پنج شنبه, 01ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست کتاب‌شناخت کتاب‌ نگاهی به کتاب «آفرینِ ادیب، جشن‌نامۀ استاد ادیب برومند»

کتاب‌

نگاهی به کتاب «آفرینِ ادیب، جشن‌نامۀ استاد ادیب برومند»

آفرینِ ادیب، جشن‌نامۀ استاد ادیب برومند

آفرینِ ادیب، جشن‌نامۀ استاد ادیب برومند
به کوشش: شاهین آریامنش
چاپ اول: 1393 - 854 صفحه
شمارگان 1100 نسخه - بهای 55 هزار تومان
ناشر: شرکت سهامی انتشار

 

به تازگی کتاب آفرینِ ادیب، جشن‌نامۀ استاد ادیب برومند به پاس هفت دهه فعالیت ادبی، فرهنگی، هنری و میهنی استاد ادیب برومند شاعر ملی ایران به کوشش شاهین آریامنش توسط شرکت سهامی انتشار منتشر شده است که در این نوشتار به معرفی این جشن‌نامه و مقاله‌ها و یادداشت‌های آن پرداخته می‌شود.

این کتاب دربردارندۀ 39 مقالۀ علمی در زمینه‌های ادبیات، تاریخ، فرهنگ و باستان‌شناسی از پژوهشگران سرشناس ایران است. همچنین در ادامه 13 یادداشت به قلم چهره‌های فرهنگی به چاپ رسیده است. پس از یادداشت‌ها، 13 شعر نیز از شعرای معاصر ایران دربارۀ استاد ادیب برومند سروده شده است. در بخش پایانی نیز عکس‌هایی منحصر به فردی از استاد ادیب برومند و چهره‌های پرآوازۀ فرهنگی، سیاسی، ادبی و هنری منتشر شده است.

کتاب با پیشگفتار شاهین آریامنش آغاز شده است که وی در پیشگفتار از منش و خوی و خیم استاد برومند نوشته است. در این پیشگفتار که با نام «خوش‌نوا بلبل غزل‌خوان میهن» نام دارد چنین آمده است: «آسمان کران ناپیدای شعر و ادب و هنر و فرهنگِ ایران‌زمین در درازنای تاریخ همواره آکنده از ستاره‌های رخشان و درخشانی بوده است که نه تنها بر این سرزمین بلکه بر دیگر سرزمین‌ها نیز روشنی افکنده‌اند.استاد ادیب برومند نیز یکی از ستاره‌های درخشانِ ایران‌زمین است که در آسمان ادب و فرهنگ و هنر این آشیانِ کهنۀ سیمرغ، خوش می‌درخشد. آثار ادیبِ برومندِ ادبِ پارسی همچون آثار دیگر ستارگان درخشان ایران‌زمین به لاجوردِ شاهوارِ بدخشان می‌ماند که مایۀ نازش و سرافرازیِ ایرانیان، ایرانی‌تبارها، ایران‌دوستان و مردمان جهانِ ایرانی می‌شود.

دوست فرهیخته و فرهنگ‌دوست آقای روح‌الله عابدی جزی در دورۀ مدیریتشان بر «بنیاد فرهنگی و فرهنگسرای ادیب برومند» شهرستانِ گزبرخوارِ اصفهان بر آن شدند تا به پاس فعالیت‌های میهنی، ادبی و فرهنگیِ استاد ادیب برومند بزرگداشتی برای ایشان برگزار کنند که با مخالفت استاد برومند روبه‌رو شدند، بنابراین آقای عابدی گردآوری ارج‌نامه یا جشن‌نامه‌ای برای استاد برومند را در دستور کار خود جای دادند و از نگارنده خواستند تا این مهم را انجام دهد. نگارنده نیز همۀ توش و توان خود را به کار بست تا جشن‌نامه‌ای پربار و برگ به پاس هفت دهه فعالیت‎های میهنی، ادبی و فرهنگیِ هنرمند و قصیده‌سرایِ بی‌همالِ ایران‌زمین استاد ادیب برومند گردآوری کند. واپسین قصیده‎سرای پرآوازه که باید به قول پیرِ تاریخ‎نگاری ایران استاد محمدابراهیم باستانی‎پاریزی: «برخیزیم و به این آخرین مجموعه قصیده سلام بگوییم.» امید است که چنین شده باشد و جشن‌نامۀ ارزنده‌ای برای استاد برومند فراهم شده باشد. گفتنی است شماری از کسانی که از آنها خواسته شده بود تا مقاله‌ای برای چاپ در این جشن‌نامه بنویسند با شوق و ذوق از این پیشنهاد استقبال کردند اما شاید به دلیل گرفتاری نتوانستند اثر خود را در زمان تعیین‌شده به دست نگارنده برسانند و نگارنده نیز چون بیش از این نمی‌توانست چشم‌به‌راه بماند، جشن‌نامه را به دست ناشر سپرد.

پژوهشگران اشعار استاد ادیب برومند را از جنبه‌های گونه‌گونی بررسی کرده‌اند؛ اما از دید نگارنده که باستان‌شناس است و در گوشه‌گوشۀ این سرزمین بی‌غروب به بررسی و کاوش باستان‌شناختی پرداخته است و به آن عشق می‌ورزد، اشعار میهنیِ استاد، بسیار مهم جلوه می‌کند. برخی بر این باورند که در این روزگار دیگر دم زدن از میهن و میهن‌دوستی و عشق به هم‌میهنان به سر آمده است و باید طرحی نو درانداخت و از علقه‌های میهنی و هر آنچه که با میهن در ارتباط است چشم پوشید؛ اما آیا به راستی میهن‌دوستی و از میهن سخن گفتن به پایان راه خود رسیده است؟ دو دسته هستند که سخت پیرو این اندیشه هستند. نخست دسته‌ای که پیرو پژوهشگران باخترزمین هستند و میهن‌دوستی یا به زعم آنها ناسیونالیسم را نطفۀ جنگ‌ها و پیکارهای میان ملل قلمداد می‌کنند و آن را گونه‌ای از نژادپرستی می‌انگارند. دومین دسته کسانی هستند که در برابر تندروی‌های محمدرضا پهلوی و هم‌قطارانش که از نمد تاریخ و میراث فرهنگی ایران برای خود کلاهی می‌دوختند تا پایه‌های تخت پادشاهی محمدرضا پهلوی را استوار بدارند، واکنش نشان می‌دهند و با هر آنچه که با میهن و میهن‌دوستی در ارتباط است به پیکار پرداخته و می‌پردازند؛ اما آیا ما مجاز هستیم تا نسخه‌های پژوهشگران کشورهای باخترزمین را برای ایران بپیچیم و همچنین به دلیل سوءاستفاده‌های محمدرضا پهلوی و شماری از هم‌قطاران وی از تاریخ میهن، چوبی بر بساط میهن و میهن‌دوستی بزنیم؟ پاسخ این پرسش بی‌هیچ گمان خیر است. در هنگامه‌ای که نظریه جهانی‌سازی در حال فروبردن فرهنگ و آداب و رسوم و زبان کشورهای گرمِ گسترش و واپس افتاده در کام خویش است اتفاقاً نیازمند آن هستیم تا برای در امان ماندن فرهنگ و زبان و آداب و رسوم و میراث بشکوهِ خویش از چنین توفان‌های سهمگین، بذر میهن‌دوستی را در دل ایرانیان بپرورانیم.

میهن‌دوستی و عشق به هم‌میهنان مطلقاً مترادف نژادپرستی نیست. می‌توان در عین میهن‌دوستی و عشق به هم‌میهنان، به مردمان سرزمین‌های دیگر نیز عشق ورزید و با خنده‌های آنها خندید و با گریه‌های آنها گریست. استاد ادیب برومند الگوی درخشانی از این گفته است؛ کسی که در عین میهن‌دوستی و عشق به هم‌میهنان و تیره‌های ایرانی، از مردم سرزمین‌های دیگر نیز گفته و سروده است. ایشان در عین اینکه بخش چشم‌گیری از اشعارشان دربارۀ میهن‌ستایی و ایران‌دوستی و عشق به هم‌میهنان است؛ اشعار بی‌شماری نیز دربارۀ مردمان جهان سروده‌اند. استاد در عین اینکه دربارۀ شاعران، کوه‌ها و رودهای ایران، زبان و خط فارسی، ملی‌شدن صنعت نفت ایران، شهیدان و جانبازان و آزادگانِ راه میهن، روز کارگر، وحدتی ملی، آزاد شدن خرم‌شهر، دفاع مقدس و ... شعر سروده است؛ دربارۀ آزادی هند و آزادی نلسون ماندلا و فاجعۀ هیروشیما و ملت‌های زیر بار ستم و یوغ استعمارگران و حکومت‌هایی که پایگاهی در میان مردمانشان ندارد، شعر سروده است که این چیزی جز هم‌نوع‌دوستی و تعهدات وجدانی و عشق به دیگر مردمان جهان نیست. چنانکه استاد انگیزه‌شان را از سرودن مجموعۀ پیام آزادی «عواطف بشردوستانه و علاقه به خوشبختی ملت‌ها و تاثر از دردهای مشترک و همانندی است که بر اثر تعدیات کشورهای زورمند، گریبان‌گیر ملل آسیایی و آفریقایی و آمریکای لاتین بوده است» بیان می‌کنند. از سویی دیگر آثار استاد نشان می‌دهد که میهن‌دوستی و ایران‌دوستی هیچ‌گونه تعارضی با دین و دین‌داری ندارد. برخلاف برخی که همواره بر طبل پیش از اسلام می‌کوبند و گروهی دیگر بر طبل پس از اسلام؛ استاد هم دوستدار ایران پیش از اسلام است و هم دوستدار ایران پس از اسلام و مصداق آن بی‌شمار اشعاری است که دربارۀ دین و دین‌داری سروده است.

با نیم‌نگاهی به زندگی استاد برومند می‌توان دریافت که استاد هیچ‌گاه رخ از ایران هنرخیز برنتابیده‌اند و 70 سال از عمر پربارشان را صرف ایران کرده‌اند، چرا که مهر میهن همواره مونس جان و وردِ زبانِ استاد و آتش عشق میهن سوزندۀ جانش بوده است؛ از همین روی است که از همان اوان جوانی دربارۀ میهن و اوضاع آن شعرهای نغز و پر مغزی سروده‌اند و آنها را در مجموعه‌ای به نام «ناله‌های وطن» گرد آورده‌اند. گاه به هنگام اشغال ایران در سال ۱۳۲۰ با اشعارشان به پیکار با دشمنان ایران برخاسته‌اند و گاه به هنگامِ تجزیه‌طلبیِ برخی از مزدوران و دشمنان ایران با اشعارشان از اتحاد و وحدت ملی سخن می‌گفتند و این‌چنین وظیفه و رسالت میهنی خویش را ادا می‌کردند. رسالت و وظیفه‌ای که از دید استاد هر ایرانی در مرتبۀ نخستین موظف به ادای آن است. مردم ایران نیز به پاس میهن‌دوستی استاد، ایشان را «شاعر ملی» نام نهادند و چه چیزی ارزشمندتر از آن که مردم سرزمینی چنین عنوانی را به شخصی فرزانه بدهند. ادیب برومند همچون فرزانۀ فرهمند توس، فردوسی، همواره بر سر شاخسار مهر میهن، خوش‌نوا بلبل غزل‌خوانی بوده است و بی‌گمان گزاف نخواهد بود او را «فردوسی معاصر» بنامیم.

استاد برومند از همان روزهای نخستِ تشکیل جبهۀ ملی دوم به عضویت این جبهه در آمدند و در سال 1341 به پیشنهاد شادروان دکتر غلامحسین صدیقی به سمت دبیر هیئت‌رئیسه منصوب شدند و جالب است که شادروان صدیقی دربارۀ استاد چنین گفته است: «ادیب برومند هم ادیب است و هم برومند و صورت‌جلسه‌هایی که ایشان در این سال‌ها نوشته‌اند تاریخی خواهد بود»؛ اما استاد با اینکه یکرنگ و یکرو و به صورت قلمی و قدمی در راه میهن گام برمی‌داشته‌اند، برخلاف برخی که همواره در تلاش‌اند تا به مراتب و سمت‌های بالای سیاسی دست پیدا کنند هیچ‌گاه مشاغل و سمت‌های دولتی چون سناتور، سفیر و وزیر را نپذیرفته‌اند و تنها یک بار در جوانی وکیل بانک ملی ایران بوده‌اند تا از منافع مردم دفاع کنند. آری استاد برومند هر آنچه که در این سالیان انجام داده‌اند به عشق ایران و ایرانیان بوده است.»

در ادامه از زندگی ادیب برومند از کودکی تا به امروز سخن به میان آمده است. سپس مقاله‌های علمی این جشن‌نامه با مقالۀ سیدعلی آل‌داوود با نام «وصف اصفهان منظومه‌ای ناشناخته از عبرت نایینی» آغاز شده است. آل‌داوود نخست به معرفی کوتاهی از عبرت نایینی پرداخته است و سپس منظومه‌ای از عبرت نایینی را که دربارۀ اصفهان است شرح داده است. دومین مقاله از آنِ دکتر ژاله آموزگار استاد فرهنگ و زبان‌های باستانی است که در مقاله‌ای با نام «شگفتی‌آفرینی‌ها در زندگی اساطیری زرتشت» به زندگی زرتشت پیامبر ایرانی پرداخته است.

«بهار بی‌خزان و شعر جاویدان» عنوان مقالۀ زنده‌یاد دکتر حسن احمدی گیوی استاد ادبیات دانشگاه تهران است که زندگی و شعر استاد ملک‌الشعرای بهار را بررسی کرده است و در پایان دو شعر نغز از بهار را به مقاله پیوست کرده است. دکتر محمود امیدسالار استاد دانشگاه کالیفرنیا در مقاله‌ای با نام «دربارۀ السوادالاعظمِ حکیم ابوالقاسم اسحاق بن محمد سمرقندی» نسخه‌ای دست‌نویس را بررسی کرده است.

زنده‌یاد استاد دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی، تاریخ‌نگار سرشناس، در مقاله‌ای بلندبالا با نام «کوه‌ها باهم‌اند و تنهایند» به جایگاه کوه در ادبیات ایران و همچنین اشعار ادیب برومند پرداخته است که همراه با اشعار و رویدادهای دل‌انگیز تاریخ ایران است. «بهرام، دلاوری نیک‌اندیش،نامجویی آرمان‌خواه» نوشتۀ دخت استاد برومند پوران‌دخت برومند است که وی در این مقاله به زندگی بهرام دلاور نیک‌اندیش شاهنامه پرداخته است. کاوه بیات پژوهشگر تاریخ ایران نیز در مقاله‌ای با نام «فرهنگستان اول»به سرگذشت و فراز و فرودهایی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در دورۀ پهلوی پرداخته است.

دکتر شاهین پهنادایان استاد دانشگاه آزاد کرج در مقاله‌ای با نام «بررسی جمهوری‌خواهی در ایران از ابتدا تا پایان حرکت جمهوری‌خواهی سردار سپه (رضاشاه)» جمهوری‌خواهی را در ایران بررسی کرده است. «ردپای اسطوره درمهرازی ایران»عنوان مقاله‌ای از دکتر پروین‌پور مجیدیان، استاد فرهنگ و زبان‌های باستانی است که پیوند اسطوره و معماری را بررسی کرده است. محمدرضا تبریزی در مقالۀ «سرود آزادی» به کتاب شعر سرود رهایی سرودۀ استاد برومند پرداخته است.

«هویت ملی ایرانیان در اعصار اسلامی» نوشتۀ دکتر ناصر تکمیل‌همایون استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که در مقاله‌ای نغز هویت ملی ایرانیان را بررسی کرده است. زنده‌یاد عزیزالله جوینی در مقالۀ «سخنی دربارۀ نهج‌البلاغه‌ای که هرگز خوب شناخته نشد» به نهج‌البلاغه پرداخته است. جلوه‌هایی ازفرهنگ ملّی در «پژواکادب» نوشتۀ دکتر محمدرضاراشدمحصل است که شعر ادیب برومند را از دید میهنی بررسی کرده است. استاد فصل‌الله رضا در مقاله‌ای ادبی با نام «یادی از ملک‌الشعرای بهار» به زندگی و اشعار این قصیده‌سرای نامی پرداخته و آن را برررسی کرده است. «سلطان ولد وجایگاه او در طریقت مولویّه» نام مقاله‌ای از دکترتوفیق هـ سبحانی است که چنانکه از نام آن برمی‌آید زندگی سلطان ولد را بررسی کرده است.

دکتر علی‌محمدسجادی استاد ادبیات دانشگاه شهید بهشتی مقالۀ «برساحل مستی از حاصل هستی» را نوشته است و نظری بر کتاب حاصل هستی استاد ادیب برومند پرداخته است. «سلام بر کتاب پیام آزادی» نام مقاله‌ای ازحسین شهسوارانی پژوهشگر ادبیات است که پیام آزادی استاد ادیب برومند را بررسی کرده است. محمد صادقی نیز در مقاله‌ای با نام «نگاهی به زندگی و شعر ادیب برومند» شعر استاد برومند را ارزیابی کرده است.
دکتر محمدتقی فاضلی استاد دانشگاه دزفول همراه باصدیقه شاهمرادی و شاهین آریامنش در مقاله‌ای با نام «بررسی ایزدان درشاهنامه فردوسی» به کتاب حکیم پرآوازۀ توس پرداخته‌اند. «حرکت جوهری دردستگاه فلسفی ملاصدرا» عنوان مقاله‌ای از دکتر محسن فرشاد دربارۀ فلسفۀ ملاصدرا است. «مضامین در جاذبة آهنگ و موسیقی حاصل هستی» نوشتۀ دکترعباسکی‌منش استاد ادبیات دانشگاه تهران است که کتاب حاصل هستی ادیب برومند را بررسی و ارزیابی کرده است.

دکتر محمد گازرانی نیز در مقاله‌ای با نام «پژواک ادب» به اشعار استاد برومند پرداخته است. «سخنی دربارۀ اشعار استاد ادیب برومند» نام مقاله‌ای از کامیارعابدی است. «آشنایی‌زدایی موسيقایي درمجموعه ادیب برومند» نوشتۀ دکتر تیمورمالمیر و محمد فاروق صوفی است. «حاتمیه» نام مقاله‌ای به تصحیح میرهاشم محدث پژوهشگر موسسۀ لغت‌نامۀ دهخداست.

دکتر کتایون مزداپوراستاد فرهنگ و زبان‌های باستانی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در مقاله‌ای درازدامن با نام «مار جیرفت و قصۀ جمشید» به اسطوره‌های ایرانی پرداخته است.

سید ابوطالب مظفری پژوهشگر سرشناس افغانستانی در مقاله‌ای با نام «دربارۀ اشعارادیب برومند» به شعر استاد برومند پرداخته است. «مروری برتاریخ پزشکی و مامایی درایران ازدوران باستان تاعصر حاضر» مقاله‌ای بلندبالا از دکتر الهام ملکزاده استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که پیشینۀ پزشکی در ایران را بررسی کرده است. «یادی از شاعری دانشمند» نوشتۀ استاد دکتر احمدمهدوی دامغانی استاد دانشگاه هاروارد است. «نهضت ملی ایران جنبشی برای هدف‌های تحقق‌نیافته انقلاب مشروطه» نوشتۀ زند‌یاد دکتر مهدی مویدزاده دربارۀ تاریخ معاصر ایران است.

دکتر حسین موسوی اندر مقالۀ «ادیب برومند، شاعرماندگاروچهره فراموش ناشدنی جبهۀ ملی ایران» به زندگی استاد ادیب برومند پرداخته است. «سیمای فرهنگ عامه دراشعار عمران صلاحی» نوشتۀ اعظم نوروزی پژوهشگر ادبیات است. «لزوم وزارتخانه برای میراث فرهنگی» نوشتۀ دکتر صدر واثقی است. «مفهوم آفرینش و قربانی در یک متن جدلی ارمنی» نوشتۀ دکترشروین وکیلی است. دکتر داوود هرمیداس باوند در مقاله‌ای با نام «نگرشی گذرا برنقش ادبا و شعرا بر انسجام و استمرار فرهنگ‌فراگیر مشترک با تاکید بر نقش شاعر ملی ادیب برومند» به نقش استاد برومند در میهن‌دوستی و اتحاد ملی پرداخته است. «جنگ و صلح ازدیدگاه سعدی» مقاله‌ای بلندبالایی از حمیدیزدان‌پرست پژوهشگر ادبیات است که از شعر سعدی نوشته است. احسان یغمایی نیز در مقاله‌ای به دژ پرتغالی‌ها در قشم پرداخته است. «صهبا مدیر سرنوشت» نیز نام مقاله‌ای ازشاهین آریامنش است که دربارۀ زندگی محمدجواد مجدزاده صهبا پژوهشگر ادبیات است. دکتر منوچهر مشتاق خراسانی نیزدر مقاله‌ای به زبان انگلیسی به نقش جنگ‌افزار در متون کهن ایران پرداخته است.

یاداشت‌هایی نیز از دکتر احمد اقتداری، سیمین بهبهانی، بانو فرشید افشار، دکتر عبدالله انوار، سیروس پرهام، فریدون جنیدی، احمد سمیعی، کریم فیضی، روح‌الله عابدی، حسن قدیانی، دکتر مظاهر مصفا، عباس دبستانی و مهدی ماحوزی منتشر شده است.

در ادامه شعرهایی از هما ارژنگی، خسرو احتشامی، دکتر مظاهر مصفا، دکتر میرجلال‌الدین کزازی، هوشنگ ترابی، عبدالله دروش، توران شهریاری، مرتضی کامرانی، محمد گازرانی، اسفندیار مشرف، ناصر گلستان‌فر و عباس درویشی و دکتر عباس کی‌منش به چاپ رسیده است.

در بخش پایانی این کتاب تصاویر ارزنده‌ای از دوران کودکی، جوانی، میان‌سالی و کهن‌سالی استاد ادیب برومند همراه با چهره‌های فرهنگی، ادبی، هنری و سیاسی منتشر شده است.

این کتاب به بهای 55 هزار تومان توسط شرکت سهامی انتشار در 1100 نسخه منتشر شده است.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه