هنر
تعزیه در تهران/ یادداشت طبیب مظفرالدین شاه درباره نمایشهای مذهبی
- هنر
- نمایش از دوشنبه, 12 آبان 1393 11:23
- بازدید: 4004
نمایشهای تعزیه چنان بود که نه تنها شیعیان بلکه گاهی اهل تسنن را نیز تحت تاثیر قرار می داد تا آنجا که از یادداشت های طبیب فرانسوی مظفرالدین شاه آمده که "نمایشات مذهبی مسلمانان به قدری جالب اجرا می شود که من با همه بی اطلاعی از زبان و بیان آنها گاهی چنان تحت تاثیر واقع می شدم که اشکم بی اختیار سرازیر می شد."
Air Jordan 1 Blue Chill Womens CD0461 401 Release Date 4 | Nike SB
به گزارش خبرنگار مهر، در کتاب تهران قدیم جعفر شهری آمده است: تعزیه، نمایش و شبیه خوانی بود از شرح مظالم بنی امیه به بنی هاشم که دردناک ترین آن وقایع کربلا به شمار می آمد، با صورت کامل آن که عده ای پیر و جوان و کودک به مناسبت نقشهای خود که باید نقش زنان و دختران واقعه یا مردها و جوانان و کودکان آن را عهدهدار باشند، لباسهای زنانه و مردانه عربی که مطابقت با صورت تاریخی آن داشته باشد. پوشیده، سرپوش، روبند، عمامه یا سلاح و آلات حرب آن را بر خویش آراسته شروع به ارائه نمایش میکردند. در این حالت که تمام گفتار و محاورات آن را باید با زبان شعر و سخن نظم بیان بکنند، در آهنگها و مقام و نغمههای دلنشین کاملا علمی تعلیمدار، همراه موسیقیای در نهایت دلپذیر با آلات مناسب آن از شیپور، طبل، نی، قره نی، سِنج و دُهُل در دستگاههای لازم که نیکوتر از آن امکانپذیر نمیگردید.
اکبر تعزیهخوان، حاجی بارکالله، شیخ حسن شمر، احمد مرمری و امرالله ملموس از جمله تعزیهخوانهای به نام آن زمان بودند که در تکیه دولت هنرنمایی میکردند، در نقشهایی مانند نقش حضرت علیاکبر برای اکبر و امامخوانی برای حاج بارکالله و شمرخوانی برای شیخ حسن شمر و نقشهای حضرت عباس و حضرت قاسم برای احمد و امرالله که با هنر، اندام، شکل، صدا و صورت خود جانبخشی میکردند.
روضه این تکیه از چهار ساعت به ظهر شروع شده نیم و یک بعدازظهر به اتمام میرسید و مجددا که از دو ساعت بعدازظهر شروع و به دو سه ساعت از شب گذشته میرسید و تقریبا قسمت اعظم این روضه و تعزیه در روزهای اول در مقابل شاه انجام میگرفت و در آخر مجلس، یعنی روز یازدهم خلعتها و انعامها، از قبیل کیسههای پول، قوارههای دوخته و ندوخته لباس، عبا، قبا و طاقشالهای ترمه به مجلس آمده با دست خود شاه میان تعزیهخوانان قسمت شده عناوین و القاب تازهای تکریم و تشریف می شد، از جمله نقیبالسادات و فخرالذاکرین و معینالبکاء که از جمله عناوین آن است.
در همین روز یعنی روز آخر نیز بود که شیر تعزیه که شیری اهلی کرده بود توسط شیربانباشی به مجلس آمده رها میشد و شیر با آرامی و وقار مخصوص خود آمده پای منبر قرار گرفته سر بر پله آن مینهاد و همین هنگام بود که شیون، شین، هلهله و هیاهوی رقتبار مجلسیان به آسمان برخاسته، تکیه صورت صحرای محشر میگرفت، با شیون، شین و خودکُشان مردم از مشاهده شیر و تواضع او در برابر منبر، از این روایت که در چنین روزی، یعنی روز بعد از واقعه عاشورا شیری از بیشهای آمده نعشهای شهدا را پاسداری میکند. پس از چند دقیقه شیربان آمده زنجیر به گردن شیر میافکند و آن را دور گردانده، پول و پیشکشیهای تماشاچیان دریافت مینمود، در آن حد که گاهی جیبهایش از سکه و طلاهای زنان لبالب میگردید و پس از آن که زنجیر شیر کشیده او را از تکیه خارج می کرد.
این همان شیربانباشی هم بود که غیر از محرم و صفر هر گاه بیپول و حاجتمند میشد فیل سلطنتی را وسیله گدایی قرار داده، دور کوچه و بازار و جلو دکانهای این و آن وادار به تمنا می کرد.