شنبه, 12ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست گردشگری بازار بزرگ تبریز - بخش اول

گردشگری

بازار بزرگ تبریز - بخش اول

برگرفته از روزنامه اطلاعات، شماره های 25766 (چهارشنبه 27 آذر 1392) و  25769 (یکشنبه یکم دی 1392) و 25771 (چهار‌شنبه 4 دی 1392) و 25770 (سه‌شنبه 3 دی 1392)

شادروان دکتر حسن حبیبی
 

اشاره: مرحوم دکتر حبیبی در طول حیات پربارش، افزون بر فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، به طور ویژه به عرصه فرهنگ توجه داشت و سالهای پایانی عمرش گرچه با بیماری توأمان بود، اما خوشبختانه به مقوله فرهنگ اختصاص یافت که محصولش کتابهای ارزشمند متعددی است که بنیاد ایران‌شناسی زیرنظر ایشان تهیه و تدوین می‌کرد و امیدواریم نهالی که به همت او کاشته شد و جان گرفت، پس از او نیز ببالد و به بار بنشیند.

آنچه در پی می‌آید، بخشی از کتاب خواندنی (و البته دیدنی) «بازار بزرگ تبریز و بازارچه‌های پیرامون آن در دویست سال اخیر» است که با پژوهش گروهی بنیاد ایران‌شناسی و سرپرستی آقای رنجبر فخری و نظارت آقای آریان‌فر با مقدمه و بررسی و تدوین نهایی مرحوم دکتر حبیبی روانه بازار کتاب شده و کسانی که می‌خواهند آمیزه‌ای از تحقیقات جامعه‌شناسی، اقتصادی و تاریخی را در یکی از شاخه‌های مرتبط با ایران‌شناسی بخوانند، می‌توانند از این کتاب استفاده کنند. یاد مرحوم حبیبی را گرامی می‌داریم و به روانش درود می‌فرستیم.

***

بهرۀ اول: هدف، موضوع، قلمرو و روش تحقیق

پیش از پرداختن به اصل موضوع که سرگذشت بازار بزرگ تبریز و بازارچه‌های پیرامونی آن در دویست سال اخیر است، چند نکته را به اختصار دربارۀ ویژگیهای بازارهای ایرانی و آنچه به تحقیقاتی از این دست مربوط است، باید بیان کرد. تفصیل این مطالب در مقدمۀ کتاب «سرگذشت بازار تهران...» و در «بازار یزد و بازارچه‌های...» آمده است. بیشتر مطالب را می‌توان در آن دو کتابها یافت. بازار در تمدن اسلامی به ویژه ایران تنها در کارکرد اقتصادی‌اش خلاصه نمی‌شود و وجوه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و آموزش را نیز با خود دارد. آنچه به بازار تبریز مربوط می‌شود، خلاصه‌ای از بحث دربارۀ هدف، موضوع، قلمرو تحقیق و شیوۀ پژوهش و روش تدوین کتاب، به اختصار است.

هدف پژوهش حاضر شناسایی بازار بزرگ تبریز و بازارچه‌های پیرامونی آن به عنوان یکی از مهمترین ارکان فضای شهری تبریز در دویست سال گذشته است. در این مورد شناسایی اجزای بازار و عناصر کالبدی آن حائز اهمیت فراوان است. بررسی نقش بازار تبریز در طول تاریخ این شهر و تأثیر و تأثّر این دو بر هم و تأثیرپذیری ویژۀ بازار از روند تاریخی شهر تبریز مهم است. از سوی دیگر بازار به عنوان محیطی فرهنگی همواره مورد توجه بوده است. همجواری اماکن مقدس، مساجد و مدارس دینی کارکرد مذهبی بازار را دوچندان کرده است.

علاوه بر این، بازاریان از بااهمیت‌ترین گروهها در جامعۀ شهری تبریز به شمار می‌آمده‌اند و می‌آیند و بهره‌مند از موقعیت اجتماعی ویژه‌ای بوده‌اند و هستند. این نکته برای تعیین دقیق هدف همواره باید مدنظر باشد.

علاوه بر این، بررسی کارکردهای غیراقتصادی بازار تبریز، اعم از کارکرد خدماتی، رفاهی و گردشگری بازار، کارکرد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بازار، و کارکرد ارتباطی و اطلاعاتی بازار از دیگر اهداف پژوهش حاضر است.


موضوع تحقیق و گسترۀ آن

از آنجا که بازارهای مربوط به تمدن و فرهنگ اسلامی، به ویژه بازارهای ایران، به دلایل خاصی دارای انسجام و نظام بیشتر و در شمار عناصر اساسی بافت شهری‌اند و در تعامل کامل و تمام‌عیار با دیگر عناصر بافت شهر قرار دارند، بررسی چگونگی شکل‌گیری آنها و نیز سازمان یافتنشان در گسترۀ کهن شهری، حائز اهمیت است و بدون آگاهی یافتن از آن، دریافت چگونگيِ شکل‌گیری شهرها و ادارۀ آنها، نظام اقتصادی و تجاری و دیگر موضوعات مربوط به شهر با اشکال و بدفهمی‌های زیاد روبرو خواهد شد.

موضوع این کتاب بررسی پیشینه و وضعیت کنونی بازار بزرگ تبریز به عنوان یکی از عناصر استخوان‌بندی اصلی شهر تبریز است. این تحقیق به سه رکن اصلی بازار تبریز که عبارتند از: «وجه کالبدی و سازمان اقتصادی»، «وجه اجتماعی و نیروی انسانی»، و «نظام صنفی بازار تبریز» می‌پردازد؛ به نحوی که علاوه بر قابل فهم کردن هر سه موضوع به عنوان اجزای یک کل و ساختار منسجم، تعامل بخشهای آنها را با یکدیگر در زمینۀ شکل‌دهی به فعالیتهای تولید و توزیع و مبادله در بازار نشان می‌دهد و ارتباط با کانونهای اقتصادی خارج از بازار و نیز الگوی ساماندهی نیروهای کار و شاغلان در بخشهای گوناگون آن را در قالب اصناف و نظایر آن توضیح می‌دهد و تحلیل می‌کند:

الف) مطالعۀ کالبدهای اصلی و فرعی بازار بزرگ تبریز: در این بخش راسته‌های اصلی و فرعی، کاروانسراهاها و سراها، تیمچه‌ها، قیصریه، پاساژها، به صورت جامع و مفصل مورد بررسی قرار می‌گیرند. همچنین اجزای این کالبد که همان حجره و دکان است و نیز مکانهای غیرتجاری، توصیف می‌شوند.

ب)مطالعۀ سازمان اقتصادی بازار تبریز: این بخش به معرفی و تشریح وضعیت و عملکرد گروههای فعال در سازمان اقتصادی بازار و نوع فعالیتها می‌پردازد و مفاهیمی چون تاجر/ تجارت، عمده‌فروش/ عمده‌فروشی، بنکدار/ بنکداری، و خرده‌فروش/ خرده‌فروشی در درون بازار بررسی می‌شوند و ارتباطات آنها با شبکه‌های توزیع کالا در خارج از کالبد بازار یا سطح شهر مورد مطالعه قرار می‌گیرند.

ج) مطالعۀ وضعیت نیروی انسانيِ شاغل در بازار تبریز: در این بخش، وضعیت دیروز و امروز مشاغل موجود در بازار تبریز، وضعیت اصناف و ساختار و عملکرد و تحولات دورۀ معاصر آن شرح داده می‌شود. در این خصوص، بنا به اهمیت حضور اصناف در بازار تبریز و عملکردهای آنها در عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی در گذشته و امروز، وضعیتِ دیروز و امروز شش صنف نمونه از میان اصناف گوناگون بازار تبریز مطالعه خواهد شد.

اصناف منتخب شامل دو دسته‌اند: نخست صنفهایی که در گذشته از جایگاه و موقعیت خاص نسبت به دیگر اصناف بازار تبریز برخوردار بودند و از توانمندی‌های اقتصادی و نیز حضور تجار صاحب‌نام و با نفوذ بهره می‌بردند و امروزه نیز چنین وضعی را دارند.

دوم: صنفهایی که هرچند درگذشته از جایگاه اقتصادی اجتماعی و حتی سیاسی و فرهنگی درخور توجهی برخوردار بوده‌اند، امروزه با توجه به دگرگونیهای اجتماعی، اقتصادی و صنعتی جامعۀ ایران، به تدریج در مناسبات جامعۀ بازار تبریز نقشی ندارند و به آرامی در حالِ کنار رفتن هستند. این امر همراه با ترکیب اجتماعی و گروه‌بندی شغلی بازاریان در دوره‌های مختلف و چگونگی توزیع آن در فضای کالبدی بررسی خواهد شد.

مطالعۀ نقش گروههای بازاریان در حرکتهای سیاسی، اجتماعی و فکری و چگونگی تأثیرگذاری‌های آنها در این حوزه، بررسی تغییرات و تحولات در مناسبات اجتماعی بازار تبریز، بررسی ارتباط بافت کالبدی بازار با مناسبات اجتماعی درون بازار و تأثیر آن بر الگوی پراکندگی بازاریان، جستجوی نقش و عملکرد بازار تبریز در زندگی اقتصادی و اجتماعی شهر تبریز، شناخت وضعیت گروه‌بندی و سازمان اقتصادی و اجتماعی شهر تبریز به عنوان بخش زنده و فعال و پویای جامعه، فهم تغییرات یا ماندگاری‌های فرهنگی و اجتماعی تبریز را روشن خواهد کرد.

بازار تبریز در یک منطقۀ جغرافیایی خاص از بافت تاریخی شهر تبریز قرار دارد. بازارچه‌های پیرامونی بازار تبریز نیز در منطقۀ تاریخی و اطراف آن پراکنده‌اند که مورد مطالعه قرار خواهند گرفت.


روش تحقیق و شیوه پژوهش

شیوۀ اصلی در این مطالعه، جمع‌آوری داده‌ها و تحلیل آنها متناسب با فضای بازار تبریز است. روش تحقیق کیفی بیشترین کارایی را به ویژه در عرصۀ جمع‌آوری داده‌ها از طریق گفتگو با بازاریان و مشاهدۀ میدانی در بر دارد. در پژوهش حاضر، به صورت همزمان از دو روش مطالعۀ کتابخانه‌ای و میدانی بنا به مقتضیات و ضرورتهای هر یک از زمینه‌ها و موضوعات مورد مطالعه سود برده‌ایم. بدون تردید وجود مشکلات و موانع شناخته و ناشناخته در طول این پژوهش باعث گردید که از روشها و شیوه‌های تلفیقی و بین‌رشته‌ای استفاده شود.

مطالعات کتابخانه‌ای: مطالعۀ کتابخانه‌ای و اسنادی به طریق زیر انجام شده است:

الف) شناسایی، مطالعه و یادداشت‌برداری از منابع و مآخذ مکتوب در کتابخانه‌های دانشگاهی و غیردانشگاهی که مهمترین آنها عبارتند از: کتابخانۀ بنیاد ایران‌شناسی، کتابخانۀ مرکزی تبریز و سازمان اسناد ملی، کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی ایران، کتابخانۀ دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، کتابخانه و مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، سازمان اسناد و مدارک علمی ایران و...

ب) بررسی اسناد و مدارک در مراکزی چون: سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی، مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی ایران، مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی، مرکز آمار ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و کتابخانۀ مرکز اسناد دانشکدۀ معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی.

مطالعات میدانی: بیشترین اطلاعات و داده‌های مورد نیاز پژوهش حاضر از طریق مطالعات میدانی به دست آمده است. این مطالعات در دو بخش کلی سازماندهی شده و به انجام رسیده است:‌

الف) مطالعه شفاهی: گفتگو با فعالان و دست‌اندرکاران بخشهای مختلف بازار: بیشترین گفتگوهای انجام گرفته با بازاریان بازار تبریز در خصوص تجربیات حرفه‌ای و اختصاصی آنها بوده و زمینه‌های فعالیتهای صنفی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی در بازار را در بر گرفته است. در این خصوص با استفاده از تجربه‌های به دست آمده از پژوهش طرح بازار یزد، گفتگوها ضبط گردیده و از آنها در مراحل مختلف پژوهش استفاده شده است.

داده‌های جمع‌آوری شده در موضوع فعالیتهای مربوط به کسب و کار بازاریان و در سطح بالاتر، مناسبات بازار و شبکه‌های درونی آن و بسیاری از موضوعات مربوط به جهت‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی، به‌ویژه در زمینه‌های اخلاقیات، مذهب و سیاست مجموعه‌ای غنی را تشکیل می‌دهند. 


قسمت مهمی از بخش اول و بخش دوم کتاب به عناصر کالبدی بازار تبریز می‌پردازد. اطلاعات در این‌باره از طریق گفتگو یا جمع‌آوری خاطرات از بازاریان و آگاهان از وضعیت عناصر تجاری فراهم آمده است. شیوه تدوین تاریخچه شفاهی اماکن اقتصادی و تجاری بازار بزرگ تبریز از طرح بازار تهران و بازار یزد الگوبرداری شده است. در تدوین تاریخ شفاهی بازار تبریز بیش از دویست ساعت گفتگو با تعدادی از آگاهان و معمرین بازار انجام شده است. اسامی و موقعیت شغلی تعدادی از گفتگو شوندگان در فهرست منابع آمده است.

ب) برداشت میدانی از اطلاعات مربوط به اماکن و عناصر کالبدی بازار بزرگ تبریز: برداشت میدانی از داده‌های مربوط به راسته‌ها، سراها، تیمچه‌ها، کوچه‌هاو... از سطح راسته بازارها انجام یافته و با به کارگیری نرم‌افزارهای تخصصی و ترسیم آنها بر روی رایانه صورت گرفته است. شرح فنی این مراحل در بخش ششم به تفصیل آمده است. درخصوص اجرای این روش و میزان دقت در مراحل مختلف آن باید اشاره شود که کارشناسان، اطلاعات میدانی همه اماکن موجود در بازارها را گردآوری کرده و مساحت هر مکان، نوع کاربری و تعداد طبقات آن را تعیین نموده، و مشاغل موجود در آنها را مشخص و سرشماری کرده‌اند.

در مکان‌یابی و ارائه ویژگیهای موقعیتی عناصر کالبدی بازار بزرگ تبریز در کنار ترسیم هر یک از این عناصر و مواردی نظیر آنها عکسبرداری نیز به عمل آمده است. مجموعه عکسهای تهیه شده از عناصر کالبدی و فضایی و موضوعات و عوامل اجتماعی، فرهنگی، و اقتصادی درون بازار از جمله اسناد ارزشمند مردم شناختی و تاریخی بازار تبریز هستند.


وجوه گوناگون در پدیدار بازار

بازار یک مؤسسه اجتماعی تمام عیار و تام به معنی علم‌الاجتماعی آن و در بردارندۀ همه یا بیشتر پدیدارهای اجتماعی تام است. صرف نظر از وجه اقتصادی بازار که ستون فقرات آن را تشکیل می‌دهد وجوه فرهنگی، تعلیمی و تربیتی، سیاسی، اجتماعی و مردم‌شناختی و حتی مسائل مربوط به تاریخ و جغرافیا و بوم و برشناسی و ریخت شناسی در بازار به گونه‌ای چشمگیر حضور دارند.

درست است که در ایران هنگامی که می‌خواهند از وجه اقتصادی صرف و تمام عیار نام ببرند، بازار را مثال می‌زنند و به رفتار آن تمسک می‌کنند؛ اما در همین توجه‌ها نیز مفاهیم دیگر را درمی‌یابیم و می‌فهمیم که قصد گوینده از بازار وجوه دیگر را هم آگاه یا ناخودآگاه در بر می‌گیرد.

از این رو مطالعه بازار تا زمانی که این نهاد سرپاست و به اصطلاح پوست نینداخته و دگرگون نشده است، از اهمیت فوق‌العاده برخوردار است و این اهمیت دو یا چند برابر می‌شود اگر تصور کنیم امروز یا فردا یا فرداهای دورتر چنین تأسیسی به گونه فعلی وجود نداشته باشد. در آن صورت دریغاگوی خواهیم بود که چرا به موقع به این نهاد و زیر و بم آن نپرداخته‌ایم و آن را به ترتیبی که شایسته آن است، باز نشناخته‌ایم.

در طرح ابتدایی بررسی بازار و در مرحله اول بازار تهران و سپس یزد بیشتر نکاتی که از آن به وجوه مختلف تعبیر کرده‌ایم، در نظر گرفته شد و برای مرحله اول ساختار کالبدی بازار و جنبه‌های ریخت شناختی و نیز گروهها و اصناف بازار و صنفهای فعال و صنفهائی که افول کرده‌اند یا در حال افولند، برای پژوهش نخستین برنامه‌ریزی گردید. اگر می‌خواستیم همه وجوه را در دایره تحقیق قرار دهیم، این پژوهش بیش از آنچه تصور شود گسترده می‌شد و گردآوری داده‌های مختلف و جمع‌بندی و نتیجه‌گیری از آنها هم دشوار و هم بیش از اندازه وقت‌گیر می‌گردید و امید آنکه در ظرف چند سال بتوان آن را به پایان برد، نبود. علاوه بر آن مقدور نبود که همه مطالب گفتنی در یک جلد بگنجد و حداقل دو جلد یا بیشتر را طلب می‌کرد.

از این رو بهتر آن دیده شد که بخشی از کار که در بردارنده برخی مسائل مربوط به بازار و در درجۀ اول بازار تهران است، به عنوان جلد اول تدوین و چاپ و منتشر گردد.

این کار الگویی برای برخی دیگر از بازارها مانند یزد و نیز تبریز قرار گرفت تا پس از آن، اگر امکان کار همچنان فراهم بود، هم به وجوه دیگر پرداخته شود و هم بازارهای دیگر شناسانده شوند. با این همه برای آنکه یکسره هم بیگانه از وجوه دیگر بازار نباشیم، مناسب می‌بینیم که در مقدمه این کتاب بخشی از وجوه و نکته‌هایی از و مشخصات آن را در چند سطر بیان کنیم و تفصیل مطلب را به وقت دیگر بگذاریم:

الف) وجه اقتصادی بازار روشن است و در تمامی وجوه دیگر یکی از عوامل اصلی است و خود را می‌نمایاند. ساختار و شاکلۀ بازار تهران گروهها و اصناف آن، محیط‌های پیرامونی ‌بازار در جلد اول آمد‌ه‌اند و در کتاب مربوط به یزد نیز همین مسائل باتفصیل مناسب درباره بازار تبریز مطرح گردیده است و در این کتاب هم به همان مسائل خواهیم پرداخت. بنابراین در این زمینه سخن را به درازا نمی‌کشانیم.

ب) از لحاظ ریخت‌شناسی و بوم و بر شناختی: باید این نکته را یادآوری و تصدیق کرد که بازاری نظیر بازار تهران ـ در عین بی‌برنامگی و نداشتن طرحهای هادی و جامع از لحاظ مکان‌یابی از ابتدا تا اواسط دوره قاجار ـ در جای مناسبی قرار گرفته است و بنابراین بخشی از وجوه مختلف را که در جزو کارکردهای بازارها باید بدانها توجه کرد، در خود و در گوشه و کنار خویش جمع کرده و آورده است. بدین معنی که چون بازار در آغاز کار، از صنعت به معنی طرح و اجرا نیز بیگانه نبوده است، بلافاصله مفهوم عینی صنعت (به ویژه صنعت دستی) را به دو بخش اساسی صنعت آلوده کننده و صنعت پاک تقسیم نموده است و صنعت آلوده‌کننده نظیر صابون‌پزی، چرمسازی و نظایر آن و نیز آهنگری و مسگری را در حاشیه بازار یا در نخستین بازارهای متصل به خیابان و شهر استقرار داده و هنر و صنعتی مانند طلاسازی و جواهرتراشی را در متن بازار و در کنار محله‌های اعیان نشین جایابی کرده است.

چنانچه بازار از منظر ریخت شناختی و مرتبط با بوم و برشناسی مورد مطالعه قرار گیرد، نکته‌های اساسی این دو وجه بازار در جای خود دیده می‌شود.

بخش کوچکی از بازار به نیازهای روزانۀ مردم از لحاظ غذائی (نان، حبوبات، سبزی، مواد لبنی و...) می‌پردازد و جالب توجه است که بازار از همان ابتدا به این مسئله که مرتبط با زندگانی روزمره مردم همسایه بازار و کوی و کوچه‌های متصل یا نزدیک بازار است، پاسخ مناسب داده است و علاوه بر آن، نیازهای صاحبان دکانها و حجره‌های فعال بازار را از نظر دور نداشته است.
 
ج) بازار سنتی: از همان ابتدا با چند نهاد دیگر در ارتباط و تعامل مستقیم بوده است. تعلیم و تربیت یکی از کارکردهای این نهاد یا مؤسسه است. معمولاً در کنار مسجدها و حتی در درون مسجد مکانهایی برای تدریس سطوح مختلف علمی فراهم آمده است. این ارتباط و تعامل در مساجد قدیمی بازار همچنان ادامه دارد.

این نکته بسیار مهمی است که همواره در طول تاریخ، تعلیم و نیز تربیت از نظر گرداننده اصلی اقتصاد دور نمانده و همواره آن را در کنار خود داشته است. علاوه بر اینکه اهالی بازار یا بازاریان همواره و هنوز هم کار مادی یعنی اقتصاد را با معنویت یعنی دستورهای مذهبی برای چگونگی خرید و فروش و منضمات و ملحقات آن یک جا دیده‌اند. بسیاری از بازاریان قدیمی به مکاسب و مکاسب محرمه، ‌نه به صورت افواهی بلکه به صورت تعلیم و کتابخوانی نظر کرده و در این جهت به تعلم پرداخته‌اند. علمای بازار که برخی از آنها مرجع تقلید یا در حد آن بوده‌اند همواره و در هر زمان به سؤالها پاسخ داده و بازار را از راهنمایی خود برخوردار کرده‌اند.

بسیاری از بازاریان در گذشته و نیز در زمان حاضر در حلقۀ درس مدرسان طراز اول که در مسجدهای مشهور بازار تدریس کرده‌اند و تدریس می‌کنند، حضور داشته و تعلیم گرفته‌اند و پس از مدتی مورد مشورت همکاران خویش در بازار واقع شده و به راهنمایی آنها پرداخته‌اند. بنابراین بررسی مدارس بازار و برنامه‌های آنها نیز در مطالعه بازار باید مهم تلقی شود.

د) آداب و رسوم و مسائل مربوط به فرهنگ مردم: بازار علاوه بر آنکه به واسطه مشتریان خود با آداب و رسوم و فرهنگ عامه سراسر کشور آشناست در عین حال اهالی بازار برخی آداب و رسوم و باورهای مردمی خود را دارند که ما در کتاب مربوط به یزد بدان‌ها اشاره کرده‌ایم. چراغانی کردن راسته بازارها و سیاه‌پوش کردن در ایام عزاداری از رسوم ثابت بازار است. چراغان کردن تا آن حد مهم است که در برخی از راسته‌ها با وجود باریک بودن راه عبور و مرور چراغهای زنبوری و پس از آن فلورسنت‌ها را در سراسر راسته وسط معبر می‌گذارند.

گردآوری مجموعۀ آداب و رسوم و فرهنگ بازاری به ویژه مواردی که بیش و کم فراموشی شده است، از اهمیت بالایی برخوردار است، به خصوص از آن جهت که بخشی از رفتار و کردار بازاریان و چگونگی مدیریت بازار را تا حدود قابل توجهی روشن می‌کند.

هـ) وجه سیاسی: همۀ صاحب‌نظران وجه سیاسی بازار را با اهمیت شمرده و دربارۀ آن کم و بیش به تفصیل سخن گفته‌اند. این وجه در دو زمینه بیش از صورتهای دیگر، در تمامی ادوار تاریخ، خود را نشان داده است. برای نمونه تهران از مثالهائی است که می‌تواند الگوی شهرهای دیگری که دارای بازار مهم هستند، نظیر یزد، تبریز و کرمان و... قرار گیرد.

دو زمینه‌ای که به آن اشاره کردیم، یکی سخنرانیها و وعظ‌هایی است که در محیط مساجد بازار انجام می‌یافته است و دیگری فعالیت سیاسی بازاریان است که با دادن اعلامیه و بیانیه آغاز و به بستن چند روزه یا چند هفته‌ای بازار می‌انجامیده است. این دو زمینه کم و بیش با هم هستند. برای مثال به فعالیتهایی اشاره می‌کنیم که در تهران در جنبش تنباکو و پس از آن وقایع مشروطیت، ملی شدن صنعت نفت، پانزده خرداد و سال 57 قبل از انقلاب انجام یافته‌اند.

و) مدیریت در بازار: مدیریت بازاری نوعی خاص از مدیریت است که معمولاً در کتابها و مقالات مدیریتی کمتر بدان اشاره می‌شود. بودجه یا درآمد، هزینۀ هر صاحب حجره‌گاه به میلیاردها می‌رسد، لکن همۀ ارقام آن در دفتر کوچکی یادداشت مانند در نزد صاحب حجره است. البته این بدان معنی نیست که حجره دفتر روزانه و دفتر کل و حساب و کتابهای خرید و فروش و بایگانی فهرستها و صورت خرید از صاحبان کالا و صورت فروش به مشتریان و حساب جداگانه هر کدام آنها را ندارد؛ اما آنچه معمولاً حرف آخر را می‌زند، حافظه و دفتر یادداشت صاحب حجره است.

در حالتی که حجره دارای شاگر معتمد است، حجره در زمان مسافرت کوتاه مدت و یا بلندمدت استاد و نیز به هنگام بیماری یا گرفتاری وی بسته نمی‌شود. از این روست که در بازار کمتر حجره‌ای بسته مشاهده می‌شود و حجره‌های بسته معمولاً عزادار بودن صاحب حجره را حکایت می‌کنند. این مدیریت با صرفه‌جویی فراوان و در کنار آن با امانت‌و درستی و سوءاستفاده کمتر یا هیچ از درآمد ـ هزینه روبروست و کمتر دعوایی بین طلبکار و بدهکاران حجره از این بابت رخ می‌دهد و حافظه و دفتر یادداشت، بحث دو طرف گفت ‌و‌گو را با فاصله‌ای اندک ختم می‌کنند. حجره و صاحب و شاگرد آن گاه تا حدی جلو می‌روند که حتی شاگرد به عنوان آقاسقل و یا نمایندۀ وی در حل و فصل مرافعات حضور می‌یابد.

ز) اصناف بازار: صرف‌نظر از وجه مدیریت اقتصادی، هریک از اصناف بازار از جهات دیگر اجتماعی و سیاسی و مذهبی وفرهنگی، نقشهای عمده مربوط به هریک از عناوین را بازی می‌کنند. هر هیأت رئیسی دارد و ناظمی که مسئولیت ادارۀ به قاعده جلسات هیأت با اوست از قدیم عناوینی چون ملک‌التجار، معتمد التجار، عمده‌التجار رئیس التجار، امین‌التجار،... القابی بودند که به رؤسای صنف اطلاق می‌شدند. تاریخ اصناف، شاکله هر صنف و مقررات و قواعد و آداب و رسوم خاص آنها و بسیاری از مسائل از این دست باید پیش از فراموشی کامل بررسی و تدوین شود و روشن است که جامعه شناسی بومی، مدیریت، مسائل مربوط به گروه‌بندی‌ها و فرهنگ عامه و آداب و رسوم و مردم‌شناسی... به نتایج حاصل از این مطالعه سخت نیازمندند.

ح) وجه اقتصادی: همواره بازار در توصیفها و تحلیل‌ها بیشتر به عنوان صاحب قدرت در توزیع شناسانده می‌شود و نقش توزیع از مقولۀ تولید و توزیع و مصرف بیشتر از آن بازار دانسته می‌شود؛ اما اگر به تاریخ گذشته رجوع کنیم و حتی در حال حاضر ریشه‌های تولید و تولیدکنندگان را در اقتصاد بررسی نماییم، درمی‌یابیم که توزیع‌کنندگان عمده که تاجر محسوب می‌شوند، در فرایند تولید نقش قابل توجهی دارند و صرف‌نظر از تهیه کنندگی عمدۀ مواد اولیه و توزیع آن در نفس تولید نیز دستی دارند و قسمتی از فعالیت و سرمایه خود را در تولید به کار انداخته و از مرکز توزیع به مرکز تولید روی آورده و گهگاه بیشتر در دفتر مرکز تولید خود استقرار یافته‌اند. در نتیجه در مطالعۀ بازار هنگامی که می‌خواهیم جنبۀ جامع‌الاطراف داشته باشد نباید عامل تولید را در مطالعه عمیق کنار نهاد.

ط) وجه مذهبی و آیینی: از آنچه به اختصار تا کنون بیان کردیم به روشنی ملاحظه می‌شود که بازار یکی از عوامل مهم و ستون فقرات نگاهبانی سنتها و تا حدودی مراقبت از جامعه در برابر هجوم امور غیرمربوط و لطمه زننده به انسجام جامعه است.

مذهب و شعایر آیینی نیز همین وظیفه را به عهده دارند و فعالیت بازار در این زمینه و وجه مذهبی و شعایری آن چشم‌گیر است. وجود اماکن مذهبی و زیارتی از قبل مسجد و مدرسه و امامزاده و تکیه و حسینیه گزارشگر انجام این وظیفه‌اند. نظر به اینکه مجموعۀ اماکن مذهبی و آئینی گزارش به نسبت کاملی را از این اماکن به دست داده‌اند و خواهند داد این مقوله به طور جدا بررسی خواهد شد.

ی) معماری بازار: معماری بازار نیز باید به عنوان فصلی خاص از معماری ایران مد نظر قرار گیرد و در این زمینه حداقل تبریز، تهران، یزد و برخی دیگر از شهرها به طور قابل ملاحظه‌ای بررسی شوند. وظایف حجره و دکان و معماری آن از یک سو و وظایف تیمچه و سرا و کاروانسرا و قیصریه از سوی دیگر در گذر تاریخ بررسی گردند. حل برخی از مسائل که در نظام شهری پیچیده است؛ مانند برق‌رسانی و آب رسانی و... و نیز مقابله با آتش و... باید مرتبط با معماری بازار بررسی شود و حتی طاق بازار به عنوان یکی از عناصر این معماری مورد مطالعه قرار گیرد. به این سؤال باید پاسخ داد که نتایج برهم زدن معماری بازار و از میان بردن تیمچه‌ها و سراها تا چه اندازه در هماهنگی وظایف بازار تأثیر می‌گذارد و به خصوص به این پرسش نیز پاسخ داده شود که اگر ساختار بازار برهم بخورد چه نتایجی از لحاظ اقتصادی به بار خواهد آورد.

ک) ورودی‌های بازار: ورودی‌های بازار و مقایسۀ آن با ورودی شهرها نکته‌های مهمی را از چگونگی شکل‌گیری شهرها و طرحهای هادی و جامع آنها به دست می‌دهند و اندیشده بودن یا نبودن بازار را از همان ابتدا می‌نمایانند. به عنوان مثال وقتی ورودی‌های بازار تهران را بررسی می‌کنیم، ملاحظه می‌نماییم که این ورودی‌ها تقریباً همیشه پاسخگو بوده‌اند و موجب ایجاد مشکلاتی در دسترسی به بازار یا به شهر نبوده‌اند.

تهیۀ نقشه‌ای از این ورودی‌ها در ابتدا و هم اکنون ممکن است ما را به دریافت برخی از طراحی‌های شهری راهبر شود. ما در اینجا بی‌آنکه فهرست نکاتی را که در مطالعۀ کامل بازار باید مد نظر باشد، مطرح کنیم مطلب را به پایان می‌بریم و می‌گوییم که بیشتر‌ آنچه در مقالۀ ایران‌شناسی نظام یافته آمده است باید در این بررسی مورد توجه قرار گیرد.1


ذکر این چند نکته از آن جهت بود که اولاً اهمیت مطالعه روشن شود و ثانیاً دانسته شود آنچه تحت عنوان بازار تهران و یا بازار یزد و بازار تبریز چاپ شده و یا چاپ خواهد شد تنها فصلی البته مفصل از مطالعه دربارۀ بازار است و بقیۀ فصول باید به عنوان جلد دوم (حداقل) در دستور کار باقی بماند.


روش تدوین کتاب

الگوی تدوین کتاب، همان است که در کتاب بازار تهران مورد استفاده قرار گرفته است. اما در بازار تبریز برخی نکات از لحاظ کالبدی و عناصر اصلی اقتصادی ـ کالبدی متفاوت است که به این نکات اشاره خواهد شد. همین‌طور دربارۀ سازمان اقتصادی و نیز گروه‌بندی فعالیتها نکته‌های متفاوتی وجود دارد که به آنها نیز پرداخته می‌شود اما به هر حال در کلیات تفاوت چندانی با یکدیگر نخواهند داشت.
مسئله جالب توجهی که در بازارهای ایران وجود دارد و ما در برخی از کتاب‌ها باید به عنوان پیوست بدان بپردازیم اینست که صرف‌نظر از کارکرد عمومی بازارها که کم و بیش یکسان است، نوعی کارکرد تخصصی از لحاظ تولید برخی کالاها در برخی از بازارها وجود دارد. برای مثال در یزد بازار شیرین‌جات خاص (باقلوا، پشمک، حلوا ارده، حاج بادام و...) در بازار اصفهان گز و نیز صنایع دستی، در شیراز خاتم و نیز برخی از کالاهای خوراکی یا در بازار کرمانشاه و قزوین نان برنجی وجود دارد بازار تبریز هم از این قاعده مستثنی نیست و شایسته است چند صفحه به آن اختصاص داده شود.
همچنین باید کوشش کرد که اسناد و مدارکی که برای ثبت جهانی بازارهای ایران تهیه شده‌اند در پیوست مربوط به هر بازار و در این کتاب آنچه مربوط به تبریز است در چند صفحه که چکیده‌ای از سندی مفصل است، آورده شود.

با این همه مطالعۀ جدی در مورد بازارهای ایران ـ و حتی برخی از کشورهای اسلامی را که هنوز پای‌بند به این سامانه هستند ـ نباید بیش از اندازه به تاخیر انداخت. در گذشته که امکان به دست آوردن اطلاعات و دادۀ بسیار از بازار بود، این سنخ پژوهش، صورت نگرفته است و اگر دیر به سراغ مسائل و مباحث مربوط به بازار برویم، اطلاعات کنونی را هم از دست خواهیم داد. ضرر از دست رفتن اطلاعات تنها به خاطر حذف آن اطلاعات از حافظۀ تاریخی نیست، بلکه این یک سوی قضیه است، سوی دیگر آن دشوار شدن نتیجه‌گیری از وضعی خواهد بود که بالفعل با آن روبرو هستیم.

در تحقیق به قاعده، محقق خود را نیازمند ساختار، عملکرد و نظام گذشته می‌بیند و برای یافتن علل و عوامل موجودیت هر شغل و مثلاً از میان رفتن آن محتاج به شناختن اصل شغلی است که بر اثر بی‌مبالاتی از دست رفته است. در اینجا به مثالی اشاره می‌کنیم که تأمل برانگیز است و مدت زمان بسیاری از آن نگذشته است. در قانونی که در سال 1305 ش تصویب شده بود قانونگذار مقرر داشته بود که از سال بعد مشاغلی را که باید از مالیات معاف شوند فهرست کند و به مجلس بدهد.

این فهرست که در حدود 180 شغل (یا کمی بیشتر) را در برمی‌گرفت به مجلس داده شد و مجلس آن فهرست را در پایان یک قانون چند سطری آورد. از این مشاغل شاید بیش از ده شغل را نتوان شناخت، حتی نام و نشان بقیه مشاغل از میان رفته است و با جستجوی فراوان از جمله در مراکزی مانند وزارت دارایی که ممکن بود اثری از نام و نشان آنها یافته شود اطلاعی به دست نیامد. این قبیل اطلاعات که از دست رفتنشان خسارت‌بارند، کم نیست.

مثال دیگر که ممکن است موجب تفریح خاطر هم باشد مربوط به فروش آب چشمه‌های معروف از جمله آب شاه تا حدود سال‌های 1330 ش در تهران است. بشکه‌های بزرگ را از آب قناتها یا چشمه‌ها پر می‌کردند و به هنگام تحویل آب به در خانه‌ها، آنها را در پیتهای کوچکتری می‌ریختند. در کتابهای دبستانی سالهای 1324ـ1325ش، چند بیت منظوم بود که به برخی از حیوانات، و حمل و نقل کالا توسط آنها اشاره داشت. یکی از ابیات درباره آب بشکه‌ها چنین بود:

یابو بود اسب آب بشکه وان اسب که می‌کشد درشکه

این بیت به خصوص مصرع اول آن را، هیچ یک از دانش‌آموزان دبستانی امروز نمی‌تواند معنی کند. چون از ساز و کار آب بشکه و لفظ آب بشکه و ... اطلاعی ندارد. غرض آن است که اطلاعات کوچک و بزرگ و درشت و ریز؛ و با اهمیت و بی‌اهمیت اگر به موقع گردآوری نشوند از دست می‌روند و اطلاعات بعدی ما را هم ناقص می‌نمایند. تدوین کتاب مراحل گوناگونی را به شرح زیر در بر دارد: کتاب که با کلیاتی درباره هدف، موضوع و قلمرو تحقیق آغاز شده است، هشت بخش دارد که هر کدام دارای چند فصل و بهره است.

در بخش اول عناصر اقتصادی شکل دهنده بازار بزرگ تبریز بررسی شده است. این بخش دارای دو فصل است: ساختار و ویژگیهای عناصر و فضاهای تجاری بازار تبریز و نیز عناصر اصلی اقتصادی ـ کالبدی بازار تبریز.

بخش دوم تک نگاری‌های بازار بزرگ تبریز را مطرح می‌کند و دربردارنده دو فصل است. فصل اول عناصر ارتباطی بازار تبریز است و در فصل دوم عناصر و فضاهای معماری بازار تبریز توصیف می‌شوند.
بخش سوم کتاب نیز در دو فصل ویژگیهای سازمان اقتصادی بازار و عناوین گروه‌بندی اصلی فعالیتهای بازار را بیان می‌کند.
بخش چهارم کتاب، بحث مربوط به نیروی انسانی را، در زمینه نظام صنفی بازار تبریز، در دو فصل پیگیری می‌کند. در فصل اول دیروز و امروز اصناف در بازار تبریز و در فصلی دیگر شش نمونه از موقعیت‌ صنفهای سنتی در بازار تبریز، که در حال حاضر فعال و یاغیرفعال هستند، بررسی می‌شود.
بخش پنجم، کارکردهای بازار تبریز است که در سه فصل است و در آن کارکردهای خدماتی، رفاهی و گردشگری بازار تبریز، کارکرد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بازار تبریز و کارکرد ارتباطی و اطلاعاتی بازار تبریز ارائه شده است.
در بخش ششم، نقشه‌های پهنه‌بندی مشاغل و اماکن بازار بزرگ تبریز در دو فصل آمده است.
بخش هفتم، بازارچه‌های پیرامونی بازار بزرگ تبریز را معرفی می‌کند.
در بخش هشتم، پیوست‌ها در پنج فصل ارائه شده‌اند. این فصول که هر کدام به وجوهی خاص از بازار تبریز می‌پردازند، دارای اهمیت ویژه در بازار تبریز هستند و بدین شرحند:
فصل اول: گزارشی از ثبت ملی و جهانی بازار بزرگ تبریز
فصل دوم: کارکرد ویژه بازار تبریز؛ که به تاریخچه پیشه‌های قدیمی و وضع کنونی شیرینی و حلواپزی و لبنیات می‌پردازد.
فصل سوم: نقشه‌های تاریخی بازار تبریز.
فصل چهارم: قسمت‌هایی از گاهشمار حوادث و وقایع و اسناد تاریخی بازار تبریز را در دوران قاجاریه و پس از آن ارائه می‌کند.
فصل پنجم: به منابع و مآخذ اشاره دارد.


جامعه‌شناسی بومی بازار
در اینجا شایسته است به چند نکته مهم اشاره شود:
1ـ مسئله مدیریت در بازارها و نیز در بازارچه‌ها از نوعی خاص است. بدین معنی که مدیریت یک حجره یا مغازه با فردی است که صاحب مغازه است و در کنار خود شاگرد یا شاگردان و احتمالاً همکار یا همکارانی دارد. رفاقت میان مغازه‌داران بیش و کم وجود دارد و بده و بستان مالی هم میان آنان رایج است. اما در فروشگاهها، که روز به روز بزرگتر هم ِمی‌شوند موضوع رفاقت در کار نیست صاحب یا صاحبان فروشگاه سرمایه‌گذاران و یا سهامدارانی هستند که احیاناً چون شرکت عام است همدیگر را نیز نمی‌شناسند، کارکنان فروشگاه هم کارگران و کارمندان دستمزدبگیر و حقوق‌بگیر هستند و رابطه‌شان با هم رابطه بین دو شاگرد مغازه نیست، بلکه رابطه دو همکار و در حد اعلی دو رفیق است و هر یک یا چند تن از آنان، بخشی را که با بخش دیگر متفاوت است (ماهی‌فروشی یا عطرفروشی ...) اداره می‌کنند آن هم به حساب شرکت و نه بیشتر. بدین ترتیب ملاحظه می‌شود که روابط مدیریتی میان فروشگاه و بازار و حتی بازارچه کاملاً متفاوت است.
2ـ بررسی بازار شعبه‌ای از مباحث جامعه‌شناسی شهری است. اکنون اگر بخواهیم جامعه‌شناسی بومی شهری داشته باشیم باید گزارش جامعه‌شناختی شعبه‌ها و شاخه‌های این جامعه‌شناسی از جمله بازار در اختیارمان باشد؛ یعنی گزارش‌ها بومی باشند و داده‌های مربوط به بازار را در بر گیرند که به طور فراگیر و کامل بررسی و فصل‌بندی شده‌اند و در واقع به تدوین مباحثی می‌پردازند که می‌توان نام شناسایی بازار یا بازارشناسی بدان داد. در ضمن چون ما در ایران بازارهای متعددی داریم که دارای عرض و طول قابل ملاحظه‌ای هستند باید تعداد قابل توجهی از این بازارها را به سبک و سیاقی واحد مطالعه و یا تک‌نگاری کنیم.

از جمله این بازارها یکی تهران بود که پیشتر مطالعه شده است، کتاب دوم نیز مربوط به یزد است و کتاب سوم مربوط به تبریز و کتاب چهارم بازارهای سنتی و هفتگی مناطق ساحلی شمال ایران است. چند بازار دیگر مانند اصفهان و شیراز و مشهد و نیز بندرعباس (با توجه به ملاحظات خاص بندری) آن نیز باید مطالعه شوند و سپس جمع‌بندی و نتیجه‌گیری لازم از اطلاعات مشترک و متفاوت آنها به عمل آید. این جمع‌بندی شاخه بازارشناسی جامعه‌شناسی شهری ایران را که درصدد است بومی باشد، فراهم خواهد آورد.

خلاصه آنکه شناختن بازارهای ایران باید با مطالعه تک‌نگارانه و نیز جمع‌بندی‌های آنها سامان گیرد. این روش، روش جامعه‌شناسی بومی خواهد بود که بخشی از جامعه‌شناسی شهری را عرضه می‌کند و بخشهای دیگر نیز باید به همین ترتیب مورد بحث و بررسی قرار گیرند.

مختصات و مشخصات بازار

تمدن اسلامی، همان‌طور که تاریخ نشان می‌دهد، با فاصله‌ای اندک پس از ظهور اسلام شکل و شمایل منسجم و آفرینشگر خود را به دست آورد و رو به گسترش گذاشت. از مهمترین عناصری که در وجوه تمدنی و فرهنگی آن خودنمایی کرد شهرهای سامان یافته، بزرگ، و هم‌آهنگ و معدل ‌القوا بود. نمونه‌های بغداد، کوفه، فسطاط، قاهره، اندلس در اماکن و منطق متفاوت و در از هم نمونه‌های بارز این شکوفایی‌اند و شهرهای متعددی در ایران آن روز که میراث بلخ و بخارا و دیگر شهرهای ساسانی را با خود داشتند نمونه‌های قابل توجه دیگری در این زمینه‌اند. در درون این شهرها نظام اقتصادی، تجاری جزو عناصری بود که هم پیش از ظهور اسلام و هم پس از آن نخستین پاسخ را به این توسعه دادند. نظام اقتصادی، تجاری از همان ابتدا در محیطی که بازار نام گرفت عرض وجود کرد و از همان زمان علاوه بر وجه اقتصادی و تجاری گزارشگر نوع زندگی، فرهنگ و تمدن آفریننده آن یعنی تمدن اسلامی بود. بنابراین بازار از آغاز تنها دارای یک وجه اقتصادی، تجاری نبود بلکه همزمان وجوه فرهنگی و تمدنی، تعلیمی و تربیتی و به ویژه مذهبی و آئینی را، در بر می‌گرفت، هنگامی که به بازارهای نظام‌یافته در این تمدن توجه می‌کنیم و به خصوص بازارهای ایران را مدنظر قرار می‌دهیم، در تاریخچۀ به وجود آمدن و سامان گرفتن آن چند عنصر اساسی و معنی‌دار را با هم می‌بینیم که وجوه پیش‌گفته را به نحوی از انحاء بیان می‌کنند.

وجه مؤسساتی و نهادی بازار روشن است اما این وجه در یک ریخت خاص به ویژه در جایی عمل می‌کند که هنوز سنت میدان‌دار است. ریخت خاص بازار عملکردهای ویژه‌ای را با خود به میدان می‌آورد و این دو در هم نفوذی متقابل دارند. روشن است که وجه مؤسساتی، مقررات و قواعد مربوط را به همراه دارد و با قدرت و قوت همۀ قواعد و مقررات مربوط به عملکرد را به عمل وا می‌دارد.

مؤسسه‌ای با عرض و طول و عمق بازار در تعامل و گاه در تقابل با دیگر مؤسسات مشابه و حتی متضاد یا متفاوت با خود قرار می‌گیرد و بده و بستان‌هایی که مابین آنها پیش می‌آید نظامی پیچیده از روابط اجتماعی را شکل می‌بخشد.

اما این، همۀ مطلب نیست. گفتیم که بازار ایرانی تنها سامان‌بخش سامانۀ اقتصاد نیست؛ بازار یک مؤسسه یا نهاد است. ولی این مؤسسه دارای وجوه گوناگون اجتماعی، فرهنگی، تعلیمی و تربیتی، صنعتی، سیاسی و غیر اینها نیز هست و این وجوه، وجوه فرعی تلقی نمی‌شوند. درست است که این‌ها همردیف وجه اقتصادی نیستند، اما نیرومند و پوینده‌اند. بازار به ویژه بازار در گذشته با نظام استاد و شاگردی خود یک دستگاه تعلیمی و تربیتی کارآمد و فعال بوده است و هنوز هم در برخی موارد چنین است. روان‌شناسی بازار و بازاریان که برآمده از روش تعلیمی و تربیتی خاص از یک سو و رفتار اقتصادی و اجتماعی ویژه از سوی دیگر است این گروه را در برابر گروههای دیگر اجتماعی متشخص می‌سازد. همین رفتار در نوع تلقی فرهنگی بازار و بازریان تأثیر عمیق می‌گذارد و سبب می‌شود که بازار حافظ تاریخ و سنت‌ها باشد و حتی به این فرهنگ و این طرز رفتار ببالد. برای تثبیت و تداوم همین فرهنگ است که مؤسسات مردمی و آیینی و وقفی در بازار میدان‌دار می‌شوند و سرمایه‌های بزرگی برای حفظ این سنت و فرهنگ اختصاص می‌یابند و تداوم آن عملاً به تداوم فرهنگ خاص مورد نظر مدد می‌رساند. پیش از آنکه صنعت جدید و ماشینی بزرگ به عرصۀ اقتصاد وارد شود صنعت دستی و کارگاهی در بازار و درهم تنیده با مشاغل دیگر فعال بوده‌اند و هنوز هم مشاغلی که چندان سر و کاری با ماشین ندارند با همان توانایی گذشته حضور دارند. در این کتاب نمونه‌های فرش، قماش و طلا و کفش از مواردی هستند که چون نیازشان به ماشین اندک است همچنان بخشی از کار را که جنبۀ صنعتی یعنی تبدیل ماده خام دارند، حفظ کرده‌اند و در کنار آن آهنگری، مسگری که وجه صنعتی‌شان غالب شده است از گردونۀ کار بازاری بیرون رفته‌اند، مطالعه شده است.

بازار کامل راسته‌هایی را در بردارد که مجموع آنها نشان‌دهندۀ توجه به تخصص‌های گوناگون خدماتی، صنفی، و حتی تعلیمی و تربیتی و آئینی است. هر راسته برای خود کارکردی اصلی دارد حتی در راسته‌های مربوط به یک مجموعۀ کلی فعالیت، تقسیم‌بندی‌های فرعی و درونی رعایت می‌شود. علاوه بر آن بازار حول یک محور مرکزی، فعالیتهای خود را سامان می‌بخشد. در قلب بازار، فعالیتهای خاصی قرار دارند که از لحاظ بهداشتی، ارزش مادی، اهمیت هنری و صنعتی دارای مقام نخست‌اند و نوع زرگری و جواهرسازی و پارچه‌فروشی و نیز فعالیتهای مربوط به فرش را تشکیل می‌دهند. در حلقۀ دوم کارهای دیگر و باصطلاح سقط‌فروشی قرار دارد و سپس در حلقۀ آخر برخی صنایع پر سر و صدا یا آلوده‌کننده جای دارند.

جامعۀ بازار یک جامعۀ فعال است و اعضای آن بیش و کم در عرصۀ اجتماع هم دارای منافع فراوانند و هم نظر و حرف و سخن. بنابراین در کار سیاست نیز ورود تام و تمام دارند و از این جهت نیز تأسیس بازار یک تأسیس سیاسی هم هست. بدین ترتیب می‌بینیم که بازار تنها در پاگرد اقتصادی خود خلاصه نمی‌شود و ر وجوهی که گفتیم و نیز وجوه دیگر فعال است.

از لحاظ روابط اجتماعی مساجد و مدرسه‌ها در کنار آنها، در جنب بازارهای معتبر قرار می‌گیرند و نکتۀ مهم از لحاظ جمعیت‌شناسی آن است که یک دستۀ‌ مهم از جمعیت اطراف بازار را در گذشته در اطراف مساجد و به خصوص مسجد جامع، اقلیت‌های مذهبی تشکیل می‌داده‌اند که عملاً تحت حمایت دین اسلام قرار داشتند. مرکز حکومتی نیز با بازار بی‌رابطه نبوده است و در واقع در کنار و یا نزدیک به آن قرار داشته است و قرار دارد.

شهری که ایجاد می‌شود در کنار خود نیاز به انبار و در واقع بارانداز دارد. باراندازی که اجازه دهد صاحبان بار نیز بیش از توزیع و تحویل بار در کنار بار خود باشند و استراحت کنند. پدیدۀ کاروانسراها و لفظ آن از همین نیاز به وجود می‌آید. بارهایی که در فاصله دو شهر دور از هم باید به مقصد برسند در قالب کاروان باید جا به جا شوند و اتراق آنها در کاروانسراها باشد. به این ترتیب است که ما در آغاز شکل‌گیری بازار با کاروانسراها (و نه سرا) برخورد می‌کنیم. کاروانسراها محل خواب و استراحت و انبار کالا دارند و حجره دارند که صاحبان حجره تحویل‌گیرنده و توزیع‌کنندۀ کالا می‌شوند. به مرور که بازار شکل می‌گیرد کاروانسراها یا تغییر شکل می‌دهند و به سرا یعنی محل بارانداز و توزیع توسط صاحبان حجره و حتی بنکداری و گهگاه خرده‌فروشی تبدیل می‌شوند یا کم و بیش از حیز انتفاع می‌افتند و به علت آنکه کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرند رو به ویرانی می‌روند. ریخت‌شناسی کاروانسراها و سراها از این جهت در یک بررسی جامع است اما در این کتاب فعلاً اشاراتی قابل توجه به وجود آنها شده است.

می‌توان بیشتر بازارها را به صورت دایره یا مستطیلی در نظر گرفت که از مدخل‌ها یا ورودی‌های گوناگون وارد آن می‌شوند و یا از آن خارج می‌گردند. برخی از این ورودی‌ها با عرض بازار مطابقت دارد، تا وسائل نقلیه (البه غیرموتوری) بتوانند به سهولت وارد آن شوند و بارهای خود را در مسافتی دورتر در دل بازار تخلیه کنند.


وظیفۀ بازار

نقش توزیع‌کنندۀ تولیدات و یا ساخته‌های صنعتی و نیز خوار و بار در بازار اهمیت اساسی دارد. در واقع بسیاری از مواد مورد نیاز شهر در گذشته و هم‌اکنون وارد بازار می‌شوند و سپس توسط بنکداران و عمده‌فروشان هم در بازار به منظور خرده‌فروشی توزیع می‌گردند و هم به «بیرون‌برها»ی بازار در شهر و نیز شهرهای مجاور داده می‌شوند. اگر روزی توزیع در بازار به علتی متوقف شود به سرعت کمبود مواد مختلف در شهر آشکار می‌گردد. این نقش را هنوز، تأسیسات گوناگون نتوانسته‌اند از بازار بگیرند. البته آنچه مربوط به تولید می‌شود به علت صنعتی و ماشینی شدن بسیاری از ساخته‌ها به دو قسمت دست ساخت و ماشینی تقسیم شده است و تنها بخشی از تولیدات دست‌ساخت در بازار باقی مانده است علاوه بر این که بسیاری از تولیدات دست‌ساخت اصولاً با تغییر الگوی مصرف تقریباً از گردونۀ تولید انبوه دستی خارج شده‌اند و یا مواد مولد آنها تغییر کرده‌اند. مثال بارز این نوع تولید مسگری‌ است که دست‌ساخت‌های مسی جای خود را به دست‌ساخت‌ها یا تولیدات ماشینی مسی یا آلومینیومی و یا مواد دیگر داده‌اند.

البته آنچه مربوط به تولید می‌شود به علت صنعتی و ماشینی شدن بسیاری از ساخته‌ها به دو قسمت دست ساخت و ماشینی تقسیم شده است و تنها بخشی از تولیدات دست‌ساخت در بازار باقی مانده است علاوه بر این که بسیاری از تولیدات دست‌ساخت اصولاً با تغییر الگوی مصرف تقریباً از گردونۀ تولید انبوه دستی خارج شده‌اند و یا مواد مولد آنها تغییر کرده‌اند. مثال بارز این نوع تولید مسگری‌ است که دست‌ساخت‌های مسی جای خود را به دست‌ساخت‌ها یا تولیدات ماشینی مسی یا آلومینیومی و یا مواد دیگر داده‌اند.

یکی از دلائل وجود راسته‌ بازارها عملکرد تولید و توزیع آنهاست که کار رقابت، مقایسۀ کالاها و قیمت آنها و شرایط خرید و فروش را معین می‌کند. این وظیفه برای بازارچه‌ها که آنها هم در شهرها و به ویژه شهرهای بزرگ از اهمیت برخوردارند کمتر متصور است. از این رو در بازارچه‌ها ما به راسته کمتر بر می‌خوریم. ممکن است دو یا سه حجره و دکان اجناسی نظیر هم داشته باشند. اما آنها عملکردی را که راسته بازار در بازار اصلی دارد، فاقد هستند.

در گذشته به ویژه پس از کودتای 1299ش و با تجربه از فعالیت بازاریان در دورۀ‌ مشروطه، کوشش قابل توجهی برای برهم زدن نظام بازار شد اما این کوشش با موفقیت قرین نبود و بازار هم چنان به وظایفی که برای خود تعریف کرده بود ادامه داد. در سالهای اخیر کوشش شده است که قسمتی از وظیفۀ توزیع به خارج از بازار منتقل شود و این هدف تا حدودی موفق بوده است، لیکن آنچه در خارج از بازار به وجود آمده است از نوع عملکرد و وظیفۀ بازار و خصوصاً راسته‌های آن نیست. توزیع کالاها برای مصرف‌کنندگان جزء تا حدودی یا به مقدار زیاد آسان‌تر شده است ولی آنچه از راسته بازار توقع می‌رفته است در فروشگاه‌های بزرگ و حتی فروشگاه‌های کلان دیده نمی‌شود و بیشتر کار این فروشگاه‌ها شبیه بازارچه‌ها، با نظم و نسقی افزون‌تر است، اما آنچه در این فروشگاه‌ها یا بازارچه‌های جدید دیده می‌شود به هیچ‌وجه موجب آن نیست که خریدار به مقایسۀ قیمت‌ها یا چانه‌زنی و نظایر آن بپردازد حتی در فروشگاه‌های بزرگ که به قول خودشان از شیر مرغ تا جان آدمیزاده را عرضه می‌کنند، آدمی نمی‌تواند احساس آرامش کند. شلوغی بی‌حد و حصر این قبیل بازارچه‌ها یعنی فروشگاه‌ها که مکان تفریح و حتی سرگرمی بچه‌ها را همراه خرید و فروش انواع کالاها از معمولی‌ترین آنها تا کالاهای لوکس، هم‌عنان کرده‌اند، احساس خرید و فروش به معنی واقعی آن را با سرگرمی و آشنایی با کالاهای مختلف و احتمالاً دید و بازدید و پذیرائی و... یکی کرده است. در این قبیل فروشگاه‌ها سبزی خوردن و محصولاتی چون کاهو و سیب‌زمینی در چند قدمی ساعت‌فروشی و جواهرفروشی قرار گرفته‌اند و مواد غذایی مانند ماهی و گوشت و پیتزا در کنار لباس‌های تقریباً گران قیمت عرضه می‌شوند. سبزی‌ها یا برخی از غذاها یا آمادۀ طبخ‌اند و یا پخته شده و آمادۀ خوردن یا به منزل بردن‌اند. این نوع پنج‌شنبه‌بازار، از مفهوم سنتی بازار و بازار ایرانی به دور است و البته نباید انکار کرد که رفع احتیاج روزمرۀ مردم را بر عهده دارد و از عهدۀ آن کم و بیش بر می آید. در عین حال به علت عرضۀ کالاهای متعدد و چشمگیر، هزینه‌های ناخواسته‌ای را به بازدیدکنندگان و خریداران تحمیل می‌کند.


 
پی نوشت ها:

1. حسن حبیبی، طراحی مقدماتی برای ایران‌شناسی نظام یافته، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 1389.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید