نامآوران ایرانی
حافظ معجزهگر و جادوگر زبان است
- بزرگان
- نمایش از شنبه, 16 مهر 1390 08:10
- بازدید: 4603
برگرفته از ایسنا
در آستانهی روز بزرگداشت حافظ
بهروز ثروتیان : حافظ معجزهگر و جادوگر زبان است
بهروز ثروتیان با اشاره به مقام والای شعری حافظ، زبان او را زبانی منحصر به فرد دانست که به زبان مردم بسیار نزدیک است.
این حافظ پژوه در آستانهی روز بزرگداشت حافظ (٢٠ مهرماه) در گفتوگویی با خبرنگار بخش ادب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار داشت: غزلیات حافظ با غزل اکثر شاعران دیگر یک فرق اساسی دارد و آن این است که زبان حافظ و موضوع اشعارش به زبان رمز و راز است. او از فرهنگ کلمات عاشقانه استفاده میکند و حرف دلش را در پرده میگوید.
وی در ادامه به ارائهی مثالی پرداخت و گفت: مثلا در غزلی با مطلع: «سحرگاهان که مخمور شبانه / گرفتم باده با چنگ و چغانه»، به دلالت عقلی ممکن نیست بتوانیم گمان ببریم مردی بلندآوازه و قرآنخوان همچون حافظ در کشوری مسلمان در قرن هشتم و در شهر شیراز، هنگام سحر و نماز صبح، باده با چنگ و چغانه بگیرد؛ بنابراین اینچنین معنی میکنیم که زمانیکه شاعر از مخمور شبانه میگوید، یعنی چون از شب تا صبح قرآن خواندم، خمارآلوده و خسته بودم و هنگام نماز به ذکر مشغول شدم و از آنجایی که چنگ به صورت خمیده است، متوجه میشویم منظور این است که خمیده رو به قبله نشستم. منظور از چغانه هم که نوعی آلت موسیقی متشکل از دو چوب است، همان دم و بازدمهایی است که در هر نفس یاالله میگوید.
ثروتیان همچنین افزود: زبان حافظ به زبان مردم نزدیک است و این معجزهگر و جادوگر زبان توانسته است موضوعات را به زبان بسیار ساده و عاشقانه مطرح کند. مردم آنچنانکه به اشعار حافظ علاقه دارند، به نظامی و خواجو، که استاد حافظ بودهاند، گرایشی نشان نمیدهند؛ چرا که اول هنر حافظ، استفادهی رمزناک از کلمات عاشقانه است؛ چنانچه خود در غزلی میگوید: «سخن در پرده میگویم ز خود چون غنچه بیرون آی / که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی».
این نویسنده و پژوهشگر با اشاره به زیباییهای کلامی شعر حافظ، اظهار داشت: مثلا حافظ در غزلی با مطلع «اگرچه باده فرحناک و باد گلبیز است / به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است»، واژهی «چنگ» را از این بیت به بیت بعد منتقل میکند. در بیت بعد نیز واژهی صراحی را در بیت بعد به کار میگیرد و الی آخر، که از ظرایف و زیباییهای کلامی شعر حافظ است.
این استاد دانشگاه همچنین ابراز داشت: من به صراحت عرض میکنم که در دیوان غزلیات حافظ، حتا یک غزل نمیتوان کرد که مخاطب حافظ، یک زن یا دختر باشد. درست است که حافظ به زبان عاشقانه صحبت کرده؛ اما این عشق، عشقی عارفانه است. او زمانیکه میگوید زلفآشفته و خویکرده و خندانلب و مست / نیمهشب بر سر بالین من آمد بنشست»، هیچگاه نمیتوان تصور کرد دختری با این توصیفات، نیمهشب در کنار بستر عارفی بنشیند؛ بنابراین وقتی شعر حافظ را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهیم، غزل عاشقانهی حافظ را عارفانه مییابیم، که از عشق زمینی و مجازی مبراست.