خبر
به بهانه فروش بالای آثار آن دوران در اکران رمضان؛ آیا سینمای ایران از دهه ۶۰ به کما رفته است؟!
- خبر
- نمایش از دوشنبه, 23 تیر 1393 16:00
- بازدید: 2409
هرچند از نیمه دوم دهه هفتاد به این سو ـ که روند افت سینمای ایران شدت گرفته ـ فیلمهای ارزشمندی نیز ساخته شده، واقعیت آنکه سینمای ایران در مجموع نتوانسته حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد و به جز معدودی از فیلمها، دیگر فیلمهای بلند سینمایی جای دفاع نیز نداشته و ندارند و دستکم مردم با آنها به اندازه اداره سینماها ارتباط برقرار نمیکنند.
nike-dunk-low-coast-uncl | Air Jordan Release Dates 2021 + 2022 Updated , IetpShops , nike new arrival for men japan today live full
سینماداران در شرایطی به مناسبت ماه مبارک رمضان مطابق با سالهای پیشین اقدام به پخش فیلمهای سینمایی دهه ۶۰ و نیمه نخست دهه ۷۰ میکنند که این آثار همچون سالهای پیش، فروش بیشتری نسبت به بیشتر فیلمها روی پرده دارند و به رغم پخش پیاپی از تلویزیون، همچنان مردم حاضرند برای دیدن آن بلیت بخرند؛ اما چرا در فضایی که دانلود ارجحیت دارد، هنوز این فیلمها چنین مخاطبانی دارند؟!
به گزارش «تابناک»، در مقطعی که جامجهانی نتوانست روی پرده سینماهای ایران بیاید و سینماداران از این منظر متضرر شدند، طرح «افطار تا سحر» ویژه ماه رمضان پیش آغاز شد و سینماداران در این فرصت توانستند به فروش چشمگیری دست یابند؛ فروشی که مدیون نمایش آثار دههای ۶۰ و نیمه نخست دهه ۷۰ سینمای ایران بود و آنچنان استقبالی را روایت میکند که ممکن بود با نمایش آثار تازه به نمایش درآمده اشتباه گرفته شود.
در همین زمینه یکی از سینماداران در پاسخ به پرسشی درباره استقبال مردم از نمایش فیلمهای خاطرهانگیز در هفته اول گفته است: «...شاهد استقبال خوب مردم از فیلمهای تقوایی بودیم که هم جای خوشحالی دارد و هم جای نگرانی... در تمام سانسها، دو سوم سالن ویآیپی (سالن کوچک پردیس ملت) پر میشد و سانسهای فوقالعاده نمایش فیلمهای خاطرهانگیز هم سالن کاملا پر بود. به همین دلیل هم ما فروش اینترنتی در نظر نگرفته بودیم اما تلاش داریم که برای نمایش فیلمهای آقای مهرجویی، بلیت دو ردیف آخر سالن را به صورت اینترنتی به فروش برسانیم».
اما چه کسانی حاضرند در شرایطی که بسیاری از این فیلمها، بارها و بارها از تلویزیون نیز پخش شدهاند و با جستجو در اینترنت قابل دسترسی هستند، برای دیدن این فیلمها بلیت بخرند و حتی نیمه شب به سینما بروند؟ پاسخ سینماداران این بوده که گروه نخست، افراد اهل سینما هستند و دسته دیگر افراد میانسالی هستند که این فیلمها را پیشتر دیدهاند؛ اما دیدن دوباره آن روی پرده، برایشان نوعی تجدید خاطره است و نوعی خاطره انگیز به دنبال دارد.
با این حال، تنها خاطره انگیز نیست که مردم را برای دیدن هامون و پری و کاغذ بیخط در این روزها ـ که پیگیری امور روزانه نیز به واسطه گرمای هوا چندان آسان نیست ـ به سینماها میکشاند، به ویژه وقتی مطرح میشود که این فیلمها در همین اکرانهای محدود و به رغم اکرانهای پیاپی در ماههای رمضان سالهای پیشین، همچنان فروشی به مراتب بیش از بیشتر فیلمهای روز روی پرده دارند و سینمادارها از اکران این آثار خوشحالند و احتمالاً سال آینده نیز دوباره سراغ اکران این آثار میروند.
این رویداد دقیقاً یک پیام شفاف برای سینماگران کشورمان دارد و آن اعلام به کما رفتن سینمای ایران از دهه ۶۰ است؛ اتفاقی که اگر رخ نداده بود، دستکم فیلمها در اکران نخستشان میتوانستند استقبالی شبیه به استقبال از اکران دوباره فیلمهای دهه ۶۰ را آن هم در دورانی که گستره اطلاعرسانی برای تبلیغ فیلمهای روی پرده افزایش یافته، دست یابند و اینچنین فضایی شکل نگیرد که بیشتر فیلمها زیاندهی اقتصادی داشته باشد.
شاید برخی ادعا کنند علت نفروختن نسل تازه فیلمها در گیشه، توسعه دیگر رسانهها و ابزارهای سرگرمی بر خلاف دهه ۶۰ است که سینما یک سرگرمی منحصر به فرد بود؛ اما واقعیت آن است که اگر قرار باشد با همین قاعده قضاوت کنیم، حتی یک نفر نیز نباید به دیدن فیلمهای دهه ۶۰ در شبهای ماه مبارک رمضان میرفت، چرا که دسترسی به این آثار در فضای آنلاین بسیار ساده است؛ اما با این حال، مردم حاضرند برای تماشای این آثار روی پرده عریض، بلیت بخرند.
هرچند از نیمه دوم دهه هفتاد به این سو که روند افت سینمای ایران شدت گرفته، فیلمهای ارزشمندی نیز ساخته شده؛ اما واقعیت آن است که سینمای ایران در مجموع نتوانسته حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد و به جز معدودی از فیلمها، مابقی فیلمهای بلند سینمایی، جای دفاع نیز نداشته و ندارند و حداقل مردم با آنها به اندازه اداره سینماها ارتباط برقرار نمیکنند و به قول برخی سینماگران، این فیلمها شخصی هستند؛ اصطلاحی که در مبانی اقتصاد سینمای جهان خندهدار است.
این هشداری است که هر سال همزمان با جشنواره فیلم فجر و هنگامه رونمایی از منتخب این آثار شنیده میشود؛ اما ظاهراً گروهی از سینماگران اعتقادی به این هشدارها ندارند و نمودارهای اقتصادی سینما را معکوس در دست گرفتهاند! مشخص نیست چه زمانی قرار است اهالی هنر هفتم به پشت سر نگاه کنند و فرمولی را که فیلمهای دهه ۶۰ از آن پیروی میکردند، به کار ببرند؛ اما واقعیت این است که این اتفاق اجتنابناپذیر است و تنها زمانش مشخص نیست.