دکتر محمد مصدق
مشی دکتر مصدق (به مناسبت ۱۴ اسفند ، سالگرد درگذشت دکتر محمد مصدق)
- دكتر محمد مصدق
- نمایش از چهارشنبه, 14 اسفند 1392 04:22
- بازدید: 5968
برگرفته از تارنمای ایرانچهر
محمدعلی بهمنی قاجار
دکتر محمد مصدق، پیشوای جنبش ضداستعماری ملت ایران
من آدمی هستم که با این حال کسالت و با تمام ناتوانی خودم ، تا نفس دارم برای آزادی و استقلال این مملکت مبارزه می کنم و من از این کار صرفنظر نمی کنم.
مصدق از این رو در تاریخ سیاسی ایران به جایگاه منحصر به فردی نایل گردید که خط مشی منحصر به فردی داشت . مصدق فساد ناپذیر بود . از رشوه و ارتشا و سواستفاده گریزان بود . مصدق پایبند آرمانهای مشروطه و حاکمیت ملی بود و مصمم در پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی ایران زمین . رویکرد مصدق در برابر تحریم ها نمادی از ایستادگی بر سر اصول و پرنسیب های ملی با رویکردی اخلاقی و پایین نیامدن از خط قرمزها است.
دکتر محمد مصدق از مواضع دولت هایی که ایران را تحریم می کردند ، دفاع نمی کرد بلکه محکم در برابر آنها می ایستاد . او هیچ گاه ، حتی وقتی در زندان بود ، از رییس یک دولت خارجی برای مداخله در امور داخلی ایران به بهانه ی حقوق بشر دعوت نکرد . مصدق هماره بر عدم مداخله ی اجنبی در امور ایران تاکید می کرد و با بیانی رسا ، هر گونه مداخله ی اجنبی در امور ایران را محکوم می کرد . او چون از هویت و شخصیت سیاسی برخوردار بود و البته تعهد هم داشت، این را درک می کرد و می فهمید که بیگانه به تعهد بین المللی ، از جمله حقوق بشر ، پایبند نیست . پس صراحتا در جایی گفت : « ملل بزرگ جانب یک ملت ضعیف را در برابر کشورهای نیرومند نخواهند گرفت ؛ و اگر پای منافع ملتی زورمند در میان باشد ، تمام قول و قرارهای بین المللی مفهوم خود را از دست خواهند داد و ملل ضعیف باید برای خود فکری بکنند و راهی بیاندیشند .»
کلام تاریخی دیگری از دکتر مصدق که یادآور اوضاع امروز ایران ، مذاکرات ایران و گروه ۵ + ۱ ، تحریم ها ، تهدیدات سلفی ها و قومگرایان ضدایرانی است ، این است : « برای دولت انگلستان چنین تصور باطلی حاصل شده است که در نتیجه ی تضییقات آن دولت ، اکنون دولت و ملت ایران به آن درجه از استیصال رسیده اند که به قبول هر قسم شرایطی حاضر شده و به معامله ی اضطراری گردن گذارند و حال آن که با وجود تمام مشکلات اقتصادی و مالی ، ملت ایران به هیچ قیمتی حاضر به قبول شرایط ناروا – که به استقلال سیاسی یا اقتصادی یا خدای نا خواسته حیثیت و شرافت ملی ایران لطمه وارد سازد – تن در نخواهد داد. »
البته مصدق در برابر رفتار آمریکایی ها هم پاسخی مناسب داشت ؛ آنجا که گفت : « … فرمودید وقتی که آمریکایی ها با ما همراهی بکنند ، باید از مرام ملی و استقلال خودمان صرفنظر کنیم . بنده هیچ وقت زیر بار این مطلب نمی روم . من آدمی هستم که با این حال کسالت و با تمام ناتوانی خودم ، تا نفس دارم برای آزادی و استقلال این مملکت مبارزه می کنم و من از این کار صرفنظر نمی کنم . »
*****
شادروان مهدی اخوان ثالث در آن سال ها و پس از کودتای 28 امرداد 1332 و در سالهای اختناق، شعری سرود و تقدیم به پيرمحمد احمدآبادی کرد که در سا ل های بعد این شعر را بارها در برنامه های مختلف بازخوانی کرد و دیگر صریح اعلام کرد آن محمدِ احمدی آبادی، دکتر محمد مصدق بود که در احمدآباد جان باخت. متن این شعر در پی میآید:
دیدی دلا که یار نیامد
گرد آمد و سوار نیامد
بگداخت شمع و سوخت سراپای
وان صبح زرنگار نیامد
آراستیم خانه و خوان را
وان ضیف نامدار نیامد
دل را و شوق را و توان را
غم خورد و غمگسار نیامد
آن کاخ ها ز پایه فروریخت
و آن کرده ها به کار نیامد
سوزد دلم به رنج و شکیبت
ای باغبان! بهار نیامد
بشکفت بس شکوفه و پژمرد
اما گلی به بار نیامد
خشکید چشم چشمه و دیگر
آبی به جویبار نیامد
ای شیر پیر بسته به زنجیر
کز بندت ایچ عار نیامد
سودت حصار و پیک نجاتی
سوی تو وان حصار نیامد
زی تشنه کشتگاه نجیبت
جز ابر زهربار نیامد
یک از آن قوافل پر با
ران گهر نثار نیامد
ای نادر نوادر ایام
کت فرّ و بخت یار نیامد
دیری گذشت و چون تو دلیری
در صف کارزار نیامد
افسوس کان سفاین حری
زی ساحل قرار نیامد
وان رنج بی حساب تو دردادک
چون هیچ در شمار نیامد
وز سفله یاوران تو در جنگ
کاری به جز فرار نیامد
من دانم و دلت که غمان چند
آمد ور آشکار نیامد
چندان که غم به جان تو بارید
باران بر کوهسار نیامد