خبر
اندیشه اسلامی وتأثیراعمال بشر برحوادث طبیعی - بخش سوم و پایانی
- خبر
- نمایش از جمعه, 27 مرداد 1391 13:49
- بازدید: 2629
برگرفته از روزنامه اطلاعات
آیتالله دکتر سیدمصطفی محقق داماد
علامه سید محمد حسین طباطبائی(1281 ـ 24 آبان1360 ش) دیگر حاشیهپرداز اسفار نه به داوری میان آن دو حکیم مسلمان، بلکه به بیان و اظهارنظر شخصی خودشان با یک تحلیل مفصل پرداختهاند و در نهایت نظر ایشان در تقویت نظر صدراست.
ایشان مینویسند: «در اطراف آنچه این دو بزرگوار (ابنسینا و ملاصدرا) گفتهاند، اندکی مناقشه وچون وچرا وجوددارد،که البته نقش توضیح و تقریر را ایفا میکند؛ ولی آنچه برای ما مهم است، آن است که متذکر شویم این تفاصیل مبتنی است از یک سو بر اصول فلسفی که در فلسفه برآن برهان اقامه گردیده و از سوی دیگر به نحو اصول موضوعه متخذ از طبیعیات و یا ریاضیات است، نظیر وجود افلاک کلیه و جزئیه متحرک به حرکات ارادی دائم و اینکه افلاک دارای نفوس دراکه میباشند و اینکه ترکیبات عالم ماده به عناصر چهارگانه منتهی میگردد و امثال اینها که تمام این مطالب ارکانش توسط علوم جدید معاصر منهدم شده است! ولی آنچه ما بایست بر اساس اصول خودمان که در فلسفه بر آن برهان اقامه کردهایم، در خصوص استجابت دعوات وحدوث پدیدههای نادر طبیعی بگوییم، با چشمپوشی از تمام آن اصول موضوعه، به اجمال چنین است:
برای ما ثابت شده که [مجموعه] هستی از سه جهان تشکیل است که میان آنها رابطه ترتُب طولی برقرار است، و آن عبارت است از: 1ـ جهان ماده 2ـ جهان مثال 3ـ جهان عقل مجرد [منظور این است که جهان ماده در مرتبه پایین وفوق جهان ماده جهان مثالی و فوق جهان مثالی جهان عقل مجرد است و هر یک از جهانها علت جهان پایینتر از خود است]. حوادث جهان ماده معلول جهان مثال است وجهان مثال معلول جهان عقل مجرد است.ونفوس دعاکنندگان چنانچه در دعا امعان و متضرعانه درخواست کنند، چنان استعداد و ظرفیتی خواهند یافت که بتوانند با علل آن حوائج در جهان مثال وسپس به جهان عقل متحد گردند و در جهان ماده بتوانند تأثیر و تصرف نمایند و به گونهای که میخواهد، بگردانند و این است معنای استجابت دعا. و با همین بیان میتوانیم کرامات و خوارق عادات را توجیه نماییم.
واما بلاها و مصائب عمومی (مانند سیلها و زلزلهها وامثال آنها) که موجب عذاب و عقاب برای عموم میگردد، توجیهش این است که نظام عمومی جاری در هستی، نظامی واحد است و کلیه جوانب با یکدیگر پیوسته و تمام اجزا با یکدیگر هماهنگ میباشند و نظام خاص حاکم بر تکتک اجزا و انواع جهان به نظام فراگیر هستی مرتبط است و این مطلب از نوعی وحدت و یگانگی حاکم بر جهان هستی حکایت میکند. بنابراین درستی وضعیت هریک از اجزا و فساد آن، مؤثر در درستی و فساد سایر اجزا خواهد بود.و مقتضای طبیعت هریک اجزا آن است که درمسیر خود با آنچه با آن موافق و با درستی حال او منطبق است، سازش کند و با هرآنچه خلاف است، ناسازگار باشد؛ همان طور که بدن تحت نظامی زیست میکند که طبیعتش اقتضای آن را دارد ونظم اجزای آن را حفظ میکند و هنگامی که برخی از اعضای فعال بدن به فساد گراید، نظام سایر اعضایش نیز مختل خواهد شد، و لذا طبیعت بدن در مقابل آن فساد مقاومت میکند و تلاش برای علاج آن خواهد کرد؛ اگر به صلاح و درستی گرایید که هیچ، وگرنه آن را نابود میسازد ویا خود طبیعت نابود میگردد.
سنتهای جاری میان انسانها هرچند که قوانینی اعتباری و غیر حقیقی هستند، ولی نهایتاً منتهی به حقیقت میگردند و فطرت الهی انسانی خواستار غایت و سعادتی است و او را به سنن و احکام و قوانینی رهنمون میگردد که تأمینکننده و وسیله رسیدن به آن غایت و سعادت باشد و با عمل به آنها به کمال خویش برسدوآن عبارت است از دین حق. بنابراین دین حق مرتبط است با کل هستی؛ یعنی هستی فراگیر از اینجهت که فطرت و طبیعت انسانی با سایر اجزای هستی پیرامون خود مرتبط است. بنابراین فساد در سنت دینی از رهگذر ظلم و معصیت، مؤثر در سایر اجزای هستی خواهد بود و لذا طبیعت و علل حاکم بر هستی در مقابل فساد مقاومت میکند؛ اگر توانست، آن را اصلاح و در غیر این صورت بر حسب مورد آن [مفسد] را به هلاکت میرساند و یا به صورت دیگری مجازات میکند و این علل به علل مثالی و در نهایت به علل عقلی منتهی میگردند.»21
د) نظر متکلمان غربی
ظاهراً این موضوع در میان متکلمان غربی درطول تاریخ اندیشه کلامی همواره مطرح بوده است.در همین سالهای اخیر چندین کتاب در این خصوص به بازار کتاب عرضه شده است.مهمترین آنها آثاری است که از آقای «وین سنت برومر»22 انتشار یافته است.وی چندین اثر درپیرامون الهیات دارد؛ ازآن جمله کتابی است تحت عنوان «ما در حال دعا چه میکنیم؟»23 دراین کتاب وی به مسأله تعارض دعا ونظام خلقت پرداخته است و رابطه دعا و علم الهی، خیر الهی، آزادی انسان و قوانین خلقت را بررسی کرده است. مؤلف دعا را به سه شکل تقسیم نموده است: الف) دعای درخواستی24، ب) دعای شکر و ستایش25، و ج) دعای طلب عفو و مغفرت.26
مشکلات فلسفی بیشتر در دعای دسته الف مطرح میشود. نویسنده سعی دارد که میان عاملیت خداوند در استجابت دعا و عاملیت قوانین خلقت و نظم علیت به گونهای جمع کند که هیچ مشکل فلسفی وکلامی پیش نیاید. خلاصه راه حل ایشان انکار قطعیت در سلسله علل است و میگوید اگر قائل به قطعیت علل شویم، حتماً خداوند باید از نظم طبیعت تخلف کند تا به دعاهای ماپاسخ گوید.
مطالعه این کتاب نشان میدهد که دراین مسأله مشکلات پیش روی متکلمان مسیحی در جهان معاصر با آنچه فراروی حکیمان اسلامی قرارداشته، هرچند تمایز دارد، ولی دراساس چندان تفاوتی ندارند و انصافاً حکیمان اسلامی عمیقتر سخن گفتهاند واز جناب برومر که رفت وآمد به ایران دارد وهم اکنون عضو هیأت تحریریه مجله علمی ـ پژوهشی اندیشه دینی دانشگاه شیراز است، انتظار آن بودکه سری به آثار اسلامی بزند و با افکار آنان نیز آشنایی حاصل کند،وبا کمال تأسف هیچ رجوعی در کتاب نشان نمیدهد.
نتیجه گیری ونظر نهائی
1ـ مدعای ملاصدرا نسبت به اینکه اعمال بشر در حوادث کیهانی و طبیعی مؤثراست و ازجمله تأثیر دعا در حوادث آسمانی، در کتب مقدس امری است غیر قابل انکار؛ زیرا هم در قرآن مجید درآیات عدیدهای بدین معنی اشاره، بلکه تصریح شده وهم در انجیل. برای نمونه در انجیل آمده است: «دعای قلبی یک مرد درستکار نیروی زیاد و تاثیر عجیبی دارد. الیاس یک انسان بود مثل من و شما. با این حال وقتی از ته قلب دعا کرد که باران نیاید، تا سه سال باران نیامد و وقتی هم دو باره دعا کرد که باران بیاید، چنان باران آمد که گیاهان، سر سبز و باغها غرق میوه شد.»27
در احادیث منقول از پیشوایان نیز به نحوتواتر اجمالی برای ما واصل شده است.سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی در کتاب مستطاب العروهالوثقی فصلی تحت عنوان «فی صلوه قضاء الحاجات وکشف المهمات» آوردهاند ودرآن فصل به روایت معتبری از عبدالرحیم قصیر از امام صادق(ع) اشاره میکنند که برای رفع مشکلات و برآمدن حاجات نمازی با دستورات خاصی از ائمه اطهار(ع) توصیه شده ودر آخر حدیث آمده است که امام صادق(ع) فرمود: «من ضامنم که طولی نمیکشد که خواسته او انجام خواهد شد.»28
2ـ همه کس در زندگی شخصی خویش نیز نسبت به این حقیقت با تجربیات بسیار زیادی مواجه شده که نمیتواند به کلی منکر این واقعیت گردد؛ همان طورکه ملاصدرا به مشاهدات و تجربیات شخصی در نقد کلام ابنسینا متمسک است.
3ـ مشکل فلسفی دراین زمینه حداقل دو مشکل است: یکی مساله علم خداوند به جزئیات است که منطبق با نظام احسن و حاکمیت قانون علیت عمومی میباشد و استثناءپذیر نخواهد بود، و دیگری موضوع عدم امکان تاثیرپذیری عالی از دانی وسماویات از ارضیات است. حکیمان اسلامی که چارچوب اندیشه خویش را بر اساس فیزیک ارسطویی و کیهانشناسی او تنطیم کرده بودند، برای حل مشکل به ارائه راههایی دست یازیدهاند.اینک که دوران فیزیک نیوتونی وسپس کوانتومی است، بایست در انتظار راه حلهای علمی دیگری باشیم.
پینوشتها:
21.طباطبائی، سید محمد حسین، الاسفارالاربعه، ج6 ص 411پاورقی.
22.Vincent Brumer
23 What are we doing when we pray? 24.Petitionary Prayer
25.Thanksgiving Prayer 26.Penitence
27. انجیل عیسی مسیح،ص317.
28 العروهالوثقی،(محشی) انتشارات جامعه مدرسین،قم، ج3 ص410
منابع:
ـ زکیالدین عبدالعظیم منذری، الترغیب و الترهیب، ج3/337، (وفات 656 ق )، دارالاتحاد العربى، بیروت
ـ صدرالدین شیرازی، ملاصدرا،(وفات1050ق)الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه العقلیه، انتشارات مصطفوی، قم1386
ـ طباطبائی، سیدمحمد حسین، الاسفار الاربعه، ج6 پاورقی، انتشارات مصطفوی قم
ـ طباطبائى، محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن،چاپ دوم، مؤسسه الاعلمى، بیروت 1392ق/ 1972م
ـ مولانا جلالالدین بلخی،مثنوی.