پنج شنبه, 30ام فروردين

شما اینجا هستید: رویه نخست زبان و ادب فارسی زبان پژوهی «آیندهٔ زبان انگلیسی»

زبان پژوهی

«آیندهٔ زبان انگلیسی»

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 68، مهر و آبان 1390، رویه 68 تا 69

ترجمه : دکتر داریوش افروز اردبیلی

گفتاری که می‌خوانید، ترجمة گفتاری است از مجله‌ی اکونومیست با این شناسه:
2010   dec 18  -Economist – Books and arts section – p147
این گفتار، برای شناساندن، نگاهی گذرا دارد به کتابی با این شناسه:
The lost lingua franca: English until the return of babel. By Nicholas ostler. Walker and company p368pages

زبان انگلیسی آن‌گونه که صحبت می‌شد.
شاید روزهای زبان انگلیسی، چونان (به عنوان) زبان دویم مردم جهان، آرام آرام به پایان می‌رسد. زبان انگلیسی کام‌رواترین زبان در تاریخ جهان است. در همه‌ی قاره‌ها به انگلیسی سخن گفته می‌شود؛ چونان زبان دویم، دانش‌آموزان مدرسه‌ای آن را می‌آموزند؛ و نیز، ابزاری برای گسترش دانش و پیشه‌های جهانی و فرهنگ مردمی است. بسیاری می‌پندارند گسترش زبان انگلیسی بی‌پایان خواهد بود؛ اما، نیکلاس اوستلر، یک زبان‌شناس دانشمند در زمینه‌ی فراز و فرود زبان‌ها، در واپسین کتابش، پیش‌گویی شگفت‌انگیزی می‌کند: شاید آفتاب زبان انگلیسی، چونان زبان جهانی، بر لب بام رسیده است.
چیرگی نظامی و بازرگانی و دین، بزرگ‌ترین نیروها برای گسترش زبان‌های جهانی پیشین بوده است. (نویسنده از یک خط پیوند بهره می‌برد تا این جمله را از زبانِ مشترکِ ایتالیایی‌ بنیان – که در دوره‌ی نوزایی یا رنسانس روان بود ـ تمایز دهد.) آقای اوستلر، زبان‌شناسی با آگاهی‌های شگفت‌انگیز، با سرخوشی در داستان‌هایش از تاریخ کهن غوته1 می‌خورد.
پادشاهان هخامنشی ـ که در 539 پیش از میلاد بر بابل پیروز شدند ـ به زبان بومی خودشان «پارسی» سخن می‌گفتند: اما، چونان نخستین زبان جهانی، زبان آرامی را پذیرفتند. نامه‌های رسمی که به جاهای دوردست می‌فرستادند، به زبان آرامی نوشته و در مقصد به زبان بومی ترجمه می‌شدند. پارسی، خود زبانی جهانی شد؛ اما، نه در اوج نیرو و بزرگی پادشاهان ایران؛ بلکه از سال 1000 پس از میلاد تا 1800 میلادی. (379 خ تا 1179 خ) ترکان فاتح آسیای صغیر و آناتولی و خاورمیانه، گرچه دین اسلام را پذیرفتند و به تازی نماز می‌گزاردند و نیایش می‌کردند، اغلب، پارسی‌ را زبان درباری و ادبی خود نگه‌ داشتند. هم‌چنین، پارسی زبان درباری پادشاهان گورکانی هند، تا زمان رسیدن کمپانی‌ هند شرقی بود.
برخی زبان‌های جهانی، از راه داد و ستد و بازرگانی به این پایه رسیدند؛ اما، این زبان‌ها برای روانی دادوستد به کار گرفته شدند و با دگرگونی شرایط، به کنار نهاده شدند. زبان  فنیقی در زادگاه خود (لبنان کنونی) تا کرانه‌ی شمالی افریقا گسترش یافت (که در لاتین پونیک خوانده می‌شد.) و زبان پادشاهان کارتاژ شد؛ اما، تصرف کارتاژها به دست روم، در 146 پیش از میلاد، زبان فنیقی را تا اندازه‌ی یک گویش محلی پایین آورد و در برابر آن زبان یونانی که ریشه‌های ژرف‌تری داشت، از آغاز برپایی روم تا فروپاشی آن و بیش‌تر، یعنی تا 1000 سال، زبان مشترک باشندگان مدیترانه‌ی شرقی بود.
با این زمینه چینی‌ها، سرانجامِ زبان انگلیسی چگونه خواهد بود؟ اغلب بسیار خُرد. گاهی به نظر می‌رسد آقای اوستلر با برشمردن سرنوشت زبان‌های پیشین، خواسته است کتابی «از گونه‌ای دیگر» بنویسد؛ اما، ناشرش او را ترغیب کرده است، بیش‌تر زوایای زبان انگلیسی را بکاود. بحث اصلی درباره‌ی آینده‌ی زبان انگلیسی، در دو بخش پایانی کتاب آمده است و پیش‌گویی‌ها قابل‌توجه هستند.
انگلیسی، چونان زبان جهانی گسترش می‌یابد، نه چونان زبان مادری. بیش از یک میلیارد تن از باشندگان سراسر جهان، به زبان انگلیسی سخن می‌گویند؛ اما، نزدیک به 330 میلیون تن از آنان، آن را زبان نخست خود می‌دانند و این شمار نیز پراکنده (در سراسر جهان) نیستند. آینده‌ی زبان انگلیسی در دست کشورهایی بیرون از گویشوران اصلی این زبان است. آیا آنان انگلیسی را همواره خواهند آموخت؟
آقای اوستلر می‌گوید دو سازه (عامل) «ملی‌گرایی نوین و فناوری» از گسترش زبان انگلیسی، جلوگیری خواهند کرد. پیروی از روش هخامنشیان و مغولان (در پذیرفتن رسمی یک زبان دیگر) پذیرفته نیست؛ زیرا، امروزه ملی‌گرایی نوین، با پذیرفتن یک زبان بیگانه، چونان زبان رسمی سازگار نیست. در برخی مستعمره‌های پیشین انگلستان، زبان انگلیسی رسما پذیرفته شد؛ آن‌هم، از آن روز که انگلیسی در رقابت سخت زبان‌های بومی با یکدیگر، زبانی بی طرف بود. در دیگر مستعمره‌های انگلستان، هم‌چون سری‌لانکا و تانزانیا، ملی‌گرایان زبان‌های سینهالا و سواحیلی را به کار گرفتند و زبان انگلیسی را کنار نهادند. در سال 1990 م (1369 خ) در هلند بر آن شدند که انگلیسی را تنها زبان آموزش در دانشگاه‌ها نمایند؛ اما، ملی‌گرایان چنین اندیشه‌ای را واپس راندند.
آقای اوستلر می‌گوید: انگلیسی چونان زبان جهانی رنگ خواهد باخت؛ اما، نه از آن روی که زبان دیگری، جای آن را خواهد گرفت. هیچ دسته‌بندی منطقه‌ای نیرومندی، در برابر انگلیسی پدید نیامده است و تنها در آفریقاست که زمینه برای رسوخ زبان‌های بیگانه دیگر در آینده فراهم است. در آینده، زبان انگلیسی جانشینی نخواهد داشت؛ زیرا به جانشینی نیاز نخواهد افتاد. به باور آقای اوستلر، فناوری نیازها را برطرف خواهد کرد.
پیشرفت‌های گسترده در ترجمه رایانه‌ای و شناخت گفتار، پایه‌ی سخن آقای اوستلر است. آقای اوستلر می‌پذیرد که پس از 50 سال پژوهش سخت و افزایش انفجارگونه‌ی توان رایانه‌ها، نرم‌افزارهای ترجمه، امیدوارکننده نیستند؛ اما، نیم سده، گرچه درباره‌ی رایانه زمانی دراز است؛ در تاریخ زبان، دمی کوتاه است. سخن آقای اوستلر درباره‌ی جلوگیری ملی‌گرایان از گسترش زبان انگلیسی، چونان زبان مادری درست است. اگر، باور او درباره‌ی فناوری نیز درست باشد، نسل‌های آینده، برای دیدن زبان انگلیسی خواهند آمد: هم‌چون یک خوش‌نویسی [بر دیوار] و یا هم‌چون زبان لاتین: باشکوه و کهن؛ اما، روز به روز کم‌فروغ‌تر و کم‌ارزش‌تر.
1- غوته: واژه‌ای فارسی است و به همین‌گونه باید نوشته شود؛ نه به گونه‌ی تازی شده‌ی «غوطه»

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه