دیدهبان خلیج فارس
جایگاه نام خلیج فارس در تاریخ - رضا نیکپور
- ديده بان خليج فارس
- نمایش از یکشنبه, 15 فروردين 1389 13:19
- رضا نيكپور
- بازدید: 6601
کارشناس تاریخ و دبیر دیدهبان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران
بنا به گواه مکتوبات جغرافیدانان و مورخین باستان، از هزارههای قبل و نیز بر طبق تقسیمبندیهای یونان قدیم، یکی از اولین و قدیمیترین دریاهای بزرگ جهان که بشر گذشته آنرا شناخت، خلیج پارس است و این عنوان از پس گذشتههای دور، اساس کار دانشمندان در نام گذاریها قرار گرفت. نام آورانی چون تالس (546-640 ق.م.)، فیثاغورس (608-509 ق.م.)، هرودوت (486-420 ق.م.)، کتزیاس (445-380 ق.م.)، گزنفون (430-352 ق.م.) تا استرابو- که غربیها او را پدر جغرافیا میدانند و مقارن ظهور حضرت مسیح میزیسته- همگی بر این نامگذاری اتفاق نظر دارند. بطلمیوس که در قرن دوم میلادی میزیسته در کتاب بزرگ و مهم خود در مورد علم جغرافیا به زبان لاتین، صراحتاً این دریا را پرسیکوس سینوس یا خلیج فارس مینامد. از اینها گذشته، در منابع ایرانی دوره باستان نیز همواره این نام آشنا به چشم میخورد. برای مثال، در کتیبه معروف داریوش، شاه هخامنشی که پس از تسخیر مصر در سده 5 قبل از میلاد نگارش یافته و در کرانههای رود نیل قرار گرفت و در آن صدور حفر ترعه سوئز فرمان داده شده است، این منطقه آبی، دریای پارس یا پارسه خوانده شده است.
آشنایی اعراب پیش از اسلام با این منطقه به دوره اردشیر ساسانی و لشگرکشی او به یمن برای سرکوب حبشیان بر میگردد.
در دوران اسلامی، شماری دست به ثبت و ضبط کتب و نوشتن سفرنامههای با ارزش تاریخی نمودند که خود از منابع مهم تاریخ ایران پس از اسلام به حساب میآیند. آنان نیز همواره از نام خلیج فارس یاد کردهاند. بزرگانی چون ابنالفقیه در کتاب مختصر البلدان، ابنخُردادبه در کتاب المسالک و الممالک و مسعودی در مروج الذهب این حقیقت آشکار را ندیده نگرفتند. در تائید این موضوع میتوان به نامهای زیادی اشاره کرد چون: ابن حوقل، ابوریحان، یعقوبی، بلعمی، دینوری، ابن اثیر، استخری، مقدسی و یاقوت حموی.
در عصر مغولان و ایلخانان نیز که حاکمیت آنان سبب تغییرات کمی و کیفی بسیاری در فلات ایران گردید، این نام کماکان دست نخورده باقی مانده، مورد استفاده قرار گرفت و صاحب نظران هم عصر و پس از آنان نیز چون محمد بن قزوینی و حمد اله مستوفی و بسیاری دیگر این نام را در جای صحیح خود بکار بردند.
در دوره صفوی و رونق حضور شرق شناسان غربی و مورخین و مستشاران آنان در ایران، روال همانگونه بود و فقط نام خلیج فارس به چشم میخورد. مثلاً در زمان حضور پرتقالیها در خلیج فارس بود که پادشاه پرتقال را امپراطور پرتقال، آفریقا و پارس مینامیدند. پس از آنان نیز شاهد حضور هلندیها، فرانسویان، بلژیکیها و انگلیسهاهستیم که تمام ایشان در قراردادهای مختلفی که بسته میشد- چه ما بین خود و چه با دولت ایران- هرگز جسارت تغییر نام خلیج فارس را به نفع هیچ کشور و قدرتی نداشتند. جالب اینکه حتی کشورهای عربی هم چون عربستان، کویت و عمان در عقد تفاهم نامههای فی ما بین به زبان عربی یا بیگانه، همچنان به رعایت استفاده از نام خلیج فارس مقید بودند. نیز همه سازمانهای جهانی منجمله سازمان ملل متحد از همان بدو تاسیس از این نام استفاده نمودند. تلاشی که سید نفیسی در بازیابی نام خلیج فارس در 19 زبان زنده دنیا نمود، خود گواهی بر این مدعاست. نامهایی چون: گلفوپرسیکو در زبان اسپانیولی، پرتقالی و ایتالیایی، پروشاوان در زبان ژاپنی، پرزیشه گلف در زبان هلندی و پرسیدسکی زالیو در زبان روسی از آن جملهاند.
این سنت در عصر حاضر نیز توسط اندیشمندان و نویسندگان واقعگرای عرب نیز همچنان رعایت شده، از آن جمله میتوان از محققینی بزرگ چون جرجی زیدان و فیلیپ حتی نام برد که در جای جای صفحات کتابشان، هر جا که به نام این منطقه رسیدند، از آن به عنوان خلیج فارس یاد کردهاند.
در طول تاریخ به تعداد اندکی عنوان و نامهای منطقه ای بر میخوریم که علیرغم گذشت زمان طولانی و وجود تنشها و تغییرات، این چنین بدون تغییر پا بر جامانده باشند. لذا حفظ این نام گذاری علاوه بر اینکه متضمن هویت ما در طول تاریح است، همانند حفظ میراثی باستانی با ارزش میباشد و بدلایلی که در انتها ذکر خواهد شد، برای کل بشریت و جهان دارای ارزش و اهمیت است و هر گونه تغییر و دست بردن حتی در عنوان و نام آن، مخدوش کردن واقعیتهای تاریخی و تهدیدی برای تمامیت ارضی کشورمان محسوب میشود.
پس چگونه است که این اواخر، مبحثی جدید گشوده شده است که عمر آن به چند دهه نیز نمیرسد و اینچنین به آن دامن زده میشود و آن نامیدن خلیج فارس به نام معجول خلیج عربی است؟ آیا این نام واقعیت تاریخی دارد؟ در جواب باید گفت:آری، عنوان خلیج العربی ریشه در تاریخ دارد، اما نه آن گونه که عنوان میشود و در این تحریف و جایگزینی هوشمندانه، هدفی بزرگ نهفته است. خلیج عربی نام منطقهای است میان سراسر مرز غربی عربستان و مرز شمال شرقی حبشه و مشرق سودان و مصر (بین باب المندب و تنگه سوئز) به موازات خلیج فارس و آن دریایی است که امروزه آن را دریای سرخ یا بحر احمر مینامند، این محل در برخی منابع تاریخی خلیج عربی خوانده میشد. از دانشمندان بنام قدیم که صراحتاً در کتب جغرافیا و تواریخ خویش از این نام برای محل فوق استفاده کردهاند میتوان به هکاتایوس ملطی، هرودوت، اراتوس، تنوس و بطلمیوس اشاره کرد. پس این نام گذاری خود قدمتی کهن دارد. حال اگر امروزه اعراب نمیخواهند این منطقه را دریای احمر بنامند و به دنبال واژه پر آوازه خلیج عربی هستند میتوانند به گذشته خود رجوع کنند و نام خلیج عربی را در نقشههای موجود جایگزین دریای احمر نمایند که احتمالاً در این امر مشکلات بینالمللی کمتری پیش رو خواهند داشت!
اما متاسفانه برخی از شیوخ مرتجع عرب که در ظاهر از سردمداران کشورهای اسلامی همسایه ما هستند، در باطن جاده صاف کن اهداف کشورهای سلطه گر جهان شدهاند. قدرتهایی که نه برای اسلامیت ارزشی قائلند و نه علاقهای به ایرانیت دارند و برای رسیدن منافع خود فقط به دنبال ایجاد تفرقه و اختلاف بین کشورهای همسایه در خلیج فارس میباشند. چرا که ارزش این منطقه حساس و ژئوپلتیک را در جهان خوب میدانند، ارزشهای مادی و معنوی که به عنوان نمونه به چندی از آن میتوان اشاره کرد:
خود نام خلیج فارس به تنهایی حقانیت و ادعاهای واهی برخی کشورهای عربی را زیر سئوال میبرد. خلیج فارس از قرنها قبل از پیدا شدن نفت از نظر جغرافیایی بسیار با ارزش بوده، این منطقه به گونهای کلیدی محل تلاقی و پیوند سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا محسوب میشده و همواره از گذشتههای دور محل صدور و معامله کالاهای تجاری بوده است و به مرور پس از پیدا شدن نفت و در آمد سرشار کشورهای عربی، خود به منطقهای مناسب به عنوان بازار تجهیزات نظامی بدل گردید. همچنین فراموش نکنیم در دوران که هند مستعمره انگلیس بود، خلیج فارس چه محل مهم و پر مناقشهای محسوب میشد. هم اکنون نیز ذخایر نفت و گاز این منطقه بیش از نیمی از کل ذخایر جهان را تشکیل میدهد و اعتبار اقتصادی این منطقه برای جهانیان ناگفته پیداست.
بررسی ذخایر نفت و گاز در کشورمان نیز حاکی از آن است که منابع موجود و تازه یافت شده حوزه دریای مازندران (خزر) هم نمیتواند رقیبی برای منابع خلیج فارس محسوب شود. پس با مرور این شواهد و نیز بررسی اهمیت ذکر شده در مورد خلیج فارس میتوان نتیجه گرفت که اهدافی پنهان شاید از یک ادعای تغییر نام کوچک آغاز گردد ولی توطئهای دراز مدت را در پی داشته باشد و میتوان به مرور جزایر سه گانه و تمامیت ارضی کشورمان را هدف قرار دهد.
لذا سختگیری در مورد حفظ نام خلیج فارس نباید امری ساده و احساسی پنداشته شود و از همان ابتدا باید جلوی خبطی بزرگتر را گرفت. شایسته است سران و عالیمقامان کشورمان که حسن نیت خود را در دفاع 8 ساله از تمامیت ارضی ایران اسلامی به جهانیان نشان دادهاند و بر سر وجبی از خاک کشور مصالحه نکردهاند، این بار نیز با آگاهی از دارا بودن پشتوانه عظیم مردمی از هر دسته و گروه و قشر و طبقهای، قاطعانه جلو این روند را بگیرند و این توطئه تجزیهطلبانه را خنثی نمایند.
بُننوشتها:
- مسکویه (نشریه تخصص دانشگاه آزاد اسلامی شهرری)، پیش شماره اول، زمستان 1384، ص 86
- پارسه (هفته نامه سازمان میراث فرهنگی)، سال سوم، شماره 153، امرداد 1387، ص 5