شنبه, 03ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست کتاب‌شناخت کتاب‌ کتاب «آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج فارس و دریای عمان»

کتاب‌

کتاب «آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج فارس و دریای عمان»

آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج فارس و دریای عمان
نوشته: احمد اقتداری
ناشر: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی؛ تهران
سال نشر: 1375 خورشیدی؛چاپ دوم

آثار شهرهاى باستانى سواحل و جزایر خلیج فارس و دریاى عمان، نوشتهٔ استاد احمد اقتدارى (م1304) است. نویسنده انگیزه خود را تحقیق درباره شهرهاى کهن کرانه‌هاى خلیج فارس و دریاى عمان و جزایر این دریا که با گذشت زمان حتى نام آنها از خاطرها رفته، و تنها در دل پراسرار کتب نام برخى از آنها به جا مانده است، دانسته است.

کتاب؛ مشتمل بر یک مقدمه و 21 فصل مى‌باشد که در هر فصل یکى از شهرها مورد بررسى قرار گرفته است. فصول کتاب از بخش‌هایى با عناوین مشابه تشکیل شده است. در ابتدا جغرافیاى شهر و سپس جغرافیاى تاریخى شهر مورد بررسى قرار مى‌گیرد. در بخش‌هاى بعد نیز آثار، بناهاى تاریخى، اشیاء و مکشوفات آن شهر مورد مطالعه قرار مى‌گیرد.

در این اثر تمامى شهرهاى باستانى سواحل و جزایر خلیج فارس و دریاى عمان به ترتیب ذیل مورد مطالعه قرار گرفته است:

شهرهاى ساحل خلیج فارس و دریاى عمان: مهروبان، سى‌نیز، گناوه، توز و دشتستان، ریشهر، دشتى و تنگستان، بتانه و بردستان، سیراف، نابند و کوشکنار، کنگ و لنگه، گمبرون و سورو، جرون و میناب، و شهرتیس.
جزیره‌هاى خلیج فارس: هرمز و لارک و کشم و هنگام، کیش و سرّى، خارک، اوال و میش‌ماهیگ و ایکاروس.

با توجه به اینکه خواننده مى‌تواند به راحتى به مطالب مرتبت با هر شهر که با نثرى شیوا و روان نوشته شده مراجعه و از اوضاع آن در گذشته و حال اطلاع یابد، در این نوشتار تنها به ذکر برخى نکات و ویژگى‌هاى کتاب بسنده مى‌شود.

نویسنده در تألیف اثر تنها به منابع کتابخانه‌اى بسنده نکرده و زحمات طاقت‌فرسایى را متحمل شده و آن‌گونه که خود مى‌گوید: «در هر فرصت و هر موقعیت دیگر با هواپیما، زورق، کشتى، اتومبیل، اسب، الاغ، استر، شتر و پیاده از درون دره‌ها و بیابان‌ها و گذرگاه‌هاى بى‌آب و علف و بر قلّه و کمرکش کوه‌ها گذشتم، کاویدم و جستجو کردم، یک بار در دریا غوطه‌ور شدم، بار دیگر از رنج بى‌آبى و ناخوشى در معرض تلف افتادم، به جزیره‌هاى غیرمسکون شتافتم و تا سواحل جنوبى خلیج فارس و امارات آن به جستجو و عکسبردارى پرداختم... بعضى را با سفر و دیدار، برخى را با خواستن کتاب‌ها و مجلات و عکس‌ها و گزارش‌هاى باستان شناسى وارسى و کنجکاوى نمودم و حاصل این دیدارها و پژوهش‌ها را به صورت کتاب حاضر درآوردم».

آخرین مطالعات باستان‌شناسان دانمارکى و کاوش‌هاى علمى که در ساحل جنوبى خلیج فارس به عمل آمده و گزارش‌هاى این حفارى‌ها در سال 1348ش که به زبان‌هاى دانمارکى و انگلیسى منتشر شده بود، با اقتباس و تلخیص مناسب ترجمه و به صورت فصلى جداگانه با تصاویر و نقشه‌ها به کتاب افزوده شده است. همچنین برای ذکر آثار سیراف قدیم، گذشته از فصل خاصى که با نام «سیراف» و به شیوه سایر فصول آمده است، آخرین و دقیق‌ترین نتایج حفّارى علمى که به وسیله گروه باستان‌شناس انگلیسى در آن محل انجام گرفته و حاصل تحقیقات به صورت گزارش‌هایى در سال 1347 و 1348ش به زبان انگلیسى منتشر شده است، در فصل بیست و یکم به نام «مرده ریگ مرده شهر» با تصاویر آثار مکشوفه و بازمانده آمده است تا مجموعه‌اى کامل از نظرات مستند و مطالعات دانشمندان در دسترس علاقه‌مندان قرار گیرد.

نویسنده بسیارى از مطالب را از منابع به صورت مستقیم نقل قول مى‌کند؛ به عنوان مثال فصل اول با نقل توصیف ناصر خسرو از شهر مهروبان آغاز شده است. سپس به ذکر ابنیه و بناهاى تاریخى این شهر و وضعیت آنها در زمان خودش مى‌پردازد. گاه مطالب با یک ضرب‌المثل آغاز مى‌شود: «اگر دنیا حلقه انگشترى باشد هرموز نگین آنست.» به گفته نویسنده این مثل در زمان آبادانى هرمز رایج بوده است.

تطبیق اطلاعات منابع تاریخى از جمله شیوه‌هاى نگارشى نویسنده است که اوضاع هر شهر را در گذشته و زمان تألیف کتاب مقایسه کرده و برداشت‌هایى خوبى به دست مى‌دهد. یکى از قدیمى‌ترین مصنفین اسلامى که به نام او مکرر اشاره شده، ابن خرداذبه است. او در توصیف جزیره کیش مى‌گوید:

«جزیره کیش چهار فرسخ عرض و طول دارد و در آن جا نخلستان و اراضى مزروع و گله‌هاى مواشى یافت مى‌شود و مغاص مروارید هم در آن جا هست، زیرا مردم آن به مروارید خیلى توجه دارند و اهمیت مى‌گذارند». در ادامه نویسنده، اضافه مى‌کند که از این گفته چنین استنباط مى‌شود که جزیره کیش سابقاً خیلى بیش از امروز حاصلخیز بوده است و مخصوصا جمعیت زیادى داشته که در آن‌جا سکونت داشته‌اند.

در گزارش اوضاع هر شهر موضوعاتى؛ مانند رودخانه‌ها، چشمه‌ها و قنوات، آب و هوا، کوه‌ها، باغات، اوضاع اجتماعى و صنایع و بسیارى دیگر از موضوعات آمده است. گزارشاتى که نویسنده از اوضاع مذهبى و روابط مذاهب و فرق مى‌دهد، از مطالب ارزشمند کتاب است که در شناخت اوضاع اجتماعى شهرها و جزایر خلیج فارس حائز اهمیت است. به عنوان نمونه در فصل هفدهم کتاب مى‌خوانیم: «ساکنین محلى این جزیره افرادى نسبتاً قوى‌البنیه و ورزیده هستند، خصوصا در دریانوردى. مذهب آنها شیعه و سنى، ولى روابط آنها خوب و حتى وصلت هم بین ایشان مى‌شود. مقبره‌ى امامزاده محمد حنفیه که معروف است از اولاد حضرت امیر(ع) مى‌باشد، در این جزیره زیارتگاه شیعیان است».

از نکات قابل توجه کتاب که حاکى از کاوش‌هاى دقیق و محققانه نویسنده است، دسته‌بندى‌هایى است که از اماکن و آثار تاریخى سواحل خلیج فارس ارائه مى‌دهد که در ضمن آنها رسوم و سنت‌هاى رایج در بین مردم ذکر شده است. وى در شرح یکى از این ابنیه مى‌نویسد: «در سراسر جنوب ایران بقاع متعددى به نام «قدمگاه» وجود دارد و در سواحل خلیج فارس تقریبا مى‌توان گفت در هر ده و بندر مهمى قدمگاهى بنا شده و محل «دخیل» و «نذر و نیاز» دریانوردان و زنان ساحل‌نشین است. ساختمان قدمگاه‌ها بر سه نوع است». سپس به تشریح ویژگى‌هاى هر قدمگاه و ذکر نام برخى از آنها اشاره مى‌کند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید