خبر
چهار اشتباه عمده والدین در تربیت کودکان
- خبر
- نمایش از یکشنبه, 28 خرداد 1391 16:08
- بازدید: 2592
برگرفته از روزنامه اطلاعات
دکتر مهشید چایچی
همه والدین برای تربیت فرزندانشان تلاش میکنند و دلشان میخواهد بهترین فرزند را تربیت کنند اما خیلی وقتها ندانسته مرتکب اشتباهاتی میشوند که تاثیرات بدی بر رفتار کودکشان میگذارد و البته خودشان هم از این مساله بی خبرند. در این مطلب میخواهیم 4 اشتباه عمده والدین در تربیت کودک را با شما در میان بگذاریم به این امید که با دوری از این خطاها بتوانید فرزندانی دوست داشتنی داشته باشید.
خیلی از اوقات ما والدین کلامی را به زبان میآوریم که نباید بگوییم و متوجه تاثیر این گفتار بر فرزند خودمان هم نیستیم. یادتان باشد حرفهایی که میزنید باید کاملا از روی فکر و تعقل بوده و تنها عکسالعمل شما به رفتار کودکتان نباشد. کودکان مانند یک اسفنج حرفها و رفتار شما را جذب میکنند و بعدها مانند یک آینه آن را به خودتان نشان میدهند. حتی زمانی که شما فکر میکنید فرزندتان حرفهای شما را نمیشنود. آنها ادبیات شما را به اجرا در میآورند. وقتی شما به کودکتان میگویید مثل میمون رفتار نکن، فکر میکنید او چه میکند؟ او دقیقا شروع میکند مانند میمون رفتار کردن! وقتی به او میگوییدتوی اتاق اینقدر بدو بدو نکن! او این طور میشنود: بدو بدو کن و شروع میکند به دویدن دور اتاق! یادتان باشد کودکان مانند شما فکر نمیکنند و بهتر است طوری با آنها صحبت کنید که حرفتان موثر واقع شود. لابد میپرسید چگونه؟ راهش این است که از 4 اشتباه دوری کنید:
1) بکار بردن جملات منفی
2) پرسیدن علت رفتار از کودک
3) صحبت طولانی با توضیح اضافه
4) تهدید کودک به دوست نداشتن
***
راز اول: دستوراتتان را با جملات مثبت بدهید
به کودکتان چگونه خوب بودن را نشان دهید و به او اجازه دهید خوب باشد. رفتار او را با جملات مثبت اصلاح کنید تا او چگونه بودن را بیاموزد و نه آنچه نباید را! مثلا به جای اینکه بگویید: این قدر هله هوله نخور به او بگویید: پسرم از این تکه هویجهای خوشمزه هم امتحان کن! به جای اینکه به او بگویید اینقدر داد نزن. بگویید: بیا کمی آرامتر با هم حرف بزنیم. این روش خیره کننده به نام دستورات پنهان میتواند خیلی قدرتمند باشد. تنها کافی است دور جملههای منفی خط بکشید و کلام خود را به شکل مثبت بیان کنید.
راز دوم: چرا گفتن را بس کنید
یادتان باشد کودک شما هنوز بچه است و نباید از او انتظار استدلال منطقی داشته باشید. وقتی میبینید دختر 3 ساله شما برادر کوچکش را بی دلیل میزند، نا خود آگاه این جمله بر زبانتان جاری میشود: چرا میزنیش؟ و البته مطمئن هستید که او دلیلی منطقی برای این کارش ندارد. مثلا ممکن است هنگام خمیر بازی هر چه سعی کرده نتوانسته خمیر را به شکل صندلی در بیاورد و از این ناتوانی عصبانی شده و چون برادرش دم دستش بوده این عصبانیت را سر او خالی کرده است. اما آیا فکر میکنید پرسیدن شما کمکی به قطع این رفتار میکند؟ یادتان باشد که هیچ علت منطقی برای رفتار کودک شما وجود ندارد، بنابر این به دنبال چرایی آن نباشید و سعی کنید چگونگی اش را درک کنید. میتوانید از او بپرسید با زدن برادرش چه حسی به او دست داده؟ مطمئن باشید از این کار خود خجالت میکشد حتی اگر خلاف این را بر زبان بیاورد. میتوانید از او بپرسید که آیا راه بهتری برای خلاصی از عصبانیتش میشناسد و بعد درباره راههای بهتر با هم حرف بزنید.
راز سوم: خلاصه و مفید حرف بزنید
کودکان حوصله صغرا و کبرا چیدن شما و توضیحات اضافی را ندارند. آنقدر جملات طولانی برایش ردیف میکنید که او رشته کلام شما را گم میکند واز حرفهایتان چیزی سر در نمیآورد. بنابر این سعی کنید نکات مهم را خلاصه بگویید وجزییات را رها کنید. خیلی اوقات از کودکتان کاری را میخواهید و آنقدر آن را با تفصیل میگویید که کودک واقعا از یاد میبرد.
سعی کنید کلمات رمزی را بین خودتان داشته باشید که سریع شما را به منظورتان برساند. مثلا در فروشگاه مشغول خرید هستید که فرزندتان از شما میخواهد اسباب بازی تازهای برای او بخرید. شما هم به جای اینکه صریح جواب او را بدهید، جملاتی را پشت هم میآورید که حاکی از این است که فعلا برای شما این کار مقدور نیست اما به صراحت بیان نمیکنید و فرزند بیچاره هم که منظور شما را نفهمیده خیال میکند با اصرار و خواهش و شاید هم گریه میتواند شما را راضی کند. پس به جای طول و تفصیل صریح و خلاصه حرفتان را بزنید و خیال کودک را از همان اول راحت کنید.
راز چهارم: امنیت را به فرزندتان القا کنید
خیلی از اوقات رفتار ناپسند کودک ناشی از احساس بی پناهی اوست. وقتی احساس کند شما دیگر او را دوست ندارید و به او توجهی نمیکنید حتی اگر این حس ناشی از یک تهدید کلامی باشد، ممکن است او دست به کارهایی بزند که به اصطلاح قشقرق به پا کردن نام دارد. یعنی جیغ و داد بکند و پا بر زمین بکوبد و خودش را روی زمین بکشد و کاری بکند که شما در انظار عمومی شرمنده شوید و به خواسته او تن بدهید. مثلا ممکن است شما بخواهید در یک مهمانی با دوستان قدیمی تان گپ بزنید. او ابتدا با کشیدن لباس شما سعی میکند توجه شما را به خودش جلب کند و وقتی از طرف شما توجهی نمیبیند کم کم صدایش را بلند میکند و حتی ممکن است دست به خرابکاریهایی در محیط بزند تا بتواند توجه شما را هر چند منفی به سمت خودش جلب کند.
بنابراین اگر دلتان میخواهد بتوانید در یک مهمانی به صحبت با دوستانتان ادامه دهید. فرزندتان را هم زیر نظر داشته باشید و نگذارید احساس کند که در این جمع شما را از دست داده است و دیگر او را دوست ندارید و به فکر او نیستید. شما تنها با دوستتان حرف میزنید اما این رفتار شما به او این پیام را میدهد که مامان دیگر به من نگاه هم نمیکند.
او دیگر مرا دوست نداردو ممکن است مرا رها کند و پیش دوستانش بماند. بهتر است هر چند جمله که با دوستتان حرف میزنید از فرزندتان سوال کنید ببینید چیزی لازم دارد یا نه و آیا دلش میخواهد کنار شما باشد یا دوست دارد با بچههای دیگر بازی کند. به او در میان جمع محبت کنید و نشان دهید که هنوز به او اهمیت میدهید و به فکرش هستید آنوقت خواهید دید که نه تنها مزاحم صحبت شما نمیشود بلکه راحتتر از قبل از شما دور میشود و به سراغ بازی با دیگران میرود.
اگر هم مجبورید مدتی او را ترک کنید حتما به او در همان ابتدا خاطرنشان کنید که میدانید نگران است اما شما به زودی بر خواهید گشت و آنوقت او را به گردش خواهید برد. شاید لازم باشد این اطمینان را 7 بار پشت سر هم هنگام بیرون رفتن به او بدهید که خیالش راحت شود.
یادتان باشد هیچگاه کودک را تهدید به دوست نداشتن نکنید. بعضی از والدین وقتی کودک کار بدی انجام میدهد به او میگویند اگر این کار را بکنی دیگر دوستت ندارم. اما این تهدید هیچ دردی را درمان نمیکند. بلکه احساس امنیت را از کودک میگیرد و او را وادار به واکنش میکند. در عوض میتوانید به کودک نشان دهید که او را دوست دارید و از کاری که انجام داده خوشتان نمیآید. به او نگویید بی ادب است بلکه بگویید کاری که انجام داده بی ادبی است.
شما با این تغییرات خواهید توانست بیش از 95 درصد رفتار فرزندتان را با تاثیر بر ضمیر ناخود آگاهش تغییر دهید. اما اگر این کار را نکنید مجبور خواهید شد 100 برابر بیشتر انرژی صرف کنید. برای اینکه فرزندتان به کارهای خوب عادت کند لازم است این رفتار آنقدر برای او تکرار شود که خوب بودن ملکه ذهن او شده و در ضمیر نا خود آگاهش جای بگیرد. بنابر این عجله نکنید و صبور باشید و به او اجازه دهید تا خوب بودن را تمرین کند، اگر چه گاهی از خط قرمزها عبور کند.
روش اصلاح: 4 اشتباه والدین درباره کودکان
دستوراتتان را با جملات مثبت بدهید
بکار بردن جملات منفی
به جای پرسیدن علت راههای جایگزین را ارائه کنید پرسیدن علت رفتار از کودک
خلاصه و مفید حرف بزنید
صحبت طولانی با توضیح اضافه
به کودک امنیت را القا کرده و نشان دهید که دوستش دارید اما رفتارش را نمیپسندید تهدید کودک به دوست نداشتن