به مناسبت روز جهانی کودک سخنی با والدین
الیکا بقایی
مادرها! پدرها!
در گذشته نیاکان خردمند ما با انبوهی از باورها که خالصانه به آنها ایمان داشتند زندگی میکردند. این باورها شاید به نظر برخی خرافات یا در اوج خوشبینی تنها عقاید زیبایی باشند که پاسخگوی دنیای مدرن ما نخواهد بود ولی به نظر ما و دوستان دیده و نا دیده ما آنها انسانهای کاملی بودند که جهان را آنطور که هست میدیدند؛ آنها فارغ از روزمرگی و خرافات به خود و دیگران مینگریستند؛ آنها خودشان و مرکز هستی را از اندیشه و خرد و یا اندیشه عملگرا و دارای انرژی میدانستند که دارای قدرت آفرینندگی است. زندگی آنها تنها تکرار اعمالی که دیگران در گذشته آن را آفریدند؛ نبود. برای آنها هر فکر، نمادی از آفرینش عملی نو بود و هر لحظه زمانی مقدس برای آفرینندگی. اندیشه سرور همه چیز بود و زمان و هر چیز دیگر در جهان که فرصت آفرینندگی به ایشان میداد ، مقدس و قابل ستایش. برای آنها جهان با همۀ چیزهایش زنده و قابل ستایش بود. ایشان از این تصاویر زنده الهام میگرفتند و آنها را در قالب هنر برای خود باز آفرینی میکردند و بدین گونه تصاویر زیبای دیواره غارها، دیواره های معابد، رقصهای آیینی و ... را پدید میآوردند و امروز؛ نسل ما وامدار نگرش زیبای ایشان به جهان پیرامون خویش است تا بار دیگر آنچه طبیعت و اندیشه به ایشان عرضه میدارد را در قالب هنر به جهانیان ارائه نماید. و در این راستا هنر نشانی است از بالندگی اندیشه و نگرش نسل ما، و بیشک در این معنا هنر نقاشی تنها ترکیب چند عنصر رنگی نخواهد بود بلکه چیزی به وسعت اندیشه و به قدرت آفرینش و به پهنای یک دیدگاه جستجوگر خواهد بود پس فرزندانمان را یاری کنیم تا دیدگاه نو و تازه خود از جهانی زنده را در قالب هنر خود به قالب تصویر در آورند و با دوستی با طبیعت؛ آفرینندگان خلاق هنرهای گویا و پر معنا در دوران ما باشند.
بچهها! بچهها!
در این تصویر شما یک بیابان را مشاهده میکنید. اما در اینجا شما میتوانید با کسی هم ملاقات داشته باشید آیا میتوانید او را پیدا کنید؟