کوروش بزرگ
کوروش بزرگ - سرودهی بانو توران شهریاری
- كوروش بزرگ
- نمایش از سه شنبه, 11 آبان 1389 10:02
- بازدید: 8562
متن سخنرانی بانو توران شهریاری در چهارشنبه 5 آبان ماه 1389 انجمن مهرگان
در سال 1373 بنا به دعوت وزارت امور اقلیت استرالیا در همایشی شرکت کردم که در پای تندیس کوروش بزرگ در یکی از بوستانهای سیدنی به صورت بسیار جالبی برپا شده بود. در این همایش، عده زیادی از ایرانیان از سراسر جهان حضور داشتند. از ایران نیز آقایان دکتر باستانیپاریزی، دکتر اسلامی ندوشن، دکتر حسین وحیدی و اینجانب حضور داشتیم که من شعر زیر را در آن مراسم خواندم.
در آفاق کوروش، چنان درگرفتی
که گیتی چو خورشید خاور گرفتی
تو را همرهی کرد فرّ خدایی
ز فرّ خدا سایه بر سر گرفتی
تو را زاد «ماندان»1 بهین مام دوران
بزرگی و فرّ را ز مادر گرفتی
تویی پور «کمبوجیه»2 پارسی پِی
در آگاهی از آن دلاور گرفتی
نسب بردی از مادی و پارسی هم
فرّ از هر دو، آن آریا فَر گرفتی
ز چوپانی و همسر او به خُردی
ز میخانة عشق ساغر گرفتی
فری بر چنان همسرانی کز آنان
ببالیدی و جان و پیکر گرفتی
به آیین مَزدا دل و جان سپردی
وز انگیزهاش راهِ داور گرفتی
اگر چند بودی به کیش اَهورا
ولی پاسِ ادیانِ دیگر گرفتی
به قوم یهود آنچنان مهر کردی
کز آن قوم نامِ پیمبر گرفتی
به تاریخ یادت چنان مانده نیکو
که نام خوش دادگستر گرفتی
پی افکندهای معبد قوم موسی
توانایی از چرخ اخضر گرفتی
همه سرفرازی و آزادگی را
چو آزاد سرو تناور گرفتی
به نیرویِ نیکی و پاکی و دانش
جهان کهن را سراسر گرفتی
مسخّر نمودی دل مردمان را
به داد و دهش هفت کشور گرفتی
در آن دورة تار و آن شام ظلمت
ز دریای توفنده گوهر گرفتی
حقوق بشر را چنان پی نهادی
که نوع بشر را برابر گرفتی
همه بندگان را به یک چشم دیدی
خِرد را به هر کار یاور گرفتی
نکردی به کس بار، آیینِ خود را
جهانبینی از مهر و اختر گرفتی
ز گنجورِ تاریخ تا واپسین دم
به از گوهر و برتر از زر گرفتی
به کلکِ توانای صدها مورّخ
ستایش شدی، زیب و زیور گرفتی
تو دادِ ستمدیدة بینوا را
به آزادگی از ستمگر گرفتی
به دلهای تاریک و سرد و فسرده
چنان آذر ایزدی در گرفتی
ز اژیدهاک3 و نبونید4 و قارون5
تو دادِ سیه روز مُضطر گرفتی
پس از ماد و لیدی و آشور و بابل
فینقی و بخشی ز خاور گرفتی
ز یکسوی تا سِند گشتت مسلّم
وز آن سو ز بسفر فراتر گرفتی
ز یک سوی تا ساحل پارس راندی
ز یک سوی تا بحر احمر گرفتی
کهن خطة «سارد»6 را با سپاهی
نشسته بر اسب تکاور گرفتی
«کروزوس»7 را دست بگرفتی آنسان
که اِنگار دستِ برادر گرفتی
گشودی دِژ محکم شهرِ بابل
ستم پیشگان را به تَسخر گرفتی
«نبونید» را دادهای درسِ عبرت
چنان خودسری را به ششدر گرفتی
ستودی به بابل چو «مردوک»8 را، خود
به پاسش کُله را ز سر برگرفتی
چنان عرصه بر خودسران تنگ کردی
که آرامِ فرعون و قیصر گرفتی
بشد خَم بر آرامگاهت سِکندر
بِدانسان غرور سِکندر گرفتی
خردمند شاها در آن روزگاران
جهان را چو مهر منوّر گرفتی
بُوَد لوح تو9 آنچنان گیتی آرا
کز آن جاودان بر سر افسر گرفتی
پس از آنکه بگذشت عمرت به نیکی
به سوی بهشت خدا پر گرفتی
پانوشتها:
1ـ ماندان یا ماندانا، مادر کوروش بزرگ و دختر آژیدهاک آخرین پادشاه ماد.
2ـ پدر کوروش بزرگ از شاهزادگان پارس.
3ـ آخرین پادشاه ماد و پدربزرگ کوروش بزرگ که کوروش را در کودکی به هارپاک وزیر خود سپرد تا او را بکشد؛ زیرا او خوابی دیده بود که خوابگزاران آن را برایش تعبیر کردند، مبنی بر اینکه کوروش او را شکست میدهد و سلسلة ماد را منقرض میکند و بر قسمت بزرگ جهان آن روز چیره میشود. هارپاک کوروش را به شبانی بنام میترا دات سپرد که او را در کوهستان بگذارد تا طعمة حیوانات درنده شود. از قضا زن میترا دات، همان روز پسر مردهای زاییده بود. آنان پسر مرده خود را به کوهستان بردند و کوروش را مانند پسر واقعی خود بزرگ کردند.
4ـ نبونید پادشاه ستمگر و خودکامه و عیاش بابل که از کوروش بزرگ شکست خورد.
5 ـ کروزوس، آخرین پادشاه لیدی که جاه و شکوه دربار وی در شهر سارد چشم همة مورخین و مردم آن روزگار را خیره کرده بود و ثروت افسانهای او هنوز زبانزد همگان است.
6ـ سارد پایتخت زیبا و افسانهای لیدی و از زیباترین شهرهای آن روزگار بود. امروزه این منطقه در خاک ترکیه واقع است.
7ـ قارون، پادشاه ثروتمند لیدی که کوروش پس از شکست به او لطف و مهربانی کرد و او با حرمسرایش در نزدیکی هگمتانه یا اکباتان (همدان امروزی) سالهای زیادی با آسایش زندگی کرد و حتی تاج کمبوجیه پسر کوروش را قارون بر سر او گذاشت.
8 ـ خدای بزرگ مردم بابل که به اعتقاد آنان مذکر بود خدای دیگر بابلیان «اِیشتار» بود که خدای مؤنث بود. این دو خدا مورد ستایش و پرستش اهالی بابل که یکی از کهنترین تمدنها را پیافکندند و قرار داشت. کوروش بزرگ با آنکه خود مزداپرست بود، در بابل برای اثبات حسننیت و احترام به عقاید اهالی بابل در معبد مردوک کلاه از سر برداشت و خم شد و به مردوک ادای احترام نمود و حتی بعضی از مورخین نوشتهاند که در آنجا تاجگذاری کرد. این کارهای انسانی ریشه در پیام زرتشت و جهانبینی مزدایی او دارد.
9ـ لوح معروف کوروش بزرگ که نخستین اعلامیة جهانی حقوق بشر و مایة افتخار ایران و ایرانی است، در سال 1879 در خرابههای بابل به وسیلة شادروان «هرمز رسّام» باستانشناس کشف گردید و به موزة بریتیش میوزیوم سپرده شد که از افتخارات این موزه است. کوروش بزرگ بیش از 25 قرن پیش حقوق بشر را برای نخستین بار در جهان مطرح میکند. در این لوحة استوانهای که به چند زبان نوشته شد، حقوق و آزادیهای بشر از جمله آزادی در دین و عقیده و مسافرت و در انتخاب حکومت و در زبان و بیان و ازدواج و غیره... تضمین کرده و برای نخستین بار در قلمرو بسیار وسیعی که در چکامه فوق تا حدی محدودة آن بازگو شده، رعایت شده است.