شعر
مپندار این شعله افسرده گردد - سپیده کاشانی
- شعر
- نمایش از دوشنبه, 12 اسفند 1392 12:43
- بازدید: 9848
سرور اعظم باکوچی، فرزند حسین باکوچی، معروف به «سپیده کاشانی» در اولین روز از مرداد ماه سال 1315 در کاشان دیده به جهان گشود. سپیده کاشانی در سال 1371 بدرود حیات گفت.
cheap shoes nike dunk sb silver box collection - Low shoes - GiftofvisionShops - nike jordans retro 1 camo shoes black friday deals , Sneakers - Women's shoes | Nike Dunk Low "Vintage Green" - 100 - DQ8580 , LacollesurloupShops - nike lunar apparent price today
سپیده کاشانی
من ایرانیم، آرمانم شهادت
تجلیی هستیست، جان کندن من
به خون گر کشی خاک من، دشمن من
بجوشد گل اندر گل از گلشن من
تنم گر بسوزی، به تیرم بدوزی
جدا سازی ای خصم، سر از تن من
کجا میتوانی، ز قلبم ربایی
تو عشق میان من و میهن من
مپندار این شعله افسرده گردد
که بعد از من افروزد از مدفن من
نه تسلیم و سازش، نه تکریم و خواهش
بتازد به نیرنگ تو، توسن من
کنون رود خلق است، دریای جوشان
همه خوشهی خشم شد، خرمن من
جز از جام توحید هرگز ننوشم
زنی گر به تیغ ستم، گردن من