چهارشنبه, 05ام ارديبهشت

شما اینجا هستید: رویه نخست زبان و ادب فارسی زبان پژوهی چکیده‌ای درباره بخش‌های گوناگون اوستا؛ خط و زبان

زبان پژوهی

چکیده‌ای درباره بخش‌های گوناگون اوستا؛ خط و زبان

آزاده احسانی چُمبلی

 

کتاب اوستا، که امروزه به عنوان کتاب مقدس زرتشتیان شناخته می‌شود، در واقع همانند دایرة المعارفی است از تاریخ، فرهنگ و باورهای باشندگان (ساکنان) ایران فرهنگی، و زبان اوستایی که یکی از زبانهای کهن ایرانیست، از زبان های بخش شرقی ایران بزرگ به شمار می آید. بایسته است در اینجا گریزی به مسئله ی «ایران فرهنگی» زده شود؛ به قول محمدسرور مولایی، استاد زبان و ادب پارسی: «هنگامی که در اوستا از «ایرانویچ» [هسته اصلی تمرکز ایرانیان ] سخن گفته می‌شود، یا زمانی که شاهنامه از ایران صحبت می‌کند، باید دید که در آن متن‌ها، ایران چه گستره‌ای دارد. ایران یک مفهوم فرهنگی است که ایران امروزی و مرزهای جغرافیایی‌اش، بخشی از آن قلمرو است.» 2
پس، «ایران فرهنگی» شامل تمام سرزمینهایی است که میراث دارِ تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیاتی  مشترک  هستند، در واقع «ایران فرهنگی» یک حوزه تمدنیِ یگانه (فلات ایران) است که امروزه شامل کشورهای گوناگونی  با مرزهای سیاسی مشخص میباشد.

زبان اوستایی ، زبانی است که از حدود ۴۰۰۰ سال پیش ادبیاتی غنی را پدید آورده است، کهنترین شعرهای  سروده شده به زبان اوستایی «گاتها» نام دارند، که به باور برخی دانشمندان (و البته باورمندان زرتشتی) سروده‌های شخص «زرتشت» میباشند. به زبان اوستایی نوشته‌های  بسیاری در یک بازهٔ زمانیِ حدودا ۲۵۰۰ ساله (بین ۴۰۰۰ سال تا ۱۵۰۰ سال پیش) پدید آمده بوده است، که شوربختانه بسیاری از آنها از میان رفته‌اند. بنا بر آنچه در برخی نوشتارهای پهلوی (فارسی میانه) به جای مانده است، ( زبان پهلوی از زبانهای ایرانی نوین تر میباشد که بدان آثاری در زمان اشکانیان و ساسانیان پدید آمده بوده است و در آینده به معرفی این زبان نیز پرداخته خواهد شد.) اوستا شامل ۲۱ کتاب بوده که امروزه تنها ۵ کتاب از آن به جای مانده است. پنج کتاب بازمانده که در زمانهای گوناگون گرد آوری و نوشته شده‌اند، شامل مطالب بسیار گوناگونی میباشند؛ از شعر، فلسفه و اسطوره گرفته تا مسائل دینی و قوانین جزایی.

 

برای نمونه یکی از ۵ کتاب به جای مانده "یسنا" نام دارد که سروده های زرتشت یعنی "گاتها" نیز در این کتاب جای گرفته‌اند. «یسنا» مجموعه‌ای از سرودها و مناسک دینی و باورهای کهن ایرانیان می‌باشد. یکی دیگر از بخش های باز مانده از اوستا «یشت‌ها» نام دارد، که مجموعه ای بی نظیر از اسطوره های بسیار کهن ایرانی میباشد. «وندیداد» نام یکی دیگر از کتاب  های باز مانده از ۲۱ کتاب کهن است. «وندیداد» مجموعه‌ای از قوانین حقوقی و جزایی می‌باشد. و اما یکی دیگر از کتابهای باقیمانده  به خط و زبان اوستایی «ویسپرد» نام دارد. واژهٔ «ویسپرد» به معنی «همهٔ بزرگان» می‌باشد، و مجموعه‌ای است که می‌توان آن را مجموعه‌ای پیوسته به یسنا دانست، در این بخش از اوستا از شخصیتهای مهم، چه زنان و مردان تاریخ ساز همانند شاهان و ملکه‌ها و پهلوانان و چه ایزدان نام برده شده است و همگی‌شان ستوده شده‌اند. بخش دیگری از اوستا که از بقیهٔ بخش‌ها جدیدتر به نظر می‌آید، «خرده اوستا» نام دارد، که مجموعه‌ای از نمازها و نیایش‌هایی است که زرتشتیان در زمانهای گوناگونِ شبانه روز و یا هنگام جشنها و آیینهای ویژه ی مذهبی می‌خوانند.

اینک برای آشنایی بیشتر با آوایِ واژگان در زبان اوستایی و نیز دریافتن پیوند زبان های امروزی ایرانی با ریشه‌های کهنشان، چند واژهٔ اوستایی برای نمونه بررسی می‌شوند. واژگانی برگزیده خواهند شد که شباهتهای آوایی به واژگانِ زبانهای ایرانی امروزین دارند، اما این تصور که همگی واژگان اوستایی چنین شباهت‌های آوایی‌ای با زبان های امروزین ایرانیان داشته باشند، تصوری نادرست است، و بسیارند واژگانی که برای ایرانیانِ امروز سخت نا آشنا هستند.


اَأوروَنت (aurvant) : تند و تیز، این واژه در فارسی امروز در نام «اروند رود» به جای مانده است.
اَکَرَنَه (akarana) : بیکرانه، این واژه از دو بخش " اَ " که نشانه منفی ساز میباشد، و "کَرَنَه" به معنی "کران و کنار" ساخته شده است.
"اَپ" یا "آپ" (ap,aap) : آب
اَناپَه (anaapa) : ناب، بدون آب (در واقع شیر یا شرابی که آب با آن آمیخته نشده باشد.) اَ (منفی ساز)+ن (میانوند)+آپَه (آب)
اوشترَ (ushtra) : شتر
خشنَ اُ (khshnao) : خشنود، شاد
خوَفنَه (khvafna) : خواب
دَئِنا (daenaa) : دین، بینش ( این واژه بر خلاف تصور رایج واژه ای اوستایی است که بعدها وارد زبان عربی گشته است.)
دئِوَ (daeva): دیو
بازَو (baazav) : بازو
چَرَنا (charanaa): چرم ( حرف "ن" در شکل کهن واژه بعد ها به "م" تبدیل شده است.)
هاوَنَه (haavana) : هاون 
"غِنا" یا "گِنا" (ghenaa,genaa) : زن،  ، واژه "ژِن" در کردی و جَنین (به معنی "زن" ) در بلوچی از این واژه به جای مانده اند. 2


1 . محمدسرور مولایی، متولد ۱۳۲۴ غزنه افغانستان، از سال ۱۳۴۴ مقيم ايران شده و در سال ۵۵ در رشته زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه تهران دكترا گرفت. وي پس از ۳۰ سال تدريس در دانشگاه هاي كشور بازنشسته شد و هم اكنون به كار تحقيق و پژوهش در زمينه ادبيات كلاسيك فارسي مشغول است. (http://www.iranboom.ir)
2 . برای آگاهی بیشتر، بنگرید به کتاب "راهنمای زبانهای باستانی ایران" از "محسن ابوالقاسمی"، انتشارات سمت، 1376

دیدگاه‌ها   

+2 #1 Guest 1390-12-12 11:56
سلام
من اسمم را به زبان اوستا می خواهم بنویسم اما نمی شود اگر امکانش هست این کار را برای من انجام دهید
اسم من : اندیشه
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید