صنایع دستی
نابودی صنعت شش هزار ساله کرمان
- صنايع دستي
- نمایش از یکشنبه, 10 مرداد 1389 11:06
- بازدید: 4778
برگرفته از خبرگزاری مهر
به گزارش خبرنگار مهر در کرمان، شهر کرمان از گذشته تا کنون در دو چیز معروف است و همه مردم ایران و حتی گردشگران جهان، کرمان را با نام زیره و مس کرمان می شناسد اما پس از گذشت هزاران سال از مسگری در استان کرمان صدای چکش و ضرب آهنگ مسگران در بازار کرمان به تاریخ پیوسته است و دیگر صدای ممتد و زیبای چکش مسگران در بازار مسگری کرمان به گوش نمی رسد.
از صدها حجره ای که در گذشته در راسته بازار مسگران وجود داشت و در میان هر یک کوره ای سوزان قرار داشت، امروز حتی یک کوره مس نیز باقی نمانده است و حجره های مسگری کرمان جای خود را به فروشگاههای تزئینی لوکس و نیکل فروشی داده اند که از اصفهان و یزد خریداری می شوند و در بازار مسگران کرمان فروخته می شوند.
بازار مسگرهای کرمان در تصرف اجناس چینی
از تعداد انگشت شمار مغازه مس فروشی نیز که در این راسته بازار سنتی کرمان وجود دارد اکثر مغازه ها مس و سیلورهای چینی و پاکستانی و یا حتی تابلوهای تزئینی پاکستانی و هندی می فروشند و دیگر استاد کار مسگری در بازار بزرگ کرمان وجود ندارد.
بازار مسگران که یادگاری از دوران صفویه است، امروز به دست دلالان چینی و پاکستانی افتاده است و صنعت سنتی کرمان در خطر جدی قرار گرفته است و به نظر می رسد با تغییر شغل مسگران و عدم تمایل جوانان به این صنعت بزودی مهمترین صنعت دستی کرمان به تاریخ خواهد پیوست.
مجسمه مرد مسگر تنها بازمانده مسگران
کرمان به دلیل وجود معادن بزرگ مس در سرچشمه، بردسیر و شهر بابک از پنجهزار سال پیش مرکز مهم تولید مس و به خصوص ظروف مسی بشمار می رفته است همچنین حفاریهای صورت گرفته در منطقه "تل ابلیس" در شهرستان بردسیر کرمان نشان از وجود کوره های مس شش هزار ساله دارد.
اما این صنعت دیرپای کرمان هم اکنون پس از هزاران سال درحال منسوخ شدن است و تنها چیزی از این بازار و صنعت تاریخی در استان کرمان بجای مانده است یک مجسمه مرد مسگر در ابتدای بازار مسگران و خاطرههای شیرین مردم کرمان از بازار مسگران است.
مسگری سالهاست که فراموش شده است
یکی از مغازه داران راسته مسگران کرمان که دیگر نشانی از یک مسگر ندارد در گفتگو با خبرنگار مهر در کرمان اظهار داشت: در راسته بازار مسگران هیچ کارگاه مسگری وجود ندارد و اکثر صدها کالای مسی که در این مغازه وجود دارد یا کار اصفهان است و یا کالاهای چینی و پاکستانی و بعضا هندی است.
وی می گوید: چند قلم مس کرمانی هم در این مغازه وجود دارد که هر قطعه به دلیل نایاب و منحصر به فرد بودن از ارزش بالایی برخوردار است و در حقیقت به اندازه طلا ارزش دارد.
وی در خصوص اینکه چرا حرفه مسگری را ادامه نداده است گفت: مسگران این راسته به تدریج این مغازه ها را واگذار کرده اند و من هم اصلا بازار قدیم شهر کرمان را به یاد نمی آورم تا جایی که من می دانم هیچ کدام از این مغازه داران از مسگران قدیمی راسته مسگران نیستند.
این مغازه دار کرمانی گفت: کار اصل مس کرمان کالایی بسیار با ارزش است تا جایی که می دانم در این بازار فقط یک استاد کار مسگر وجود دارد که کارهای سفارشی را قبول می کند.
یکی از قدیمی های بازار مسگران کرمان در خصوص راسته مسگران می گوید: کار من از قدیم سفید کاری بود و الان هم سفید کاری ظروف را انجام می دهم و تقریبا تنها کارگاه باقی مانده از قدیم همین کارگاه است.
مردم تمایلی به خرید مس ندارند
این پیرمرد بازاری کرمان افزود: طی چند سال قبل صدای چکش مسگران کرمان در تمام بازار به گوش می رسید اما کم کم به دلیل عدم تمایل مردم به خرید ظروف مسی و گرایش به ظروف لوکس روز مسگران هم ورشکست شدند و یکی پس از دیگری مغازه های خود را واگذار کردند، اینها هم که الان مس می فروشند هیچ کدام اصلا نمی دانند مسگری یعنی چی و فقط کار فروشندگی اجناس را انجام می دهند.
وی افزود: زمانی اگر جزء جهیزیه یک دختر کرمانی مس نبود می گفتند جهیزیه اش ناقص است و یک عیب برای خانواده دختر محسوب می شد اما الان مس فقط یک کالای دست و پاگیر است.
وی ادامه داد: سینی مسی، تابلوی مسی، چلوصافی مسی؛ دیگ مسی و قاشق و کاسه های مسی جزء اصلی جهیزیه بود الان هم اگر در خانه قدیمی ها دقت کنید می توانید در انبارهای خانه ها این ظروف را پیدا کنید اما الان هیچ ظرف مسی را که کار دست باشد نمی توانید در بازار پیدا کنید.
یک زن کرمانی نیز در خصوص ظروف مسی کرمان گفت: از گذشته رسم بود که در خانه ها ظروف مسی وجود داشته باشد اما گران بودن این ظروف و همچنین جایگزین شدن ظروف سبک و زیبا بجای ظروف مسی موجب شده است اکثر خانواده های کرمانی دیگر تمایلی به خرید این اقلام نداشته باشند اما با تمام این حرفها در خانه همه کرمانیهای اصیل هنوز تابلوهای مسی وجود دارد.
وی افزود: اگر هم کسی بخواهد ظرف مسی بخرد الان دیگر کسی ظرف مسی دست ساز ندارد و فکر نمی کنم جایی وجود داشته باشد که بتوان این کالاها را خرید.
ظروف مسی در زیر زمین خانه ها خاک می خورند
وی عنوان کرد: از آن همه هیاهوی بازار مس گران کرمان الان هیچ چیز باقی نمانده است و اکثر ظروف هم در زیر زمینهای خانه های کرمان خاک می خورد و یا درنهایت به نمکی ها فروخته می شود.
یکی از استادکارن مس کرمان که درگوشه ای از بازار به حوض وسط چهار سو خیره مانده است هم در گفتگو با خبرنگار مهر به گذشته باز می گردد: آن روزها در هر یک از این حجره ها یک کوره بزرگ ذوب مس وجود داشت و شاگردهای مغازه ها از ساعات ابتدایی صبح قبل از استاد کار این کوره ها را روشن می کردند.
کسی از مسگران حمایت نکرد
حاج احمد اکبری افزود: اکثر ظروف مردم کرمان توسط چکش همین افراد درست می شد و با شروع یک روز کاری راسته بازار پر می شد از صدای چکش و صدا در طاقها می پیچید و انعکاس بسیار جالبی داشت بطوریکه هنوز این صدا به عنوان خاطره ای شیرین در ذهن مردم باقیمانده است.
وی اضافه کرد: تا چند سال پیش هم هنوز چند حجره مسگری وجود داشت اما در حال حاضر هیچ کس کار مس نمی کند.
وی در پاسخ به اینکه چرا تمام حجره های مس گری کرمان تعطیل شده اند، گفت: این اواخر دیگر هیچ کس مس نمی خرید از سویی قیمت مس هم افزایش یافت چون خود ما هم مس را با قیمت زیاد می خردیم و بعد از کار کردن روی مس قیمت بیشتر هم می شد مس هم ظرف سنگینی بود و مردم به خرید ظروف لوکس روی آورده بودند و دیگر برای کسی نمی ارزید که مسگری کند.
حاج اکبری با خنده ادامه داد: چند سالی است که مسگری در کرمان تمام شده است و فقط اسم راسته مسگران باقیمانده است.
وی گفت: همه مسگران پیر شده اند و هیچ جوانی هم علاقه ای برای یاد گرفتن مسگری ندارد اگر هم بخواهد یاد بگیرد جایی برای شاگردی کردن وجود ندارد.
استاد کار مسگر کرمانی در آخر با خنده می گوید : صدای چکشهای بازار طلا فروشان کرمان بیشتر از صدای بازار مسگران است و شاید بارور نکنید اما ده سال پیش این چنین روزی و این چنین حرفی برای بسیاری از مسگران حرفی مضحک بود اما الان یکی بگوید مسگران کرمان کجایند و این همه ظرف چینی در بازار مسگران کرمان چه می کند.
وی با اشاره به اینکه هیچ کس از صنعت مسگری حمایت نکرد تا از بین رفت، گفت: با این وضعیت بازار اگر صدای چکشی در بازار بپیچد فکر می کنم مغازه داران لوکس فروش این راسته که یک بار هم دود کوره نخورده اند اعتراض هم بکنند که چه صدای گوش خراشی.