دیدهبان مازندران
کسی برای دریای مازندران گریه نمیکند...
- ديده بان مازندران
- نمایش از چهارشنبه, 22 مرداد 1393 02:52
- بازدید: 5289
21 مردادماه روزیست که همه موضوعات زیستمحیطی به کناری میرود و بحث دریای مازندران داغ میشود؛ بزرگترین دریاچه دنیا که وسعتش موجب شده آن را دریا بنامند و برای خودش روز جهانی داشته باشد؛ دریای مازندرانی که همیشه راه حل مسائل زیستمحیطی است.
nike air force 1 low uv | high heels made of nike shoe , nike sb check solarsoft price guide list for girls , Where To Buy , A01599C , nike tiempo legend camo besotted friday sale amazon Abutting Love Lift High White
به گزارش خبرنگار بخش "محیط زیست "ایسنا، گاهی میخواهند کمآبی جاهای دیگر را با انتقال آبهای آن برطرف کنند، گاهی هم به دنبال محلی برای محو فاضلابها میگردند.
دریای مازندران دارای نظام حقوقی معتبر و قابل تطبیق با شرایط جدید است. این نظام حقوقی برپایۀ معاهدات 1921 و 1940 و استوار است. سازگاری فنی نظام حقوقی با شرایط جدید، صرفاً در پرتو درک روح معاهدات 1921 و 1940 و احترام به حق حاکمیتِ ملت ایران بر دریای کاسپین که یک حق تاریخی است، امکان پذیر خواهد بود. تا قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دو کشور ساحلی از حق حاکمیت برابر بر دریای کاسپین برخوردار بودند و حق تصمیم گیری مشترک برسرنوشت این دریا، تجلی طبیعی اعمال حاکمیت برابر بود. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، برحق تصمیمگیری این کشور تأثیرگذاشته و چهار کشور، فدراسیون روسیه، جمهوری آذربایجان، جمهوری قزاقستان و ترکمنستان، مشترکاً وارث حق تصمیمگیری اتحاد جماهیر شوروی در دریای کاسپین گردیدند، ولی حق تصمیمگیری ایران همچنان به اعتبار خود باقی است.نتیجه اینکه در تصمیمگیری نسبت به سازگارکردن معاهدات 1921 و 1940، ایران حقی برابر با چهار کشور دیگر ساحلی دارد.
آلودگی سواحل ویروسی که خزر را بیمار کرد
توسعه زیرساختهای شهری، فعالیتهای کشاورزی با استفاده از سموم، کود و سایر مواد شیمیایی کشاورزی مشکلات زیستمحیطی را در سواحل دریای مازندران ایجاد کرده است؛ چراکه ورود فاضلاب و پسابهای کشاورزی به دلیل نبود مدیریت پسابهای مراکز صنعتی سبب شده سالانه هزاران لیتر فاضلاب وارد دریای مازندران شود؛ در واقع آلودگی دریای مازندران ناشی از ورود آلایندههای با منشأ خشکی است؛ بنابراین، برای کاهش مشکلات زیستمحیطی این دریا باید کارهای حفاظتی را از سواحل کشورهای حاشیه آغاز کرد.
پروین فرشچی -معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت از محیط زیست در این باره میگوید: در موضوع آلودگی دریای مازندران دنبال کشور مقصر نمیگردیم . ما باید به جای اینکه میزان نقش کشورهای مختلف را در آلودگیها بسنجیم به مطالعه علمی در این زمینه بپردازیم و نوع آلودگی کشورها را مشخص کنیم ؛ به طور مثال آلودگی در ساحل اران (جمهوری آذربایجان) ماهیت نفتی دارد اما در سواحل ایران مشکلات آلودگی ناشی از کشاورزی، زباله و فاضلابهاست.
وی در ادامه به ایسنا میگوید: از سالها قبل مطالعاتی مرتبط با فاز دوم همکاری منطقهای ایران برای سنجش آلودگیهای شناگاههای استانهای ساحلی شمالی و جنوبی در دست داشتیم تا میزان و نوع آلودگیهای میکروبی شناگاهها را مورد بررسی قرار دهیم. اکنون نیز از همه استانهای ساحلی در شمال و جنوب کشور خواستیم تا شناگاههای مناطق ساحلی را از نظر میکروبی مطالعه کنند.
محمدرضا برجی – مدیر کل حفاظت محیط زیست استان گیلان نیز میگوید : آلودگیهای نفتی که بیشترین مسبب آن کشور اران است به شدت دریای مازندران را رنج میدهد؛ البته از سوی ایران نیز انواع فاضلابهای خانگی، کشاورزی و صنعتی وارد دریای مازندران میشوند.
وی ادامه میدهد: وضعیت دریای مازندران در مجموع بحرانی است و برای نجات این دریا از آلودگیها توسط کشورهای حاشیه آن، فقط اقداماتی در حد کنوانسیون و نه به صورت کامل انجام میدهند که اصلا کافی نیست.
انتقال آب
پروین فرشچی -معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت از محیط زیست در این رابطه میگوید: انتقال آب خزر به کویر سمنان تبعات منطقهای دیگری نیز برای ما خواهد داشت؛ چون این عمل را در منطقه رواج خواهیم داد؛ هرچند ممکن است سایر کشورها نیز چنین برنامههایی داشته باشند.
وی انتقال آب دریای مازندران به کویر سمنان را از نظر زیست محیطی «گریهآور» توصیف میکند و میافزاید: این اقدام تبعات بسیار بدی از نظر اکوسیستم برای دریای مازندران خواهد داشت و علاوه بر آن نیز هیچ تضمینی برای ماندن آب منتقل شده در منطقه سمنان وجود ندارد.
وی ادامه میدهد: هیچگونه توافقی با سازمان محیط زیست برای این اقدام انجام نشده است و این سازمان به هیچ عنوان موافق این طرح نیست.
این در حالیست که محمد وکیلی - استاندار سمنان اما میگوید: در این راستا باید به دنبال تلاش جدی در انتقال آب به استان سمنان باشیم و ضرورت انتقال آب از دریای مازندران به استان بیشتر از گذشته احساس میشود.
علیرضا خسروی - نماینده مردم سمنان، مهدیشهر و سرخه نیز با انتقاد از وزارت نیرو در بخش انتقال آب دریای مازندران و شیوه عملیات آبرسانی به مناطق محروم و روستاها، میگوید: انتقال آب دریای مازندران به کویر مرکزی ایران از 5 مسیر بررسی شده است و بهترین گزینه برای انتقال آب دریای مازندران که کمترین هزینه را دارد، مسیر استان سمنان است.
وی ادامه میدهد: اما محیط زیست با منطق خاص خود و استدلالات خاصی که دارد، ایراداتی به این طرح گرفته که اصلاً فنی نیست.
گونههای مهاجم میمهان ناخوانده
دریای مازندران به سبب تنوع گونهای منحصر، ارزشهای اکولوژیکی و اقتصادی بسیار دارد. اما گونه «شانهدار مهاجم» سبب کاهش ذخایر ماهی کیلکا شده است و علاوه بر آن نیز در سال های اخیر بسیاری از گونه های آبزیان در معرض خطر هستند.
مدیرکل حفاظت محیط زیست گیلان در این رابطه میگوید: یکی از گونههای جانوری که جمعیت آن رو به کاهش است جمعیت فوک خزری است . در حال حاضر فقط صد هزار قلاده فوک خزری در دریاچه خزر زندگی میکنند.
اما به گفته فرشچی- معاون محیط زیست دریایی وضعیت تنوع زیستی به فوکها محدود نمیشود. وی در این رابطه میگوید: در رابطه با نجات فوکهای دریای مازندران قرار است مرکزی در یکی از استانها ایجاد شود تا همکاریهای علمی و کمکهای فنی برای حل این مسئله داشته باشیم.
وی همچنین در رابطه با از بین رفتن گونههای ماهیهای خاویاری در دریای مازندران اظهار میکند: در هر منطقه اگر گونهای از بین میرود مسئله ریشهیابی و قبل از همه ارزیابی و علل اصلی آن مطرح میشود. ما برای از بین رفتن گونههای خاوریاری دلایلی از جمله ساخت سد که مانع تخم ریزی این گونهها میشود، مسئله قاچاق و صید ماهیهای خاویار را به عنوان دلایل اصلی مطرح کردهایم. یک کیلوگرم خاویار در بازارهای جهانی پنج هزار دلار است اما در بازارچههای ماکو و آذربایجان میتوان قیمت خاویار را 150 دلار دید.
فرشچی با بیان اینکه در سال 2011 سایتیس (کنوانسیون منع تجارت گونه های گیاهی و جانوری در معرض خطر انقراض) مسئولیت حفاظت ماهیان خاویار را بر عهده گرفته است گفت: سایتیس با کمک سایر کشورها تصمیم گرفت تنها اجازه صید درصدی از خاویار را دهد به طوری که همه کشورهای حاشیه تنها 250 تن اجازه صید داشتند ولی با توجه به کمیابی این گونهها در سال 2011 حتی نتوانستند از سهم 250 تنی برای پنج کشور استفاده کنند.
معاون محیط زیست دریایی سازمان محیط زیست در رابطه با اقدامات ایران برای حفظ گونههای خاویاری گفت: ایران از سایتیس حمایت کرده است حتی پیشنهاد کرده که تا پنج سال خاویار و ماهیان خاویاری را استحصال نکند. اما قاچاق که یکی از عوامل عمده کمیابی گونههای خاوریار شده است که باعث میشود اقدامات اینچنینی تاثیر چشمگیری نداشته باشد.
فرشچی با بیان اینکه سال 2011 ایران 30 میلیون بچه ماهی خاویار را برای حفاظت از این گونهها به دریای مازندران ریخته است، افزود: تنها 1.7 درصد از آنان احتمال دارد باقی بمانند.
به گفته او، معاون محیط زیست دریایی سازمان محیط زیست تصریح کرد: در دریای مازندران پنج گونه خاویاری وجود دارد که هر پنج گونه آن در فهرست قرمز موجود است.
دریای مازندران در فراز و فرود
یکی از مشکلات مناطق ساحلی دریای مازندران افزایش ارتفاع سطح آب آن ، تأثیرهای مخرب این مسئله بر تأسیسات نیروی دریایی، صنایع کشتیرانی، حمل و نقل، نیروگاه برق نکا، ناحیههای مسکونی و نیز صدمات جبرانناپذیر محیط زیست ساحلی است. افزایش آب دریای مازندران با پیشروی به داخل خشکی همراه است و سبب شده تا هزاران کیلومتر از خشکی در خط ساحلی به زیر آب رود. بسیاری از مزارع کشاورزی، مراکز مسکونی و جادهها دچار آبگرفتگی شدهاند. این موضوع سبب شد مواد آلاینده خشکی وارد آب شود.
سیفالله آقابیگی- مدیرعامل شرکت آب منطقهای گیلان میگوید: مطالعات نشان میدهد 80 سانتیمتر از سطح آب دریا نسبت به گذشته کاهش یافته که ادامه این روند نگرانکننده خواهد بود. پهنه آبی دریای مازندران به عنوان منحصرترین پهنه آبی بدون ارتباط با هیچ اقیانوسی است و روابطی که این پهنه میتواند ایجاد کند بسیار متفاوت از سایر پهنههای آبی و دارای شرایط ویژهای است و بر این اساس نگاه ویژهای را میطلبد.
همه راهها به شمال ختم میشود
راهبندیهای طولانیمدت در مسیرهایی که به استانهای شمالی و شهرهای ساحلی میرسد کافیست تا جاذبههای گردشگری دریای مازندران ثابت شود اما متاسفانه این گردشگران زبالهسازهای ساحلی هستند که در هر تعطیلات حجم زباله ها را افزایش میدهند که با توجه به ظرفیت محدود شهرداریهای این شهرستانها برای دریای مازندران بسیار مشکلساز میشود. برای جبران این مسائل راه حلهایی مانند عوارض سبز یا فرهنگسازی مطرح شده است اما در عمل تجمع زباله و کیسههای پلاستیکی نشان از موفق نبودن این راهحلها دارد.
واقعیت این است که سرعت رشد و گسترش تهدیدهای زیست محیطی از سرعت همکاریهای محیط زیستی و حتی مردمی در پیرامون آن را بیشتر است و این سرعت در رفع مشکلات و حل مسائل به هیچ وجه وجود ندارد. همچنین درست است که ایران با مسائل محسط زیستی زیادی درگیر است اما این امر باعث توجیه غفلت از محیط زیست خزر نمیشود و اجرای محدود " مسیر سبز، ساحل پاک" نمیتواند راه نجات این اکوسیستم ارزشمند و منحصر به فرد که روز جهانی هم دارد، باشد.