جهان ایرانی
تب «یلدا» در افغانستان + تصاویر
- جهان ايراني
- نمایش از جمعه, 01 دی 1391 17:23
- بازدید: 5193
«صالح محمدخلیق» رئیس اداره اطلاعات و فرهنگ ولایت بلخ در رابطه با سابقه تاریخی تجلیل از شب یلدا در این منطقه، میگوید: جشن شب یلدا سابقهای طولانی در تاریخ کهن آریاییها دارد.
Upcoming 2021 Nike Dunk Release Dates - nike tiempo ii jersey green black friday specials - CopperbridgemediaShops | Air Jordan Release Dates 2021 + 2022 Updated , IetpShops , nike new arrival for men japan today live full
شب یلدا یا همان طولانیترین شب سال در میان مردم افغانستان به خصوص ولایت «بلخ» این کشور از جایگاه خاصی برخوردار است.
به گزارش فارس، همه ساله با نزدیک شدن به آخرین و طولانی ترین شب از فصل پاییز که یلدا نام دارد، مردم فرهنگ دوست ولایت بلخ در شمال افغانستان با آداب و رسوم خاص خود به استقبال این شب میروند.
یلدا نشانی از تاریخ کهن
«صالح محمدخلیق» رئیس اداره اطلاعات و فرهنگ ولایت بلخ در رابطه با سابقه تاریخی تجلیل از شب یلدا در این منطقه، میگوید: جشن شب یلدا سابقهای طولانی در تاریخ کهن آریاییها دارد.
وی تصریح کرد: این فرهنگ که بیشتر در کشورهای ایران، افغانستان و تاجیکستان امروزی مرسوم است، در گذشته باشکوه خاصی برگزار میشد و تا امروز ادامه دارد.
خلیق با بیان این که هر چند تجلیل از شب یلدا در افغانستان جنبه رسمی ندارد، گفت: با این حال در گذشته مراسم ویژهای به همین مناسبت از سوی حکومتها در دورههایی مختلف تاریخی برگزار میشده است.
رئیس اداره اطلاعات و فرهنگ ولایت بلخ، گفت: از گذشته تاکنون این فرهنگ نیکو در میان خانوادهها به یک عرف پسندیده تبدیل شد و بدون وقفه در میان ملتهای مختلف رواج یافته است.
سرخی آفتاب در انار و هندوانه یلدا
وی در رابطه با آداب و رسوم مخصوص این شب در افغانستان اظهار داشت: در این شب مردم با چیدن سفره مخصوص شب یلدا که از میوه و آجیلهای متنوع تشکیل میشود، در کنار بزرگان خانواده این شب را ارج مینهند.
خلیق تصریح کرد: هندوانه و انار میوههای مخصوص سفره شب یلدا هستند، این 2 میوه سرخ رنگ که نمادی از سرخی آفتاب هستند، نوید دهنده روشنایی در سفره به شمار میروند.
به گفته خلیق، مردم شب یلدا را به امید طلوع خورشید که مظهر درخشندگی و گرما است، به سر میرسانند.
وی با اشاره به این که شب یلدا با اولین شب از فصل زمستان و آغاز چله بزرگ مصادف است، افزود: پس از این شب، روزها به سوی طولانی شدن میروند و مردم در گذشته معتقد بودند که آفتاب بیشتر میدرخشد و از ظلمت و تاریکی شب که تعبیر به اهریمن میشد، کاسته میشود.
یلدا یکی از مظاهر الهام شعرای افغان
این نویسنده و شاعر افغان اظهار داشت: در طول تاریخ، پارسی زبانان خوش ذوق در سرودههایشان با استفاده از استعاراتی شب یلدا را به «زلف یار» یا «شب هجران» تشبیه میکردند و از آن الهام میگرفتند.
وی معتقد است: هر قدر که مردم به فرهنگ و داشتههای تاریخی خود بیشتر رجوع کنند و آنان را زنده نگه دارند به همان اندازه در نزد جوامع دیگر احترام بیشتری خواهند داشت.
رئیس اداره اطلاعات و فرهنگ ولایت بلخ در ادامه گفت: ملتی که از نظر قدمت فرهنگی و تاریخی فقیر باشد یا به این ارزشها بیاعتنایی کند، همچون مرده متحرکی است که فقط نفس میکشد و روح ندارد.
خلیق با اشاره به این که جهان امروز به سوی نزدیکی و دهکدهای شدن حرکت میکند، افزود: کشورهایی چون افغانستان و ایران که مملو از افتخارات در عرصههای مختلف تاریخی هستند و در دورههای مختلف فرهنگ و تمدن تأثیرگزار بودند، میتوانند در دنیای امروز با عنایت به داشتههای گذشته و نبوغ فرهنگی خود در دهکده جهانی تأثیر گذار باشند.
شب تولد و پیروزی خورشید
«سهراب سیرت» از جوانان خوش ذوق شهر مزارشریف، در این باره اظهار داشت: مردم در گذشته بر این باور بودند که یلدا، شب تولد خورشید است و در این شب جنگ «اهریمن» خدای تاریکی با «اهورا مزدا» (خورشید) صورت گرفت که در نهایت خورشید پیروز میشود.
این جوان بلخی که مطالعات خوبی در ادبیات فارسی و در رابطه با تاریخچه مراسم شب یلدا دارد، گفت: شب یلدا در گذشته به صورت رسمی و از سوی حاکمان وقت تجلیل نمیشد، اما این رسم در میان تک تک خانوادهها از اهمیت ویژهای برخوردار بود و گرامی داشته میشد.
سیرت با بیان این که تجلیل از شب یلدا نه تنها در کشورهایی چون ایران و افغانستان بلکه روسیه و تاجیکستان نیز وجود دارد، گفت: مردم تاجیکستان پس از خوردن هندوانه در شب یلدا پوست آن را برسرشان میگذارند و معتقد هستند که از سردرد در امان میمانند.
این شاعر و نویسنده جوان ولایت بلخ اظهار داشت: همه ساله در شب یلدا محافل و مجالس فرهنگی در ولایت بلخ برگزار میشود و شاعران و نویسندگان آثار خود را که بیشتر با حال وهوای این شب سازگار است، قرائت میکنند .
اهمیت یلدا برای مردم افغانستان
سیرت با بیان این که شب یلدا همچون «نوروز» و جشن «مهرگان» از جمله مراسمی است که پس از ظهور اسلام در ایران و افغانستان هم با آن مخالفتی نشده است، گفت: گرامی داشت این مراسم هر سال در میان مردم اهمیت بیشتری پیدا میکند.
این جوان افغان در ادامه افزود: مردم افغانستان پس از سالهای طولانی جنگ و ویرانی این روزها دوران جدیدی را در زندگی خود تجربه میکنند و در نتیجه نیاز بیشتری به برگزاری چنین مراسم و محافلی دارند.
وی حفظ ارزشهای فرهنگی را راهی برای ایجاد آرامش و امید برای مردم دانست و ادامه داد: گرامیداشت نوروز و یلدا راهی برای شروع یک زندگی جدید و به دور از دغدغه های جنگ برای مردم افغانستان است.
گفتنی است، همه ساله به مناسبت شب یلدا محافلی از سوی ریاست اطلاعات وفرهنگ و شهرداری ولایت بلخ در شهر مزارشریف برگزار میشود.
جایگاه یلدا در شعر شاعران افغان
یلدا که در زندگی مردم افغانستان از جایگاه ویژهای برخوردار است در شعر شاعران این کشور هم جایگاه ویژهای دارد.
«محمدکاظم کاظمی» شاعر و نویسنده معاصر افغان در شعری به شب یلدا این گونه پرداخته است:
یلدا حریف اینهمه سختی شود مگر
سیبی که میخورید درختی شود مگر
مستوجب عطای بخیلان شوی شبی
منظور وعدههای وکیلان شوی شبی
من آمدم ترانه بیارم برایتان
آجیل و هندوانه بیارم برایتان
روزانتان همیشه به جوزا بدل شود
شبهایتان همیشه به یلدا بدل شود
آن قصر زرنگار، پس از کوه و جنگل است
سختی همیشه در صد و سی سال اول است
دیگر کلید بخت به جیب تو میشود
هر شب خوراک برّه نصیب تو میشود
تا هندوانه پوست شود صبر کن عزیز!
آن پوست سهم توست شود، صبر کن عزیز!
شعر شب یلدای شهید بلخی
شهید «سید اسماعیل بلخی» از بنیانگذاران ادبیات انقلابی و از مبارزان اسلامی در افغانستان بود که در دروان حکومت «ظاهر شاه» در این کشور به شهادت رسید.
شعر «شب دیجور» که در روز اول زمستان سال 1336 خورشیدی در زندان «دهمزنگ» کابل سروده شده است از مهمترین سرودههای انقلابی این شخصیت برجسته است که در دوران زندان 15 ساله خود آن را سروده است.
«شب دیجور»
بس شگفت است به ما حالت زندان امشب
کنج تنهائی و سرمای زمستان امشب
جرم عشق وطن و حق طلبی یک ز هزار
میدهم شرح بر ملت افغان امشب
اولا یک نظری کن به جهان و پس از آن
نظری کن به جهانداری غولان امشب
جمله آزاد و ز انواع نعم برخوردار
هست یک ملت پس مانده هراسان امشب
نه حیاتی و نه علمی و نه آزادی رأی
مانده در فکرت پوشاک و غم نان امشب
کفن مرده ز کاه است و ز خاشاک زمین
نیست بر زنده دگر چیز جز ارمان امشب
هیچ دانی که کجا گفتم و آن ملت کیست
آن که مرکز بودش کابل باستان امشب
منزلش دامن کوهسار و زمستانش سخت
آتشش نیست مگر آتش حرمان امشب
شدت فقر و زمستان خراب شب دی
وضع کابل شده وادی خموشان امشب
قصه کوتاه، به زندان نظری میانداز
تا که ایضاح کنم حال رفیقان امشب
هر که را لرزش ما بود خبر میگفتی
گوئیا زلزله شد باز به سیغان امشب
حجرهها قفل، نه آتش، نه غذای کافی
نه چراغی که دهد نور به ایوان امشب
گر بودی فرصت فریاد و فغان، میرفتی
نالش و غرش ما تا سر کیوان امشب