شنبه, 03ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست گردشگری آستانه و مدرسه خان روزگار شاه عباس یکم، در شیراز

گردشگری

آستانه و مدرسه خان روزگار شاه عباس یکم، در شیراز


دکتر محمود دهقانی

از ساختمان‌های روزگار صفوی شیراز تنها دو ساختمان در خور اشاره هستند که تاکنون برپا مانده‌اند یکی بقعه سید علاالدین حسین و دیگری مدرسه خان و این آثار بازدیدکنندگان فراوانی دارند. بقعه سید علاالدین بوسیله سلطان خلیل که از سوی شاه اسماعیل یکم حاکم شیراز بود نوسازی شد. شاه اسماعیل، بنیانگذار دودمان صفوی، به شیراز عشق و علاقه داشت و در طول بیست و دو سال فرمانروائی در فرصتی که دست داده از تبریزپایتخت آن روزگار صفوی، به شیراز رفته و در یک نوبت آنچنان مست کرده که وزرای خود را در آب استخر انداخته و با قهقه شیراز را به سوی تبریز ترک کرده است. علاقه شاه اسماعیل به شیراز ریشه در دوران کودکی او داشت. چون پدرش حیدر به قتل رسید و سرش را در خیابان‌های تبریز گرداندند به دستور سلطان یعقوب، همسر شیخ حیدر، مارتا،  با سه فرزند خود علی ، ابراهیم و اسماعیل از تبریز به شیراز فرستاده شدند تا مریدان شیخ حیدر نتوانند به دور خانواده‌اش حلقه بزنند و در شیراز تحت نظر باشند.۱

 

پس از آنکه ورق برگشت و شاه اسماعیل زمام امور ایران را در دست گرفت به شیراز شهر دوران تبعید و خاطرات کودکی، علاقمند بود. ولی از نظر معماری بجز بقعه آستانه سید علاالدین حسین شیراز، ساختمانی که در روزگار او در این شهر اقدام به ساختن و یا نوآبادی آن کرده باشند به چشم نمی خورد و یا اگر در گذشته ساختمان‌هائی بوده بر اثر زمین لرزه نابود شده‌اند. البته در روزگاران دیگر گروه مسیحی "کاراملیت" (پابرهنه ها) در نامه هائی که از اصفهان به رم فرستاده اند، اشاره به زمین لرزه در ایران و نابودی ساختمان های خود دارند و در روزگار شاه حسین صفوی نیز از نابودی چند ساختمان و ازجمله کلیساهای مسیحیان در شیراز به  وسیله ی شورشیان محمود افغان، گزارش کرده اند. ۲

 

 

بقعه سید علاالدین حسین در شیراز معروف به آستانه است و در خیابانی با همین نام قرار دارد. سید علاءالدین حسین برادر شاهچراغ است. در آثار عجم فرصت الدوله مطالبی در این مورد نوشته شده. چکیده آن از این قرار است که سید علاالدین در باغ "قتلغ" شهید شده است. پس از آن باغ نابود و سال ها به صورت تلی از خاک باقی مانده است تا اینکه در روزگار صفوی نقطه ای که سید علاالدین به شهادت رسیده را یافته اند و میرزا علی نامی که از شهروندان مدینه بوده و به شیراز سفر کرده،  ساختمانی بر روی مزار سید علاالدین ساخته است. لازم به یادآوری است که برای نخستین بار در روزگار سلجوقیان بود که بر مزار رهبران مذهبی گنبد می‌ساخته اند و آنجا را زیارتگاه و محل نیایش می کرده‌اند ولی این کار با سراسری شدن تشیع در ایران روزگار صفوی بیشتر از پیش ادامه پیدا کرد. به هر روی سلطان خلیل که از سوی شاه اسماعیل یکم صفوی فرمانروای شیراز بوده بقعه سید علاالدین را از نو می‌سازد و گسترش می‌دهد و بر سردر آن این شعر را بر روی کاشی نوشته‌اند که: این بنا کز دولت سلطان خلیل آمد پدید / سال تاریخش بجو از خیر باقی والسلام. ۹۲۳ ه . ق .۳

 

 

از برجستگی‌ها در هنر معماری ساختمان سید علاالدین، ازاره، سنگ‌های بی نظیر مرمر، کاشی کاری، آیینه کاری، دو جفت در منبت کاری شده، آهوپا کاری (مقرنس کاری)  و معرق کاری است. هنر معرق های لعاب صدفی دار احتمالا از شهرهای اصفهان و یزد به شیراز وارد شده چرا که ساختن کاشی‌های معرق و یا مغرق در قرن های ۹ و ۱۰ هجری برابر با ۱۵ و ۱۶ میلادی به اوج ترقی خود رسید. در آن روزگار شهرهای اصفهان،  کاشان، یزد، هرات، سمرقند و تبریز مراکز مهم معرق سازی بوده‌اند. احتمالا استادان چیره دستی برای تولید معرق های لعاب صدفی دار به شیراز فرستاده شده و این فن در روزگار صفویان ، در شیراز نیز به اوج ترقی رسیده است.۴

گنبد بقعه سید علاالدین پس از گذشت سال‌ها با زمین‌لرزه ترک‌های بزرگ برمی‌دارد و میرزا حسن خان معروف به مشیرالملک آن را از نو باز سازی می‌کند. پس از آن  محمد رضاخان معروف به قوام الملک دست به آینه کاری‌های بقعه سید علاالدین می زند و اشعار "شوریده" را با خط زیبای نستعلیق در گرداگرد ضریح در زیر شیشه نصب می‌کند. چنین پیداست که بعدها با شکستگی گنبد بزرگ ساختمان، مهندسان ادارهٔ کل حفاظت آثار باستانی و بناهای تاریخی ایران، گنبد را از جا کنده و با اسکلت فلزی و بکارگیری کاشی‌های گل و بوته‌دار معرق و رنگی آن را  دوباره سازی کرده‌اند. البته پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ نیز آینه کاری های وسیعی در شبستان های جدیدی که به ساختمان اضافه شده انجام داده‌اند. این کار نسبت به آیینه کاری های قبلی هر دو سردر ورودی که پیش از انقلاب و در سال ۱۳۳۸ انجام گرفته بود بسیار مجلل و گران بها تر از پیش ساخته شده است. آیینه کاری بقعه سید علاالدین پس از انقلاب بهمن تا سال ها ادامه پیدا کرده است.

 

 

از ساختمان‌های دیگر صفویان در شیراز مدرسه خان در محله اسحاق بیگ خیابان زند، در روزگار فرمانروائی شاه عباس یکم ساخته شده است. انگیزه ساختن مدرسه خان و دیگر مدارس در شهرها برای دگرگونی اوضاع کشور بود که بهتر است برای شفافیت مطلب به چکیده ای از فراز و نشیب های آن روزگار اشاره شود چرا که وقتی شاه عباس زمام امور ایران را در دست گرفت و اصفهان پایتخت کشور شد ساختن کاخ ها،  مدرسه ها، حمام ها، کارونسرا ها، آب انبارها و پل ها گسترش پیدا کرد و اوج معماری آن روزگار فرارسید. به آن دلیل که شاه عباس برنامه های عمرانی  و ساختمان سازی بسیاری در سر داشت برای آسان کردن کار، لازم دید سر و سامانی به راه های کشور بدهد و در این کار پیروز شد. راه های مازندران به دلیل بارندگی های پی در پی یکی از راه های پر دردسر کشور بود و «پیترو دلا واله» میسیونر مذهبی ایتالیائی در سفر از اصفهان به اشرف (بهشهر کنونی)، در ۱٦۱٨ میلادی برابر با ۱۰۲٨ هجری از آن یاد کرده است چرا که پیش از آن حیوانات باربر، پایشان در باتلاق ها فرو می‌رفت و تلف می‌شدند و بار به منزل نمی رسید. شاه عباس راه بسیار زیبائی از ابتدای سواد کوه ساخت و پل های خوبی بر روی رودخانه ها زد. مصالح ساختمانی بویژه آجر در آن روزگار بسیار مرغوب و به آجر شاه عباسی شهرت داشت. در اوج دگرگونی و مدرنیزه کردن ایران سعی در ساختن مدارس در سراسر شهرها، از جمله مدرسه خان شیراز شد چرا که داشتن دفترداران خوش سلیقه و با سواد می توانست چهرهٔ غبار گرفتهٔ کشور را دگرگون کند و برخی از سران قبیله ای قزلباش که پر توقع بودند و چوب لای چرخ حرکت های عمرانی جامعه می کردند را سر جای خود بنشاند.

شاه عباس یکم پس از فارغ شدن از دست سران گردنکش قزلباش در درون کشور و رهائی از جنگ با دو دشمن سنتی ازبک ها و عثمانی ها ، با راه انداختن کشور در مسیر سازندگی و سر و صورت دادن به کارهای ساختمانی مدارس، نخبگان را به کار گمارد و عذر متملقان و چاپلوسان را خواست. هر چند به چنان وسواسی رسید که بر فرزندان خود هم رحم نکرد و از آن درد تا واپسین دم عمر رنج برد، اما با پس زدن تدریجی قزلباشانی که بعد از جنگ چالدران در روزگار شاه اسماعیل و تا زمان روی کار آمدن شاه عباس، خود را طلبکار ملت می دانستند، به گروه‌های سواد آموخته مجال رشد داد و در کارهای کلیدی از آن‌ها استفاده کرد. از گروه های ارمنی  که از جلفای آذربایجان به اصفهان مرکز کشور کوچ داده بود و همچنین از اسرای جنگی که دارای فرزند بوده و در ایران ماندگار شدند استفاده و در راه شکوفائی و تحکیم پایه های سازندگی می افزود.

 

 

 در آن روزگار ارتباط با دنیا بیشتر از پیش بود و کالاهای ایران از جمله ابریشم و قالی و شراب شیراز به خارج صادر می شد و بازرگانان خارجی نیز برای داد و ستد به ایران می آمدند.  با رونق بسیار خوب اقتصاد بر دانش ملی افزوده بود و با زنجیره ای از انسان های کارآمد، همه گونه اطلاعات مربوط به کشور به دربار می رسید. تاورنیه می گوید: " در مجمعی رسمی حساب کردم به سیزده زبان اصلی تکلم می شد: لاتینی، فرانسه، آلمانی، هلاندی، ایتالیائی، پرتقالی، فارسی، (ارمنی)، ترکی، عربی، هندی، شامی و مالائی".۵

در پی آن دگرگونی ها و هدایت درست کشتی کشور از میان توفان های سهمگین تاریخ و بیرون آوردن پای ملت از باتلاق جنگ و با امن کردن مرزهای کشور، مسئولان کشوری و لشکری از یک سو و  ثروتمندان نیز از سوئی به ساختن ساختمان های سودمند برای همگان از جمله مدارس می پرداختند و این یک سنت شده بود. هریک با ساختن مدرسه، حمام، پل، آب انبار و کاروانسرا از خود نامی نیک بر جا می گذاشت. الله وردی خان استاندار فارس و شخصیت با نفوذ در روزگار شاه عباس که خود یک مسیحی گرجی مسلمان شده بود، در اصفهان سی و سه پل یا همان پل الله وردی را ساخت. او بنیانگذار مدرسه خان شیراز بود و پس از آن فرزندش سرلشکر امامقلی خان که پوزه استعماری پرتقالی ها را به گل مالید و امروز مجسمه اش زینت بخش جزیره قشم در خلیج فارس است، در سال ۱۶۱۵ میلادی برابر با ۱۰۲۴ هجری قمری کار ساختمان مدرسه را به پایان رساند. پیرامون این مدرسه چند باغ پر از میوه قرار داشته و بوی گل و بهار نارنج در حیاط آن  می پیچیده است. ملا صدرا که در روزگار کنونی، در شیراز خیابانی به نام اوست در همین مدرسه خان تدریس می کرد.۶

حیاط مدرسه خان ۵۱ متر درازا و ۴۵ متر پهنا دارد. از گوشه های با شکوه این مدرسه دروازه ی ورودی آن به سبک دروازه عالی قاپو و خانه سوکیاسیان در اصفهان بلند و از تزیینات آهو پاکاری و کاشی های زیبا برخوردار است. از دیدگاه هنرمعماری، بازدید کننده پس از ورود به مدرسه خان شیراز، با پا گذاشتن به درون دروازه و حیاط مدرسه احساس آرامش و امنیت می کند. بر دیوار از درون حیاط ، نقش و نگار فیروزه ای و رنگ های متناوب گل و بلبل به نجوا نشستهٔ کاشی‌ها، همراه با خط هائی خوش چشم بیننده را به خود جذب می کنند. در دالان با بکارگیری ردیف های دوگانه پنجره های چشمه چشمه، نورگیری به سبکی بسیار ماهرانه انجام پذیرفته است. به دلیل زیبائی سبک معماری آن، در روزگار ناصرالدین شاه قاجار دروازه مرمت شده که مرمتگران بر فراز سردر، کتیبه ای با خط ثلث نصب کرده اند. هرچند به اصالت ساختمان لطمه ای نمی زند اما قاجاری ها با مرمت ساختمان های پیش از روزگار خود، سعی بر جای پا و یادگار گذاشتن از خود می نمودند.

ساختمان این مدرسه ی دو اشکوبه دارای اتاق های بسیاری برای کلاس درس است. در توصیفات و گزارشاتی که در مورد ساختمان مدرسهٔ خان دیده می‌شود گوئی در گذشته دارای صد اتاق بوده اما پس از آن و در درازنای نزدیک به چهار سده، به هفتاد اتاق کاهش پیدا کرده است که احتمالا این رقم مبالغه آمیز است و اگر بپذیریم که با برداشتن دیوارهای بین برخی از اتاق ها این تعداد کم و زیاد شده، باز هم سند معتبری در دست نیست. اما حدس بر این است که احتمالا این دگرگونی در روزگار قاجار انجام پذیرفته است. به هر روی با گنجایش و فراخی این مدرسه اتاق های زیادی در آن ساخته شده است. از نمای کنونی مدرسه و گزارشات "اداره ی کل حفاظت آثار باستانی و بناهای تاریخی ایران"، چنین پیداست که نوسازی از جمله کلاف کشی سردر ورودی، نوسازی کاشی کاری حیاط، نوسازی اتاق ها و بویژه کف اتاق ملاصدرا، مرمت سنگ های ازاره و گچکاری تاق ها، سنگ فرش کف حیاط، عایق کاری پشت بام و در کل مرمت و سامان دهی بخش درونی و بیرونی مدرسه را مهندسان ادارهٔ کل حفاظت آثار باستانی به انجام رسانده‌اند. تعمیراتی که از سوی ادارهٔ کل  حفاظت آثار باستانی انجام گرفته، درسطحی بسیار علمی و ماهرانه بخوبی توانسته است عمر این مدرسه ی زیبا و منحصر بفرد را طولانی کند.  دالان مدرسه در روزگار شاه عباس یکم با کاشی های معرق به شکل هشتی ساخته شده و روش کاشیکاری آن همانند ساختمان های اصفهان بویژه مسجد شیخ لطف الله است. در مدرسه خان بیش از هرچیز خطاطی آن نیز هنر آفرینی روزگار صفوی را نمایان و برجسته می کند.  در وسط حیاط مدرسه یک حوض هشت  ضلعی زیبا  که درختانی از جمله لیمو، نارنج، پرتقال و نخل گرداگرد آن را فرا گرفته اند  بسیار دلپذیر ساخته شده و آواز پرنده گان بر شاخه ها در فضای مدرسه طنین انداز و دلنشین است. نام معمار مدرسه خان در دهلیز ساختمان حسین شماعی و تاریخ ساخت آن در سال ۱۶۱۵ میلادی برابر با ۱۰۲۴ هجری قمری ذکر شده است.۷

 

پی‌نوشت‌ها:

۱-در مورد فرستاده شدن شاه اسماعیل و مادرش در دوران کودکی به شیراز، نگاه کنید به کتاب انتقادی "نقش شاه اسماعیل صفوی در تاریخ ایران" امیر حسین خنجی. ص۴۶
 
۲-وقایع نامه ی فرقه ی کرملی در ایران. جلد اول. به زبان انگلیسی. صص ۱۰۶۱-۱۰۷۰ چاپ لندن ۱۹۳۹
A Chronicle of the Carmelites in Persia, volume I,pp,1061-1070. Eyre & Spottiswoode,
London. 1939
همچنین به فارسی نگاه کنید به کتاب "عالیقاپو" تالیف، اوژنیو گالدیری. ترجمه عبدالله جبل عاملی. ص ۵۰

۳-نگاه کنید به تهیه و تنظیم نقشه های ساختمان سید علاالدین. مهندس حمید رضا بهمنی و غلامحسین رئوفی: دفتر فنی سازمان ملی حفاظت آثار باستانی فارس

۴-در مورد کاشی‌های معرق (کاشی‌های درخشش اندود) برخی از جمله دکترسید محمد دبیرسیاقی، کاشی‌های مغرق هم نوشته‌اند. هر دو واژه مغرق و معرق صحیح است. با این حال معرق نیز کاملا واژه مناسبی است.

۵-سیاست و اقتصاد عصر صفوی. باستانی پاریزی. ص ۲۳۵

۶ -برای پژوهش و پیگیری ساختمان های تاریخی شیراز این کتاب ها کمک های موثری به دانشجویان و پژوهندگان خواهند نمود. ۱-بناهای تاریخی و آثار هنری جلگه شیراز. نوشته علی نقی بهروزی. ۲-شیراز دیار سعدی و حافظ. علی سامی. ۳-تاریخ بافت قدیمی شیراز. کرامت الله افسر. ۴- اقلیم پارس. سید محمد تقی مصطفوی.

Mahmoud Dehgani, “Domestic Architecture in Safavid Iran, 1501-1737,p 455.University of Technology, Sydney - ۷

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید