یافتههای باستان شناسی
منابع و مآخذ تاریخ ایران در دوران ماد و هخامنشی
- يافتههاي باستان شناسي
- نمایش از پنج شنبه, 03 شهریور 1390 21:43
- بازدید: 11154
برگرفته از فر ایران
دکتر عزیزالله بیات
کتیبههای هخامنشیان عبارتند از:
1ـ در مشهد مرغآب در محلی که به قبر مادر سلیمان معروف است، کتیبهای از کوروش اول وجود دارد.
2ـ کتیبه بیستون که از همهی کتیبههای دوره هخامنشی مهمتر است و در آن داریوش بزرگ، مبادرت به شرح اقدامات خود دربارهی سرکوب سرکشان و مدعیان پادشاهی و بسط امن و عدالت کرده و ممالک قلمرو خود را ذکر کرده است. در کتیبهی بیستون، داریوش، اهورامزدای بزرگ را ستایش کرده و از دروغ و هرگونه نادرستی بیزاری جسته است. اولین دانشمندی که موفق به خواندن کتیبههای هخامنشی شد گرتفند [Grotefend] است. قبل از وی سیلوستر دوساسی یکی از کتیبههای دوره ساسانی را که با ترجمه یونانی همراه بود به کمک خط یونانی آن خواند. همین امر کمک زیادی برای خواندن سایر کتیبههای دوره ساسانی و همچنین کتیبههای هخامنشی کرد. بعد از گرتفند، مستشرقین دیگری از جمله بورنوف [Burnouf] و اپپرت [Oppert] فرانسوی دنباله کار وی را گرفتند تا سرانجام راولن سن [Racolinson] در قرن نوزدهم میلادی کتیبهی بیستون را به صورت کامل ترجمه کرد.
کتیبهی بزرگ بیستون، به سه زبان پارسی قدیم، ایلامی و آسوری نوشته شده است که تقریبا دارای دو هزار کلمه است. در این کتیبه، داریوش قصه بردیاری دروغی و شورشهایی را که در اوایل سلطنتش در نقاط مختلف روی داده شرح میدهد.
3ـ «بیستون کتیبهای دیگر از داریوش موجود است که در حقیقت، متمم کتیبهی بزرگ است و تعداد کتابت آن قریب یکصد و پنجاه کلمه است.
4ـ در کوه الوند نزدیک همدان کتیبهای از داریوش وجود دارد که دارای پنجاه کلمه است.
5ـ در تنگه سوئز (مصر)، کتیبهای از داریوش وجود دارد که دارای هشتاد کلمه است و مربوط به حفر کانالی است که یکی از شعبات رود نیل را به دریای احمر متصل میکرده است. مضمون آن طبق مندرجات کتاب ویسباخ [Weissbach] آلمانی که در سال 1911 میلادی چاپ شده است چنین است:
داریوش شاه میگوید من پارسیام و به دستیاری پارسیها، مصر را گرفتم. فرمودم از آب روانی به نام نیل که در مصر روان است، به سوی دریایی که از پارس به آنجا میروند، این کانال را بکنند. این کانال کنده شده، چنانکه فرموده بودم. و کشتیها روانه شدند از مصر از درون این کانال به سوی پارس چنانکه اراده من بود.
6ـ بر روی استوانهای بلوری که از کاوش در مصر به دست آمده کلماتی نقش شده است که ثابت میکند مربوط به زمان داریوش اول است و در حال حاضر در موزه بریتانیا است.
7ـکتیبهی تختجمشید که مربوط به زمان داریوش اول است و دارای دویست کلمه است. در این کتیبه داریوش از ممالکی اسم برده که جزو کشور ایران بوده است.
8ـ کتیبه نقش رستم. این کتیبه، مربوط به زمان داریوش اول است که در مقابر شاهان هخامنشی کنده شده است و دارای دویست و پنجاه کلمه است. در این کتیبه باز داریوش از ممالکی نام برده که جزو ایران بودهاند.
9ـ در خرابههای تخت جمشید، پنج کتیبه از خشایارشاه باقیمانده که روی هم دارای دویست و پنجاه کلمه است. مضمون کتیبهها مربوط به ساختمان قسمتهای مختلف تختجمشید است که روشن میکند کدامیک از قسمتها توسط خشایارشاه ساخته شده است.
10ـ در کوه الوند نزدیک همدان جنب کتیبهی داریوش اول، کتیبهای هم از خشایارشاه وجود دارد که دارای شصت کلمه است.
11ـ کتیبهی وان واقع در ترکیه ]کنونی[ که مربوط به زمان خشایارشاه است.
12ـ بر روی گلدانی که در موزه لوور پاریس است، کلماتی به خط میخی کنده شده است که مربوط به زمان خشایارشاه است.
13ـ بر روی گلدانی که از سنگ مرمر ساخته شده است و در مصر به دست آمده، کلماتی به خط میخی کنده شده که مربوط به اردشیر اول است.
14ـ از داریوش دوم در تختجمشید، کتیبهای به دست آمده که خیلی مختصر است. مضمون آن معرفی بانی بعضی از بناهای تختجمشید است.
15ـ در شوش، از اردشیر دوم کتیبهای به دست آمده که به سه زبان پارسی باستان، ایلامی و آسوری نوشته شده است. در این کتیبه، اردشیر بعد از ستایش اهورامزدا خود را معرفی کرده است.
16ـ از اردشیر سوم در تختجمشید کتیبهای به دست آمده که در آن اردشیر بعد از ستایش اهورامزدا، خود را معرفی میکند.
تاریخچه باستانشناسی ایران باستان
کاوشهای باستانشناسی برای کشف دوران تاریخی ایران در قرن بیستم میلادی شروع شد، اولین حفاری به وسیله ژ ـ دمرگان [Demergan] که ریاست هیات باستانشناسی فرانسوی را برعهده داشت، صورت پذیرفت. از ابتدای سال 1897 میلادی کاوش هیات باستانشناسی فرانسویان در شورش قدیم آغاز گردید و در نتیجه، آثار پرارزش و جالبی مربوط به اواخر دورهی هزاره چهارم و سوم میلادی، معروف به سفال رنگین و مقدار زیادی مجسمههای کوچک و آلات و ادوات سنگی و اشیا و لوازم دیگر به دست آمد.
دمرگان، سفالهای رنگین را برپایه نشانهگذاری معین، طبقه بندی کرد. از همینجا اصطلاح «شوش یک» برای دورههای ابتدایی و «شوش دو» برای دورههای متاخر وضع گردید.
در سالهای 1903 و 1904 میلادی پامپلی [Pumplly] باستانشناس آمریکا در نزدیکی شهر آنائو واقع در ترکمنستان شوروی اقدام به حفاری کرد. سفالهای رنگینی که از این کاوش به دست آمد تا اندازهای با سفالهای مکشوف از شوش تفاوت داشت. حفاری باستانشناسی نامبرده چندان با موازین علمی تطبیق نمیکرد و سنواتی را که برای اشیای مکشوفه ذکر کرده است، بیشتر جنبهی تخیلی دارد.
در سال 1934-1933 در تختجمشید، آرشیوی با هزاران لوحههای کوچک گلین کشف شد که اغلب اسناد موجود در این آرشیو به زبان ایلامی نوشته شده است. اسنادی هم وجود دارد که متن آنها به زبان آرامی است. در واقع این همان زبانی است که در دوره هخامنشیان وسیله ارتباط بینالمللی بوده است.
غیر از متون کتیبهها و مندرجات اوستا، از آثار مورخان دنیای قدیم ـ که از ملتهای مختلف از جمله رومی، مصری، فنیقی، ارمنی، یهودی و به ویژه یونانی بودهاند ـ برای کسب اطلاع بیشتر از اوضاع تاریخی ایران پیش از اسلام، میتوان استفاده کرد. ضمنا بایستی متذکر شد که متاسفانه برخلاف دورهی پارسیها از سلسله مادها تاکنون اثری به دست نیامده است. برای کسب اطلاع از این سلسله ناچار بایستی به آثاری استناد کنیم که از ملل دیگر از جمله یهودیان و آسوریان و یونانیان باقی مانده است.
منابع غیر ایرانی تاریخ ماد
در کتیبه تیگلات پیلسر [Tiglat Pieser] که تقریبا در قرن هشتم پیش از میلاد نوشته شده است، ذکری از دولت ماد به میان آمده است. باز در کتیبه دیگری که مربوط به زمان سلمنرسوگون [Salamonassar sargon] (731-713 قبل از میلاد) است، او افتخار میکند که هنگامی که نام وی را در دورترین شهرهای ماد میشنیدهاند، مردم از شنیدن نام وی وحشتزده میشدهاند.
گذشته از این، سناخریب [Sennacherib] و آسرهدون [Esarhaddon] (680-669 میلادی) نیز به ناحیه ماد اشاره کردهاند.
از برخی از مطالب تورات نیز برای اطلاع از تاریخ ماد، میتوان استفاده کرد. از جمله در کتاب دوم تورات نوشته شده است که در سال نهم هیوشیع [Hoshea] ملکه آشور، شومرون [Samoria] را تسخیر کرد و اسراییل را به اسارت به آشور برد و آنها را در شهرهای حلح [Halah] و حابور [Habor] در کنار رودخانه گوزان و شهرهای مادیها مستقر کرد.
گذشته از موارد مذکور، اطلاعات پراکندهای درباره مادها در آثار مولفان یونانی قرن پنجم قبل از میلاد موجود است. ظاهرا هکاته میلتی و دیونیس میلتی که کتابی دربارهی داریوش اول نوشتهاند و دربارهی مادها نیز مطالبی گفتهاند. گذشته از این، مطالبی درباره مادها در نمایشنامه تراژدی پارسیان تالیف آشیل و غیره دیده میشود لیکن در حقیقت برای نوشتن تاریخ سلسله ماد اولین بار در نیمه دوم قرن پنجم قبل از میلاد هرودوت مورخ یونانی کوشش کرده است.
منابع تاریخ هخامنشیان از آثار مورخان یونانی و رومی
اینک به اختصار به شرح حال نویسندگانی میپردازیم که آثار آنها در مواردی با تاریخ ایران ارتباط پیدا میکند. بین آثار مورخان گذشته، آثار هرودوت را از لحاظ کثرت اطلاعات و در بست بودن اخبار میتوان مهمترین اثری دانست که باقی مانده است.
هرچند هرودوت را پدر مورخان دانستهاند لیکن در حقیقت وی را نمیتوان اولین مورخ دانست زیرا نخستین مورخی که نامی از وی در آثار گذشتگان باقی مانده است، هکاته [Hecatee] است که حدود سال 566 پیش از میلاد در شهر ملیت به دنیا آمده، لیکن از نوشتههای هکاته چیزی باقی نمانده است.
به هر حال هرودوت از یونانیان ]شهر[ هالی کارناس [Halicarnas] بود. نظر به اینکه این شهر یکی از شهرهای استان کاریه واقع در آسیای صغیر بود و این استان از استانهای شاهنشاهی هخامنشی محسوب میشد، بنابراین میتوان گفت که هرودوت تابع دولت ایران بوده است. مدت زندگی او را از 484 قبل از میلاد ذکر کردهاند. به طور کلی از زندگانی وی اطلاعی در دست نیست. در دوران جوانی بر اثر بروز هرج و مرج در کاریه، زادگاه خود را ترک گرفته رهسپار جزیره ساموس گردید. سپس به آتن رفت و از نزدیک با پریکلیس رییسجمهور آن شهر و سوفکلس شاعر یونان آشنا شد. بعد از چندی، مسافرتی به مصر، سوریه، کلخید، مقدونیه، تراکیه و بابل کرد. سپس با جمعی از مهاجرین یونانی به رم رفت و در آنجا تاریخ خود را به پایان رسانید. اطلاع دقیقی از سال درگذشت هرودوت در دست نیست. آنچه مسلم است این است که در آغاز شروع جنگهای بین آتن و اسپارت (پلوپونز) در توریوم میزیسته و در همین زمان و در همین شهر درگذشته. زیرا به وقایع سالهای اول این جنگ در کتاب نهم خود اشاره کرده است. میتوان تصور کرد که مرگ او در حدود سال 425 قبل از میلاد اتفاق افتاده است. هرودوت اثر معروف خود را به نه کتاب تقسیم کرده و هر یک را به نام یکی از خدایان یونانی آغاز کرده است. از جمله نخستین جلد کتاب خود را به نام کلیو خدای تاریخ و هشت جلد دیگر را به ترتیب به خدایان موسیقی، کمدی، تراژدی، رقص، شعر و غزل، خدای ستارگان و خداوند بیان اختصاص داده است.
بعضی از محققین عقیده دارند که تقسیمبندی کتاب هرودوت به نه قسمت و اسامی که به هر کتاب داده است در قرنهای بعد صورت گرفته و تالیفات وی در ابتدا تقسیماتی نداشته است. دلیل این دسته از محققین این است که هرودوت هنگامی که میخواهد خوانندهای را به مطلبی ارجاع دهد بدون آنکه به تقسیمات مذکور اشاره کند میگوید در حکایات دیگر این مطالب را بیان کرده است.
چنین به نظر میرسد که برای نوشتن تاریخ خود به اسناد و مدارکی هم دسترسی داشته است. لیکن با این همه اساس کار او را بیشتر روایات شفاهی که از دیگران شنیده است تشکیل میدهد که خود در جرح و تعدیل روایات کوشش زیاد کرده است.
مطالبی را که هرودوت در مورد ایالات ایران که به یونان نزدیک بوده نوشته است به نسبت دقیق است. لیکن گفتههای او در مورد هندوستان که در حقیقت دورترین ساتراپنشین عهد خامنشی بوده، بسیار ناقص و مبهم است.
مهمترین مطلبی که بین محققان و مولفان درباره تاریخ هرودوت وجود دارد ارزش کتاب این مولف است. از نقطه نظر سندیت تاریخی و صحت وقایعی که بدان اشاره کرده است عده زیادی از مولفان یونان باستان از جمله پلوتارک و کتزیاس شدیدا از هرودوت انتقاد کردهاند. برخی نیز در مقابل این روش وی را ستودهاند. ا زجمله ارسطو روش هرودوت را در تاریخنویسی پسندیده، لیکن او را افسانهگو دانسته است. توسیدید مورخ معروف درباره هرودوت گفته، وی نثرنویسی است که به حقیقتنویسی علاقهمند بوده است.
به طور کلی روی هم رفته محققان او را مورخی صمیمی دانسته که هدفش نوشتن و روشن کردن حقیقت بوده است. تنوع و وفور مطالب اضافی یکی از مشخصات بارز کتاب تاریخ هرودوت است. گذشته از این شاهکار هرودوت که حقا آن را بایستی مورد دقت و توجه خاص قرار داد سادهنویسی او است. با تمام محاسنی که در نوشتههای هرودوت وجود دارد معذلک بایستی توجه داشت که سنوات وقایع در تاریخ هرودوت زیاد دقیق و صحیح نیست. در بسیاری از موارد داستاننویسی و قصه پردازیها، حقایق تاریخی را گرفته است. همچنین ارقامی را که ذکر کرده است از واقعیت به دورند. مطلب دیگری را که بایستی در نظر داشت این است که هرودوت پارسیان را دوست نداشته و در بسیاری از موارد، قلم را تابع احساسات قلبی خود کرده است. هرچند که او یونانی بوده و یونانیان لطف چندانی به ایرانیان نداشتند. با تمام این معایب باید اذعان کرد که هرودوت درباره تاریخ ایران اطلاعات گرانبهایی از خود باقی گذاشته که بسیار پرارزش است و نوشتهها و کتیبههای میخی دوران هخامنشیان در بسیاری از موارد روایات وی را تصدیق و تایید میکند.
دوره تاریخ هرودوت با شرح جنگهای پلاته و میکال، به پایان میرسد. بنا به عقیده راولین سن [Rawlinson] نویسنده قرن نوزدهم انگلستان، هدف واقعی هرودوت نوشتن تاریخ جنگ تهاجمی ایران بوده، یعنی جنگی که از زمان داریوش اول شروع میشود و با شکست نیروی دریایی ایران در زمان خشایارشاه در تنگه سالامین به پایان میرسد5
توسیدید: توسیدید [Thueydide] یکی از مورخان یونان است. وی پسر اولوروس از مردم آتن بود. در حدود سال 460 قبل از میلاد به دنیا آمد. سال درگذشت او را بین سالهای 395-400 قبل از میلاد دانستهاند.
توسیدید در آغاز جنگ های پلوپونزوس مسئولیت فرماندهی گروهی از یونانیان را به عهده داشت. طولی نکشید که وی را متهم کرده و از یونان تبعید کردند و قریب بیست سال از میهن خود دور بوده و این مدت را در میان اقوامی که در جنگهای پلوپونز شرکت داشتند به سر برده و مشغول نوشتن حوادث جنگهای مذکور بوده است. توسیدید در کتاب خود کوشیده است که بیطرفی را حفظ کند و وقایع را با دقت هرچه بیشتر ثبت کرده و خود در این مورد چنین میگوید:
«در نقل وقایع من به قول این و آن و احساسات شخصی خویش اعتنا نکرده و نیاوردهام، مگر آنچه را که خود حاضر و ناظر کیفیت آن بوده، یا در آن باب اطلاعات صریح و درست تحصیل کردهام. بدیهی است که در نیل به این مقصود به اشکالات زیاد برخوردهام زیرا شهود غالبا در مشاهدات خود متفقالقول نبوده و هر یک برحسب تمایلات باطنی یا ضعف و قوت حافظه نظر خاصی اظهار مینمودند. در آنچه نگاشتهام افسانه را بالمره راه دخول ندادهام و از این جهت شاید نوشتههایم از رنگ و رونقی که در افسانهها یافت میشود عاری باشد ولی من فقط خواستهام این مجموعه کسی را به کار آید که بخواهد وقایع ایام گذشته را در خاطر خود مجسم کرده و حکم نظایر آن را که به اقتضای طبع بشری اتفاق میافتد بیش از وقوع بداند.»
توسیدید سعی کرده علل وقایع را پیدا کند. وی تاریخ نویسی است متفکر و سبک نگارش او پسندیده و عاری از حضور و زواید است. سعی او این بوده که از افسانهسرایی و ذکر مطالبی که به نظرش اشتباه و خطا است دوری کند. او میخواسته بگوید که هدف تاریخ نشان دادن راه آینده است. به همین علت معتقد بوده که حوادث تاریخی در جوامع بشری پیوسته تکرار میشود و مطالعه در گذشته انسانها ممکن است تاریخنویسی را نسبت به پیشبینی کشمکشهایی که امروز بین جوامع بشری حکمفرماست یاری کند.
منابع اطلاعات وی و تجربههای او یا اخباری بوده است که از گواهان مورد اعتماد شنیده است. بعضی مواقع هم از اسناد و مدارک معینی استفاده کرده که مطالب آنها را عینا در کتاب خود نقل کرده است.
هرچند تاریخ او راجع به مشرق قدیم نیست و مربوط به شرح جنگهای پلوپونز است، با این همه قسمتهایی از آن با تاریخ ایران بستگی دارد. مخصوصا او سیاستی را که در این زمان دربار هخامنشی نسبت به یونانیان در پیش گرفته بود به خوبی روشن کرده است.7
گزنفون [Xenophon]، مورخ یونانی است که در حدود سال 445 قبل از میلاد نزدیک آتن به دنیا آمده و در حدود سال 335 قبل از میلاد درگذشته است. در جوانی شاگرد سقراط بود. در سال 401 قبل از میلاد به عنوان مزدور در جنگ کوروش صغیر که با برادرش اردشیر دوم شاه ایران کرد شرکت جست. کوروش در کوناکسا از اردشیر برادر خود شکست خورد و کشته شد، گزنفون که فرماندهی هزار نفر از سربازان مزدور یونانی را که در سپاه کوروش خدمت میکرده به عهده داشت، بعد از قتل کوروش ده هزار نفر یونانی را که از طریق آسیای صغیر به یونان بازگردانید تفصیل این بازگشت را در یکی از تالیفات خود که به بازگشت ده هزار نفری مشهور است نوشته است. در این کتاب که به آناباسیس معروف است درباره عقبنشینی ده هزار نفر یونانی از طریق نواحی شمالی بینالنهرین و ارمنستان سخن گفته که ضمن آن اطلاعات گرانبهایی از اوضاع جغرافیایی سرزمینهای مختلفی که جزو قلمرو هخامنشیان بوده، به دست میآورد. از آثار مهم دیگر گزنفون داستانی است به نام کوروش نامه که در آن چگونگی تربیت کوروش را مورد بحث قرار داده است. در حقیقت کوروش نامه، تاریخ نیست بلکه به صورت داستان است. جواب به این سوال که آیا در کتاب مذکور حقایق تاریخی نیز وجود دارد، بسی دشوار است. مضافا به اینکه کوروش نامه مانند آنابازیس اثر دیگر گزنفون، مبتنی بر مشاهدات شخصی او نیست. جالبترین قسمت این کتاب مبحثی است که در آن از وقایع ارمنستان سخن گفته است. هرچند آناباسیس هم بعد از وقوع جنگ بین اردشیر دوم و برادرش کوروش صغیر نوشته شده، لیکن مطالب آن نقل از دیگران نیست، بلکه محتوای آن نتیجهی مشاهدات شخصی مولف است، اما برعکس مطالب کوروشنامه، مربوط به شرح حوادثی است که از زمان آنها روزگاری دراز سپری شده است.
گزنفون از میان مولفان یونانی، بیشتر از نوشتههای هرودوت و کتزیاس استفاده کرده است که این مساله در متن کوروشنامه کاملا مشهود است.
مطالبی که درباره جغرافیایی طبیعی و سیاسی ایران توسط گزنفون در کوروشنامه آمده است، ناقص و مبهم است. این اشتباهات فاحش جغرافیایی در هر مبحث کوروشنامه به چشم میخورد. به احتمال قریب به یقین اگر گزنفون از منابع دیگری غیر از آثار مربوط به هرودوت و کتزیاس استفاده میکرد، اشتباهات فاحش جغرافیایی را کمتر مرتکب میشد.
به طور کلی وقایع تاریخی در کوروشنامه یا تحریف شده و یا به منظور اندرزگویی جعل گشته است. با تمام معایبی که گفته شد، معذلک مندرجات کوروشنامه از نقطهنظر روشن کردن اوضاع اجتماعی مردمان آن روزگار منبع پرارزشی است به ویژه مطالبی از آن که مربوط به قرنهای پنجم و چهارم قبل از میلاد است که همگی متکی بر مشاهدات شخصی مولف است. بایستی توجه داشت که مطالب این کتاب برای آگاهی به تاریخ مادها فاقد ارزش است.
کتزیاس [Ctesia]: وی در قرن پنجم قبل از میلاد در یکی از شهرهای آسیای صغیر به اسم کنید [Cnid] به دنیا آمد. وی پزشک معالج پروشات زن داریوش دوم و همچنین طبیب اردشیر دوم بوده است. او مدعی است که برای نوشتن تاریخ خود از دفاتر و اوراق سلطنتی ایران استفاده کرده است. مهمترین تالیفات کتزیاس، کتابی مشتمل بر 23 جلد بوده که شش جلد مربوط به تاریخ آسوروماد، هفت جلد دربارهی تاریخ هخامنشیان از کوروش کبیر تا درگذشت خشایارشاه و ده جلد بعدی، دنبالهی تاریخ ایران تا سال 198 قبل از میلاد بوده است. گذشته از آثار مذکور، او دارای تالیفات دیگری نیز بوده از جمله پرسیکا (تاریخ ایران) دریانوردی به دور آسیا، ایندیکا، در باب رودخانهها، در باب کوهها.
کتابهایی را که در مورد ایران و هند نوشته، در اثر طول زمان مفقود گردیده، لیکن مطالب آنها به طور اختصار در نوشتههای فوتیوس [Photius] ذکر شده و تا این زمان باقی مانده است. گذشته از این، نویسندگان دیگری مانند استرابون و دیودو سیسیلی و پلوتارک در آثار خود، استناد به نوشتههای کتزیاس کردهاند. با اینهمه آثار وی چندان مورد اعتماد نیست زیرا:
اولا از نزدیک هند را ندیده و مطالبی که درباره هند نوشته، متکی بر اخباری بود که از ایرانیان آن زمان شنیده است.
ثانیا آثار او مورد انتقاد نویسندگان معروفی مانند ارسطو و آریان و استرابون قرار گرفته است.
ثالثا در ذکر اسامی سلاطین ماد، میان نوشتههای این مورخ و هرودوت اختلاف هست. با تمام این معایب چون هدفش رقابت با هرودوت بوده، نبایستی همه نوشتههای او را نادیده گرفت. مطالبی را که درباره حوادث قرن ششم قبل از میلاد نوشته حایز اهمیت است زیرا در کتیبههای میخی و تاریخی هرودوت، کمتر از آنها بحث شده است. گذشته از این مطالبی را که درباره جنگ آستییاگس آخرین پادشاه ماد با کوروش نوشته است تا اندازهای با واقعیت تطبیق میکند. دلیل بر این قسمت منابع بابلی است که مطلب مورد بحث را تایید میکند.
دنی نن [Dinon]: دی نن مورخ یونانی است که معاصر فیلیپ مقدونی بود. او دربارهی دولتهای آسیایی، تالیفات زیادی دارد و نظر به اینکه مدتی در دربار اردشیر دوم هخامنشی بوده، به همین جهت مطالبی هم دربارهی تاریخ ایران نوشته است. دینن مطالب کتاب خود را از تاسیس دولت آشور شروع کرده و به تسخیر مصر توسط اردشیر دوم پایان میدهد. باید توجه داشت که تالیفات وی طی قرون متمادی از بین رفته است. لیکن مباحثی از آنها در آثار مورخان دورههای بعد از جمله پلوتارک و تروک پمپه به ما رسیده است.
مانتن [Mane them]: مورخ مصری است که معاصر بطلمیوس بوده (273-323 ق.م) کتاب مانتن هرچند مربوط به تاریخ مصر است، برای اطلاع از تاریخ هخامنشیان از این جهت حایز اهمیت است که در آن مطالبی دربارهی این سلسله نگاشته است.
برس [Beros]: یکی از منجمان بابلی است که با اسکندر معاصر بوده است. وی تصمیم گرفت که فرمانروایان جدید بابل یعنی یونانیان را با فرهنگ و تمدن بابل آشنا کند. به همین جهت تاریخ بابل را نوشت. او برای نگارش آن، از بایگانی رویدادهای بابل و اسناد و فهرستهای سلطنتی استفاده کرد. نوشتههای وی را کاوشهای جدید باستانی تایید کرده است. اصل کتاب باقی نمانده ولی مطالب آن در روایات یوسف فلاویوس و تاریخ یوسوی [Yevsevi] باقی مانده است. مطالبی را که نامبردگان اقتباس کردهاند از وقایع زمانهای گذشته شروع شده و به تسخیر بابل توسط کوروش پایان میپذیرد.
پولیبیوس [Polybius]: این مورخ یونانی که بین سالهای 212-205 قبل از میلاد متولد شده و بین سالهای 125-130 درگذشته است. تالیفات وی مشتمل بر قریب چهل کتاب بوده که قسمت بزرگی از آنها نابود گردیده، مندرجات تاریخ پولی بیوس مربوط به کشور روم است. لیکن بعضی از مباحث آن با کشورهای مشرق زمین و ایران مربوط است.13
دیودورسیسلی [Didor Desicile]: این مورخ در قرن اول میلادی میزیسته. وی کتابی مشتمل بر چهل مقاله به زبان یونانی در تاریخ عالم نوشت. لیکن 21 کاب او باقی مانده است. او برای نوشتن تاریخ خود از آثار هرودوت و کتزیاس استفاده کرده است و مطالبی راجعبه روابط ایران و یونان و اوضاع مصر و فینقیه در زمان پارسیها نگاشته است که حایز اهمیت است. هرچند وقایع را به ترتیب نوشته، لیکن سنواتی را که ذکر کرده، چندان مورد اعتماد نیست. گذشته از این چون اسکندر معاصر بوده، درباره او زیاد از حد مبالغه کرده است. حتی اسکندر را برای نزدیک کردن ملتها به یکدیگر مامور از طرف خداوند دانسته است.
کرنلیوس نیوس [Corneliusnepos]: کرنلیوس نیوس یکی از نویسندگان رومی است. دوران حیات وی را بین سالهای 24-99 قبل از میلاد دانستهاند. تالیف او مشتمل است بر شانزده کتاب دربارهی زندگینامه مردان نامی. همچنین در کتابی دیگر شرح حال سرداران بزرگ را نوشته است که بعضی از مباحث این کتاب با تاریخ ایران ارتباط پیدا میکند.
این مولف متاسفانه علاقه زیادی نسبت به درست نوشتن مطالب از خود نشان نداده. به همین علت آثار وی چندان مورد توجه و اعتماد نیست.
تروگ پمیه [Pompeit Trogi]: این مورخ با اگوست امپراطور روم معاصر بوده و از اهالی سرزمین گل (فرانسه کنونی) بوده است. او آثار خود را به زبان لاتین نوشت و در کتاب تاریخ عمومی خود وقایع را از زمان نینوس پادشاه داستانی آسور شروع کرده، ضمنا مطالبی هم درباره تاریخ مادها و پارسیها نوشته است. از تعداد 44 جلد کتابی را که تالیف کرده، تنها مقدمهای از آنها باقی مانده. ژوستین مورخ رومی که در قرن سوم میلادی میزیسته، به وضع نامطلوبی تاریخ وی را خلاصه کرده است که در نتیجهی سهلانگاری وی از سالهای 55-94 قبل از میلاد، بین حوادث خلا ایجاد شده است.
پلین = دانشمند رومی است که در سالهای 23 میلادی به دنیا آمده و زمان درگذشت او معلوم نیست. بیش از یکصد و شصت جلد کتاب نوشته لیکن تا این زمان 37 جلد از آنها باقی مانده است. آثار وی را میتوان به منزله دایرهالمعارفی تلقی کرد که حاوی همهگونه اطلاعات است. آثار او برای تاریخ عهد قدیم از این نظر حایز اهمیت است که مشتمل بر اطلاعی درباره کشورهای مختلفه مشرق و ایران میباشد.
راجعبه کیفیت مطالبی که نوشته است، نمیتوان ادعا کرد که همگی با واقعیت مطابقت داشته باشند، لذا بدیهی و طبیعی است از کسی که میخواسته در تمام موارد اظهار عقیده و نظر بکند بیش از این نبایستی انتظار داشت.18
یوسف فلاویوس [Yoseph Flavius]: مورخ یهودی که در سال 307 میلادی به دنیا آمد و اواخر عمر خود را در روم سپری کرد. او دارای تالیفات زیاد است. از جمله یکی از آن تالیفات وی مربوط به عهد عتیق یهود است که مقدار زیادی از مطالب آن با روایات تورات تطبیق میکند. بعد از سلطنت کوروش کبیر سرگذشت یهود را مرتب دنبال کرده، حوادث دوره بطاله و سلوکیها را مفصلا شرح داده و سرانجام به دوره رومیان رسیده است.
کنت کورث [Quinte Curce]: مورخ رومی است که به احتمال قریب به یقین در قرن اول میلادی میزیسته، مهمترین تالیفات وی تاریخ اسکندر است که مشتمل بر ده کتاب بوده، لیکن تعدادی از این کتابها مفقود گردیده است. کنت کورث در نوشتههای خود معنی را فدای لفظ کرده، گذشته از این اطلاعات زیادی در فنون نظامی نداشته است. به همین علت نوشتههای او در بعضی موارد روشن نیست. گذشته از اینکه رویدادهای تاریخی را به ترتیب ذکر نکرده، زمان وقوع حوادث را نیز نادیده گرفته است. به طور کلی در این کتاب مطالب افسانهای بر وقایع تاریخی تفوق دارد.
این مولف مباحثی از کتاب خود را اختصاص به آداب و سنن و اخلاق مقدونیها داده که همین قسمت برای تاریخ ایران قدیم، میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
پلوتارک [Plutarqvme] در منابع اسلامی به نام فلوطرخس [Falutarxos] ضبط شده است. سالهای زندگی وی را بین سالهای 120-50 میلادی دانستهاند. پلوتارک دارای آثار ادبی و تاریخی و فلسفی است که مشهورتر از همه، کتاب زندگینامههای مقایسه شده است که مشتمل بر 46 زندگینامه است. در این کتاب، مولف دو نفر از مشاهیر را با یکدیگر مقایسه کرده است. مانند اردشیر و تمیستوکل و اسکندر و غیره در سال 1338-1336 خورشیدی. این کتاب در چهار جلد تحت عنوان حیات مردان نامی در تهران به فارسی ترجمه و چاپ گردید. اثر مهم دیگر وی که برای فهم تاریخ ایران مفید است، کتابی است که در باب ایزیس وازیریس نوشته (خدای آفتاب و ماه در مصر قدیم) که از محتوای آن میتوان مطالب سودمندی درباره مذهب ایرانیان قدیم به دست آورد.
آریان [Arrien] مورخ یونانی است که آثار زیادی در زمینه تاریخ و فلسفه و جغرافیا از خود باقی گذاشته است. لیکن بیشتر آثار وی از بین رفته است و مهمترین تالیفات تاریخی او تاریخ آنابازیس یا تاریخ سفرهای جنگی اسکندر است که مولف خواسته از گزنفون تقلید کند. و افتخارش در این است که از ستایش کنندگان اسکندر است و به همین علت از نوشتن مطالبی که منافع اسکندر را در آن نمیدیده است خودداری کرده، با این همه ارزش نوشتههای وی در این است که بیشتر آنها مبتنی بر یادداشتهای شرکت کنندگان واقعی در لشکرکشی اسکندر از جمله آریستوبول و بطلمیوس است.
ژوستین [Justin]: ایام زندگی این نویسنده را بین سالهای 161-138 میلادی دانستهاند. وی مورخ مستقلی نیست بلکه کتابهای تروک پمپه را به صورت خلاصه و مبهم تنظیم کرده است. تعداد آثار وی قریب چهل و چهار کتاب یعنی به تعداد تالیفات تروگ پمپه است. مباحثی از این کتابها با تاریخ ایران مربوط است.
ازب [Eusebf]: ازب از روحانیون مسیحی است که در سالهای 263 میلادی در فلسطین به دنیا آمد. وی در سال 340 میلادی درگذشت. این شخص کتابهای زیادی درباره عیسویت و قسطنطنین امپراطور روم نوشت. این نویسنده علاقهمند بود که علت رویدادهای تاریخی را حتیالامکان روشن کرده و آنها را با اوضاع زمان خود مربوط کند. در آثار وی اطلاعاتی درباره مشرق قدیم و ایران میتوان یافت.
اوضاع جغرافیایی دنیای قدیم
گذشته از اطلاعات گوناگونی که درباره اوضاع جغرافیایی دنیای قدیم در نوشتهها و آثار عده زیادی از مولفان یونانی و لاتین، از جمله هرودوت و آریان و پلین و گزنفون دیده میشود، کتابهای دیگری نیز توسط عده زیادی از مولفان درباره اوضاع جغرافیایی دنیای قدیم نوشته شده است که از محتوای بعضی از آنها، میتوان تا اندازهای به اوضاع جغرافیایی ایران قدیم آگاهی یافت. معروفترین این دسته عبارتند از:
اراتستن [Eratosthene]: در سال 273 قبل از میلاد در شهر سیرن یونان به دنبال آمد و حدود سال 192 قبل از میلاد درگذشت. وی یکی از ریاضیدانان و منجمان و جغرافیدانان دنیا قدیم محسوب میشود. وی در ابتدای جوانی در آتن به سر میبرد و سپس به مصر رفت و به سمت کتابدار موزهی اسکندریه منصوب گردید. یکی از آثار معروفش، کتابی است در جغرافیا که مشتمل است بر تاریخ. جغرافیا و جغرافیایی ریاضی و طبیعی که برای فهم اوضاع جغرافیایی قدیم ایران حایز اهمیت است.
استرابون [Estrabon]: استرابون حدود سال 50 قبل از میلاد در یکی از ایالات آسیای صغیر ]در شاهنشاهی ایران[ به دنیا آمد. مدتی از عمر خود را در مصر سپری کرد. چندی نیز در اسکندریه آثار جغرافیایی آراتستن را مطالعه کرد. اثر معروف وی کتابی است در جغرافیا که مشتمل بر هفده کتاب است. ظاهرا متمم یکی دیگر از کتابهای او موسوم به حوادث تاریخی بوده که در حال حاضر اثری از آن در دست نیست.
کتاب جغرافیایی او منبع گرانبها و سرشاری برای کسب اطلاع درباره اوضاع جغرافیایی دنیای قدیم است. از کتاب جغرافیایی استرابون درباره اسپانیا و ایتالیا و هندوستان و آسیای صغیر اطلاعات مفیدی میتوان به دست آورد.
مولف در این کتاب نواحی ایران را وصف کرده و مطالب مفیدی درباره نیروهای تولیدی فلات ایران و سازمان اجتماعی و فرهنگ و تمدن مردمانی که در نواحی مختلف ایران ساکن بودهاند نوشته است.
پینوشتها:
1ـ تاریخ ادبیات ایران ـ تالیف دکتر شفق، ص 22. / ایران باستان تالیف پیرنیا ج 1، ص 532. / تاریخ ایران از دوران باستان تا پایان سده هیجدهم تالیف پیگولوسکایا و چند تن دیگر، ترجمه کریم کشاورز ج 1،ص 18. / تاریخ ایران باستان تالیف دیاکونوف، ترجمه روحی ارباب، ص 13
2ـ تاریخ ایران از زمان بسیار قدیم تا انقراض دولت ساسانی تالیف پیرنیا، ص 187
برای کسب اطلاع بیشتر درباره کتیبههای دوره هخامنشی به کتاب Old Persian - Newyork. 1950. تالیف کنت (Kent) مراجعه شود.
3- تاریخ ایران باستان، تالیف دیاکونوف،ترجمه روحی ارباب، ص 13
4ـ تاریخ ماد ، تالیف دیاکونوف، ترجمه کریم کشاورز، ص 20. تاریخ ادبی ایران تالیف ادوارد براون، ترجمه علی پاشا صالح، ص 32
5ـ ترجمه تاریخ هرودوت توسط وحید مازندرانی، ص 17. ایران باستان تالیف پیرنیا،ج 1، ص 66. تاریخ هرودوت تالیف کلی یو، ترجمه دکتر هدایتی، ج 1، ص 29-1، ایران باستان تالیف دیاکونوف، ص 14. تاریخ ایران از دوران باستان تا پایان سده هیجدهم، تالیف پیگولوسکایا، ترجمه کریم کشاورز، ج 1، ص 8. اعلام دکتر محمد معین، ص 2273
6ـ تاریخ ملل مشرق و یونان تالیف آلبرماله، ترجمه عبدالحسین هژیر، ص 276
7ـ ایران باستان تالیف پیرنیا، ج 1، ص 72. اعلام تمدن قدیم تالیف فوستل دوکلانژ، اعلام دکتر محمد معین، ص 401. دایرهالمعارف فارسی زیر نظر دکتر غلامحسین مصاحب، ج 1، ص 686، تاریخ ملل مشرق و یونان، ص 276، ج 2
8ـ ایران باستان، تالیف پیرنیا، ج 1، ص 72. تاریخ ایران باستان، تالیف دیاکونوف، ص 14. تاریخ ایران از دوران باستان تا سده هیجدهم، تالیف پیگولوسکایا، ج 1، ص 10. لغتنامه دهخدا حرف (گ)، ص 294. تاریخ ماد، تالیف دیاکونوف، ص 42
9ـ ایران باستان، تالیف پیرنیا، ج 1، ص 74
10ـ همان
11ـ لغتنامه دهخدا (ک)، ص 348. ایران باستان، تالیف پیرنیا، ج 1، ص 72، تاریخ ماد و تالیف دیاکونوف، ص 36، تاریخ ادبی ایران،تالیف براون،ج 1، ص 33
12ـ ایران باستان، ص 76 و تاریخ ماد، تالیف دیاکونوف، ص 48
13ـ همان، ص 76
14ـ ایران باستان، تالیف پیرنیا، ج 1، ص 87. دایرهالمعارف فارسی، ج 8، ص 1033
15ـ ایران باستان، تالیف پیرنیا، ج 1، ص 79
16ـ ایران باستان، تالیف پیرنیا، ج 1، ص 21
17ـ ایران باستان، تالیف پیرنیا، ج 1، ص 80
18ـ تاریخ ایران باستان، تالیف دیاکونوف، ص 21
19ـ اعلام دکتر محمد معین، ص 1607
20ـ ایران باستان، تالیف دیاکونوف، ص 21. قاموس اعلام ترکی ماده پلوتارق. ایران باستان تالیف پیرنیا، ج 1، ص 84، دایرهالمعارف فارسی، ج 1، ص 554. اعلام دکتر معین، ص 353
21ـ ایران باستان، تالیف پیرنیا، ج 1، ص 85. تاریخ ماد، تالیف دیاکونوف، ص 47
22ـ همان کتاب، ص 87. همان کتاب، ص 54
23ـ ایران باستان، تالیف پیرنیا، ج 1، ص 89
24ـ لغتنامه دهخدا، حرف ال، ص 1604. دایرهالمعارف فارسی، ج 1، ص 81. اعلام دکتر معین، ص 114.تاریخ علوم تالیف پییر روسو، ترجمه صفاری، ص 93. ایران باستان،تالیف پیرنیا، ج 1، ص 91
25ـ تاریخ ایران از دوران باستان تا سده هجدهم،تالیف پیگولوسکایا، ج 1، ص 10. لغتنامه دهخدا، حرف الف، ص 2146. دایرهالمعارف فارسی، ج 1، ص 127. تاریخ علوم تالیف پییر روسو، ص 129. ایران باستان تالیف پیرنیا، ج 1، ص 92