شنبه, 01ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست جشن‌ها و گردهمایی‌ها بهمن ماه واژه‌شناسی جشن سده / دو یادداشت تازه درباره واژه‌شناسی جشن سده

جشن‌ها و گردهمایی‌ها

واژه‌شناسی جشن سده / دو یادداشت تازه درباره واژه‌شناسی جشن سده

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

برگرفته از تارنگار ایران نامه

شاهین سپنتا

نگاهی به دیدگاه مهرداد بهار درباره ریشه‌شناسی واژه سَده:


به باور مهرداد بهار، واژه سده از ریشه sand به معنی «به نظر رسیدن» مشتق شده است (جُستاری چند در فرهنگ ایران، ص۲۲۷)

۱- آنچه که بهار آن را سده فرض کرده در اصل «سَنده» sanda ماده مضارع از ریشه «سَند» sand است که در فارسی امروز نیز به همان صورت در واژه‌هایی همچون «پسنده» یا «پسند» از مصدر پسندیدن حاضر است:

 (پسنده: پَ+سنده/pati+sanda)

(نگا: فرهنگ ریشه‌شناختی زبان فارسی، محمد حسن‌دوست، ج۲، ص ۶۹۸و۶۹۹.)

بنابراین، دیدگاه بهار درباره ریشه‌شناسی سده نمی‌تواند درست باشد، چون سند یا سنده به سدک و سپس سذق دگرگون نمی‌شود.

۲- سَتَ در اوستایی sata، سَت یا سَد یا سَده در پهلوی(نگا: زادسپرم)، و سَد یا صَد در فارسی امروز = ۱۰۰ هستند.

(نگا: فرهنگ ریشه‌شناسی فارسی، جلال خالقی‌مطلق، ص۲۷۸ و فرهنگ ریشه‌شناختی زبان فارسی ج۳ص۱۹۴۹/فرهنگ واژه‌های اوستا، احسان بهرامی، ص۱۴۰۵)

براین پایه، سَت/سَد + ه یا ک نسبت= سَده یا سَتَک یا سَدَک، اسم مرکب منسوب به شماره سد (صد) است که به صورت سَذق معرب شده است.

پس، به نظر می‌رسد که صورت دیگر این واژه «ستک» یا «سدک» بوده است که به «سدق» تغییر‌ یافته است.

۳- متن‌های عربی همچون آثارالباقیه را ایرانیان فارسی‌زبانی چون بیرونی نوشته‌اند که بر هر دو زبان فارسی و عربی تسلط داشته‌اند، و با آگاهی از معنای واژه سده (دوره ۱۰۰ روزه) همه جا سده را به صورت سدق معرب کرده‌اند.

اگرچه در متون عربی و فارسی قدیم، سده را به صورت سدق یا صدق معرب کرده‌اند، (سده: دهخدا، نقل از آنندراج و غیاث) اما واژه «سده» نیز تا امروز همچنان متداول است.

نمونه مشابه دیگر، هفته است که در برخی متون، معرب آن را هفتق آورده‌اند.(منتهی الارب فی لغه العرب)

۴- سده نام یکی از جشن‌های ایرانی است و این نام‌گذاری از یک الگوی کهن پیروی می‌کند. این الگو در نام چهار جشن ایرانی به کار رفته است:

* چله (چهله) تابستان. یک دوره چهل روزه از یکم تیرماه تا نیمه امردادماه.

* چله (چهله) زمستان. یک دوره چهل روزه از یکم دی‌ماه تا دهم بهمن‌ماه.

* نَوَده (نود روز) یک دوره ۹۰ روزه از یکم دی‌ماه تا آخر اسفندماه.

*‌ سَده یک دوره ۱۰۰روزه از دهم بهمن‌ماه تا نیمه اردیبهشت‌ماه یا جشن بهاربد یا گاهنبار میانه‌سبز.

۵. آنچه بین همه جشن‌های بالا مشترک است، این که نام همگی از شماره‌های ۴۰، ۹۰ و ۱۰۰ برگرفته شده است و همگی در آغاز یک دوره ۴۰ روزه، ۹۰ روزه یا ۱۰۰ روزه برگزار می‌شوند.

در زبان فارسی امروز نیز اگرچه عدد ۱۰۰ را با ص می‌نویسند اما یک دوره صدساله یا قرن را «سده» گویند.

در سده‌شماری نیز سَده یا قَرن یکای زمان و برابر است با ۱۰۰سال و ۱۰دهه و یک‌دهم هزاره.

سال یکم هر سده آغاز آن سده است و آغاز سده‌شماری با یک آغاز می‌شود.

۶- بجز برداشت بهار از داستان آتش در استوره هوشنگ، دلایل دیگری بر بنیان استوره، تاریخ یا واژه‌شناسی، ارتباط بین نام جشن سده و واژه sand به معنی «به نظر رسیدن» را نمایان نمی‌سازد.

 

*****

 

جشنی به نام نوسره نداریم. نوسده همان سده است.

چندسال است که در نخستین روزهای بهمن‌ماه در برخی تارنگارها و پیام‌رسان‌ها از جشنی به نام «نوسره» نام برده می‌شود و گفته‌ می‌شود که هم‌زمان با پنجم بهمن‌ماه برگزار می‌شده است.

در چنین هنگامه‌، برخی نیز درباره آن گمانه می‌زنند، و دوستداران جشن‌های ایرانی درباره چیستی و چگونگی آن جشن می‌پرسند.

بررسی‌های این نگارنده نشان می‌دهد که نام درست جشنی که درباره آن گفتگو می‌شود «نو‌سده» است که منظور از آن نیز همان «جشن سده» است که در دوره‌ای به دلیل جابجایی اندرگاه در تقویم، به جای دهم بهمن‌ماه، در پنجم بهمن‌ماه برگزار می‌شده است و پس از بازنگری در تقویم این اشکال نیز برطرف شده است.

گفتنی است که واژه «نوسره» در هیچ کدام از منابع اصلی درباره جشن‌های ایرانی نیامده است و‌ گویا تنها در یکی از ترجمه‌های معاصر از کتاب آثارالباقیه (از عربی به پارسی)، به این صورت ثبت شده و از آنجا به نوشتارها و جستارها راه یافته است. در ادامه به برخی از منابع، نگاهی خواهیم داشت:

۱- در متن اصلی (عربی) کتاب «زیج‌ سنجری» نوشته عبدالرحمن خازنی (قرن ۵و۶ هجری، دوره سلجوقی) از این روز به نام «نوسده» نام برده شده است.

۲- بیرونی در متن عربی و فارسی کتاب «التفهیم» از این روز به نام «برسده» و «نوسده» یاد می‌کند و می‌نویسد: «پیش از سده روزی است، او را برسده گویند و نیز نوسده، و به حقیقت ندانستم از وی چیزی.»

۳- در متن اصلی (عربی) آثارالباقیه، بیرونی این واژه را «نوسده» به معنی «السدق‌جدید» و «برسده» به معنی «فوق‌السدق» نوشته است: «والیوم خامس منه و هو "روز اسفندارمز" یسمی "نوسده" ای "السدق‌جدید" و یقال "برسده" ای " فوق‌السدق" لانّه قبله بخمسه الایام و هو من ماثر بیوراسف...»

چنان‌که پیداست، بیرونی در «التفهیم» بنیان سده را به داستان شکست بیوراسب (ضحاک) از فریدون و حقانیت ارمائیل (مَس‌مغان/مَه‌مُغان) نسبت می‌دهد و از بنیان نوسده ابراز ناآگاهی می‌کند، اما در آثارالباقیه بنیان نوسده را نیز به همان داستان بیوراسب می‌رساند و تلویحا به یکی‌بودن این دو جشن اشاره می‌کند.

۴- همچنین، نام این روز در کتاب «منتهی‌الإدراک فی تقسیم‌الاٴفلاک» نوشته «بهاءالدین مروزی» به صورت «نوسدق»، در کتاب «عجائب‌المخلوقات» نوشته «زکریای قزوینی» به صورت «نوسده»، و در «زین‌الاخبار» نوشته «گردیزی» به صورت «برسده» آمده است.

۵- جشن سده پیش از اسلام، صد روز پس از آغاز آبان ماه (آغاز زمستانِ پنج‌ماهه) و برابر با دهم بهمن‌ماه برگزار می‌شده است ولی از هنگامی که در پایان ساسانیان (دوره فیروز ساسانی) پنج روز پایان سال یا «پنجه» یا «اندرگاه» به آخر آبان‌ماه افتاد، صدمین روز پس از آغاز زمستانِ بزرگ پنج‌ماهه یا یکم آبان‌ماه، هم‌زمان با پنجم بهمن‌ماه شد، پس نام آن را «نوسده» نهادند.(جشن سده، نشریه شماره۲ انجمن ایران‌شناسی، ص۱۳/ گاه‌شماری در ایران قدیم، حسن تقی‌زاده، ص۲۱و۲۴)

۶- سده، (اسم مرکب از: سد= صد +ه، پسوند نسبت) به معنی منسوب به شماره سد (صد) است.

جشن سده یک دوره صد روزه است که درست پس از دوره چهل روزه (چله) آغاز می‌شود و تا نیمه اردیبهشت که جشن بهاربد یا جشن برداشت غله یا گاهنبار میانه‌سبز ادامه دارد.

در متون عربی و فارسی قدیم، سده را به صورت معرب سدق یا صدق نوشته‌اند. (سده: دهخدا، نقل از آنندراج و غیاث) اما شکل دیگر آن «سده» نیز تا امروز همچنان متداول بوده است

براین پایه، صورت نخست این واژه «سدک» بوده است که به «سده» تغییر‌ یافته است. پس‌آوای «ک» در اینجا نشانه نسبی است و منسوب بودن به صفت قبل از خود را بیان می‌کند و صفت را تبدیل به اسم می‌کند. بر همین بنیان، چنان‌که در منابع بالا اشاره شده، «نوسده» نیز به «نوسدق» معرب شده است. چنان که هفتق نیز معرب هفته است.(منتهی الارب)

۷- در هیچ‌کدام از متون قدیم، جدید و فرهنگ واژگان، واژه «نوسره» به کار نرفته است و به نظر می‌رسد که این اشتباه از ترجمه آثارالباقیه -اکبر داناسرشت- آغاز شده باشد که واژه نوسده را نوسره نوشته است و دیگر پژوهشگران نیز بدون مراجعه به متن اصلی کتاب یا سایر متون، همان اشتباه را تکرار کرده‌اند.

۸- پس، جشنی به نام نوسره نداشته‌ایم و تنها در مقطعی در پایان دوران ساسانی و پس از اسلام، جشن سده در دو زمان پنجم بهمن‌ماه (نوسده) و دهم بهمن‌ماه (سده) برگزار شده و سپس در خاطره جمعی ثبت شده است، و سده و نوسده دو نام برای یک جشن است.
 
امروزه، شاید بتوان در نوسده به پیشواز سده رفت ولی شایسته است جشن سده با ه‍مازوری به گونه همزمان در دهم بهمن‌ماه در ایران و دیگر کشورها برگزار شود.

 

*********

 

جشن سده از نگاهی دیگر / نگاهی دیگر به فلسفه برگزاری و نام‌گذاری جشن سده

شاهین سپنتا

در این یادداشت، نگارنده فلسفه نام‌گذاری جشن سده را با نگاهی متفاوت بازگو می‌کند.
در منابع مختلف، چند انگیزه برای نام‌گذاری جشن سده یاد می‌شود که مهم‌ترین آنها عبارتند از:
1- جشن پایان یک دوره سد روزه که از یکم آبان‌ماه در ابتدای زمستان بزرگ پنج‌ماهه کهن آغاز می‌شود.
2- سده را به معنی برآمدن، و منسوب به برآمدن خورشید دانسته‌اند.
3-  روزی که هوشنگ پیشدادی با صد تن از یارانش به آتش دست یافت.  اما از دیدگاه نگارنده، نام‌گذاری جشن سده از الگویی کهن در نامگذاری دوره‌های زمانی سالانه پیروی می‌کند.
در گاهشماری ایرانی بجز جشن‌های ماهانه که شیوه تعیین آنها بر اساس هم‌نامی روز و ماه است و بنیان اوستایی دارند مثل مهرگان و تیرگان و غیره، جشن‌های فصلی یا دوره‌ای که بنیان طبیعی دارند، نام خود را از یک دوره چند روزه با مدت زمان مشخص بر گرفته‌اند. این جشن‌ها عبارتند از:
1- جشن چله تابستان، در آغاز یک دوره چهل روز از یکم تیرماه تا 10 امردادماه.
2- جشن چله زمستان، در آغاز یک دوره چهل روزه از یکم دی‌ماه تا 10 بهمن‌ماه.
3- جشن سده، در آغاز یک دوره سدروزه از 10 بهمن‌ماه تا 15 اردیبهشت‌ماه.
ویژگی یکسان و روشمند میان همه این جشن‌ها این است که همگی در "آغاز" یک دوره چند روزه برگزار می‌شوند، نه در پایان آن.
چله تابستان در آغاز دوره 40 روزه تابستانه، چله زمستان در آغاز دوره 40 روزه زمستانه و سده در آغاز دوره 100 روزه سالانه برگزار می‌شوند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید