گردشگری
سفر به قشم، جزیرۀ شگفتیهای هفتگانۀ خلیج فارس
- گردشگری
- نمایش از یکشنبه, 10 ارديبهشت 1391 02:13
- دکتر علی علیبابایی درمنی
- بازدید: 42711
علی علیبابایی درمنی
دوشنبه 14 آذر 1390:
بهترین زمان برای سفر برای سفر به سواحل نیلگون خلیج فارس اواخر پاییز است. هوا در تهران سرد است و در سواحل خلیج فارس چنان مطبوع که به راحتی میتوان شنا کرد. مطمئنترین راه نیز برای مسافرت به خلیجفارس قطار است. سفر از تهران تا بندر عباس با یک تقریبا 20 ساعت به درازا میانجامد. صبح روز یکشنبه 13 آذر 1390 به همراه دوستانم، آهنگ سفر به جزیرۀ قشم کردیم. دوشنبه، حوالی ساعت هفت و نیم صبح به بندر عباس رسیدیم.
قلعه نادری
یک ساعت و نیم در ایستگاه قطار معطل شدیم که بلیط برگشت تهیه کنیم، در نهایت هم موفق نشدیم. همین تاخیر سبب شد تا هنگامی که اسکلۀ بندر عباس رسیدیم، هوا طوفانی شدهبود و نتوانستیم به قشم سفر کنیم. راهی برای ما نماندهبود، جز اینکه به بندر پل ( پهل) برویم و از طریق آنجا به قشم سفر کنیم. تا یادم نرفته بگویم که درست که تمامی این جزیرۀ پهناور به نام قشم نامگذاری شدهاست، اما شهر قشم در منتهاالیه شرق جزیرۀ قشم قرار دارد. مساحت جزیره ۱۴۹۱ کیلومترمربع، حدود ۵/۲ برابر دومین جزیره بزرگ خلیج فارس یعنی بحرین است. طول جزیره از بندر قشم، تا بندر باسعیدو در انتهای جزیره را در منابع مختلف بین ۱۰۰ تا ۱۳۰ کیلومتر تخمین زدهاند و بیشتر روی طول ۱۱۵ و ۱۲۰ کیلومتر تکیه شدهاست. در گزارش توجیهی اجرای قانون تعاریف، طول سراسری جزیرۀ قشم را ۱۲۰ کیلومتر ذکر کردهاند. عرض جزیره، در نقاط مختلف متفاوت بوده و بهطور متوسط دارای سه عرض: کم (بین طبل و سلخ)، زیاد (بین لافت کهنه و شیب دراز) و متوسط (در منطقه اسکان) است. با این وجود، عرض متوسط جزیره قشم را ۱۱ کیلومتر میتوان محسوب داشت.
چاه های طلا
جزیره قشم با وسعت ۱۴۹۱ کیلومترمربع، بیشترین سواحل و کرانهها را در بین جزایر خلیج فارس به خود اختصاص میدهد. سواحل زیتون، سیمین، جزایر ناز، سوزا، مسن، شیبدراز، سلخ و دوستکو از دیدنیترین سواحل جزیره قشم محسوب میشوند. از ویژگیهای ساحل شناختی این جزیره، تنوع سواحل صخرهای، ماسهای و گلی آن است که چنین خصوصیتی بهطور یک جا در کمتر جزیرهای یافت میشود. سواحل شنی و ماسهای نقرهفام و سیمین براق نیز از دیگر انواع سواحل در جزیره قشم محسوب میشوند. ساحل صخرهای زیتون، ساحل شنی سیمین و سواحل گلی لافت و جنگلهای حرا تنوع سواحل قشم را نشان میدهند. ساحل صخرهای ریگو معروف به ساحل لاکپشتها نیز از دیگر سواحل زیبای جزیره قشم است که لاکپشتها در آنجا برای نفسگیری و تغذیه به روی آب میآیند. سواحل زیبای جزیره هنگام در دو کیلومتری خط ساحلی جنوب جزیره قشم زیستگاه دلفینهای باهوش و بازیگوش است که این مسئله موجب جذب گردشگران علاقمند به قشم و جزیره هنگام شده است. گردشگران علاوه بر ساحل زیبای بین هنگام و قشم از طبیعت رویایی داخل جزیره هنگام و تنها مزرعه پرورش تمساح کشور نیز دیدن می کنند. به هر رو گروه ما دیدار خود را از قشم را با سفر به لافت آغاز کرد.
طوفانی بودن هوا در حمل و نقل مسافران از پهل به جزیرۀ قشم، مشکلی ایجاد نمیکرد. نزدیکترین بخش جزیرۀ قشم به ساحل، یعنی شهر بسیار زیبای لافت در مقابل بندر پهل قرار داشت. در نتیجه قایقهای شوتی این فاصله را در 5 دقیقه طی میکردند. این قایقسواری برای گروه ما بسیار خاطرهانگیز بود. بچهها به کف قابق چسبیده بودند و قایقران بدون توجه به داد و فریاد بچهها،با سرعت زیاد، قایق را در تلاطم امواج خروشان خلیج فارس به سوی لافت میراند.
در لافت با یک رانندۀ محلی به نام آقای وحیدی آشنا شدیم. او ما را راهنمایی کرد تا مکانهای دیدنی لافت را تماشا کنیم. زیباترین جاذبۀ شهر لافت بادگیرهای زیبای این شهر میباشد. قلعۀ نادری چاههای آب معروف این شهر از دیگر مکانهای دیدنی این شهر بود. بهد از دیدار از لافت راهی گشت و گذار در جنگلهای زیبای حرا شدیم که در نزدیکی لافت واقع است. این جنگلها در آبهای ساحلی قشم روییدهاند و برای بازدید از آنهل باید سوار قایق میشدیم. خلد و پدرش راهنمای ما در این گردش بودند. پرواز پرندگان زیبا بر فراز قایق ما از لحظات فراموشنشدنی این سفر بود. ریشۀ درخت حرا بر روی زمین قرار دارد. این ریشه آب شور دریا را شیرین میکند.
پس از بازدید جنگل حرا، مصطفی پسر آقای وحیدی ما را به قشم برد و کمک کرد تا یک در یک سوئیت خوب در قشم با قیمت مناسب پیدا کنیم. در میان راه لافت به قشم در چندین مخل توقف کردیم و درختان «انجیر معابد» را تماشا کردیم. پس کمی استراحت در سوئیت، شب(شب عاشورا) برای صرف شام بیرون رفتیم. دستههای عزاداری در سراسر شهر در حال حرکت بودند. اکثریت شهر قشم، شیعه هستند، که در میان آنها مهاجرانی از اقصا نقاط ایران، از جمله خوزستانیها و مینابیها هم وجود دارند، ولی اکثریت اهالی جزیرۀ قشم از برادران سنی هستند. نکتۀ جالب اینجاست که برادران و خواهران سنی نیز در ایام عزاداری، درکنار شیعیان به سوگ مینشینند و ایام عاشورا و تاسوعا، روزه میگیرند. در لافت و سایر شهرهای جزیرۀ قشم، مدارسی با نام علی بن ابیطالب وجود دارد که گویای ارادت اهالی سنی جزیرۀ قشم به خاندان عصمت و طهارت است.
سهشنبه 15 آذر:
سهشنبه، بچهها به خاطر خستگی زیاد تا دیر وقت خوابیدند. دیرهنگام عازم غارهای خوربس، در سواحل جنوبی قشم شدیم. کندن این غارها به پیروان آیین مهر نسبت داده میشود. حجاریهای روی دیوارهای غار خوربس باعث درگرفتن بحث میان بازدیدکنندگان شد، گروهی این حجاری-ها را قدیمی و گروه به سبب نوشته شدن کلمۀ «نوح» بر روی دیوار این غار، حجاریها را با دوران متاخر نسبت میدانند. پس از دیدار از غارهای خوربس، راهی از امامزاده «شاه شهید» در کوهی که بر فراز غارهای خوربس قرار داشت، بازدید کردیم. به نظر میرسد این امامزاده نیز از زیارتگاههای مهریان بودهاست، و در دورههای بعدی به امامزاده تبدیل شدهاست، زیرا که به شهادت محلیها آنجا هیچگونه مزار یا گوری وجود نداشتهاست.
پس از دیدار از امامزاده « شاه شهید»، به دلیل نبودن ماشین، 1 ساعت معطل شدیم . در نهایت یک تاکسیِ ساعتی گرفتیم و عازم بازدید از «درۀ ستارگان«، «جزایر ناز» و «ساحل سوزا» شدیم. گفته میشود درۀ ستارگان از برخورد شهاب سنگ به وجود آمدهاست. یکی دیگر از دیدنیهای جزیرۀ قشم که در اصطلاح از عجایب هفتگانۀ این جزیره است، «چاهکوه» نام دارد و طبیعتی به مانند درۀ ستارگاه دارد. پس از دیدار از درۀ ستارگان، راهی دیدار از جزایر ناز قشم شدیم. جزایر ناز جزایر سهگانۀ کوچک و نزدیک به ساحل جنوبی قشم میباشند. با جزر کامل دریا در حوالی ساعت 3 بعد از ظهر مسیر میان ساحل و یکی از این جزیرهها به طور کامل خشک میشود و میتوان به راحتی و قدم زنان به این جزیره گام نهاد. متاسفانه به سبب شروع مد و بالا آمدن آب دریا نتوانستیم به جزیرۀ ناز برویم، ولی این بخت را داشتیم که برای نخستین بار در آبهای نیلگون خلیج فارس شنا کنیم.
پس از آب تنی راهیِ ساحل سوزا شدیم. این ساحل مکان دیدنی برای تماشا نداشت. در این ساحل راننده نیم ساعت ما را بیرون ماشین معطل کرد، که به سبب خیسی لباسها پس از شنا از سرما میلرزیدیم. پس از آمدن راننده به قشم بازگشتیم و راهی صرف شام شدیم. به سالن غذاخوری الوند در هتل پارک قشم رفتیم که غذایش و به ویژه خورا کوسهاش کیفیت چندانی نداشت.
چهارشنبه 16 آذر:
چهارشنبه دیر از خواب بیدار شدیم و برای تهیۀ بلیط برگشت قطار به تنها آژانس مسافری قشم رفتیم، ولی بلیطها نصیب کسی شد که از ما سحرخیزتر بود. به علت طوفانی بودن هوا همچنین نتوانستیم به جزیرۀ هنگام سفر کنیم، در نتیجه برخی از اعضای گروه خواستند تا به تهران برگردند، زیرا که برای همان روز بلیط قطار موجود بود. در نهایت همگی تصمیم گرفتیم، چهارشنبه را نیز در قشم بمانیم. ابتدا قلعۀ پرتغالیها که در خود شهر قشم و در کنار دریا بود، را دیدیم و سپس راهی جزیرۀ ناز شدیم تا این بار با استفاده از جزر دریا به یکی از جزیرههای ناز برویم، که به ساحل نزدیکتر بود.
خوشبختانه شناگران در سواحل جزیرۀ ناز میتوانستند، بدون هراس از سفره ماۀها در ساحل شنا کنند. سواحل جنوبی جزیرۀ قشم، محل زندگی سفره ماۀهایی است که در زیر ماسههای ساحل مخفی شدهاند، و هنگامی که پای شناگران بر روی آنها قرار گیرد، برخی از آنها زهر خود را از طریق دم درازشان وارد بدن شناگران میکنند و برخی دیگر نیز جریان برق بن خود را از طریق دم خود وارد بدن شناگر میکنند که در هر دو صورت شناگر برای لحظاتی فلج شده و اگر به سرعت به بیمارستان رسانده نشود، امکان مرگ او نیز وجود دارد. اما سواحل جزیرۀ ناز به سبب سفتی ماسههای ساحلی سفره ماهی نیز وجود ندارد و به راحت توانستیم شنا کنیم تا جزر دریا کامل شود و به جزیرۀ ناز برویم.
سرانجام وارد جزیرۀ ناز شدیم. با دیدن انبوه خرچنگهای بزرگ این جزیره غافل گیر شدیم. اما چیزی که ما را بیشتر غافل گیر کرد، انبوه قایقهایی بود که کالاهای قاچاق را از امارات به قشم و ناز میآوردند. در ساحل قشم نیز تعداد بسیار زیادی نیسان در انتظار رسیدن قایقها بودند که اجناس را بار بزنند. در این میان از نظر همۀ کسانی که در ساحل مشغول تفریح بودند، این عمل بسیار عادی تلقی میشد. در پایان بارگیری کالاهای قاچاق یک ماشین نیروی انتظامی فرا رسید. نیروی انتظامی تنها یک تیر هوایی شلیک کردند، این عمل به پراکنده شدن قاچاقچیهایی منجر شد که تقریبا کار بار زدن اجناس را به پایان رسانده بودند، با این حال نیروی انتظامی به سبب تعداد کم نیروهایش حتی موفق به دستگیری یکی از قاچاقچیها هم نشد.
پس از بازگشت از ناز در اقامتگاه خود مقداری استراحت کردیم و راهی شهر درگهان در در نزدیکی قشم شدیم که از مراکز مهم خرید جزیرۀ قشم است. در این جزیره مقداری سوغاتی خریدیم و در نهایت راهیِ به قشم برگشتیم و در مراکز خرید جزیرۀ قشم مثل ستارۀ قشم و فردوسی نیز گشتی زدیم، و در پایان شام خود را در یک رستوران بسیار خوب صرف کردیم.
قلعه پرتغالیها
پنجشنبه 17 آذر:
پنجشنبه روز جدایی بود. دوستان به سبب نبودن بلیط قطار با اتوبوس به تهران برگشتند و من که برای جمعه بلیط هواپیما داشتم در جزیره ماندم تا کار نیمه تمام گروه را به پایان برسانم و به جزیرۀ هنگام سفر کنم. با یک تاکسی که رانندۀ آن از اهالی آبادان بود، راهی اسکلهی کندالو شدم. باید منتظر میشدم تا دو نفر دیگر شوند تا به همراه آنها به هنگام بروم، چون تنهایی نه صرف میکرد و نه مزه میداد.
دلفین های جزیره هنگام
در نهایت 2 نفر از هموطنان خراسانی همسفر من شدند. هنگام تقریبا در جنوب غربی قشم واقع شدهاست و دلفینها در سواحل این جزیره زندگی میکنند. با قایق نزدیک دلفینها شدیم که گاهی از آب بیرون میپریدند. سپس ساحل نقرهای که ماسۀ آن نقرهای رنگ بود و قسمت مرجانی ساحل هنگام را دیدیم. نا خدا یک توتیا را با دستانش گرفت و به ما نشان داد..
در ساحل هنگام پیاده شدیم و ناهار را که توسط آشپزان محلی پخته شدهبود را صرف کردیم. در بخشی از ساحل هنگام، ماهیهای آکواریومی جمع میشدند، در آنجا آن ماهیها را هم دیدیم و به سمت اسکله حرکت کردیم. از صحبتهای یکی از همسفران متوجه شدم که فروشندگان جزیرۀ قشم،از قاچاق کالا حمایت میکنند، زیرا که در عرض 45 دقیقه یک قایق تندرو کالاهای مورد نیاز آنها را از امارات به قشم میآورد و در اختیار آنها قرار میدهد و آنها را از تشریفات گمرکی راحت میکند.. در هر صورت باید برای این عارضۀ ملی یعنی قاچاق کالا به فکر علاجی بود.
شب وقت خود را صرف بازدید از موزۀ حیات وحش قشم کردم که در طبقۀ زیرین مرکز خرید ستارۀ قشم قرار داشت، سپس آکواریوم جزیرۀ قشم واقع در میدان امام قلی خان و ساختمان سیمرغ را دیدم.
امامقلی خان سردار گرجی شاه عباس صفوی و حاکم فارس بود که اسلام را پذیرفته بود و در سال 1031ه.ق به امامقلی بیگ ممسنی دستور داد تا به قلعۀ پرتغالیها در قشم یورش برد و این جزیره را به آزاد کند. امامقلی خان پس از مرگ شاه عباس به همراه پسرانش در شهر قزوین، توسط شاه صفی فرزند شاه عباس کشته شد.
در پایان به قلعۀ پرتغالیهای قشم رفتم تا در رستوران دریاییِ معروف کنار این قلعه یک غذای خوب دریایی بخورم که متاسفانه و در کمال شگفتی غذا تمام شدهبود. این رستوران بهترین رستوران جزیره بود که به سرعت برق و باد غذایش تمام میشد.
توصیههای سفر به قشم:
__ در سواحل خلیج فارس هرگز سوار لنج، بلم، قایق موتوری و هر چیز دیگری نشوید که تجهیزات لازم مانند جلیقۀ نجات نداشته باشد. سالانه تعدادی از هموطنان ما جان خود را در اثر بی احتیاطی صاحبان این وسایل حمل و نقل دریایی از دست میدهند.