ادبیات
جنبههای تعلیم و تربیت از نظر سعدی
- ادبيات
- نمایش از جمعه, 01 ارديبهشت 1391 14:41
- بازدید: 10515
برگرفته از روزنامه اطلاعات
طاهره سهرابینژاد
شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی، بیتردید بزرگترین شاعری است که بعد از فردوسی آسمان ادب فارسی را با نور خیرهکنندهاش روشن ساخت. شهرتی که سعدی در حیات خود به دست آورد، بعد از مرگ او با سرعتی بیسابقه افزایش یافت و او بهزودی بهعنوان یکی از بهترین و بزرگترین شعرای درجه اول زبان فارسی شناخته شد او حکیمی است فرزانه، عارفی است وارسته، نویسندهای است مردمی و شاعری در بالاترین حدفصاحت و بلاغت که آثار وی در برگیرندۀ اندیشههای والای تربیتی این اندیشمند توانا و عارف روشن ضمیر و معلم اخلاق است.
سعدی را باید آگاهترین مربیان و معلمان اخلاق ایران خواند. زیرا او میکوشد تا مسائل اخلاقی تربیتی و محتوای زیبای اخلاقی را با تکیه بر قدرت معنوی انسانها مورد ارزیابی قرار دهد. از دیدگاه سعدی، هدف تربیت همان است که انسان طوری تربیت شود که بتواند خودش را در اعمال گوناگون با جامعه وفق داده، جنبههای عقلانی خود را تقویب نماید. سعدی اخلاق و تربیت را در تمام ابعاد زندگی، حتی در حرکات و سکنات، آداب و معاشرت و... به روشی بسیار ماهرانه و استادانه پرداخته است. او حتی شیوههای مؤثر تربیتی، تشویق، تنبیه، کنترل خود، تمایلات، تأثیر محیط و همنشینی با افراد صلاح و صادق را نیز مورد غفلت قرار نداده است.
با مطالعۀ آثار وی میتوان دریافت که سعدی چقدر به تعالیم انسانساز اسلام احاطه داشته است. او اشراف خاصی نیز به دیدگاههای تربیتی پیامآوران الهی داشته است. سعدی هماهنگی بین وراثت و محیط را مؤثر در تعلیم و تربیت میداند.
وی اعتقاد دارد که در امر تعلیم و تربیت، عواملی چون جوهره و هویت افراد، تجربه، زمان، خواستهها و تمایلات، توجه، موقعیتها و... تأثیر فراوان دارد و تا زمینههای روحی و روانی در افراد فراهم نشود، تعلیم و تربیت عملاً صورت نخواهد گرفت. تربیت از نظر سعدی چهار مرحله دارد:
1ـ دینداری و رعایت پرهیزگاری
2ـ داشتن عقل
3ـ دانستن معنی سخن
4ـ اعتماد و اتکا به نفس
به عقیدۀ سعدی، نخستین مورد از اسلوب تربیتی، «اعتدال» است. یعنی در تربیت بیم و امید و یا تشویق و تهدید لازم است که همراه یکدیگر بهکار روند.
درشتی و نرمی به هم در، به است
چو رگزن که جراح و مرهم نه است
شهرت سعدی بیگمان نتیجه ویژگیهای خاص در اوست، اول این که او با زبانی بلیغ و رسا تنها در سرودن اشعار احساسی و عاشقانه شهرت ندارد، بلکه از تواناییهای خود در شیوایی و فصاحت کلام بهرهمندی کاملی برده و آن را در خدمت سعادت نوع بشر و هدایت ره گم کردگان به کار برده است. سومین مورد آن است که او این راهنماییها را در قالب مثلها و داستانها بیان کرده تا خواننده را خسته و دلزده ننماید. آثار سعدی، شاهکار بینظیری است که هر خواننده و شنوندهای را تحت تأثیر قرار میدهد و اگر بارها نیز خوانده شود، باز از لطافت و زیباییاش ذرهای کاسته نخواهد شد. کلام او روح انسان را صیقل میدهد و به عمق جان نفوذ میکند و در یک کلام سخن دل است.
شاعر عارف و فرزانه، سعدی علیهالرحمه، آثار منظوم و منثور خود را از دیدگاه اخلاق و تربیت تزئین نموده و سخنان نغز و حکیمانهاش را تحت تأثیر اندیشههای متعهدانۀ اخلاقی و تربیتی بیان کرده است. به بیان دیگر، درونمایۀ آثار این شاعر شیرین سخن، اخلاق و تربیت است. او مفاهیم اخلاقی و تربیتی را گاهی به صورت نثر مسجع، گاه شعر عاشقانه و گاه در قالب حکایت و داستان به صورتی روان و تأثیرگذار بیان کرده است.
با مطالعۀ آثار وی میتوان دریافت که سعدی چقدر به تعالیم انسانساز اسلام احاطه داشته است. وی اشراف خاصی نیز به دیدگاههای تربیتی پیامآوران الهی داشته است. او همچنین در تمام فنون و اغراض شعر تقریباً بیرقیب است. قصیدهاش غالباً وعظ و تحقیق است. به مدیحه هم میپردازد، اما نه در ستایش راه انحراف میپوید، نه ممدوح را بدون نصیحت یا ملامت رها میکند. نکته بعدی در عقاید تربیتی سعدی که بسیار مهم و در خور توجه است این است که به نظر او باید کودک را از همنشینی بد دور نگاه داشت. زیرا:
گر نشیند فرشتهای با دیو
وحشت آموزد و خیانت و ریو
از بدان نیکویی نیاموزی
نکند گرگ پوستین دوزی
توجه به تربیت ابتدا از خانواده آغاز میشود و سپس به دست مربیان و متعلمان سپرده میشود. سعدی معتقد است که هر انسانی هوش و استعداد و عادات نیکو و یا زشت را از والدین به ارث میبرد و بنا براین کسی که فطرتاً شایسته است، تربیت در او تأثیر داشته و کسی که نامستعد است، تربیت در او مؤثر نیست. کودکان مستعد را هم باید از همان کودکی پرورش داد و گرنه در بزرگی تربیت آنان دشوار خواهد بود:
هر که در خردیاش ادب نکنند
در بزرگی فلاح از او برخاست
چوبتر را چنان که خواهی پیچ
نشود خشک جز به آتش راست
عقیدۀ سعدی در برخی مسایل تربیتی چون «تأثیر عوامل ارثی و محیط در رفتار فرد» انکار ناپذیر است او علاوه بر تأثیر محیط و وراثت، به عوامل دیگری همچون: تفاوتهای فردی، تمایلات و خواستهها، نیازها و تجربیات گذشته افراد را مؤثر میداند. پس انسانها مانند مزروعی هستند که اگر شورهزار باشد، بذرافشانی در آن عملی است باطل. مگر خاک زمین را تبدیل کنند و یا تخمی در آن بیفشانند که شورهزار استعداد پرورش آن تخم را داشته باشد.
زمین شوره سنبل بر نیارد
در او تخم و عمل ضایعه مگردان
نکویی با بدان کردن چنان است
که بد کردن به جای نیک مردان
شیخ اجل اعتقاد دارد که محیط سالم و متناسب میتواند باعث تغییر اصل و هویت افراد شود و هر چیز پستی در اثر دخالت محیط به لباسی شایسته درآید:
جامه کعبه را که میبوسند
او نه از کرم پیله نامی شد
با عزیزی نشست روزی چند
لاجرم هم چنو گرامی شد
سعدی هم توجه خاصی به همنشینی انسانهای پاک و معصوم با افراد ناپاک و ناشایست داشته است. انسان از کودکی لوح نانوشتهای است که قلم محیط بر آن نقش ایجاد می کند. پس انسانهای پاک اگر در محیطی فاسد قرار گیرند و یا برعکس شخصی فاسد و شرور در جامعهای سالم زندگی کند، محیط تربیتی است که انسان را هرگونه که بخواهد رشد میدهد.
با بدان یار گشت همسر لوط
خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند
پی نیکان گرفت و مردم شد
اخلاق سعدی، تنها با مباحث عقلانی بیان نمیشود، بلکه او مبحث عشق را هم وارد بحث میکند تا سخنش را تعدیل کند و به آن جاذبه بدهد. او، هم در «بوستان» و هم در «گلستان»، بابی را به عشق اختصاص میدهد. این نمودی از همان فرضیۀ اوست که باید اخلاق را با بیان زیبا بازگو کرد. اگر غیر از این بود، کلام او خشک و بیروح میشد، سخنان سعدی، نه مقید به زمان است، نه اسیر مکان، بلکه تا زمانی که انسانیت زنده است و تا روزگاری که معرفت و شرافت در نهاد انسانها حضور دارد، تازه و شنیدنی است.