شنبه, 01ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست جشن‌ها و گردهمایی‌ها تیر ماه گل بنفشه، نماد جشن تیرگان

جشن‌ها و گردهمایی‌ها

گل بنفشه، نماد جشن تیرگان

امتیاز کاربران

ستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره فعال
 

برگرفته از تارنگار ایران‌نامه

شاهین سپنتا

«تیر» یا «تِشتر» در فارسی، همان «تیشتر» در پهلوی و «تیشتریه» در اوستاست که نام ایزد-ستاره‌ای سپید و درخشنده است که در زبان فارسی به نام‌های دیگر همچون «شباهنگ»، «کاروان‌کش»، «وَراهنگ»، «شب‌کش»، «ستاره خُنُک»، «ستاره سحری» هم نامیده شده و به عربی «شِعرای یمانی» یا «شِعری العَبور» گویند که همان «سیریوس/sirius» لاتینی است. تیر یا تشتر که درخشان‌ترین ستاره آسمان شبانه ‌است در استوره‌های ایرانی، ایزد باران و ترسالی است که سرود ستایش و داستان پرشور نبرد او با دیو خشکسالی (اَپوش) را در «تیر یشت» اوستا می‌خوانیم. در گاهشماری ایرانی، سیزدهمین روز هر ماه و چهارمین ماه هر سال به نام «تیر» خوانده می‌شود. به فرخندگی هم‌نامی روز و ماه به نام ایزد تیر و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان، روز سیزدهم تیرماه «جشن تیرگان» یا «تیر و جشن» برگزار می‌شود. همچنین به خجستگی ایزد باران و ترسالی، آب‌پاشی از آیین‌های شاد این جشن است که آن را به نام‌ جشن «آبریزگان» یا «آب‌پاشان» نیز مشهور کرده است. ابوریحان بیرونی در «آثارالباقیه»، حماسه پرتاب تیر توسط «آرش ‌کمان‌گیر» و از جان‌گذشتگی او برای تعیین مرز ایران و توران را در این روز می‌داند. به یادبود حماسه آرش کمان‌گیر و پرتاب تیر از فراز دماوند، سیزدهم تیرماه «روز ملی دماوند» نام گرفته است که بر این پایه می‌توان این روز را روز ملی «یکپارچگی سرزمینی ایران» نیز دانست. 

                     

                              ستاره تیر یا تیشتر، از نگاه تلسکوپ فضایی هابل

     

                                    تندیس آرش‌کمان‌گیر در تهران، کاخ سعد آباد

در کتاب پهلوی «بندهش» آنجا که «درباره چگونگی گیاهان» سخن به میان می‌آید، از میان گل‌ها، «ونپشک» یا «بنفشه»، گل ویژه تیر معرفی شده و آمده است: «... این را نیز گوید که هر گلی از آن امشاسپندی است؛ و باشد که گوید:... بنفشه، تیر را ... خویش است...» که بر این اساس از میان گل‌ها، بنفشه نمادی زیبا برای تیر ماه و جشن تیرگان خواهد بود.

 اما پرسش اینجاست که با توجه به گونه‌های متنوع گل بنفشه و تفاوت‌های ریخت‌شناسی آنها، بر اساس دانش گیاه‌شناسی امروز، منظور از گل بنفشه نامبرده شده در متون کهن ایرانی کدام گونه است؟

شاعران پارسی‌گوی از چهارگوشه ایران‌زمین، همچون منوچهری دامغانی، امیرمعزی، خواجوی کرمانی، مسعود سعد سلمان، ابوشعیب، اوحدی مراغه‌ای، صائب تبریزی، امیر خسرو دهلوی، سلمان ساوجی، مرزبان شیرازی، خیام نیشابوری، فروغی بسطامی، عارف اردبیلی، هلال جغتایی، مجیرالدین بیلقانی، شاهی‌سبزواری، حسن غزنوی، رودکی سمرقندی، منجیک ترمذی، رابعه قزداری، ناصرخسرو قبادیانی، کسایی مروزی، فرخی سیستانی، لامعی گرگانی، عثمان مختاری، فخرالدین اسعد گرگانی، عماره مروزی، قطران تبریزی، سوزنی سمرقندی، خاقانی شروانی، نظامی گنجوی، عطار نیشابوری، سعدی شیرازی، حافظ شیرازی، فردوسی توسی، انوری ابیوردی و رمزی کاشانی در سروده‌های خود از گل بنفشه یاد کرده‌اند که از آشنایی مردم همه نواحی ایران با این گل زیبا در دوره های مختلف تاریخی حکایت می‌کند.

سرایندگان پارسی‌گوی، خط عارض را به خط بنفشه مانند کرده‌اند، لب و زلف یا گیسو و سبیل و لباس کبود یار را به کبود بنفشه، و تاب و شکن زلف را به تاب بنفشه تشبیه کرده‌اند. همچنین از آنجا که دُمگل یا ساقه نرم و ظریف بنفشه خمیده است، این سر به زیری را به خواب‌آلودگی، افتادگی و سر بر زانو داشتن، سجده یا رکوع، تری و خمار بودن از باده تعبیر کرده‌اند.

این توصیف‌ها و تشبیه‌ها نشان می‌دهد که بنفشه مورد نظر آن‌ها دارای گلبرگ‌های بالایی به رنگ بنفش یک‌دست و گلبرگ‌های جانبی و پایینی با زمینه بنفش روشن و خطوط شعاعی تیره رنگ است که صورت و خط عارض محبوب جوان را در ذهن شاعران تصویر می‌کند و همچنین مهمیز یا کیسه شهد یا نوش در پشت گل که همچون زبانی از قفا درآمده است، مضمون «زبان در قفا بودن» بنفشه قرار گرفته است و در چشم شاعران باریک بین، به زبانی همانند شده که از پشت یا قفای گل درآمده است.   

                                   

                                              بنفشه ایرانی یا Viola odorata

منوچهری در بیتی با اشاره به خمیدگی و رنگ بنفشه می‌گوید:

وان بنفشه، چون عدوی خواجه گیتی نگون / سر به زانو برنهاده، رخ به نیل اندوده باز

امیر معزی نیز با اشاره به رنگ کبود بنفشه می‌گوید:

بجز بنفشه نروید ز خاک پاکانی / که از تپانچه (= سیلی) عشقت کبود رخسارند

افزون بر گلبرگ‌های بنفش رنگ و ساقه خمیده، ویژگی برجسته دیگر بنفشه مورد نظر در متون کهن ایرانی، بوی خوش این گل زیباست؛ چنان که در متن پهلوی «خسرو قبادان و ریدکی»، «ریدک» در پاسخ به پرسش «خسرو قبادان» درباره گل‌ها و کیفیت بوی آن‌ها، در مورد بنفشه می‌گوید: «... بنفشه را بوی چون بوی دوشیزگان ]بود[ ...» و در متون ادب فارسی نیز بارها به بوی خوش بنفشه اشاره شده است. در این مورد «حافظ» نیز گوید:

بوی بنفشه بشنو، زلف نگار گیر / بنگر به رنگ لاله و عزم شراب کن

چنان که از منظومه «ویس و رامین» اثر «فخرالدین اسعد گرگانی» بر می‌آید، در ایران باستان این گل نزد عشاق و مهرورزان، نشان مهر و پیمان بین دو دلداده بوده است.

به رامین داد یک دسته بنفشه / به یادم آر گفتا این همیشه

در منظومه «رمز الریاحین» نیز که توسط «محمد هادی کاشانی» مشهور به «رمزی کاشانی» از شاعران دوره صفوی و هم‌دوره شاه عباس دوم، در وصف اصفهان و مناظره گل‌های باغ هزار جریب نوی اصفهان سروده شده است، از گل بنفشه نام برده می‌شود. رمزی کاشانی در این منظومه، خواص و رنگ و بوی بنفشه‌هایی را که در آن زمان در باغ هزار جریب اصفهان کاشته می‌شده‌اند، از زبان خود بنفشه چنین توصف می‌کند:

منم بر روی گلشن خال مشکین / ز خط و خال باشد چهره رنگین

ز بویم نافه را دل غرق خون است / تو خود گو قدر و بوی نافه چون است

از آن در باغ سر در زیر باشم / که از وضع جهان دلگیر باشم

مرا بوی خوش و رخسار زیباست / خریدارم فزون از جمله گل‌هاست

چو مشکین خال دلبر خوش‌نمایم / چو هندوی نگه مردم رُبایم

چو از این آب و تاب افتم به گلزار / ز خاصیت شوم درمان بیمار

دهندم جای چون در چشم بادام / برم خشکی ز مغز و طبع مادام

بده انصاف کز تو خوش‌ترم من / به رنگ و بو ز گل‌ها بهترم من

«بیرونی» در کتاب «صیدنه» از بنفشه به صورت معرب «بنفسج» نام برده و به دو نمونه از آن با رنگ‌‌های «ارغوانی» و «زعفرانی» اشاره نموده و با تاکید بر اثرات درمانی بنفشه یادآوری می کند که بوی بنفشه برای درمان سردرد سودمند است.

«علومی شیرازی» نیز در «مخزن الادویه» رنگ و بوی بنفشه را چنین توصیف نموده است: « ... از میان گیاه آن، شاخ‌های باریک رسته و بر سرهر شاخی یک گل کوچک خوشبوی بنفش رنگ وجود دارد».

ویژگی‌هایی که از آن ها -به استناد متون کهن- یاد شد، همخوانی دارد با گونه‌ای بنفشه به نام علمی Viola odorata یا بنفشه ایرانی یا ونپشک، ونفشک یا ونوشه، ونوش، بنفشه معطر یا بنفشه عطری که در انگلیسی sweet  violet   نامیده می‌شود و به صورت خودروینده در استان‌های گلستان (بین آزادشهر و شاهرود و مراوه تپه)، مازندران (نوشهر، غرب رامسر، جاده هراز، پل سفید)، گیلان (بین اسالم و خلخال، رستم آباد)، آذربایجان (ارومیه ، سیلوانا، سولک) ، مرکزی (اراک) و تهران دیده می‌شود 

گل بنفشه از تیره بنفشگان یا Violaceacee  است که در ایران بیش از 14 گونه گیاه علفی یکساله یا چند ساله دارد که 2 گونه V.spathulata  و  V. Pachyrrhiza  گونه‌های انحصاری ایران هستند. گونه رایج دیگر بنفشه Viola  tricolor یا «بنفشه سه‌رنگ» است که به نام «بنفشه فرنگی» نیز معروف است و فرم اصلاح شده این گونه امروز در بیشتر نقاط ایران در باغچه‌ها کاشته می‌شود. اما چنانکه گفته شد، گل بنفشه مورد نظر در متون کهن ایرانی همان Viola odorata یا بنفشه ایرانی یا بنفشه معطر است.

این پژوهش را با سه بیت زیبا از انوری ابیوردی که سه ویژگی کبود رنگی، خمیدگی، و خوش‌بویی بنفشه ایرانی را با نگاهی شاعرانه و آموزنده به تصویر می‌کشد، به پایان می‌بریم:

باغبانی بنفشه می‌بویید / گفت: ای گوژپشت جامه کبود

این چه حالست از زمانه تو را / پیر ناگشته درشکستی زود؟

گفت: پیران شکسته‌ی دهرند / در جوانی شکسته باید بود!  

  

  

  

                                    تصاویری از  بنفشه ایرانی یا Viola odorata

   

بنفشه فرنگی یا سه رنگ Viola  tricolor 

خاستگاهان: 

1-  اوستا (کهن‌ترین سرودهای ایرانیان)، گزارش و پژوهش دکتر جلیل دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران، 1375 خورشیدی.

2- بندهش، فرنبغ دادگی، گزارش و برگردان دکتر مهرداد بهار، انتشارات توس، تهران، 1385 خورشیدی.

3 - بندهش هندی، گزارش و برگردان: دکتر رقیه بهزادی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران 1388 خورشیدی.

4- فرهنگ اساطیر ایرانی بر پایه متون پهلوی، خسرو قلی زاده، نشر کتاب پارسه، تهران ، 1387 خورشیدی.

5-  گاهشماری و جشن های ایران باستان، هاشم رضی، انتشارات بهجت، تهران، 1380 خورشیدی.

6- فرهنگ رستنی های ایران، دکتر هادی کریمی،انتشارات پرچم ، تهران ، 1381 خورشیدی.

7- گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی، دکتر بهرام گرامی، انتشارات سخن، تهران، 1386 خورشیدی.

8- گل و گیاه در ادبیات منظوم فارسی تا ابتدای دوره مغول، دکتر غلامحسین رنگچی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، 1389 خورشیدی.

9- صیدنه، ابوریحان بیرونی، ترجمه: ابوبکر بن علی بن عثمان کاسانی، به کوشش: دکتر منوچهر ستوده و ایرج افشار، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، تهران، 1387 خورشیدی.

10 – الصیدنه فی الطب، ابوریحان بیرونی، تصحیح: دکتر عباس زریاب، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، 1370 خورشیدی.

11- لغت نامه، علی اکبر دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران،  تهران، 1372 خورشیدی. 

12 – فرهنگ نام‌های گیاهان ایران، ولی الله مظفریان، فرهنگ معاصر، تهران، 1386 خورشیدی.

13- تطبیق نام‌های کهن گیاهان دارویی با نام های علمی،  دکتر احمد قهرمان و احمد رضا اخوت، انتشارات دانشگاه تهران، 1383 خورشیدی.

14- متون پهلوی، گزارش دکتر سعید عریان، ناشر: کتابخانه ملی ایران، تهران، 1371 خورشیدی.

15 – فرهنگ گیاهان ایران، احمد ماه‌وان، انتشارات ماهوان، مشهد، 1381 خورشیدی.

16 – پزشکی در ایران باستان، دکتر موبد سهراب خدابخشی،  انتشارات فروهر، تهران، 1376 خورشیدی.

17- نمادها و رمزهای گیاهی در شعر فارسی، دکتر حمیرا زمردی، انتشارات زوار، تهران، 1387 خورشیدی.

18- فرهنگ مصور گیاهان دارویی، دکتر احمد امامی و دکتر محمدرضا شمس اردکانی و ایرج مهرگان، ناشر:مرکز تحقیقات طب سنتی و مفردات پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بهشتی، تهران، 1383 خورشیدی.

19- منظومه رمز الریاحین ( در وصف اصفهان و مناظره گل‌ها)، رمزی کاشانی، به کوشش ایرج افشار، مجله وحید، سال سوم،  شماره 5-1

http://en.wikipedia.org/wiki/File:Viola_odorata_001.JPG

http://en.wikipedia.org/wiki/Sirius

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید