شنبه, 03ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها نگاه روز پیش از ایجاد روابط باید همۀ حساب‌ها را تصفیه کرد

نگاه روز

پیش از ایجاد روابط باید همۀ حساب‌ها را تصفیه کرد

دکتر هوشنگ طالع

 

ویلیام‌هیگ وزیرامورخارجه انگلیس درسخنانی درمجلس عوام این کشور گفت  : «ما آماده‌ایم گام به گام برای بهبود روابط باایران تلاش کنیم؛ اما این تلاش‌ها در چارچوب پای‌بندی ما به‌رژیم منع گسترش تسلیحات هسته‌ای انجام خواهد گرفت.» می‌گویند راهزنی رابه  ده راه نمی‌دادند، نشانی خانه‌ی کدخدا را می‌گرفت!


باید دانست، ‌روابطی که چندسال پیش با انگلستان زیر فشار افکار عمومی ایرانیان بریده شد، روابط برخاسته از کودتای 28 امرداد سال 1332 بود.  پس از 28 امرداد، حکومت کودتا تن به برقراری رابطه با حکومت بریتانیا داد که در زمان دولت ملی دکتر مصدق به دلیل دخالت‌های حکومت مزبور در امور داخلی ایران بریده شده بود.

در درازای تاریخ کما‌بیش یک‌صدو پنجاه سالۀ اخیر، دوبار حکومت انگلیس به دلیل زیاده‌خواهی و پایداری دولت ایران، در برابرزیاده‌خواهی‌های آن حکومت ستمگر، روابط خود را با ما برید و سفیر خود را از ایران فراخواند. دوبار نیز ایران باز هم به دلیل زیاده‌خواهی‌ها و دخالت در امور داخلی ایران، روابط سیاسی با حکومت انگلیس را قطع کرد.

انگلیسی‌ها در هر دوباری که روابط خود را بریده بودند، به دلیل ضعف دولت ایران موفق به تحمیل خواسته‌های خود شدند و بار سوم بر اثر کودتای 28 امرداد که در آن حکومت انگلیس درکنارآمریکا نقش‌ آفرین بود، دوباره روابط سیاسی را با خواسته‌های استعماری خود به دولت ایران تحمیل کردند.

ملت ایران نیازی به داشتن روابط سیاسی با حکومت بریتانیا ندارد. تنها در صورتی که حکومت مزبور با سپردن تعهدات رسمی، دست از سیاست استعماری و دخالت در امور داخلی ایران بردارد و به جنایت‌هایی که علیه ملت ایران مرتکب شده است اقرار نماید و پی‌آمد‌های آن را بپذیرد، مساله قابل بررسی خواهد بود. سر خط مهم‌ترین جنایت‌های استعمار بریتانیا علیه ملت ایران ، عبارتند از :

1ـ هم‌یاری با حکومت امپراتوری تزاری در تحمیل قرارداد‌های گلستان (1813 م / 1192خ) و ترکمانچای (1928م / 1206خ ) به ایران

2ـ اعلام جنگ انگلیس به ایران بر سر هرات ( 1856م / 1253خ)

3ـ گلوله باران و اشغال شهر بوشهر و جزیره خارک ( چند سال پیش نیز انگلیسی‌ها در این جزیره نیرو پیاده کرده بودند)

4ـ یورش نظامی بریتانیا به ایران و گلوله باران شهرهای خرمشهر و اهواز ( 1875م / 1235خ )

5ـ تحمیل قرارداد پاریس ( 1857 م / 1235  خ‌) و تجزیه‌ی افغانستان

 6ـ حکمیت گلد‌اسمیت و تجزیه‌ی بخش‌هایی از بلوچستان  ( 1871م/1250خ )

7ـ حکمیت گلد اسمیت و تجزیه‌ سیستان ( 1872م/ 1251خ)

8ـ تجزیه سلیمانیه ( 1847م/1226خ)

9ـ تجزیه ایران به منطقه‌ی نفوذ در اتحاد با امپراتوری روسیه ( 1907م/1286خ)

10ـ تجزیه خانقین از ایران ( 1913م/1292خ)

11ـ اشغال ایران در جنگ جهانی نخست همراه امپراتوری تزاری. این عمل باعث تجاوز نظامی امپراتوری خون‌ریزعثمانی به پشتیبانی امپراتوری آلمان گردید. در اثر اشغال ایران میلیون‌ها ایرانی کشته شدند( در جنگ ، بر اثر قحطی ، بیماری و ... ) و سر زمین ایران کمابیش 4 سال پای‌کوب نیروهای اشغال‌گر بود.

12ـ تحمیل قرارداد نفت 1933 میلادی (  1312 خورشیدی)

13ـ تحمیل قرارداد مرزی 1937 ( 1316خ) به نیابت حکومت عراق

14ـ اشغال ایران در جنگ جهانی دوم همراه با ارتش سرخ. در دوران دراز اشغال، نیروهای نظامی آمریکایی نیز به صف اشغال‌گران پیوستند، ایران تا پرتگاه تجزیه پیش‌رفت و زیان جانی و مالی بسیاری بر مردم میهن ما تحمیل شد.

15ـ ایستادگی برابر خواست ملت ایران برای ملی کردن صنایع نفت در سرتاسر کشور

16ـ همیاری و همکاری با حکومت آمریکا در راستای کودتا علیه حکومت ملی و به دنبال آن تحمیل قرارداد کنسرسیوم به ملت ایران

17- تجزیه بحرین (1970 م / 1349خ)

این سیاهۀ کوتاهی از سیاه‌کاری‌های حکومت بریتانیا علیه ملت ایران است که بدون اقرار به این جنایت‌ها و پذیرش پی‌آمد‌های آن، هیچ‌گونه بهبود روابط با این حکومت جنایت‌کار ستمگر امکان پذیر نیست.

از سوی دیگر، همان گونه که انگلیسی‌ها به مسالۀ هسته‌ای اشاره کرده‌اند و باز سازی روابط را در پرتو پای‌بندی به رژیم منع اشاعۀ تسلیحات هسته‌ای قرار داده‌اند؛ یکی از شرایط اصلی ملت ایران (‌افزون بر موارد بالا)، دست برداشتن حکومت استعماری بریتانیا از جنگ‌افزار هسته‌ای و نابود کردن کامل آن‌هاست.

 بدون اقرار حکومت بریتانیا به جنایت‌های انجام داده نسبت به ملت ایران و تضییع حقوق تاریخی ایران و پذیرش پی‌آمدهای آن و نیز دست‌کشیدن از جنگ‌افزارهای هسته‌ای و نابود کردن آن‌ها، برقراری روابط سیاسی مفهومی ندارد.

سرنوشت حکومت کودتا را فراموش نکنیم.

24 تیرماه 1392
هوشنگ طالع

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه