زیست بوم
شوربختی دریاچهای شیرین!
- زيست بوم
- نمایش از پنج شنبه, 07 اسفند 1393 13:30
- Super User
- بازدید: 4210
دریاچه کافتر، باتلاق کافتر؛ نامهایی که شاید دیگر کمتر به گوش بخورند! امروز حتی در بعضی از نمایهها و نقشهها مینویسند کویر کافتر. به نظر تعمدی در کار است که این مفاهیم جایگزین شوند، زیرا دریا، دریادلی میآورد. وقتی دریا باشد، سخن میگوید با محیط، با انسانها، با پرندگان، با خزندگان و آب که نباشد هیچ نیست. گیاه و جانور هم ... .
new nike football boots 2012 2017 - 002 - Nike Air Max 270 ESS Ανδρικά Παπούτσια Γκρι / Λευκό DM2462 | FitforhealthShops - The Ultimate all festive nike running shop coupon code FAQبرگرفته از تابناک
ایرج زارعی
دریاچه کافتر، باتلاق کافتر؛ نامهایی که شاید دیگر کمتر به گوش بخورند! امروز حتی در بعضی از نمایهها و نقشهها مینویسند کویر کافتر. به نظر تعمدی در کار است که این مفاهیم جایگزین شوند، زیرا دریا، دریادلی میآورد. وقتی دریا باشد، سخن میگوید با محیط، با انسانها، با پرندگان، با خزندگان و آب که نباشد هیچ نیست. گیاه و جانور هم ... .
آری همه خاموش بودند. کسی فریاد برنمیآورد. وقتی منطقهای نابود میشد، همه ساکت بودند و در دل تشویق به تخریب! از روی نادانی به جای پیرایش ابرو چشمش را کور کردیم. رونقی موقت جای پویایی قرون و اعصار را گرفته بود و کسی از دل دریاچه خبر نداشت.
بیچاره گاه کف میکرد و گاه انتقام میگرفت، گاه یخ میزد و گاه بخار میشد. هیچ کس نمیدانست دریاچه چه میگوید و یا شاید ما این گونه فکر میکنیم و ثقل سامعه داشتهایم! زیرا این سکوت فقط ویژه ما بود، سرمان را زیر برف تعریف و تمجیدهای گذرا کرده بودیم و بیابان را توسعه میدادیم. مرتع را تخریب میکردیم و به جای آن کدو حلوایی میکاشتیم! اما پرندگان ساکت نبودند، قهر میکردند، کمتر میآمدند و سال به سال کمتر.
درناها، آنقوتها، مرغابیها و لک لکها! همه مویه کنان میگفتند دریاچه کافتر دارد از بین میرود؛ اما گوش شنوایی نبود و شوربختی سرانجام دریاچهای شیرین شد و انسانهای مغرور و خودبین به چشم خویش دیدند آنچه نباید میشد.
میخواهم بار دیگر سوگواریها و مویههای مجازی برای دنیایی واقعی را یادآوری کنم اما چقدر دیر! یادی از کافتر که زمانی دریاچه بود و زندگی، شنا بود و ماهیگیری، ولی اینک کویر است و کویر و شده جایی برای رالی سرعت. به جای جلبکهای لطیف، خار است و خاک و به جای مرغابی و اردک و لک لک، زاغ است و زغن. زوزه ماشین جای هلهله درناها را گرفته. چرخش و رقص فلامینگوهای صورتی پوش با گردباد خس و خاک جایگزین شده است. آن زمان دوست داشتی چهار چشمی اطراف را بنگری و اکنون باید چشم برهم گذاری تا خاک چشمانت را کور نکند.
دریاچه کافتر در خاموشی همه، از مسئول و غیر مسئول، خبرنگار و نویسنده، محقق و مدرس، کشاورز و مسئولین اداری، خاموش شد و از کسی نالهای بلند نشد! نابخردانه و ناجوانمردانه میراث قرنهای متمادی را در اندک زمانی خشکاندیم و پر طمطراق، گردن بالا گرفتیم و از افزایش سطح زیر کشت، به جای افزایش تولید در سطح، داد سخن دادیم! یعنی مرتع را نابود کردیم و سفرههای زیر زمینی را خشکاندیم و اینک بیست هزار هکتار زمین بدون آب و لم یزرع روی دستمان مانده است. میپنداشتیم ما بیشتر از پیشینیان میدانستیم و میدانیم! که با اینکه دستشان باز بود برای تخریب و دخالت در طبیعت، قانع بودندو شکرگزار؛ اما چه کنیم؟ میراث زمانه را از دست دادیم.
و اینک کویری برای آیندگان به ارمغان میگذاریم. دردناک و خجالتآور نیست؟! من تمام دوستانی را که در فضای مجازی مطالبی آورده بودند، از نظر گذراندم. خلاصهوار و مرثیه گونه با اجازه از مطالب شما بهره میبرم. شاید نوشدارویی باشد بعد از مرگ سهراب و شاید هنوز هم بتوانیم جبران کنیم!
بیایید مرور کنیم چه کردهایم. شاید راه چارهای بیابیم؛ اما پیشاپیش عذر میخواهم از اینکه نمیخواهم افعال را در مورد دریاچه کافتر با زمان ماضی به کار گیرم. باورش سخت است به جای فعل هست، فعل بود آوردن! اکنون که همیت و همتی جوانه زده که این گونه دریاچهها و تالابها احیا و حفاظت شوند، کافتر را نیز از یاد نبریم. وقتی از ارومیه و دریاچه آن صحبت میکنیم، از کافتر که هرچند وسعت ارومیه را نداشته اما ذخایر آب شیرین و تنوع زیستی آن قطعا از دریاچه ارومیه کمتر نیست هم بگوییم.
موقعیت جغرافیایی و حوزه آبریز
دریاچه کافتر با وسعتی بیش از هفت هزار هکتار در بخش مرکزی شهرستان اقلید در شمال استان فارس است و این تالاب مساحتی حدود ۴۸ کیلومتر مربع دارد. این دریاچه در ۳۵ کیلومتری جنوب اقلید فارس و در ارتفاع ۲۳۰۰ متری از سطح دریاست و طول آن حدود ۲۴ کیلومتر و عرض آن ۶ کیلومتر است و دومین دریاچه آب شیرین بعد از دریاچه پریشان در استان فارس است.
ژرفاى دریاچه کم و نزدیک به ۵/۱ متر است. دریاچه کافتر از جنوب در پناه کوه برآفتاب است؛ چشم انداز و تصویر این کوه در آب دریاچه بسیار زیباست.
میانگین سالانه نزولات جوی ۴۱۰ میلی متر و میانگین حداقل و حداکثر بارش سالانه به ترتیب ۲۰۲ و ۶۸۱ میلیمتر گزارش شده است (بر اساس دوره مشترک نوزده ساله از ۶۶-۱۳۶۵ تا ۸۴-۱۳۸۳) حداکثر و حداقل مطلق مقدار بارندگی در دوره آماری مذکور به ترتیب ۵/۹۰۳ و ۲۶۸ میلیمتر در سال بوده است. میانگین بیشترین میزان نزولات جوی در فصل زمستان (mm۴/۳۰۲) و پس از آن در فصل پاییز (mm۶/۱۳۸) نازل میشود. میانگین سالانه درجه حرارت حوضه ۵/۱۱ است. ماههای دی و بهمن با میانگین ۱- و ۵/۰ سردترین ماههای سال و تیر و مرداد به ترتیب با ۲/۲۲ و ۵/۲۱ گرمترین ماههای سال هستند.
این تالاب دومین دریاچه آب شیرین بعد از دریاچه پریشان در استان فارس است. در زمان پرآبی یک بانک زیستی از مجموعه متنوع گونههای جانوری و زیستگاه طبیعی پرندگان مهاجر و محل پرورش ماهیهای کپور و آمور بود. وجود چشمهسارها و قنوات متعدد علاوه بر ایجاد مناظر زیبا و دیدنی زمینه مساعدی برای پرورش ماهی قزلآلا فراهم نموده و هر سال میزبان بسیاری پرندگان همچون تنجه، چنگر معمولی فلامینگو، اردک سرحنایی، خوتکا، اردک سرسبز، غاز خاکستری، عقاب دم سفید، پلیکان خاکستری، اردک سرسفید، کفچه نوک، حواصیلها، باکلان و کشیمیان و انواع پرندگان کنار آبزی است.
البته علاوه بر پرندگان آبزی، پرندگان کنار آبزی زیادی مثل درنا، کبک، تیهو، عقاب طلایی، شاه باز، دلیجه، جی جاق و کمرکولی زنبور خور کوچک و سبز قبای هندی و ۴۹ گونه پستاندار از جمله پلنگ، قوچ و میش، گربه جنگلی، روباه معمولی و گرگ در کنار زندگی میکنند؛ بنابراین، تالاب کافتر، هر چند در فهرست تالابهای بینالمللی نیست، دست کمی از تالابهای بینالمللی ندارد.
حالا داریم در خاطرههایمان جستجویش میکنیم. کجا رفتند پرندگان زیبایی که با حرکت هفتی خود و صدای پیش قراولانشان به ما شادی و نشاط میبخشیدند؟ چرا صداهای شبانه آنها با حرکتهای دستهجمعیشان که به علت حمله مهاجمی بود دیگر نمیآید. آری میخواستند این زیباییها را به اشتراک بگذارند و دیگران نیز از آن بهرهمند شوند تلاشها آغاز شد و تفکر شکل گرفته، اما تولد آن با از بین رفتن مادر، همه را به سوگ نشاند.
تا قبل از خشکسالی سالانه حدود یک هزار تن ماهی کپور از دریاچه صید میشد، زمانی اسکله داشت و شرکت تعاونی صید و صیادی که هنوز سهامداران چشم به راه آب و ماهی هستند؛ اما تنها تابلویی بر جای مانده که از منظر افرادی که قبلا دریاچه را ندیدهاند، فکر میکنند به دیار دیوانگان و مسخ شدگان وارد شدهاند. بیایان و ماهیگیری!
در حال حاضر با خشک شدن این دریاچهها نه تنها پرندگان مهاجر به این دریاچهها نمیآیند بلکه به پرندگان بومی نیز آسیب فراوان وارد شده است.
در چند سال گذشته به دنبال بارشهای متعدد مقدار کمی آب در دریاچههای خشک شده استان جمع شد اما نه تنها آبی در دریاچه کافتر جمع نشد بلکه دریاچه وارد هفتمین سال خشکیاش شد و... .
در پانزده سال گذشته به دلیل استفاده بیرویه آب و همچنین توسعه کشاورزی در بالادست خسارات جبران ناپذیری به کافتر وارد شد. خشکسالیهای این مدت باعث خشکی ۱۰۰ درصد دریاچه شده. از آنجا که شغل ۹۰ درصد از مردم منطقه کشاورزی است و اراضی آنها در حوالی دریاچه واقع شده دریاچه کافتر آب مورد نیاز کشاورزان را تأمین میکرد. عبور و مرور خودروها از میان دریاچه نیز یکی دیگر از فجایعی است که برای این دریاچه طی این مدت رقم خورده و باعث شده شرایط اکولوژیک آن دچار تغییرات ناشی از عوامل انسانی شود.
خبرگزاریها زمانی از حوادث این دریاچه و اکوسیستم فعال مینوشتند؛ هرچند برخی این خبرها ناگوار بود، نشان از پویایی داشت. آری زمانی آب و تلاطم و موج آن انسان را هلاک میکرد و اکنون بیآبی و تشنگی.
هرچند خشکسالی در این سالها تأثیر زیادی بر خشک شدن تالابها داشته است، عدم برنامهریزی برای آب بالادست تالابها و دریاچهها، چشمه و رودخانهها و ساختن سد، بسیاری از تالابهای کشور را کاملا خشک کرده و این عامل در دریاچه کافتر محرز و مبرزتر است. برای حل معضل دریاچه و بازگرداندن حیات به آن، نظر کارشناسان و مسئولین مربوطه این است که باید با مدیریت مصرف آب در حوزه کشاورزی نسبت به احیای دریاچه اقدام کرد. در غیر این صورت در آیندهای نزدیک، استان فارس با خطرات زیادی از جمله ورود کویر روبهرو خواهد شد. حفظ حریم دریاچه از مهمترین اولویتها در زمان خشکسالی است.
به امید روزی که صدای پرندگان و درناهای خاکستری را بشنویم و پرواز با ابهت و سحرانگیزشان را نظاره کنیم؛ هرچند میزبانهای خوبی برای آنها نبودیم.