یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست تاریخ تاریخ معاصر «ای ایران، ای مرز پرگهر»؛ این گونه سروده شد

تاریخ معاصر

«ای ایران، ای مرز پرگهر»؛ این گونه سروده شد

در شهریور ۱۳۲۳ که نیروهای انگلیسی و دیگر متفقین، ایران را اشغال کرده بودند، یک سرباز انگلیسی به یک افسر نظامی ایرانی، سیلی محکمی می‌زند. «حسین گل گلاب»، پس از دیدن این صحنه، با چشمان اشک‌آلود به دیدن روح الله خالقی، موسیقیدان می‌رود و ماجرا را تعریف می‌کند و می‌گوید: کار ما به اینجا رسیده که سرباز اجنبی توی گوش نظامی ایرانی می‌زند؟

LTB - JuzsportsShops | nike lunarglide 6 price range chart printable - New Balance 550 'UNC'/ 'Baby Blue' - BB550HL1 - LacollesurloupShops

شاید شما هم هر بار که با شنیدن سرود «ای ایران،‌ ای مرز پرگوهر»، احساس غرور و بزرگی کرده‌اید و نیرویی حماسی، سراپای وجودتان را در بر گرفته باشد؛ مشتاق شده‌اید تا بدانید این سرود از سروده‌های کیست و چگونه و در چه چهارچوب سیاسی و اجتماعی شکل گرفته است.

امروز دوم آذر ماه است؛ سالروز درگذشت حسین گل گلاب، سراینده سرود‌ ای ایران؛ ‌ای مرز پر گهر.

به گزارش «تابناک»، نقل شده است، در شهریور ۱۳۲۳ که نیروهای انگلیسی و دیگر متفقین، تهران را اشغال کرده بودند، حسین گل گلاب در خیابان هدایت می‌بیند که یک سرباز انگلیسی در حال کتک زدن و فحاشی به یک بقال ایرانی است. حتی به یک افسر نظامی هم که به قصد مداخله وارد ماجرا می‌شود، سیلی محکمی می‌زند. گل گلاب، پس از دیدن این صحنه، با چشمان اشک‌آلود به دیدن روح الله خالقی، موسیقیدان می‌رود و ماجرا را تعریف می‌کند و می‌گوید:

«کار ما به اینجا رسیده که سرباز اجنبی توی گوش نظامی ایرانی می‌زند؟» روح الله خالقی می‌گوید: ناراحتی تأثیری ندارد. بیا کاری کنیم و سرودی بسازیم.‌‌ همان جا مرحوم گل گلاب شروع به زمزمه شعری می‌کند که با تکمیل آن خالقی موسیقی را می‌نویسد. بنان نیز آن را می‌خواند. ظرف یک هفته، تصنیف ای ایران با یک ارکستر بزرگ ساخته می‌شود. ای ایران بار‌ها در زمان زندگی خالقی و شاعرش، گل گلاب، اجرا شد؛ آن هم در ارکستری که بیشتر توسط هنرجویان هنرستان موسیقی در دوره مدیریت خالقی تشکیل شده بود و چهره‌های آشنایی چون ارفع اطرایی، هوشنگ ظریف، افلیا پرتو، گلنوش خالقی و انوشیروان روحانی در آن بودند و حتی پای این سرود به سینما هم کشیده شد.

این قطعه را روح الله خالقی آهنگساز نامدار روی شعری از حسین گل گلاب ساخت. ویژگی شعر ‌ای ایران آن است که همه واژگان آن به زبان فارسی است و واژگان بیگانه در آن راه نیافته و در فضایی حماسی و در آواز دشتی ساخته شده است.

گفته می‌شود، ملودی اصلی و پایه‌ای کار از برخی نغمه‌های موسیقی بختیاری ـ که از فضای حماسی برخوردار است، گرفته و با پرداخت و تنظیم حرفه‌ای زنده یاد خالقی، این سرود در اجرای نخست به صورت کر خوانده شد، اما ساختار محکم شعر و موسیقی آن سبب شد تا در دهه‌های بعد، خوانندگان آن را تک‌خوانی اجرا کنند.

حسین گل گلاب کیست؟

حسین گل‌گلاب، ادیب و ترانه‌سرا و سازنده سرود معروف «ای ایران،‌ای مرز پرگهر» در سال ۱۲۷۶ در تهران متولد شد و تحصیلات را در مدرسه علمیه و دارالفنون گذراند.

او فرزند ابوتراب خان (مصورالملک)، نقاش زمان قاجار بود که به ادامه تحصیل فرزندش بسیار علاقه داشت.

حسین گل‌گلاب با همکاری کلنل کاظم وزیری و علینقی خان وزیری به کار موسیقی پرداخت و برای تعلیم تار به کلاس او می‌رفت.

همچنین چند تن از معلمین دارالفنون فرانسوی بودند که گل گلاب نزد آن‌ها فرانسه آموخت و چون شاگرد برجسته‌ای بود، به همراه تحصیل به کار تدریس هم پرداخت.

حسین گل‌گلاب، نخستین نویسندهٔ کتاب درسی طبیعی در ایران بود. او از سال ۱۳۰۴ تا سال ۱۳۱۷ دوازده جلد کتاب در رشته جغرافیا و طبیعی نوشت که در مدارس تدریس می‌شد. حسین گل‌گلاب از سال ۱۳۰۷ مسئول تحقیقات علمی گیاه‌شناسی شد و از زمان تاًسیس دانشگاه تهران تا سال ۱۳۴۵ به تدریس اشتغال داشت و هیچ گاه گرد سیاست و تجارت نگشت.

حسین گل‌گلاب در فرهنگستان ایران عضویت داشت و لغات بسیاری به ویژه در رشته علوم طبیعی پیشنهاد کرد که تصویب شد و اکنون در زبان فارسی رواج کامل دارد. 

وی همچنین آثار گرانبهایی از خود به یادگار گذارده است.

حسین گل‌گلاب در ۸۶ سالگی به تنظیم فرهنگ‌نامه و بیولوژی و گیاهان ایران اشتغال داشت که عمرش وفا نکرد و معلوم نیست که مطالعات او به کجا رسید.

 

ای ایران ای مرز پر گهر
ای خاکت سرچشمه هنر
دور از تو اندیشه بدان
پاینده مانی و جاودان
ای … دشمن ار تو سنگ خاره‌ای من آهنم
جان من فدای خاک پاک میهنم
مهر تو چون شد پیشه‌ام
دور از تو نیست اندیشه‌ ام
در راه تو ، کی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما


سنگ کوهت دُر و گوهر است
خاک دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل کی برون کنم
برگو بی مهر تو چون کنم
تا … گردش جهان و دور آسمان بپاست
نور ایزدی همیشه رهنمای ماست
مهر تو چون شد پیشه ام
دور از تو نیست، اندیشه ام
در راه تو، کی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما


ایران ای خرم بهشت من
روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیکرم
جز مهرت بر دل نپرورم
از … آب و خاک و مهر تو سرشته شد دلم
مهرت ار برون رود چه می شود دلم
مهر تو چون شد پیشه ام
دور از تو نیست اندیشه ام
در راه تو، کی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه