کتاب
دانشنامه زبان و ادب فارسی - دکتر اسماعیل سعادت
- كتاب
- نمایش از چهارشنبه, 24 آذر 1400 10:26
برگرفته از روزنامه اطلاعات
دانشنامه راکتاب یا مجموعهکتابهایی تعریف کردهاند، حاوی اطلاعات جامعی درباره همه شاخهها یا بعضی از شاخههای دانش بشری که به صورت مقالاتی ـ معمولاً مرتب به ترتیب الفبایی ـ فراهم آمده است. دانشنامهها در هر کشوری منعکسکننده فرهنگ و تمدن و میزان پیشرفت علمی آن کشورند. هرچه کشوری که در دانش و فن و هنر پیشرفتهتر باشد و در تولید و توسعه دانش بشری سهم بیشتری داشته باشد، تعداد و تنوع دانشنامههایی که در آن کشور تألیف میشود، بیشتر است.
دانشنامهنویسی سابقهای دوهزارساله دارد؛ ولی سابقه دانشنامههایی که به شیوه جدید و نخستینبار در کشورهای انگلیس و فرانسه و آلمان، تألیف شده است، از اندکی بیش از دویست سال فراتر نمیرود. در کشور ما دانشنامهنویسی، به اسلوب دایرهالمعارفهای جدید، در سال ۱۳۴۵ با تألیف دانشنامهای عمومی و مختصر به نام «دایرهالمعارف فارسی» به سرپرستی غلامحسین مصاحب آغاز شد. این دانشنامه همچنان مرجع مهم قابل اعتمادی برای مراجعهکنندگان و ابزار علمی دقیقی برای برآوردن نیازهای اولیه اهل تحقیق است.
در سالهای پس از انقلاب اسلامی، با افزایش اهتمام به دانشنامهنویسی، شمار دانشنامهها در زمینههای مختلف علمی رو به فزونی گذاشت، تا آنجا که در حال حاضر تعداد دانشنامههایی که در دست تألیف است، به دهها عنوان بالغ میشود. بعضی از صاحبنظران این اهتمام روزافزون به تألیف انواع دانشنامهها را بهحق به «نهضت دانشنامهنویسی» تعبیرکردهاند. پاسخ این سؤال که چرا چنین اقبال وسیعی به دانشنامهنویسی نشان داده میشود، ظاهراً در این معنی نهفته است که با ظهور تحول پرشتاب فرهنگی و توسعه همهجانبه آموزش عمومی در کشور، نیاز به آگاهی از همه رشتههای علمی در میان افراد جامعه، بهخصوص در میان جوانان تحصیلکرده، افزایش یافته است و یکی از راههای برآوردن این نیاز، عرضه انواع دانشنامهها در زمینههای مختلف علمی است. خواننده کنجکاو که میخواهد از موضوعی مطلع شود یا علاقهمند به تحقیق است و میخواهد در موضوعی تحقیق کند، خود را در برابر انبوه عظیمی از اطلاعات پراکنده در کتابها و نشریههای مختلف مییابد. گاه تعدد و تشتت این اطلاعات و دشواری دسترسی به آنها و حتی به اهم آنها، به حدی است که طالب مطالعه و تحقیق، در مواجهه با آنها، عاجز میماند و ممکن است از سر نومیدی، کار جستجو در یافتن مطلوب خود را رها کند یا مقلدوار به قبول تعبدی حاصل کارهای سطحی اکتفا کند. تنها وسیلهای که میتواند او را به ادامه مستقلانة کار تحقیق ترغیب کند، دانشنامه است. دانشنامه کار جستجو را برای او آسان میکند. با چکیده اطلاعاتی که به صورت مقاله یا مقالاتی، مستند به منابع موثق و مبتنی بر نظام ارجاعی مطمئن و راهگشا به او میدهد، او را از این سرگردانی که مطلوب خود را در چه کتابها و در کجا بیابد، بیرون میآورد و در نهایت، به او کمک میکند که خود و به سعی خود، چیزی را که میجوید بیابد.
آگاهی از میراث بزرگان ادب
یکی از مهمترین نیازهای جامعه فرهنگی ما، نیاز به آگاهی از میراث گرانبهایی است که بزرگان ادب ما بر جای نهادهاند؛ از جمله نیاز به دانستن این معنی که این بزرگان در چه زمانی و در چه شرایطی و چگونه میزیستهاند و هر یک چه آثاری پدید آوردهاند و چه سهمی در کمال و پختگی و شیرینی ادب فارسی داشتهاند، و زبان فارسی پس از طی چه مراحلی به چنین درجهای از غنا رسیده است که امروز میتواند از عهده بیان دقیقترین مفاهیم فکری و علمی و ادبی برآید. در برآوردن این نیاز هم، بهترین وسیله تدوین دانشنامه است؛ مجموعهای که بتواند لااقل در قدم اول، مهمترین اطلاعات مربوط به زبان و ادب فارسی را، از گذشته تا حال، یکجا در دسترس خواستاران آنها بگذارد.
با توجه به این نیاز بود که «فرهنگستان زبان و ادب فارسی»، به عنوان عالیترین نهاد فرهنگی موظف به حفظ و پرورش و گسترش زبان و ادب فارسی و تشویق و تسهیل مطالعه و تحقیق در آنها، همت به تدوین دانشنامهای ادبی به نام «دانشنامه زبان و ادب فارسی» گماشت و برای این منظور، در چهاردهم اردیبهشت۱۳۷۱، در بیست و دومین شورای خود، در نخستین دوره ریاست جناب آقای دکتر حسن حبیبی، اقدام به تأسیس گروهی به نام «گروه تحقیق در متون و ادبیات فارسی» کرد. این گروه در اردیبهشت ۱۳۷۲، با مدیریت جناب استاد عبدالمحمد آیتی رسماً و عملاً شروع به کار کرد.
گزینش مدخلهای دانشنامه، تعیین کمیّت و کیفیت مقالات، اتخاذ مناسبترین و علمیترین روش برای عرضه مقالات و تدوین شیوهنامهای برای یکدست کردن آنها و بالاخره بررسی و ویرایش و پردازش آنها از جمله تجارب سودمندی بود که دانشنامه در جریان کار، و اغلب به روش آزمون و خطا، به آنها دست یافت. با تأسیس «شورای علمی دانشنامه» در سال ۱۳۷۹، به ریاست استاد آیتی و عضویت تنی چند از دیگر اعضای پیوسته فرهنگستان، بررسی و گزینش مجدد مدخلها از جمله وظایفی بود که برعهده آن گذاشته شد.
دانشنامه زبان و ادب فارسی، دانشنامهای است در شش جلد (بیش و کم ۷۵۰ صفحهای)، جامع مهمترین اطلاعات ادبی فارسی، به صورت مقالاتی در موضوعات رجال و کتب ادبی، دستور زبان، اصطلاحات عرفانی و معانی و بیان و عروض و قافیه، قالبهای شعری، سبکهای ادبی، زبانهای ایرانی، انواع ادبیات، ادبیات پیش از اسلام، اسطورههای ایرانی، اعلام شاهنامه فردوسی، و برخی دیگر از اعلام، خاصّه اعلام قرآنی، ادبیات معاصر و احوال و آثار ایرانشناسانی که چه در داخل و چه در خارج، در حوزه زبان و ادب فارسی تحقیق کردهاند. مخصوصا ادبیات دوره معاصر از موضوعاتی است که این دانشنامه به آن میپردازد و نویسندگان و شاعران این دوره و آثار آنها را ـ چه در مقالات کلی مربوط به آن و چه جداگانه در مدخلهای مستقل ـ معرفی میکند. البته بنا بر تصمیم شورای علمی دانشنامه، مدخلهای مستقل را تنها به نویسندگان و شاعران درگذشته و برجستهترین آثارشان اختصاص میدهد.
این دانشنامه نخستین دانشنامه اختصاصی در معرفی اهم اطلاعات مربوط به زبان و ادب فارسی در همه شاخههای آن است. بر لفظ «اهم» از آن رو تکیه میکنیم که زبان و ادب فارسی از قدیمترین و غنیترین دستاوردهای دانش بشری است و قدمت و غنای آن بیش از آن است که بتوان همه اطلاعات مربوط به آن را در مجموعهای با این حجم محدود گرد آورد.
مختصر، اختصاصی و الفبایی
اگر دانشنامهها را به اعتبار حجم مطالب آنها به مختصر و مفصل، و به اعتبار محتوا، به اختصاصی و عمومی و به اعتبار شیوه تنظیم و عرضه مقالات آنها، به الفبایی و موضوعی و به اعتبار سندیت اقوال مذکور در مقالات، به مبتنی و غیرمبتنی بر نظام ارجاعی تقسیم کنیم، دانشنامهای مختصر، اختصاصی، الفبایی و مبتنی بر نظام ارجاعی است. مختصر است؛ زیرا تنها به اهم موضوعات مربوط به حوزه خود میپردازد؛ اختصاصی است، زیرا مختص به موضوعات متنوع مربوط به زبان و ادب فارسی است؛ الفبایی است، زیرا مدخلهای آن برای سهولت مراجعه به آنها، مانند مدخلهای فرهنگهای لغت، به ترتیب حروف الفبا مرتب شده است؛ و مبتنی بر نظام ارجاعی است، زیرا اقوال و روایات مهم مذکور در متن مقالات مستند به اسناد مأخوذ از منابع موثق و معتبر است.
هرچند بعضی از مدخلهای مشترک میان این دانشنامه و دانشنامههای دیگر، بهخصوص دانشنامههای عمومی است، با اینهمه، بسیاری از مقالات آن را به حکم آنکه اختصاصاً مربوط به زبان و ادب فارسی است، در هیچ دانشنامه دیگر به تفصیلی که در این دانشنامه به آنها پرداخته میشود نمیتوان یافت؛ مثلا در جلد اول مدخلهایی مانند «ادبیات تطبیقی»، «ادبیات داستانی»، «ادبیات عرفانی»، «ادبیات معاصر ایران»، «ادبیات نمایشی»، «ادبیات کودک و نوجوان» و نیز موضوعاتی مانند «اصطلاحات ادبی و عرفانی» از ممیزات این دانشنامه است. مقالات این گونه مدخلها عمدتا به قلم مؤلفانی که به تخصص در موضوع آنها شهرت دارند، تألیف شده است.
در مورد مدخلهایی که مشترک میان این دانشنامه و دانشنامههای دیگر است، باید گفت که سعی مؤلفان مقالات آنها بر آن بوده است که در تألیف خود، بیشتر از منظر زبان و ادب فارسی به موضوع آنها نگریسته شود و در نتیجه، مقالات آنها مستقل و متمایز از مقالات مشابهشان در دانشنامههای دیگر باشد؛ مثلا در مدخل «ابونُواس» سعی شده است که بیشتر به موضوع تأثر او از فرهنگ ایرانی، خاصه به «فارسیات» او در اشعارش، شامل بیش از سیصد کلمه فارسی که فهرست بعضی از آنها در مقاله آمده است، پرداخته شود. معالوصف، در موارد اندک، میان مقالهای با مقاله نظیر خود در دانشنامههای دیگر، مشابهتهایی کلی یا جزئی به وجود آمده است.
روش علمی
در تألیف و تنظیم مقالات خود از سنتهای جاافتاده و پذیرفتهشدة دانشنامهنویسی به اسلوب جدید پیروی میکند. در تألیف مقالات بر درستی و رعایت کامل قواعد دستور زبان فارسی، پرهیز از اطناب و عبارتپردازی و اکتفا به عبارات ساده، روشن و قابل فهم و خالی از حشو و ابهام تأکید دارد. در املای کلمات خود را ملتزم به رعایت قواعد کلی دستور خط فارسی مصوب فرهنگستان میداند و از آنها پیروی میکند. در ضبط تلفظ عنوان مدخلها و همچنین برای بهتر خوانده شدن کلمات ناآشنا از شیوه حرکتگذاری بهره میگیرد، و مخصوصاً در نقل آیات قرآن کریم، آنها را با اعرابگذاری و علامت نقل قول متمایز میکند. املای اَعلام و دیگر کلمات خارجی و همچنین آوانگاری کلمات ناآشنای مربوط به زبانهای ایران باستان را در پایین صفحات میآورد. در ضبط املای اعلام خارجی، هر جا که دانشنامه از زبان خود سخن میگوید، ضبط مختار خود را میآورد که مبتنی بر ضبط معتبرترین فرهنگهای اعلام است، و هر جا که از منبعی نقل قول میکند، ضبط منبع را ترجیح میدهد (مثلا اسامی «باوزانی»، «بازورث» و «کیمبریج»، به این صورت، ضبط مختار دانشنامه است، در مقابل ضبط معمول آنها در منابع، که اغلب به ترتیب به صورت «بوزانی»، «باسوُرث» و «کمبریج» میآید). امساک در آوردن اختصارات و اکتفا به معمولترین آنها و حذف الف و لام عربی در ترتیب الفبایی عناوین مدخلها (مثلا تقدیم مدخل «ابوعلی مُسْکویه» بر مدخل «ابوالفتح بُستی» و مدخل «آصفجاه» بر مدخل «آصف اللغات») از دیگر ضوابط متبع دانشنامه است.
نکته مهمی که در تألیف مقالات مدنظر دارد، رعایت تناسب موزون آنهاست. این امر از جمله کارهای دشوار در دانشنامهنویسی است. کمال مطلوب آن است که حجم مقالات متناسب با اهمیت آنها در دانشنامه باشد؛ ولی گاه پیش میآید که در باره مدخلی، با همه اهمیتی که در دانشنامه دارد، در منابع موجود اطلاعات اندکی در دست است، و به عکس، گاه دیده میشود که در باره مدخلی با اهمیت کمتر تحقیق بیشتری صورت گرفته و در نتیجه، در منابع، اطلاعات بیشتری درباره آن موجود است. در اینگونه موارد که تعدادشان بسیار اندک است، لاجرم به مقاله مدخل کماهمیتتر در دانشنامه نسبت به مقاله مهمتر فضای بیشتری داده خواهد شد؛ زیرا نمیتوان در پایبندی به رعایت اصل تناسب موزون مقالات تا آنجا پیش رفت که در نقل اطلاعات مهم موجود درباره مدخلها بیش از حد امساک کرد. با اینهمه، دانشنامه در موارد دیگر سعی بسیار در مرعی داشتن این اصل به کار میبرد.
اصل دیگر که دانشنامه، در تألیف مقالات، خود را موظف به رعایت آن میداند، اصل پرهیز از ترجیح نظری بر نظر دیگر در مسائل مختلففیه است. در این گونه موارد، دانشنامه فقط به ذکر آرای مختلف بسنده میکند و خود از هیچ یک از اطراف نظر جانبداری نمیکند، بلکه با معرفی منابعی که در آنها از این آرا سخن گفته شده است، به مراجعهکننده امکان میدهد که خود به سراغ آنها برود و سرانجام خود قضاوت کند.
دو ویژگی متمایزکننده
و اما در مورد تنظیم مقالات دانشنامه، نخست باید به این نکته اشاره کرد که دو ویژگی متمایزکننده دانشنامههای جدید از دانشنامههای قدیم است: یکی اینکه دانشنامههای قدیم معمولا به دست یک تن فراهم میآمد، برخلاف دانشنامههای امروزی که صدها مؤلف و ویراستار در تألیف و تنظیم مقالات آنها همکاری دارند. دیگر اینکه دانشنامههای قدیم در درجه اول به قصد تعلیم خوانندگان تدوین میشد، برخلاف دانشنامههای جدید که تألیف و تنظیم آنها برای آن است که اگر کسی بخواهد در موضوعی کسب اطلاع یا تحقیق کند، به آنها مراجعه کند. به همین سبب است که آنها را «کتاب مرجع» مینامند و مجهز به ضوابطی به نام نظام ارجاعی میکنند تا مراجعه به آنها را تسهیل کند.
نظام ارجاعی اساسیترین ویژگی دانشنامههای جدید است. مقالات این گونه دانشنامهها را مستند به منابع معتبر میکنند و نشانیهای اجمالی این منابع را در متن مقاله و مشخصات کامل کتابشناختی آنها را در پایان مقاله به دست میدهند تا مراجعهکننده اگر بخواهد، بتواند برای آگاهی بیشتر از آنچه در مقاله آمده است، با مراجعه به فهرست منابع پایانی به این منابع دست یابد. در حقیقت مقاله دایرهالمعارفی هم اطلاعات ضروری و کلی مربوط به موضوع مقاله را در اختیار مراجعهکننده میگذارد و هم او را راهنمایی میکند تا تحقیق خود را درباره مطلوب خود ادامه دهد.
دانشنامههای معتبر امروزی در استفاده از نظام ارجاعی، به شیوههای متفاوتی عمل میکنند. بعضی از آنها به دو دسته از منابع ارجاع میدهند: یک دسته منابعی که مقاله مستقیماً از آنها استفاده کرده است و همه مشخصات کتابشناختی آنها (همراه با ذکر شماره جلد و صفحه) در متن مقاله میآید، و دسته دوم منابعی که در مقاله از آنها استفاده مستقیم نشده است، ولی مؤلف آنها را برای آگاهی بیشتر مراجعهکننده از موضوع مدخل، با ذکر همه مشخصات کتابشناختی آنها، در پایان مقاله معرفی میکند.
دانشنامه حاضر از شیوهای که اکنون در دانشنامههای معتبر کشور معمول است، با اندکی تفاوت، پیروی میکند؛ به این معنی که در متن مقاله، از میان مشخصات کتابشناختی منبع، فقط به ذکر نام خانوادگی یا شهرت مولف منبع و شماره جلد و صفحه آن در داخل پرانتز اکتفا میکند و مشخصات تکمیلی آن را شامل نام خانوادگی و نام کوچک مؤلف، عنوان منبع، نام مترجم (اگر منبع ترجمه باشد)، نام مصحح (اگر منبع تصحیح شده باشد)، محل نشر و تاریخ نشر، به پایان مقاله میبرد و جز در موارد اندک، به سبب اهمیت مدخل، در پایان مقاله تنها مشخصات کتابشناختی منابعی را ذکر میکند که در متن مقاله به آنها استناد شده است. در منابع پایانی که به ترتیب حروف الفبا مرتب میشود، نخست مشخصات کتابشناختی منابع فارسی و سپس مشخصات کتابشناختی منابع لاتینی معرفی میشود، و برای اینکه مشخص باشد که ارجاع داخل متن به منابع فارسی است یا منابع لاتینی از تفاوت نشانههای فارسی و غیرفارسی اعداد استفاده میشود، به این معنی که در متن مقاله، اگر منبع فارسی باشد، شماره جلد و صفحه آن، هر دو از راست به چپ، به عدد فارسی میآید (مثلا: ابوالفتوح رازی، ج۱، ص۲۱۰)، و اگر لاتینی باشد، به پیروی از منبع، شماره جلد به عدد رومی و شماره صفحه به عدد لاتینی میآید. در مورد اخیر، گاه به پیروی از منبع، شماره جلد هم به عدد لاتینی ذکر میشود. اگر در متن مقاله از دو یا چند منبع که مؤلف آنها یک تن باشد، استفاده شده باشد، در ارجاع به آنها، پس از ذکر نام مؤلف، نام منبع نیز میآید.
مورد دیگری از نظام ارجاعی دانشنامه حواله کردن مراجعهکننده از مقالهای به مقاله دیگر است. اگر در سیاق عبارت مقاله نام نویسندهای، شاعری، اثری یا عنوان موضوعی بیاید که در دانشنامه مدخل مستقلی به آن اختصاص داده شده است، و مطلب مقاله ربط مستقیم به آن مدخل داشته باشد، آن نام یا آن عنوان با ستارهای مشخص میشود تا خواننده اگر خواهان اطلاعاتی بیش از آن باشد که در مقاله آمده است، به آن مراجعه کند…
سخن آخر اینکه دانشنامه در تألیف مقالات خود همواره از همکاری بیدریغ اهل تألیف و تحقیق، که بعضی از آنها از متخصصان طراز اول زبان و ادب فارسیاند، برخوردار بوده است. بسیاری از این بزرگواران، نه به شرط مزد، بلکه صرفاً از روی عشق و دلبستگی به زبان و ادب فارسی، دعوت دانشنامه را به همکاری اجابت کردند…