گردشگری
تپههای سیلک
- گردشگری
- نمایش از پنج شنبه, 05 ارديبهشت 1392 11:04
- نیکو گرشاسبی نیا
- بازدید: 12321
نیکو گرشاسبینیا
تپههای سیلک در مسیر باغ فین کاشان قرار دارد. وجه تسمیههای بسیاری برای نام سیلک آوردهاند. گفته میشود که نام سیلک از سیاله آمده است. سیاله در لغت، به معنی ظرف سفالینه شکسته است. علت این نامگذاری نیز به خاطر ظروفهای سفالینهای است که اول بار در این منطقه پیدا شدهاست. از سویی دیگر گفته میشود که این بنا شامل قلعههایی بوده است، از این جهت آن را سیارگ نامیدهاند. باز تعبیر دیگری وجود دارد که می گوید چون خاک این منطقه سفید بوده، آن را سپید ارگ نام نهاده بودند. اما تعبیر اول چیزی است که یکی از راهنمایان در توصیف این نام عنوان کرد. تا هشتاد سال پیش این منطقه زیر خاک مدفون بود. با آمدن سیل عظیمی در این منطقه، تمدن چند هزار سالهای نمایان شد. مردمانی که در آن اطراف زندگی می کردند فرصت را غنیمت شمرده و به کاوش ظروف و سفالینه های قدیمی پرداختند. به گفته یکی از ساکنین اطراف تپه سیلک " مردم خاک این تپه ها را جابجا میکردند. اجسام شکسته و خرد شده را دور میانداختند و ظروفی که سالم باقی مانده بود را برای فروش به بازار می بردند". پس از مدتی پای عتیقه فروش ها نیز به این منطقه باز شد. در پی فروش این سفالینهها و اجسام بجا مانده از این تمدن کهن به خارجیها، فردی به نام رومن گریشمن از طرف موزه لوور فرانسه برای کاوش در این تپه ها به سیلک آمد. در آن زمان آندره گودار رییس موزه ملی ایران بود. به همین علت سه فصل کاوش گریشمن در این تپه ها به سرعت انجام گرفت. بنا به گفته یکی از راهنماهای حاضر در سیلک: " بر اساس قراردادی که بین ایران و فرانسه در آن زمان بسته شد، قرار شد که آنچه در این تپه ها پیدا می شود بین این دو کشور تقسیم شود اما میزان این تقسیم بندی هیچ زمان مشخص نشد". آنها نتایج کاوشهای خود را با خود به فرانسه بردند. این آثار هم اکنون در موزه لوور پاریس به نام تپه های سیلک ایران حفظ و نگهداری می شود. در دورانی پس از پدیدار شدن این تمدن عظیم، قبل از آنکه بتوانیم با کمک متخصصان به ارزش این منطقه پی ببریم، باز مانند آنچه در تاریخ مکررا اتفاق افتاده، گوشه ای از این ارزشها به دست کشوران خارجی که در پدیدار شدن این ارزشها نقشی نداشتند، افتاد. پس از کاوشهای گریشمن تا سال 1380 این تپه مورد بی توجهی قرار گرفت. در طی این سالها ضررهای زیادی به این تپه وارد شد. خاک برداری، موتور سواری، رد کردن گوسفندان از این منطقه، ساخت و سازهای غیر مجاز و تبدیل شدن بخشی به زمین های کشاورزی توسط ساکنین اطراف، از جمله این آسیب ها بود. ده سال پیش دکتر صادق شهمیرزادی به این تپهها رفته و 5 سری کاوش خود را در این زمینها تا سال 1385 انجام داد. اقدام وی در آن شرایط بحرانی باعث نجات نسبی این منطقه شد. ایشان نتایج تحقیقات خود را در چهار جلد کتاب گردآوری کردند. آنطور که گفته می شود، این کتابها به زبان فرانسه در این کشور چاپ شد. این کتابها هنوز در ایران چاپ نشده است اما سازمانهای مربوطه قول این همکاری را دادهاند.
آغاز تمدن سیلک
7500 سال پیش مردمان یکجانشین که تا قبل از این در کوهها زندگی میکردند، برای اولین بار زندگی را در دشت تجربه کردند. زندگی و تمدن تپههای سیلک اگر قدیمیترین تمدن دنیا نباشد، یکی از پر قدمت ترین مناطق محسوب می شود.7500 سال پیش زندگی در این منطقه آغاز گشته و 4700 سال ادامه داشته است. بر اساس تمامی تحقیقاتی که بر سایر زندگی ها و تمدنهای باستان صورت گرفته است، اغلب آنها در هزار اول، دوم یا سوم از میان رفتهاند ولی زندگی در تپههای سیلک برای نزدیک به 5 هزاره به طور مداوم جریان داشته است. ظروف و سفالینههای بدست آمده از این تپهها گویای آن است که این منطقه یک دوره کامل از ساخت سفالینه را تجربه کرده است. این قسمت، ابتدایی ترین نوع سفالها تا پیشرفته ترین نوع سفالهایی که در آن زمانها ساخته می شده را در دل خود جای داده است. این نشانگر پیشرفت تمدن و زندگی در این تپهها است. در انتهای تپه جنوبی آثار کورههای ذوب آهن نیز پیدا شده که این خود گویای این واقعیت است که زندگی در سیلک، از مراحل ابتدایی به مرور تبدیل به تمدنی بزرگ و پیشرفته شد.
این تپهها که روزی به صورت خانههایی ابتدایی بوده و هم اکنون نیز اگر از کارشناسان بپرسید می توانند بطور کامل اتاقها را به تصویر بکشند، اکنون به صورت تپههای نامنظمی درآمده است. بعضی قسمت ها کاملا از میان رفته است. این مسئله دو علت دارد. اول آنکه این تپه ها زمان زیادی رها شده و مردم به هر صورت که می توانستند از آن استفاده های نامطلوب کردند و دیگر آنکه 2700 سال پیش زندگی بطور کامل در این تپه ها پایان یافت و چون سازه خانه ها تمامی از خشت بوده، به مرور ایام از میان رفته است.
قسمتی از تپه سیلک
مردگان
3500 سال پیش هیچ مردهای را به قبرستان نمیبردند. مردهها را در کف خانهها و اتاقهایشان دفن می کردند. هیچ گوری به شکل قبر کنونی کنده نمیشد. سنگ لحدی وجود نداشت. کف خانه را میکندند و مرده را به حالت جنینی در آن قرار می دادند. سپس روی وی را لایه ای گل اُخرا میمالیدند و روی مرده را با خاک می پوشاندند. مردم در آن زمان باور داشتند که مرگ، زندگی نو است. آنها مردگان خود را به همان صورت جنینی که هر فردی بدان شکل دنیا میآید، دفن میکردند تا به همان شکل در آن دنیا ظاهر گردد. در این منطقه اسکلت پوسیده نشده مردههای همان زمان پیدا شده است. علت پوسیده نشدن استخوان های این مرده ها یکی به علت آن است که از سنگ لحد استفاده نمیکردند. سنگ لحد بالاتر از مرده قرار میگیرد و فضای خالی آن بین، باعث از بین رفتن و متلاشی شدن جنازه می شود. دوم آنکه باستانی های تپه سیلک از گل اُخری استفاده میکردند. این گِل قرمز رنگ حاوی اُکسید آهن است. پس از مدتی به بدنه این اجساد نفوذ میکرد و مانع متلاشی شدن بدن آنها می شد.
داستان غم انگیز قبرستان مردم سیلک
از 3500 سال به این طرف مردگان را در قبرستان دفن میکردند. گفته شده که همراه با این جنازهها ظروف و وسایل مورد استفاده آنها را دفن میکردند. در روی بعضی از وسایل تصویر اسب دیده شده است و بر اساس آن نتیجه گرفتهاند که اسب در زندگی آنان مهم بوده است. بجز تپه های باستانی شمالی و جنوبی، این منطقه شامل دو قبرستان الف و ب نیز میباشد. قبرستان الف 3500 سال پیش اولین مرده ها را در خود جای داد. این قبرستان با چنین قدمتی که بدست باستانی ترین ساکنان این مناطق ساخته شده و جای کاوش و تحقیقات بسیار دارد، اکنون جزو مایملک یکی از ساکنین اطراف است. این قبرستان جزو زمین کشاورزی وی میباشد. می توان اینطور تصور کرد که شخصی که این گورستان باستانی را در اختیار دارد، از چند و چون ارزش این منطقه باخبر نبوده اما آیا ما نیز نباید اشخاصی که در این راستا علمی ندارند را روشن و آگاه سازیم؟ آیا ما و مسئولین نباید با اتخاذ بهترین و هوشمندانه ترین تصمیمات، در حفظ تاریخچه خود بکوشیم؟ آیا نباید برای افرادی که از اهمیت بالای این آثار باخبر نیستند، فرهنگ سازی کنیم؟ اگر اینها بر عهده ما و مسوولین است پس چرا باید قبرستان باستانی سیلک همچنان در تملک یک فرد باشد؟
قبرستان دیگری به نام قبرستان ب نیز با قدمت 3000 سال، حدودا پانزده سال پیش با احداث بزرگراه امیرالمومنین بکلی تخریب شد. جای تعجب است که شهرداری از بودن قبرستان به این قدمت در سر راه اتوبان خبر نداشته است؟! پس از باخبر شدن از مسئله احداث بزرگراه امیرالمومنین بر قبرستان باستانی سیلک چه فکر خوبی می توان کرد؟ چه نتیجه مثبتی می توان گرفت؟ احداث سازه های امروزی بر ساختارهای دیروز جز آه و حسرت برای هر ایرانی دوست هیچ چیز در بر ندارد. ما باید بدانیم که با این گونه ساخت و سازها بزودی از تاریخ کهن ایران چیز زیادی برجای نخواهد ماند. آثار تاریخی کهن موجود در ایران، یکی از اصلیترین ویژگیهایی است که این کشور را از سایر کشورها متمایز می کند. حال شما بگویید آیا احداث این اتوبان ضرورت دارد؟
ساخت و سازهای بیشماری در اطراف این منطقه صورت گرفته است که طبق شواهد، بسیاری از این زمین ها جزو منطقه سیلک بودهاند. این خود نشانگر این واقعیت است که افرادی که اصرار بر ساخت و ساز حتی تا مرز نابودی سیلک دارند تا چه اندازه نسبت به پیشینه خود بی توجهاند.
زمین های اطراف تپه سیلک
اجساد کشف شده در این مناطق
ده سال پیش در طبقه اول یکی از این سازه ها دو جسد از همان دوران پیدا شده است. طبق گفته یکی از راهنماها، این دو جسد در ابتدای کار سالم و دست نخورده بودند. بنا برا اظهارات ایشان، این اجساد تا زمانی که از دل خاک بیرون آورده نشدند سالم میمانند. علت این مسئله آن است که در دل خاک هوایی جهت پوساندن این استخوانها وجود ندارد. زمانی که این استخوانها یافت شده و از زمین خارج میگردند باید توسط تزریق گاز آرگون و یا تکنیک نانو از پوسیدگی آن جلوگیری بعمل آید؛ در غیر اینصورت هوا زده شده و پودر خواهد شد. این دو جسد ده سال پیش کشف شدهاند و اکنون درون محفظه شیشه ای نگهداری می شود. تقریبا سه سال است که هوازدگی بر روی آنها آغاز شده است و اگر زودتر برای آن فکری نکنند بزودی باقیمانده آن نیز از بین خواهد رفت. در اینجا باید ذکر کنم که ما که مدعی داشتن بهترین تکنیک ها در سطح جهان هستیم و فعالیت های بسیاری در این راستا انجام می دهیم، آیا شایسته نیست گوشهای از این همه علم را خرج تاریخ خود کنیم؟
همانطور که می بینید قسمتهای زیادی از آن به خاطر وجود هوا تخریب شده و عمر زیادی از آن باقی نمانده است
جسدی که دو سال هوازدگی را از سر گذرانده و ذره ذره خورده می شود
این عکس جسد دوم است که میزان هوازدگی آن بقدری در این دو سال بالا بوده که بیشتر به تلی از خاک می ماند تا اثری که تحت مراقبت ویژه قرار دارد.
زیگورات
زیگورات نوعی معماری مذهبی و باستانی است. زیگورات ها بناهایی چند طبقه بودند که طبقه زیرین آنها از طبقه فوقانی بزرگتر بود. طبقات بالاتر به لحاظ اندازه، از طبقات پایین تر کوچکتر ساخته میشد. زیگوراتها بناهایی خشتی و تو پر و بدون فضای خالی هستند. این عمارتهای بلند و چند طبقه، برای عبادت بکار میرفته است. بنا بر تحقیقات، 32 زیگورات در دنیا وجود دارد که بیست و هشتتای آنها در بینالنهرین و چهارتای دیگر در ایران قرار دارد. در منطقه سیلک بنایی خشتی وجود دارد که بنا بر تحقیقات انجام شده، در ابتدا سه طبقه بوده است. دو طبقه آن هم اکنون موجود است و طبقه سوم در طی زمان و بر اساس حوادث طبیعی و شرایط جوی فرو ریخته است. سایر خشت های باقیمانده را کاه گل زدهاند تا از فرو ریختن سایر طبقات این بنا جلوگیری شود. تا کنون زیگورات این تپه را قدیمیترین زیگورات جهان دانستهاند. در زیگورات سیلک 1350000 عدد خشت خام وجود دارد و مانند سایر زیگوراتها بنایی تو پر است.
بنایی که بنا بر گفته باستان شناس قدیمی ترین زیگورات دنیا است
آثار کشف شده در این منطقه
همانطور که ابتدای مقاله ذکر کردم در ابتدای کشف این محوطه، بسیاری از آثار توسط ساکنین اطراف این منطقه به افراد مختلف فروخته شده و بسیاری از قطعات شکسته شده از ظروف سفالین دور ریخته شد. پس از آنکه این تپه ها تحت نظارت متخصصان درآمد، قطعات بدست آمده در کاوش ها را گردآوری کرده و اکنون در این منطقه نمایشگاه کوچکی از آثار و اشیاء بدست آمده از این تپه ها به معرض تماشا گذاشته شده است.
تکههایی از وسایلی که به دست خود ساکنین باستانی این منطقه ساخته شده است
همانطور که در بالا میبینیم پس از کاوش تپهها قسمتهای جدا شده از ظروف و سفالها جداسازی شده و اکنون در موزه کوچک کنار این فضای تاریخی نگهداری می شود.
ظروف سفالینه کاملی که از دل خاک سیلک کشف شده است
سفالینه ای که نیمی از آن از میان رفته است
در قسمتی از این موزه کوچک از روی مدلهای بدست آمده از تپه های سیلک مولاژسازی شده است که ساختار کلی آن اشیاء را نشان می دهد.
در ابتدای درب ورودی، خمره بزرگی قرار دارد که از 500 متری غرب تپه جنوبی کشف شده است. این خمره بزرگ هم اکنون در یک محفظه شیشهای در میانه زمین هموار سیلک نگهداری می شود.
نگرانی امروز
امروز نگرانی دیگری این محوطه را تهدید میکند. شهرداری کاشان درخواست کم کردن حریم های این منطقه تاریخی را دارد. این موضوع میان کارشناسان بحث برانگیز شده است. شهرداری قصد دارد تا با تدابیری قسمتهایی را که در اختیار مردم قرار دارد آزاد سازد. در پی این تصمیم، شهرداری قصد دادن مجوز ساخت و ساز در اطراف این تپه باستانی را دارد تا با درآمدهای حاصله از آنها زمین های مربوط به سیلک را از مردم خریداری کند. سه عرصه برای این منطقه در نظر گرفته شده است. در عرصه اول نباید اجازه ساخت و ساز داده شود. در عرصه دوم ارتفاع مجاز ساخت وساز 4/5 متر و در حریم سوم 5 تا 7 متر میباشد. در پی درخواست شهرداری برای بازبینی دوباره عرصه های این منطقه، شهرداری اعلام کرد که مردم می خواهند یا زمین های شان خریداری شده و یا اجازه ساخت داشته باشند. شهرداری می خواهد با بررسی دوباره و احتمالا کوچک شدن حریم های سیلک، اجازه ساخت و ساز برای بعضی مناطق را به مردم بدهد تا بدین وسیله امکان آزادسازی محدوده های سیلک فراهم شود. این مسئله در ابتدا مورد مخالف زیادی از جانب متخصصان قرار گرفت. تأیید شدن این مهم ممکن است سرنوشت غم انگیزی را برای سیلک رقم بزند.
نتیجه
همه ما می دانیم که ایران پر از آثار بجای مانده از دوران های تاریخی است که این کشور به خود دیده است. نه تنها سازمانها، بلکه ما نیز در حفظ و نگهداری آنها مسوول هستیم. ما نیز می دانیم که نگهداری از این همه ثروت کاری مشکل است که درایت و هزینه بسیار لازم دارد اما باید برای حفظ و نگهداری این همه سرمایه، فکری اساسی تر بکنیم. مناطق تاریخی ایران با مشکلات زیادی روبرو هستند. شهرسازی و نیاز امروز از سویی، بی احتیاطی ها و بی اطلاعی مردم نیز از سوی دیگر، این مناطق را در معرض خطر و نابودی قرار می دهند. در طرحهای ساختمانی و شهرسازی باید اولین اولویت، نگهداری از مناطق تاریخی باشد. متآسفانه در خیلی از مکان ها شاهد تخریب آثار هستیم. ما و همینطور مسوولین، صاحب اندیشه و تفکر فرهنگی هستیم. بر ما و مسوولین محترم است که تصمیمات کارشناسانه تری اتخاذ کنیم. هیچ پیشرفت امروزی به بهای از دست دادن دیروز ایران، برای ایرانی فایده نخواهد داشت. از نظر بنده کوچک کردن حریم های سیلک، شاید با از دست دادن گوشه ای از هویت مان، مشکل امروز مردم را برطرف سازد اما در دراز مدت همین تصمیم، باعث دردسرهای جدیدی خواهد شد که منطقه سیلک را شاید در معرض نابودی نیز قرار دهد. باید به روزی برسیم که به هیچ وجه فکر از دست دادن تاریخ به بهای نیاز امروز، به ذهنمان خطور نکند. همه ما به تک تک این پیشینه نیاز داریم. همه ما باید در رابطه با حفظ و نگهداری این آثار برای ایرانیان فرهنگ سازی کنیم. امید که مسوولین در جهت حفظ و نگهداری پیشینه خود و ایرانیان موفق باشند. امید آنکه مردم ایران قدر تاریخ کهن خویش را بیش از بیش بدانند و در جهت حفظ و نگهداری این ثروتهایی که در سرتاسر ایران عزیز گسترده شده به مسوولین کمک کنند و امید آنکه روزی فرا رسد که آنچنان به این اماکن تاریخی رسیدگی کنیم که هر کدام از این آثار کهن ایرانی، نگینی بر این کشور باشد تا بتوانیم خود را در رده بهترین کشورهای دنیا قرار دهیم.