خط فارسی
جنبش ملی برای پاسداری از خطِ فارسی
- خط فارسی
- نمایش از جمعه, 08 شهریور 1392 08:58
- بازدید: 6800
برگرفته از تارنگار ایران نامه
دکتر شاهین سپنتا
چندی پيش ( خردادماه 86 )، گروهی از اعضای هیأت علمی گروه زبان و ادبيات فارسی دانشگاه تهران با انتشار بيانيهای، بايستگی پاسداری از خط فارسی را به همه فارسی زبانان و به ويژه هم ميهنان یاد آور شدند و ضمن اشاره به ناچاری میلیون ها نفر از کاربران رایانه و مشترکان تلفنهای همراه در استفاده از خط بیگانه برای فرستادن پیام کوتاه، از همه استادان و پژوهشگران زبان و ادب فارسی و متخصصان دلسوز كشور خواستار شدند تا با همه توان علمی و عملی خويش در زدودن کاستی هایی که در این راه وجود دارد، بكوشند.
اين هشدار بجای استادان زبان و ادب فارسی بيان گر اين واقعيت است كه در هنگامه ای كه زبان فارسی از هر سو مورد بی مهری دوست و بيگانه قرار گرفته و پيوسته زخم های گوناگون بر پيكرش وارد می شود، خط فارسی نيز از این بی مهری ها بی نصيب نمانده است. زمانی نغمه شوم تغيير الفبای فارسی و جايگزينی آن با الفبای ناقص لاتين به گوش می رسد، با اين بهانه ها كه يادگرفتن خط فارسی دشوار است يا چشم را می آزارد و يا نگارش با خط فارسی دقيق نيست و يا خطی عربی و بيگانه است و امروز با فراگیر شدن کاربری فن آوری های نوین، کاربران رایانه ناخودآگاه بهره گیری از خط بیگانه را بر خط فارسی ترجیج می دهند و هیچ برنامه مشخصی برای پیشگیری از این همه گیری خطرناک از سوی هیچ نهادی ارائه نشده است.
باید پذیرفت که امروزه كاربرد رايانه و تلفن همراه بخشی جدا نشدنی از زندگی روزانه میليون ها ايرانی و فارسی زبانان در سراسر جهان است. در حال حاضر بيش از هشت و نیم ميليون مشترک تلفن همراه در كشور وجود دارد؛ براساس گزارش مخابرات روزانه حدود 11 ميليون «پیامک» بين اين 5/8 ميليون مشترک تبادل می شود و ماهانه اين رقم به 330 ميليون پیام کوتاه می رسد. يعنی ماهانه پنج ميليارد و 280 ميليون تومان و سالانه به طور تقريبی 63 ميليارد تومان درآمد نصيب مخابرات کشور می شود. استفاده از این فن آوری در برخی مناسبت ها چنان افزایش می یابد که در میان کشور های مختلف جهان یک رکورد شکنی به شمار می رود ؛ چنان که مشترکان تلفن همراه دولتی در نخستین روز از نوروز سال 1386 ( عصر 29 اسفندماه 85 تا عصر روز اول فروردین ماه 86 ) بیش از 118 میلیون و 200 هزار پیام کوتاه شاد باش نوروزی فرستادند. اما متاسفانه در حدود 90 درصد از كاربران اين فن آوری به خاطر نارسايی های موجود در فرستادن پيام به خط فارسی و گران تر تمام شدن هزينه فرستادن « پيامک » با استفاده از « سامانه پيام كوتاه »، به استفاده از حروف الفبای انگليسی روی می آورند. اما شوربختانه تاكنون برای زدودن اين ننگ تاريخی هيچ واكنش شايسته ای از سوی اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، شورای عالی انفورماتیک، وزارت ارتباطات و فن آوری اطلاعات، وزارت فرهنگ و ارشاد، وزارت آموزش و پرورش و یا رسانه های گروهی انجام نشده است و تنها به وعده دادن های بی عمل بسنده کرده اند.
از سویی دیگر، در نهايت شگفتی شاهديم كه رسانه های گروهی دولتی همچون صدا و سيمای جمهوری اسلامی در برنامه های راديو و تلويزيون از مخاطبان خود خواستار می شوند تا پيام های خود را با حروف انگلیسی ارسال نمايند تا راحت تر خوانده شود، و یا برخی سازمان های دولتی و برخی از بانک ها اخبار و آگهی های بازرگانی خود را با الفبای انگلیسی برای مشترکان و مشتری های خود می فرستند.
اگر وزارت ارتباطات بخشی از در آمدهای نجومی ناشی از فرستادن پیام کوتاه و همچنین دریافت آگهیهای پیام کوتاه از شرکت های بازرگانی را برای پاسداشت خط فارسی هزینه نموده و به منظور تشويق مشتركان تلفن همراه هزينه ارسال پيام های كوتاه با خط فارسی را نيم بها يا با درصد قابل توجهی تخفيف محاسبه نماید و شركت مخابرات نيز تسهيلاتی را برای تبديل زبان گوشی های تلفن همراه از انگليسی به فارسی فراهم نماید تا هم از آسيب فنی به گوشی ها پيشگيری شود و هم دست سود جويان كوتاه شود، می توان امیدوار بود که بكارگيری خط فارسی در كوتاه مدت در بين شمار زيادی از مشتركان تلفن همراه گسترش یابد.
از سويی، چنان كه گفته شد شمار زيادی از كاربران اينترنت نيز رايانامه ها يا ايميل ها و يا پيام ها و ديدگاه های خود را بر روی تارنگار ها و تارنما ها با حروف انگلیسی می نگارند و با بی شرمی و بی غیرتی این خط را « فنگلیسی » نام می نهند. برخی از دوستداران زبان فارسی نيز كه به کاستی های حروف الفبای لاتين برای نگارش زبان فارسی آگاهی دارند اما به ناچار از این الفبا استفاده می کنند، برای تكميل آن به استفاده از علامت های قراردادی و پيچ و خم های آوانگاری روی آورده اند و ناخواسته نگارش و خواندن آن را دشوارتر كرده اند. اين همه در حالی است كه در سامانه های رايانه ای امكان بكارگيری خط فارسی و فرستادن رايانامه و پيام با قلم های زيبای فارسی وجود دارد و با توجه به آسانی بكارگيری آن و رشد جهشی دانش فنی رايانه در ميان فارسی زبانان و هم ميهنان و همچنین حضور ايرانيان موفق در شركت های صاحب نام رايانه ای جهان و توليد صدها نرم افزار فارسی ساز برنامه های رايانه ای، هيچ توجيهی برای استفاده از حروف انگليسی به جای فارسی پذيرفتنی نخواهد بود. اگر هم نواقص و اشكالاتی در هنگام استفاده از اين برنامه ها روی می دهد قطعاً با پيگيری هم ميهنان قابل رفع خواهد بود. پس به نظر می رسد كه در اين مورد غيرت ملی و به دنبال آن عزم و اراده ملی برای پاسداری از خط زيبای فارسی تنها راه چاره خواهد بود.
بیگمان نمی توان نشست و دست روی دست گذاشت تا شايد روزی مسئولان كشور بيدار شوند و قانون یا آيين نامه ای برای پاسداری از خط فارسی صادر نمايند و همگان را به اجرای آن فرا بخوانند. از اين روی شايسته خواهد بود كه همه دوستداران خط فارسی در گام نخست،گوشی های تلفن همراه خود را به خط زيبای فارسی مجهز كنند و یا از گوشی هایی استفاده کنند که از خط فارسی پشتیبانی می کند و تنها با اين خط پيام كوتاه بفرستند و به دوستانی نيز كه با حروف انگليسی برای آنان پيام كوتاه فرستاده اند، پاسخ دهند : « دوست گرامی، در راستای پاسداری از خط و زبان فارسی به پيام هايی كه با حروف بيگانه فرستاده شوند پاسخ نخواهم داد. خواهشمندم پيام كوتاه خود را به خط فارسی بفرستيد ». كاربران اینترنت نيز می توانند به همين شيوه دوستان خود را به فرستادن رايانامه و پيام با خط فارسی فرابخوانند و تا آنجا که می شود از پاسخ گويی به نامه هايی که با خط بيگانه فرستاده می شوند، خودداری نمايند و پی در پی فارسی نگاری را از دوستان خود خواهان شوند.
همه به ياد داريم كه در سال های اخير چه آن هنگام كه بيگانگان به جای نام جاودانه خليج هميشه فارس از تركيب جعلی خليج ع ر ب ی استفاده نمودند و چه آن هنگام كه با ساختن فيلم توهين آميز 300 نوک تيز حمله های خود را به سوی فرهنگ و هويت ايرانيان نشانه گرفتند، گروه های پرشماری از ايرانيان و فارسی زبانان به ويژه جوانان، با بهره گيری از ابزار های گوناگون همچون رسانه های گروهی و فن آوری های نوين ارتباطی به مبارزه با اين يورش های فرهنگی برخاستند. اما جای شگفتی است كه در اين هنگامه بی مهری با خط فارسی در محيط اينترنت و به هنگام استفاده از تلفن همراه، هنوز غيرت ملی ما بيدار نشده و عزم و اراده ای برای پاسداری از خط فارسی در ميان ايرانيان پدید نیامده است.
شگفت تر اين كه در میان برخی از دوستداران زبان فارسی نیزكه برای بكارگيری واژه های فارسی سره توجه زيادی از خود نشان میدهند كمتر انگيزه ای برای پاسداشت خط فارسی ديده میشود و اين بیانگيزگی را گاه در ميان برخی از دوستداران ميراث فرهنگی نيز می توان ديد. اما اگر با يک ديد علمی و فراگير به مفهوم ميراث فرهنگی توجه کنیم به روشنی درخواهيم يافت كه ميراث فرهنگی تنها سازه های كهن و گنجينه های هنری و تاریخی برآمده از دل خاک نيست. از جشن ها و آيين ها، خوراک ها و پوشش های سنتی مردم، رقص ها و موسيقی محلی نواحی مختلف، بازی های محلی و باورهای عامه مردم تا خط فارسی يعنی خطی كه شاهنامه و گلستان و بوستان و مثنوی را با آن نوشته اند، همه و همه در شمار ميراث فرهنگی ايرانيان هستند.
نگاهی به تاريخچه خط نشان می دهد كه خط امروزی ما كه با اندک تفاوت هایی زبان های فارسی و عربی و تركی و كردی و اردو و پشتو و غيره را با آن می نگارند و نزد ما با نام «خط فارسی » شناخته می شود، برخلاف آن که برخی به نادرست آن را خط عربی میپندارند، ريشه و پايهاش خط ايرانی « آم دبيره » است كه در گذر تاریخ با دگرگونی هايی با نام « خط هاماورانی » يا « حميری » یا « مسند » ابتدا از ايران به هاماوران و سپس از آن جا به عربستان راه يافته است و در سده يكم هجری در عربستان به « خط كوفی » مشهور شده است و در سده های نخست دوره اسلامی و پس از آن نيز ايرانيان با دانش و هنر خود در گسترش و تكميل آن بسيار كوشيده اند. چنان كه يک ايرانی به نام « ابوالاسود دوئلی » برای آن خط بی نقطه، نقطه وضع كرد و ايرانیان ديگری همچون « به آفريد نيشابوری »، « ابوحاتم بلخی »، « ابراهيم سگزی »، « يوسف سگزی »، « مالک دينار ايرانی »، « خوش نام »، « ذوالرياستين ايرانی »، « خواجه ابوالمعالی ايرانی »، « ابن مقله بيضاوی »، « حسين حلاج بيضاوی »، « مير علی تبريزی »، « صالح بن علی رازی » « جعفر بايسنقری »، « اطهر تبريزی »، « علی رضا عباسی »، « حسين علی مشهدی »، « ملک محمد قزوينی »، « شاه محمود نيشابوری »، « مير عماد سيفی قزوينی »، « شفيعای قزوينی »، « آقا غلام رضا » و « رضا كلهر » در تکمیل و خوش نويسی خط فارسی و ابداع قلم های زيبای فارسی رنج های بسیار کشیدند و خون دل ها خوردند.
اکنون ما را چه می شود که تلاش های نیاکانمان برای گسترش و پاسداشت خط فارسی را که شایسته است آن را « دری دبیره » بنامیم، به هیچ می انگاریم؟ چرا « دشواری ها » را بهانه می کنیم و از زیر بار مسئولیت تاریخی خود شانه خالی می کنیم ؟ بی گمان ما در اين راه با دشواری هايی نیز روبرو خواهیم بود اما نبايد فراموش كرد كه برای انجام اين كار بزرگ و پر اهميت همه اين دشواری ها ناچيز می نمايد و اين تازه بخش كوچكی از كار است.
لزوم نگارش دفترچه های راهنمای كالاهای مصرفی وارداتی با زبان و خط فارسی به هنگام ورود به کشور، درج نام و نماد فارسی بر روی توليدات صنعتی داخلی و تابلوهای فروشگاه ها و كارخانه ها ( در كنار نام به زبان جهانی )، ايجاد فرهنگستان مشترک زبان و ادب فارسی در بين كشور های فارسی زبان، بكارگيری شيوه های نوين علمی در نگارش خط فارسی به صورت مشترک در کشورهای فارسی زبان و تلاش برای جایگزینی خط فارسی به جای خط روسی در کشور هم ریشه و هم زبان تاجیکستان و...نيز موارد بسيار مهم دیگر هستند كه بايد به شيوه ای منطقی و به دور از هيجانان زود گذر و احساسات غير منطقی ( همانند آن چه در سال های نخست پس از انقلاب 57 روی داد ) به اين موارد نيز پرداخت و برای دست يابی به راهكارهای قانونی از روش های علمی و منطقی بهره گرفت و اين كار مهم البته به برنامه ريزی مدون و دراز مدت نياز دارد.