نامآوران ایرانی
عبدالعلی کارنگ، پژوهندهای کمنظیر و انسانی شریف
- بزرگان
- نمایش از یکشنبه, 29 خرداد 1390 12:01
- بازدید: 5136
برگرفته از نشریه وطن یولی شماره 14
عبدالعلی کارنگ در زمستان 1302ش . در دربند(کوچه) مقتدر، محله دَوَه چی (شتربان) تبریز دیده به جهان گشود. او که دوران ابتدایی و متوسطه را در مدارس رضوان و سعدی سپری نموده بود، پس از اخذ دیپلم از دانشسرای مقدماتی در 1320ش. وارد خدمت آموزش و پرورش شد و دو سال بعد به ریاست آموزش و پرورش منطقه میانه منصوب گردید. با وجود اینکه طی یک سال تحصیل در کالج و همچنین دانشسرای مقدماتی، دروس ریاضی را گذرانیده بود، در دانشگاه تبریز به تحصیل در دو رشته زبان و ادبیات فارسی و علوم تربیتی پرداخت. در سال1330جهت تحصیلات تکمیلی عازم تهران واستانبول شد؛ولی دراستانبول با اطلاع یافتن از وضعیت روحی مادر که طاقت دوری از یگانه فرزندش را نداشت، بدون به پایان رساندن دوره دکترا به زادگاهش بازگشت و از آن زمان در مدارس عالی، مراکز تربیت معلم و دانشگاه تبریز به تدریس پرداخت.
نویسندهٔ اولین کتاب دستور زبان کنونی آذربایجان
عبدالعلی کارنگ در طول حیاتش نزدیک به صد تالیف و ترجمه در زمینههای نقد و بررسی کتب فارسی و خارجی، معرفی نسخ خطی، مقالات تحقیقی و ... از خود به یادگار گذاشت. حبیب یغمایی در سرمقالههایش جهت رهنمون نویسندگان به نثری ساده و روان، از نثر ساده، روان، سلیس و پخته کارنگ یاد نمودهاست. یکی از کارهای بزرگ کارنگ این بود که توانست اولین کتاب دستور زبان کنونی آذربایجان را به رشته تحریر بکشد و کتاب ادبیات فارسی برای دورههای تحصیلی اول تا پنجم، تاریخ ادبیات فارسی برای کلاسهای چهارم و پنجم و دستور زبان فارسی تالیف نماید. با نوشتن کتاب «تاتی و هرزَنی (دو لهجه از زبان باستان آذربایجان)» در سال 1336 توجه دانشمندانی چون پروفسور هینینگ، دکتر ایلیاگر شویچ، پروفسور ژان دمناس، دکتر یان ریپکا، استاد پورداود و ... را به خود جلب کرد و از نامههای لطف آمیز به جای مانده از آنان به خوبی مشهود است که دقت علمی و موشکافی و امانت داریش را در نقل مطالب تحسین نمودهاند و میتوان او را از نخستین پژوهشگران زبان و فرهنگ تات شناخت.
خانهاش بیتالاحباب نام گرفته بود
او در جامعه ادب به عنوان یک ادیب و دانشمند عاشق به فرهنگ و مدنیت ایرانی شناخته شده بود و خانهاش در محله دوه چی، به جهت رفت و آمد کسانی چون پروفسور تحسین یازیچی، محسن هشترودی، پروفسور دیتوس، بدیع الزمان فروزانفر، سیروس طاهباز زاده (خیامپور)، میرزا جعفر سلطان القرایی، زریاب خویی، باستانی پاریزی، نجف دریا بندری، احمد آرام، مشکور، مجتبی مینوی، شهریار، امین ریاحی، علامه محمد تقی جعفری و ... به بیت الاحباب معروف بود، با تالیف کتاب «آثار باستانی آذربایجان» که یکی از منحصر به فردترین گنجینههای این دیار است و در 1353 به عنوان کتاب سال شناخته شد، خدمتی فراموش نشدنی در عرصه تاریخ انجام داد که چهرهاش را به عنوان یک محقق ارزنده خطه آذربایجان تثبیت نمود.
او که از بانیان کتابخانه ملی تبریز و از مشاوران و اعضای فعال هیئت مدیره آن بوده و تا آخر عمر عضو انجمن آثار ملی ایران بود و در غالب کنگرههای ایرانشناسی حضوری چشمگیر داشت، پایه گذار و مدیر شعبه مؤسسه انتشارات فرانکلین در تبریز بود که کتابهایی چند به همت و هدایتش در آن شهر انتشار یافت. علیرغم تالیف و ترجمه کتب و قلمزنی در روزنامه یومیه تبریز، توحید افکار، مجلات یغما، جهان کتاب، معلم امروز، جهان اخلاق، دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز و ... بر کتب زیادی مقدمه نوشته است که ”بحثی درباره زبان آذربایجان“، ”هفت شهر نظمی“، ”وحدت و تنوع در تمدن اسلامی“ و ”قیام آذربایجان و ستارخان“ازآنجمله است.در این میان یکی از مهمترینها مقدمهای بر «حیدربابایه سلام» شهریار میباشد. البته پس از فوت شهریار، طی چاپهای متعددی که از آن کتاب صورت گرفته مقدمه کارنگ به خط زیبای میرزا طاهر خوشنویس از آن حذف گردید. درباره کتاب ”قیام آذربایجان و ستارخان“ بایستی گفت از سال 1331 الفت دوستی بینشان برقرار و با توجه به شخصیت و وسواسی که اسماعیل امیرخیزی در چاپ کتابش داشت، نوشتن مقدمه آن بر عهده کارنگ گذاشته شد.
کارنگ که با دست چپ خط شکسته تحریری و با دست راستش، خط نسخ را بسیار زیبا مینگاشت، به دلیل علاقه فراوان به کتاب، کتابخانهاش از لحاظ نسخ چاپی و خطی از مهمترین کتابخانههای شخصی تبریز محسوب میشد. این کتابخانه در کتاب ”تحفه درویش“ عزیز دولت آبادی معرفی گردیدهاست. به جهت آشنایی با زبانهای انگلیسی، فرانسه، روسی، عربی و ترکی استانبولی آثار ترجمه زیادی از خویش به جای گذاشت. خصوصیتی که وی را از دیگر نویسندگان و مترجمان متمایز میساخت، اخلاق حرفهای او بود. بدون کسب اجازه از نویسنده اثر، دست به ترجمه نمیزد. مینورسکی در نامههایش، کارنگ را دوست مهربان خطاب نموده و عبدالحسین زرینکوب نیز از او به عنوان فردی کمنظیر در پژوهش و تحقیق و حوزه علم و ادب یاد میکند.
سفر نهایی یک محقق و انسان کمنظیر
عبدالعلی کارنگ که-در12سالگی پدرش را از دست داده بود-از مؤسسین انجمن خیریه تبریز بود وتلاشی کمنظیر در ادامه تحصیل بچههای بی سرپرست مینمود،سرانجام با از دست دادن مادرش متحمل ضربه شدید روحی گشت و در روز سه شنبه 21 فروردین ماه 1358 چشم از جهان فروبست و در قبرستان ”قومتپه“تبریز به خاک سپردهشد.در سال 77 جسداین انسان بزرگ و فرهنگساز به قطعه هنرمندان تبریز منتقل گردید.