تاریخ كهن و باستان
هوشنگ در تاریخ ایران
- تاريخ كهن و باستان
- نمایش از دوشنبه, 22 خرداد 1391 10:21
- بازدید: 8345
جــهاندار هــوشنگ بـا رای و داد بــه جــای نـیا تاج بر سر نهاد...
چــو بــنشـست بر جـایگاه مِهی چنین گفت بر تخت شاهنشهی...
بـه فــرمان یــزدان پــیروزگــر به داد و دهش، تنگ بسته کمر
وز آن پس، جهان یک سر آباد کرد هـمه روی گـیتی پـر از داد کرد
نخستین یکی گوهر آمـد به چنگ به دانش، ز آهن جدا کرد سنگ...
چو این کرده شد، چارهٔ آب ساخت ز دریاها برآورد و به هامون نواخت...
هوشنگ در اوستا «هائوشیانگ ها» ( یا با اندکی تفاوت در تلفظ هَئُوشینگه ) ذکر شده است. درباره معنی نام او اختلاف است. استاد میرجلال الدین کزازی مینویسد :(1)" بیگمان پاره نخستین آن، هئو، به معنی نیک است. پارهٔ دومین آن، شینگه، را به معنی سرای دانستهاند. در پارسی واژههایی چون: شان و شن چونان پسوند در گلشن [مکان ، سرای] است، نیز شاید «شانه» در «کاشانه» و «خن» و «خان» و «خانه» از آن بر میتوانستهاند آمد. بر این پایه، این نام به معنی «آن که خانهٔ خوب میسازد یا دارد» خواهد بود ". فردوسی هوشنگ را برگرفته از هوش و فرهنگ میداند و میگوید:
گـرانمایه را نام هوشنــگ بود تو گفتی همه هوش و فرهنگ بود
اما به هر حال برخی از زبانشناسان باستانی «هائوشیانگها» را به معنی «دارنده یا سازندهٔ خانههای خوب» گفتهاند.
این میتواند نشانهٔ آن باشد که در هزارهٔ کیومرث که ایرها در پی دگرگونیهای ایجاد شده در آب و هوا، در دشتها مستقر شدند و شروع به گسترش و پخش شدن در ایران نمودند و محلهای مناسب برای زندگی ساختند، باشد. میدانیم که هوشنگ نوهٔ کیومرث (که نخستین پادشاه جهان بود) دومین پادشاه زنجیرهٔ پیشدادی است. در اسناد تاریخی آمده است هنگامی که او برای جنگ با دشمنان حرکت کرد، همهٔ پریان و ددها به همراه انسانها به دور او جمع شدند و او را همراهی کرده و یاری رساندند. که البته این زبان رمز است و بدان معناست که او با همهٔ توان وارد نبرد شد و هر آنچه که داشت به کار گرفت. این این داستان به قصص عهد عتیق و عهد جدید و حتی قران کریم هم آمد.
در زمان هوشنگ ایرانیان اقدام به نگهداری (پرستاری) آتش نمودند. بررسی و توجه به داستان هوشنگ دربارهٔ پیدایش و نگهداری آتش، نشان میدهد که ایرانیان آتشپرست نبودهاند ولی آتش را به جهت روشنایی و گرمی بخشیدن به زندگی آدمیان حفظ میکردند. نگهداری (پرستاری) آتش از سوی انسان بود که سبب صنعتی شدن بشریت گردید.
اهمیت آتش آن چنان زیاد است و گستردگی کاربرد آن، چنان بسیار که نیازی به توضیح نیست. از روزی که در دورهٔ هوشنگ ایرانیان دانستند باید این آتش را همیشه نگاه داشت و توانستند این کار را بکنند زندگی بشر با شتاب رو به پیشرفت رفت. در همین رابطه با آتش، جشن سده را نیز به هوشنگ پیشدادی نسبت میدهند.
از دیگر نامها و پاژنام (لقب)هایی که به هوشنگ داده شده است «پر دات» است. پر دات به معنی قانون پیش یا قانون نخست است. میبینیم که بین این معنی و خود واژه پیشداد نزدیکی زیادی است. این از آن روست که هوشنگ پیشدادی را نخستین قانونگذار و دادگر گفتهاند.
دیگر این که دربارهٔ هوشنگ گویند شهرهای بزرگ بنا نمود و بنای بلخ، دامغان و استخر به وی منسوب است. همچنین صاحب مجملالتواریخ نوشته است که هوشنگ پیشدادی کندن کاریز و باب کردن خانهسازی و شهرسازی و آوردن دانش ستاره شناسی را انجام داده است.
بر پایهٔ شاهنامه (مهمترین سند تاریخ ایران)، هوشنگ پیشرفتهای مهمی در کشاورزی نمود و در دوره او بسیاری از جانوران اهلی شدند.
در یشتها بارها از هوشنگ و کارهای او نام برده شده است.
همچنین بنیان کتاب " جاویدان خرد " را به او منسوب میکنند. دستکم اینکه بخش پندهای هوشنگ در این کتاب است که پندهای او به پسرش تهمورث است. مثل همانهایی که در روایات اسلامی به نام پندهای لقمان به پسرش بیان شده است.
برگردان دو نمونه از پندهای هوشنگ که در کتاب جاویدان خرد آمده است این است :
1- بدان ای پسر که کردار نیک بر چهار ستون استوار است : دانش، کار ، نهاد پاک ، پرهیزکاری.
2- دانشهای این جهان بر چهار باب است : یکم : دانش گفتار، دانش کردار، دانش اندیشه. دوم : خودشناسی، سوم : آغازشناسی. چهارم : انجامشناسی.
* * *
عمر خیام در نوروزنامه نوشته است: هوشنگ نُهصد و هفتاد سال پادشاهی راند و دیوان را قهر کرد و آهنگری و درودگری و بافندگی پیشه آورد و انگبین از زنبور و ابریشم از پیله بیرون آورد و جهان به خرامی بگذاشت و به نام نیک از جهان بیرون شد ".
اما چرا فردوسی میفرماید پادشاهی هوشنگ چهل سال بود و خیام فرموده او نهصد و هفتاد سال بود و چرا هزارهٔ هوشنگ گفتهاند؟
در خصوص این نهصد و هفتاد سال پادشاهی هوشنگ که عمر خیام میفرماید، باید گفت که ما نیز امروزه بر اساس دستآورد پژوهشگران تاریخ ایران میدانیم که هر یک از دورههای هزار سالی که ایرانیان عهد کهن داشتهاند به نام نامبردارترین فرد آن هزاره، ثبت تاریخ شده است. در بیشتر موارد این مهمترین چهره هزاره، نخستین نفر از آن زنجیره هم بوده است. بنابراین عمرخیام هم که کمابیش هزار سال را برای هوشنگ و در واقع دورهای که به نام هوشنگ شناخته میشود میگوید، درست فرموده است. جالب این که چون سال یزدگردی سیصد و شصت روز بوده است جمع آن مدت کمتر از هزار سال میشود .
بنابراین منظور از هوشنگ در اسناد تاریخی بیشتر بیان یک دوره است. دورهای که کمابیش هزار سال به طول انجامیده است و در حدود نُه هزار سال پیش است و هوشنگ نامبردارترین فرد آن دوران است. " این دوره آغاز گسترش و شکوفایی بیشتر تمدن ( شهرنشینی ) ایرهاست ... در این دوره قلمرو ایرها گسترش یافته و شاهان دیگری هم بودند که زیر فرمان شاه شاهان قرار داشتند. این امر گام بزرگی در زمینهٔ ساماندهی کشور و کشورداری است که از مرز تکجایی گذشته و به مرحله " چندجایی " رسیده است. امور کشور از هم تفکیک شده و در جاهای گوناگون دارای مسئولان مختلفند که زیر نظر دولت مرکزی قرار دارند (2)".
دوران کیومرث که کمابیش 9700 سال پیش بوده است ،تیرههای ایرها یگانگی و موجودیت واحد سیاسی پیدا میکنند و به مرور وارد مرحلهٔ دیگر از تمدن میشوند و دگرگونیهای انجام شده در آب و هوا سبب روانه شدن آنان از کوهها به سوی دشتها و استقرار در آنجا شده است، در این دوره خانهسازی و شهرسازی را نیز آغاز کردهاند.
مهمترین شاخص برای تمایز بین هزارهٔ کیومرث با هزارهٔ هوشنگ میتوان دستیابی انسان به فلز (مس و زر) را در دورهٔ هوشنگ نام برد. زر و مس نخستین فلزهایی هستند که به وسیلهٔ ایرانیان شناخته شدند و ایرها در همین دورهٔ هوشنگ موفق به بهره بردن از این فلزها شدند. از مسهایی که دست انسان در شکلگیری آن نقش داشته است و به دست آمده است میتوان به این رسید که " واقعهٔ بهرهگیری از مس بومی ... مربوط به دورانی پیش از پایان هزارهٔ هفتم پیش از میلاد است(2) ".
بنابراین زمان دورهٔ هوشنگ و هزارهای که به نام هوشنگ ثبت تاریخ است آشکار است.
پینوشتها:
1 - میرجلالالدین کزازی ـ نامهٔ باستان ـ ج یکم ـ رویه 252
2 - دکتر هوشنگ طالع ـ تاریخ تمدن و فرهنگ ایران کهن ـ چاپ 1386 ـ سمرقند ـ رویهٔ 126
3 - همان ـ رویه 129
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا