغو
فستیوال: جشنواره
کارناوال: کاروان شادی
پسوُرد: گذرواژه
پاسپورت: گذرنامه
کنترل: پاییدن، پایش، مهار کردن
لوگو: نماد
dead line: خط پایان، بزنگاه، ضربالاجل
اسپانسر: پشتیبان، حامی
نوستالژیک: خاطرهانگیز
دوبلور: گوینده، تَرگُمان، ترزبان
اسپیکر، میکروفن: بلندگو
پارادوکس: دوگانه، متناقض
fair play: بازی جوانمردانه
دِربی: شهرآورد
اولتیماتوم: هشدار
پارک: بوستان
کنگره، سمینار: همایش
ویو- view: چشمانداز، نما
کاراکتر: شخصیت، سرشت
رُل: نقش، وظیفه، فرمان
بلوکه شدن: بسته شدن
پک، پکِیج: بسته
کابینه: هیات دولت
کاندیدا: نامزد
و ...
همچنین واژگانی مانند «تیتراژ، آنونس، تیزر، آکسسوار، اپیزودیک و ...» که بهتر است برابرهای فارسی آن، در هماهنگی با فرهنگستان ادب فارسی به کار گرفته شود.