سه شنبه, 13ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست نام‌آوران ایرانی بزرگان اخلاق‌گرایی در کلام سعدی

نام‌آوران ایرانی

اخلاق‌گرایی در کلام سعدی

برگرفته از جام جم

امیر نعمتی لیمایی‌

جایگاه شکوهمند او در آسمان ادب پارسی از فراز و رفعتی افزون برخوردار است و از این حیث وی با بزرگانی چون فردوسی، حافظ و مولانا همسنگ و همردیف می‌باشد. آنچه روشن و آشکار است، سعدی که ستایش دانشمندان و اندیشمندان مشهوری چون ادوارد براون،‌ هانری ماسه، ارنست رنان، الساندرو بائوزانی، رالف امرسون و... را باعث شده، در آثار مختلفش از هر دری سخن گفته است، آن هم به شیوایی و رسایی تام.

سعدی گاهی در مدح خرد و ستایش خردورزی حکایت‌ها بیان داشته و وقتی با سرایش شعر از فضیلت قناعت سخن گفته است. در برهه‌ای فروتنی و تواضع را با ذکر تمثیل‌ها ستوده و به گاهی دیگر در فواید تعلیم و تربیت، صدها نکته تحریر داشته است. در بزنگاهی بر خلق و خوی فرمانروایان نکوکار به صد ترفند هنری اذعان نموده و به زمانی دیگر سیرت درویشان را به دو صد صنعت ادبی تقریر داشته است و... . با تمام این اوصاف، آنچه از بیشتر نوشته‌ها و سروده‌هایش و از جمله گلستان و بوستان برمی‌آید آن است که اصلی‌ترین هدف و برترین آرمان در حدیث خوش سعدی، تبلیغ اخلاق و تشویق انسان‌ها به رعایت سجایای اخلاقی بوده است.

در حقیقت، نگاهی گذرا به آثار منثور و منظوم سعدی، پژوهنده را به این نکته رهنمون می‌سازد که در اندرون سعدی یک شاعر یا یک نویسنده که به دنیا از دریچه عشق می‌نگرد با یک معلم اخلاق که انسان را در مسیر تکامل اخلاقی دنبال می‌کند همخانه شده است. به تعبیر عبدالحسین زرین‌کوب، تاریخ‌نگار و ادب‌پژوه نامدار، در درون سعدی، شاعر برای معلم اخلاق ترانه محبت و صفا می‌خواند و وی را به پیروزی نهایی انسانیت امیدوار می‌سازد و معلم اخلاق هم طرح تربیت و ارشاد نفوس را که تعلیم فلسفی اوست به نغمه چنگ جادویی شاعر گره می‌زند و آن را در سراسر آفاق فکر و هنر به پرواز در می‌آورد. پایه اخلاق تبلیغی سعدی، وارستگی و رهایی است. به باور او بشر برای آن که به نیکبختی رسد باید کمر همت بربندد و تلاش پیشه نماید تا خود را از دیگران و صدالبته از نفس خویش مستغنی سازد و به این سبب است که می‌گوید «مردن به عزت به که زندگانی به مذلت.»

از دیدگاه سعدی هرگونه خدمت دون‌منشانه نفرت‌انگیز است و موجب لکه‌دار شدن شرافت انسانی و اگر این‌گونه نبود هیچ گاه چنین نمی‌سرود:

به دست آهن تفته کردن خمیر‌

به از دست به سینه پیش امیر

سعدی همچنین منادی اخوت انسانی و مبشر عدالت اجتماعی است، او به درستی این دو را لازمه درک درست از مفهوم آدمیت می‌داند. بایسته و شایسته است یاد شود، این مفهوم انسانی را جای جای آثار سعدی به دست می‌دهند و بویژه در شعر مشهور زیر که به مانند یک پیام‌آور آسمانی آن را سروده، این مضمون کاملا هویداست:

بنی‌آدم اعضای یکدیگرند‌

‌ که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار

‌ ‌‌دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی‌غمی‌

‌ نشاید که نامت نهند آدمی

سعدی آنچنان اخلاق اجتماعی را مهم برمی‌شمرد که اذعان می‌داشت هر قدر نکوکاری بیشتر پیشه شود، همان اندازه خوشبختی افزون‌تر خواهد شد و البته «هرکه در حال توانایی نکویی نکند در وقت ناتوانی سختی بیند.» در اهمیت احسان و نیکوکاری از منظر سعدی همان بس که به باور او اژدهای مرگ نمی‌تواند هیچ‌گاه نکونامان را به کام خویش درکشد، بلکه تنها یارای آن دارد تا آن کسان که از نیکی گریزان بوده‌اند را فرو بلعد:

سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز

مرده آن است که نامش به نکویی نبرند

گفتنی است رسوخ اعتقادی چنین در تفکر سعدی بود که سبب می‌شد بسراید:

چو انسان را نباشد فضل و احسان

چه فرق از آدمی‌تا نقش دیوار

سعدی در مواعظ خویش مفهوم اخوت انسانی را به طور ضمنی مبنای الزام عدل و احسان قرار می‌دهد و در شریعت و در وجدان انسانی این معنا را روا نمی‌پندارد که یکی به سبب فقر از سود هدایت محروم شود و دیگری در پرتوی نعمت از هرگونه برکت بهره‌مند شود. اخلاقی که سعدی توصیه می‌نمود، همان‌گونه که‌ هانری ماسه در کتاب ارزشمند، تحقیقی درباره سعدی اذعان داشته است، اخلاقی است عملی و طرز رفتار و کردار در زندگی را به انسان می‌آموزد. براساس اخلاق اجتماعی تبلیغی سعدی تا حداکثر امکان درستکار باید بود و درعین حال استقلال شخصیت خود را از دست نداد.

قابل توجه است اخلاق انسانی و اجتماعی تا به آن اندازه ملکه ذهن سعدی است که از جنگ نفرت می‌جوید و از خونریزی بیزاری. او جنگ را بشدت محکوم می‌کند:

اگر ممالک روی زمین به دست آری

و ز آسمان بربایی کلاه جباری

و گر خزاین قارون و ملک جم داری

نیرزد آن که وجودی زخود بیازاری

و با صدایی رسا ندا در می‌دهد و خونریزی را نفی می‌نماید:

به مردی که ملک سراسر زمین

نیرزد که خونی چکد بر زمین

آنچه بر اهمیت توصیه‌های اخلاقی سعدی می‌افزاید آن است که بیشتر آنها به جای آن که مبنایی فردگرایانه داشته باشند، انسان را در جمع همنوعانش مدنظر قرار می‌دهند. به تعبیر ‌هانری ماسه، اجتماع در چشم سعدی مانند موجودی است که همیشه در حال شدن است و به این سبب سعدی نسبت به روزگار خود بسی پیشرفته‌تر می‌نماید.

در حقیقت با کمال اطمینان و یقین می‌توان گفت: آموزه‌های اخلاقی سعدی بیشتر ناظر به تحصیل لذات معنوی آدمیزاد است، در نگاه او نشیمن اصلی انسان آسمان است و مقصد نهایی و خانه واپسین او نیز همان آسمان است و به همین جهت خطاب وی تنها به همزمانان و همزبانانش نیست، بلکه به همه اهل عالم و به تمام نسل‌های انسانی ناظر است.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه