روزی بالاخره اسرار از پرده برون خواهد افتاد!
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 72، صفحه 28
محمد اسماعیل حیدرعلی
دیدارگاه (سایت) خبری «خبر آنلاین» روز هفدهم تیر سال جاری خبری را در مورد بهای جهانی بنزین روی خروجی خود قرار داد که اگر بخواهیم میتواند سرآغاز گفتمانی روشنگر در زمینه نظریهپردازیهای اقتصادی دولتهای حال و گذشتهی ایران باشد.
خبر حاکی است که قیمت جهانی بنزین اکنون (روز 17 تیر) زیر لیتری 800 تومان است : لیتری 764تومان!!
اگراجرای بخش دوم برنامه هدفمندی یارانهها با مانع مواجه نمیشد، اکنون و براساس گزینههای مختلفی که در نظر گرفته شده بود، ایرانیها باید بنزین را لیتری 800 تا 1200 تومان میخریدند. بهای دیگر حاملهای انرژی (گازوئیل، نفت سفید، گاز، برق و...) نیز به همین نسبت افزایش مییافت. و فراموش نکنیم که بخش دوم (فاز دوم) هدفمندی یارانهها پایان کار نیست و آن گونه که توجیهگران حرفهای افاضه فرموده اند، تازه بین بنزین لیتری مثلا هزار تومان با بهای جهانی آن زمین تا آسمان فاصله است!!!
بهای جهانی بنزین هر چه باشد نمیتواند ملاک تعیین بهای آن در ایران باشد. چرا ؟... عرض میکنم:
کمپانیهای فرا ملیتی نفت را کشف و استخراج میکنند و سود کلان خود را برای این مرحله به جیب میزنند. همین کمپانیها نفت را با خط لوله به بنادر میرسانند ودر این مرحله هم سود لازم را به دست میآورند. این نفت خام با کشتی به پالایشگاههایی در هلند، آفریقای جنوبی و... حمل میشود (بازهمسود)، در پالایشگاه نفت خام به بنزین، گازوئیل، نفت سفید و سایر فرآوردههای نفتی تبدیل میشود (یک سود دیگر)، سپس این فرآوردهها مجددا بر کشتیهای اقیانوس پیما بارگیری میشود تا به مقصد (مثلا خلیج فارس) برسد (باز هم یک هزینه و سود دیگر)... در اینجا است که بهای موسوم به قیمت جهانی مثلا بنزین مشخص میشود.
همین روند در مورد نفت و گاز مصرفی نیروگاهها و صنایع کشورهای فاقد منابع نفتی کمابیش صادق است.
اما در کشوری مانند ایران که نفت خام از چاه یک سره به تصفیهخانه میرود و سپس به صورت ماده آماده مصرف به بازار عرضه میشود، بهای جهانی نفت میتواند ملاک قیمت گذاری بنزین، گازوییل و نفت سفید (و گازی که مستقیما از چاه به محل مصرف آن در نیروگاهها، کارخانهها، پترو شیمیها و خانهها میرود) قرار گیرد؟
شاید بگویند فلان میزان از بنزین مورد مصرف کشور از خارج وارد میشود. گیرم تمام بنزین مورد نیاز از خارج وارد میشود که حتا در این صورت تاوانش را باید دولتمردانی بدهند که به زینهارهای اهل فن برای ساختن پالایشگاههای جدید توجه نکردند، نه مردم (بگذریم که کوتاهی عمدی یا سهوی این دولتمردان کشور را هنوز وابسته به بازارهای جهانی فرآوردهای نفتی نگه داشته است)
نکته دیگر اینکه توجیهگران والا مقام هر جا کم میآورند بهای بنزین در -مثلا – ترکیه و آلمان را به رخ میکشند، اما نمیگویند نیمی از این قیمت مالیاتی است که دولتها از فرآوردههای نفتی میگیرند و یکی از منابع اصلی در آمد دولت قدر قدرت آلمان همین مالیات نفت و بنزین است.
سخن در این مورد بسیار است که جایش اینجا نیست. پس، با یک جمعبندی کوتاه مطلب را به پایان میرسانم
مبنای اصلی برنامه هدفمندی یارانهها همین قیمتگذاری حاملهای انرژی است. به زبان ساده شرح داده شد که این قیمتگذاری از پایه و اساس غلط و سفسطهآمیز بوده است. بنا براین افزایش شدید بهای همه کالاها و خدمات، کاهش ارزش پول ملی، موج جدید بیکاری و افت تولید و... همه معلول یک برنامه سفسطهآمیز است.
هدف تدوینکنندگان این برنامه غلط اندر غلط چه بوده؟... روزی بالاخره اسرار از پرده برون خواهد افتاد!