پنج شنبه, 01ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست کتاب‌شناخت کتاب‌ کتاب «خوزستان و کهگیلویه و ممسنی جغرافیای تاریخی و آثار باستانی»

کتاب‌

کتاب «خوزستان و کهگیلویه و ممسنی جغرافیای تاریخی و آثار باستانی»

نوشته: احمد اقتداری
ناشر: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی؛ تهران
سال نشر: 1375

خوزستان و کهگیلویه و ممسنی جغرافیای تاریخی و آثار باستانی، نوشتهٔ نویسنده و مورخ معاصر احمد اقتداری است. این کتاب از زمره آثار ارزشمندی است که با هدف تبیین جغرافیای تاریخی و شناسایی آثار باستانی با استناد به مدارک و منابع معتبر این ناحیه را به خوانندگان فارسی زبان معرفى کرده است.

مطالب در دوازده فصل ارائه تنظیم شده است و هر فصل نیز به بخش‌های متعددی تقسیم شده است. شیوه نویسنده بدین گونه است که در بخش‌های اولیه جعرافیای تاریخی مناطق و در بخش پایانی به شناسایی و توصیف آثار باستانی آنها مى‌پردازد.

نویسنده پیش از این در کتابی به نام دیار شهریاران به شناسایی چند منطقه اصلی خوزستان (شوشتر، دزفول، شوش، هفتتپه، چغازنبیل) پرداخته بود، با این حال تعدد مناطق تاریخی خوزستان، وی را بر آن داشت تا در جهت تکمیل اثر یاد شده، دیگر نقاط خوزستان را نیز مورد تحقیق و پژوهش قرار دهد. حاصل این تلاش، اثر حاضر مى‌باشد که با وجود این که نام "خوزستان، کهگیلویه و ممسنی" بر آن گذاشته شده، اما در حقیقت جلد دوم کتاب دیار شهریاران محسوب مى‌گردد. نویسنده در ارتباط با عنوان کتاب مى‌نویسد: "اما چنانکه ملحوظ است، نام کتاب در سرصفحه‌ها" جلد دوم دیار شهریاران" چاپ شده و در مؤخره کتاب نوشته‌ام که کتاب با نام "خوزستان و ارجان" منتشر خواهد شد؛ اما وقتی کتاب به مرحله صحافی و تجلید رسید نام "خوزستان، کهگیلویه و ممسنی" را برای آن انتخاب نمودم. شاید احتواء این نام و کلیت آن بر مطالب این مناطق مرا به این انتخاب راغب ساخته است".

نویسنده در این کتاب بعد از تقسیم خوزستان به دو منطقه کوهستان؛ (شامل: مسجد سلیمان، ایذه، رامهرمز و کهگیلویه) و دشت؛ (شامل: بهبهان، دوگنبدان، خلف‌آباد، رامشیر، ماهشهر، هندیجان، اهواز، خرمشهر، آبادان و دشت مغان) در 12 فصل و یک پیوست به ذکر جغرافیای تاریخی و توصیف آثار باستانی این مناطق پرداخته است.

هر فصل را به لحاظ موضوعی به دو بخش عمده تقسیم نموده است. در بخش اول به جعرافیای تاریخی مناطق و در بخش دوم به شناسایی و توصیف آثار باستانی آنها پرداخته است. تقریباً تمامی مطالب این بخش از دیگر منابع نقل قول مستقیم شده، به نحوی که اگر این نقل قول‌ها حذف شود، صفحات تشکیل دهنده فصول به نصف تقلیل می‌یابد. این نقل قول‌های مستقیم هر چند به لحاظ گردآوری در یک مجموعه خالی از فایده نیست؛ اما تا حدی از زیبایی اثر نویسنده نیز کاسته است به همین جهت ارزش واقعی کار را بایستی در بخش دیگر؛ یعنی در بحث توصیف و شناسایی آثار باستانی جستجو نمود.

او قسمت دوم هر فصل را که به لحاظ تعداد صفحات با قسمت اول(جغرافیای تاریخی) برابری مى‌کند به شناسایی و توصیف آثار باستانی منطقه اختصاص داده است. این صفحات حاصل تلاش طاقت فرسای نویسنده طی سفرهای متعدد در منطقه و طی نمودن مسافت‌های طولانی و تحمل رنج و مرارت فراوان است.

دیگر این که با تکیه بر اطلاعات تاریخی و آگاهى‌های باستان شناسی خویش و همچنین با بهره‌گیری از داستان‌های عامیانه و باورهای افسان‌های - تاریخی مردم منطقه توانسته ضمن توصیف دقیق آثار و بناهای باستانی مجموعه‌ای اعتقادات تاریخی مردمان این نواحی را نیز جمع‌آوری نماید.

از آن جایی که نقد و بررسی چنین کتاب حجیم(بالغ بر 848 صفحه مطلب) و متنوعی مستلزم داشتن تخصص و تسلط کافی بر موضوع و شناخت جامع از مناطق یاد شده مى‌باشد، چند فصل از فصول دوازده گانه کتاب را که به دلایلی از ویژگی خاصی برخوردارند را انتخاب و به نقد و بررسی آن می‌پرازیم. این دو فصل عبارتند از:

نویسنده در فصول چهارم و پنجم - که از یک طرف بیشترین صفحات کتاب را به خود اختصاص داده و از طرف دیگر مناطقی که دارای پیشینه مشترک تاریخی هستند را شامل مى‌شود- به ذکر جغرافیای تاریخی و توصیف آثار باستانی منطقه بهبهان و کهگیلویه و ممسنی مى‌پردازد.

توجه نویسنده به منطقه کهگیلویه و بهبهان از اینرو که اولین رویکرد منظم و علمی در خصوص تاریخ این مناطق به شمار مى‌رود، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. هر چند قبل از این در کتابی تحت عنوان "کهگیلویه و ایلات آن" به تشریح گوشه‌هایی از تاریخ و جغرفیای این ناحیه پرداخته است، با این حال اثر وی به لحاظ عدم برخورداری از اسلوب علمی و عدم رعایت روش‌های تحقیق نتوانست مورد توجه واقع شود. بعد از آن به مدت سی و پنج سال هیچ پژوهش دیگری در این خصوص صورت نپذیرفت تا این که کتاب حاضر به این دور فترت پایان داد و دریچ جدیدی بر پژوهش‌های علمی و منظم این دیار باز نمود.

چناچه قبل از این یادآور شدیم، نویسنده در تقسیم‌بندی مناطق خوزستان،"کهگیلویه و ممسنی" را امتداد جغرافیایی کوهستان خوزستان و همچنین "بهگواذ و ارگان" را امتدار دشت خوزستان دانسته و بر اساس آن به ذکر جغرافیای تاریخی و توصیف آثار باستانی این مناطق پرداخته است. وی در برقراری ارتباط بین خوزستان، کهگیلویه و ممسنی به این بسنده ننموده و در جایی دیگر طی یک اظهار نظر صریح کهگیلویه و ممسنی را از جهات مختلف جزیی از خاک خوزستان دانسته و مى‌نویسد: «چون کهگیلویه و شولستان فهلیان و ممسنی بنا بر سنت جغرافیای قدیمی ایران از دیرباز به جهت اقلیم و آب و خاک و ارتباطات اجتماعی و اداری و حوادث تاریخی جزء سرزمین خوزستان محسوب مى‌شده است...».

این نظر استاد اقتداری به دلیل تأثیر بسزای آن در مطالعات و پژوهش‌های این منطقه درخور بررسی و تجزیه و تحلیل بیشتری است. چنانچه ملاحظه گردید، نظریه یاد شده بر سه محور اساسی بنا نهاده شده است. این سه محور که با توجه به آنها کهگیلویه جزیی از استان خوزستان دانسته شده است؛ عبارتند از: 1- ارتباط جغرافیایی 2- ارتباط تاریخی(اداری-سیاسی) 3- ارتباط اجتماعی.

اکثر منابع جغرافیایی(متقدم و متأخر) که ما وارث سنت‌های جغرافیایی آنان هستیم در تقسیم‌بندى‌های خود کهگیلویه را به عنوان یک واحد مستقل بررسی نموده و یا آن را جزیی از فارس دانسته‌اند. دیگر آنکه هر چند به کهگیلویه همواره بر استان‌های جنوب تأثیرگذار بوده و از آن تأثیرپذیر بوده است، با این حال به لحاظ اداری - سیاسی کمتر دورهای را مى‌توان یافت که کهگیلویه به خوزستان تعلق یافته باشد. در مجموع منطقه کهگیلویه و ممسنی به دلیل واقع شدن در نزدیکی خوزستان با آن ارتباط نزدیکی داشته، اما این ارتباط در حدی نبوده که بر اساس آن بتوان کهگیلویه و ممسنی را به لحاظ جغرافیایی، تاریخی(اداری- سیاسی) و اجتماعی جزیی از خوزستان به شمار آورد.

از دیگر نکات قابل ذکر، تقسیمات مناطق است. نویسنده یک واحد(سرزمین) منسجم تاریخی را چند پاره نموده و آنها را در فصول مختلف مورد بررسی قرار داده است. به عنوان مثال مناطقی؛ همچون آسک، هندیجان، ریو اردشیر که جزیی از ولایت ارجان به حساب مى‌آمده‌اند، از فصل پنجم جدا و در فصل ششم جای داده شده‌اند. این تقسیم‌بندی هر چند به جهت بررسی دقیق‌تر مناطق صورت پذیرفته با این حال باعث پدید آمدن اشکالاتی نیز گردیده است.

دو فصل آخر کتاب با فصول دیگر به لحاظ ساختار تفاوت دارد. در فصل یازدهم موقعیت جغرافیایی و ویژگى‌های کلیه بندرهای خوزستان تشریح شده است. در دوازدهم نیز راه‌های باستانی زمینی و دریایی و رودخانه‌ای خوزستان تشریح شده است.

بخشی نیز به اختصار با نام "پیوستها" به آخر کتاب افزوده شده است که در آن از اشتباهات هر فصل که پیش آمده و نقائص کتاب و مطالب جدیدی که بعد از چاپ متن کتاب به دست آمده، با نام"ذیلی بر هر یک از فصول چهاردهگانه کتاب" طبع گردیده است.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید