جستار
اهورامزدا
- جستار
- نمایش از دوشنبه, 31 مرداد 1390 14:03
- بازدید: 4211
برگرفته از فر ایران
دکتر پرویز رجبی به کوشش: هما ارژنگی
یافتنِ قدمتِ نامِ اهورامزدا بسیار دشوار است. امروزه با آگاهیهای موجود مسلم است که آریاییان و ایرانیانِ آریایی، قبل از زرتشت با نامِ اهورامزدا آشنا بودهاند، یعنی به هنگامِ حضور و ظهورِ زرتشت، نامِ اهورا، نامی آشنا بوده او دستِ کم یکی از خدایانِ بزرگِ ایرانیانِ باستان است که با ظهورِ زرتشت به مقامِ یکتایی میرسد.
این نام، مرکب از واژهی هندوایرانی اَهورَه، اَسورَه = سَروَر و واژه اوستاییِ مَزدا = دانا به معنی سرورِدانا است.
این کلمه در متنهای پهلوی به اُهرمَزد و هُرمُزد و در فارسی اورمَزد، هُرمزد و هُرمُز مبدل شده است.
تا قبل از زمانِ هخامنشیان نمیتوان در موردِ یزدانشناسی و باورهای دینیِ ایرانیان جز در اساطیر باستانی ایران و هندِ باستان آگاهی یافت.
همزادهای اساطیری [کهن] بیشماری که از دورانِ مشترکِ هندوایرانی در ادبِ وِدایی و میراثِ فرهنگیِ هند و داستانهای پیشدادی، کیانی و میراثِ فرهنگی ایرانِ باستان برجا ماندهاند، از جایگاهِ ویژهای برخوردارند.
این هر دو قوم در دورهی هندوایرانی به اَسوره (اَهورَه) و دَئِوَ (دیو)های بیشماری معتقد بودهاند.
اهورامزدای زرتشت را در سرودهایش «گاتها»که در واقع اصلِ اوستا است، بهتر میتوان شناخت.
اَهورامزدای زرتشت، داناترین سرور و بالاترین و برترین گوهری است که شایستهی نیایش است. این گزینش در شرایط و زمانی انجام گرفته که پیرامونِ زرتشت را ایزادانِ هندوایرانی بیشماری فراگرفته و در باورِ مردمان بودهاند. پس زرتشت با هوشیاری و تدبیر، اهورامزدا را بزرگترین خوانده است و این به مفهومِ آن است که او بزرگترین خدایی است که وجود دارد و در تصور میگنجد. با این تدبیر، بیآنکه ایزدانِ موجود را انکار کند، در مراحلِ بعدی آنها را به شکلِ فرشتگانِ اهورامزدا انگاشته که به صورتِ صفاتِ اهورامزدا عمل میکنند. با این سلیقه و تدبیر، ایزدانِ باستانی به فرشتگانی مستقل که از اهورامزدا بیرون جوشیدهاند، بدل شده و هر یک به صورتِمنظری از اهورا عمل میکنند. به عبارت دیگر، اَمشاسپندان، اعضای یک پیکرند که در آفرینش، زیک گوهرند.»
در سراسرِ گاتها، اهورامزدا برای زرتشت، تنها خدای توانا و آفرینندهی دانا است. در بالاترین نقطهی آسمان قرار دارد. زاده نشده و کسی به او نمیماند. وَرای او و بدونِ او، هیچ چیز وجود ندارد. او برترین هستی است و هستیِ همه از اوست. او برترین است. نه برتر از خود دارد و نه همپایه. نه کسی منکرِ برتری او و نه مدعی جایگاه اوست.
در سنگنبشتههای هخامنشیان نیز اهورامزدا همان خدای یکتایی است که راستی را دوست دارد و از دروغ بیزار است. از تاکیدهای فراوان در گاتها و سنگنبشتهها به پرهیز از دروغ، میتوان نتیجه گرفت که تضادِ راستی و دروغ، در هر دو به یک اندازه متبلور است و بینشِ نبرد با دروغ و تکیه بر راستی، آبشخوری واحد دارد.
در حقیقت امشاسپندانِ زرتست، به پیکرِ اهورامزدا پیوند خوردهاند و به عبارتی اهورامزدا با شش صفتِ خود (امشاسپندان)، جهان را اداره میکند.
این شش امشاسپند یا صفتِ اهورایی عبارتند از:
1 وَهومَنه (بهمن): اندیشه یا خردِ نیکو.
2 اَشَه وَ هیشتَه (اردیبهشت): بهترین فضیلت یا راستی
3 خشَتَره وَئیریَه (شهریور): شهریاری دلخواه، آرمانِ شهریاری.
4 سِپَنتَه آرمَئیتی یا سِپَندارمَز (اسفند): به جا اندیشِ مقدس.
5 و 6 هَئوروَتات (خرداد): کمال و اِمِرتات (مُرداد ـ اَمُرداد) بیمرگی در جهان بینیِ زرتشت عامل اختیار است که مسیر زندگی را در مبارزه با بدی و اهریمن تعیین میکند. اهورامزدا، امشاسپندان و ایزدان را در کنار دارد و سروش نیز در جمع آنها عضویت دارد.