کتاب
فرهنگنامهای برای شناخت زبان آذربایجان پیش از زبان ترکی
- كتاب
- نمایش از دوشنبه, 18 اسفند 1393 05:28
- Super User
- بازدید: 6447
از هنگامی که در سال ۱۳۰۴ احمد کسروی تبریزی رساله ای به نام «آذری یا زبان باستان آذربایجان» را در زمینه ی شناخت زبان استان آذربایجان پیش از ورود زبان ترکی بدان منتشر کرد، تا به امروز نود سال میگذرد. در این دوران که آهسته آهسته ، درازای آن به یک سده می رسد ، پژوهش در زبان آذربایجان ادامه یافته و انبوهی از کتاب و مقاله در این زمینه منتشر شده است؛ پرتوی که کسروی از خرد خود بر «مسئله ی زبان آذربایجان» افکند ، روشنگر راه پژوهشگران پس از او شد : ادیب توسی ، یحیی ذکا ، محمدرضا شعار ، منوچهر مرتضوی و …
adidas born original women costume for sale - تسوق تشكيلة اديداس اوريجينالز للرجال مع تخفيضات 25 , نمشي - 75% أونلاين في السعودية | Orange FX5725 For Sale - adidas gauntlet 2019 schedule silver - 2021 Nasa x adidas Originals ZX 2K Boost White/Greyبرگرفته از تارنمای ایرانچهر
عقاب علی احمدی
فرهنگ واژگان آذری
( با گزارش همانندی ها با دیگر گویش های ایرانی )
نوشتهٔ: فیروز منصوری
ویرایش : عقاب علی احمدی
چاپ اول : ۱۳۹۳
۶۷۲ صفحه – ۶۰۰۰۰ تومان
ناشر : انتشارات هزارکرمان – تلفن : ۶۶۹۲۳۹۴۶ – ۰۲۱ و ۰۹۱۲۷۳۳۴۲۶۶
از هنگامی که در سال ۱۳۰۴ احمد کسروی تبریزی رساله ای به نام « آذری یا زبان باستان آذربایجان » را در زمینه ی شناخت زبان استان آذربایجان پیش از ورود زبان ترکی بدان منتشر کرد ، تا به امروز نود سال می گذرد . در این دوران که آهسته آهسته ، درازای آن به یک سده می رسد ، پژوهش در زبان آذربایجان ادامه یافته و انبوهی از کتاب و مقاله در این زمینه منتشر شده است ؛ پرتوی که کسروی از خرد خود بر «مسئله ی زبان آذربایجان» افکند ، روشنگر راه پژوهشگران پس از او شد : ادیب توسی ، یحیی ذکا ، محمدرضا شعار ، منوچهر مرتضوی و …
اکنون که دستاورد کوشش پانزده ساله ی فیروز منصوری در زمینه ی شناخت واژگان ایرانی در زبان امروز آذربایجان در جامه ی کتابی به نام « فرهنگ واژگان آذری » به دست ایرانیان رسیده است ، از ژرف بودن پیوندهای فرهنگی استان آذربایجان – که گونه ای «زبان ترکی» در آن گویشورانی دارد – با دیگر استان های ایران زمین و سرزمین های ایرانی بیرون از مرزهای سیاسی کنونی ، آگاهی های دقیق تری داریم . این بدان سبب است که فیروز منصوری که در آثار خود ، چهره ی پژوهشگری ژرف بین و کوشنده ای روشنگر را به نمایش نهاده است ، به پژوهش های پیش از خود نیز نگاهی داشته است .
از نخستین سال های سده ی بیستم ، از سوی برخی وابستگان عثمانی و روسیه در ایران زمزمه هایی که مدعی بودند ، « هویت استان آذربایجان ترکی است » ، به گوش رسید ؛ حال آنکه تاریخ گواهی می داد که ، « آذرگشسب ، بزرگترین آتشکده ی ایران در دوران باستان در سرزمین آذربایجان جای داشته است » و این آگاهی از بیت های سند هویت ایران ، « شاهنامه ی فردوسی » به دست می آید . در اینجا بود که احمد کسروی برای یافتن پاسخی برای این پرسش ، دست به پژوهش زد و دستاورد آن را در جامه ی کتابی به نام « آذری یا زبان باستان آذربایجان » آن را به ایرانیان پیشکش کرد . در این کتاب کسروی برای توصیف پیوندها و همانندی های گویش های ایرانی ، می گوید که « نیمزبان » ها یا « گویش » های ایرانی امروز از پیوند زبان آریاییان با بومیان استان های ایرانی پدید آمده اند و خویشاوندی نیمزبان ها با یکدیگر را چنین وصف می کند : « شما ده ظرف را پر از آب می سازید و سپس به هرکدام چیز دیگری درمی آمیزید ؛ به یکی گلاب و به دیگری زعفران ، و به سومی عرق بیدمشک و همچنان – اینها از یک سو جنسشان یکی است و از یک سو نیز جدایی در میانشان هست . نیمزبان ها نیز همین حال را دارند و از چنین راهی پدید آمده اند . این است همه آنها شاخه های زبان ایران بشمارند ؛ زیرا گوهر همه آنها زبان ایران است که هر یکی با کلمه های بیگانه دیگری آمیزش پیدا کرده و رنگ و شیوه جدای دیگری به خود گرفته است . » [ ۱ ]
او در این کتاب شباهت هایی میان برخی واژگان در گویش های گوناگون ایرانی را برمی شمارد و فهرستی کوچک از واژگان مشترک میان گویش های ایرانی را نیز به دست می دهد .
بررسی های زبان شناختی نشان می دهند ، زبان آذری از شاخه های زبان پهلوی و از خویشاوندان زبان مادی است . این زبان که پس از اسلام با راهیابی زبان های عربی و در دوره ی معاصر ، گونه ای « زبان ترکی » به آذربایجان ناتوان شد ، در برخی جای های آذربایجان و نقطه هایی در ترکیه ی امروز ، همچنان ، زنده است . واژگان این زبان در زبان امروز آذربایجان نیز دیده می شوند .
فیروز منصوری در کتاب « فرهنگ واژگان آذری » گنجینه ای از واژگان ایرانی را گرد آورده است که ایرانی بودن آنها را به دو شیوه ثابت کرده است : ۱٫ از راه مقایسه ی واژگان آذری با ریشه های آنها در زبان های باستانی ایرانی ، همچون اوستایی و پهلوی و ارمنی ۲٫ نشان دادن « دگرگونی نگارش و خوانش واژگان آذری از راه ابدال ». افزون بر این ، او نمونه های «همانند» این واژگان را ، به جز در زبان فارسی ، در دیگر گویش های ایرانی همچون سیستانی ، خراسانی ، لری ، کردی ، لکی ، هرمزگانی ، بلوچی ، گیلکی ، مازندرانی ، سمنانی ، بخارایی ، و … فهرست کرده است . آنچه به این پژوهش اعتبار و ارزشی دوچندان می دهد ، گزارش زبانزدها ( ضرب المثل ها ) ، دوبیتی ها ، بایاتی ها ، چیستان ها ، لالایی ها و متن هایی از کتاب های آذربایجانی است که این واژگان در آنها آمده اند .
در بخش نخست این کتاب واژگان ایرانی در زبان امروز آذربایجان ، و در بخش دوم واژه های عربی ای فهرست شده اند که از راه زبان فارسی به زبان آذربایجان راه یافته اند . پس از آن در بخش پیوست ها ، بخشی از سندهایی که در کتاب به آنها اشاره شده ، جای گرفته است . در ادامه کتابنامه ی فارسی و آذری ، کتابنامه ی انگلیسی و کتابنامه ی ترکی عثمانی آمده است . در پایان کتاب ، نخست « کتابنامه ی فیروز منصوری به زبان فارسی» و پس از آن ، «گزیده ای از کتاب ها و گفتارهای مربوط به مسئله ی آذربایجان» آمده است . نگاهی به عنوان کتاب هایی که به عنوان منبع این پژوهش در کتابنامه فهرست شده اند ، جدا از اینکه گستردگی شگفت انگیز منابع را یادآوری می کند ، سرمشقی از کوشش و کنجکاوی علمی را متجلی می کند که برای هر پژوهنده ی جوان ، سرمشقی به یادماندنی است . گستردگی منابع این پژوهش به راستی مایه ی شگفتی خوانندگان آن خواهد بود و چهره ی پژوهشگری را به نمایش می گذارد که از «ریشه های ایرانی » خود ، آگاهی سرفرازانه ای دارد .
فیروز منصوری در جای جای این کتاب ، نمونه هایی از داستان شکل گیری « زبانزدها ( ضرب المثل ها ) » ی آذری را گزارش کرده است که خواننده را در فهم زمینه های اجتماعی آفرینش عناصر فرهنگ مردم ( فولکلور ) یاری می دهد . کتاب « فرهنگ واژگان آذری » را با اینکه کتابی مرجع است ، می توان همچون یک کتاب « تاریخ فرهنگ آذربایجان » هم خواند . سرانجام ، آنچه در باره ی اهمیت این کتاب بایستی بدان اشاره کرد ، « اهمیت ایران شناختی » آن است که چشم اندازهایی شگفت انگیز از برخورداری ها و دارایی های معنوی ملت ایران را در برابر چشمان جهانیان می گشاید .
پی نوشت :
1.کسروی تبریزی ، احمد . آذری یا زبان باستان آذربایجان . تهران ، انتشارات هزارکرمان ، چاپ سوم ( ویرایش نو ) ، ۱۳۹۰ ، ص ۴۲ – ۴۱ .