شنبه, 01ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها نگاه روز پیامدهای یک بازگشـت شـوم

نگاه روز

پیامدهای یک بازگشـت شـوم

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 84، سال سیزدهم، آذر و دی ماه 1393، رویه نخست

ویدا صارمی نوری

روز 16 ژانویه 1968 (26 دی ماه 1346) هارولد ویلسون نخست وزیر انگلیس به گونه‌ی رسمی در مجلس عوام این کشور اعلام کرد:

ما تصمیم داریم تا پایان سال 1971، عقب نشینی نیروهای خود را از شرق سوئز تسریع ببخشیم، همچنین تصمیم داریم در همان تاریخ، قوای خود را از خلیج فارس خارج کنیم.

 با بیرون رفتن حکومت بریتانیا از خلیج فارس در اثر خیانت هیات حاکمه‌ی وقت در جدایی گله جزیره (مجمع‌الجزایر) بحرین از ایران؛ نیروی دریایی امپریالیسم آمریکا با استقرار در بحرین، جایگزین نیروی دریایی استعمار بریتانیا در خلیج فارس گردید.

اما استعمار بریتانیا پس از 43 سال دوباره به خلیج فارس بازگشت. روز آدینه 14 آذر ماه 1393 (5 دسامبر 2014)، وزارت دفاع انگلیس اعلام کرد که توافق نامه‌ای را برای گسترش و تقویت نیروی دریایی این کشور با حکومت بحرین دستینه کرده است. بر پایه‌ی این قرار داد، توافق شده است که امکانات موجود در بندر سلمان در بست در اختیار بریتانیا قرار گیرد.

فیلیپ هموند وزیر خارجه‌ی انگلیس در این رابطه در نشست گفت و گوهای منامه گفت: «گسترش دامنه‌ی حضور ما که اکنون با این تحول امکان پذیر می‌گردد، به معنای آن است که توانایی گسیل کشتی‌های [ جنگی ] بیشتر و بزرگتر و نگاهداری آنها و خدمه‌شان را به صورت دائمی خواهیم داشت».

وی افزود: «این نشان دهنده‌ی عزم ما برای حضور در شرق کانال سوئز است و نشان از روابط تاریخی و نزدیک ما با بحرین دارد و نمونه‌ی دیگری است از افزایش همکاری ما با متحدان خلیج [فارس] برای رویارویی با تهدیدهایی که پیش روی ماست.
 در همین زمینه مایکل فالون وزیر جنگ انگلیس نیز اعلام کرد: «با دستینه شدن این قرارداد، ما یک بار دیگر برای دراز مدت در خلیج[فارس] مستقر خواهیم شد». وی هدف از برپایی این پایگاه را « برقراری ثبات در منطقه‌ی خلیج [فارس] اعلام کرد.

 بازگشت ناوگان استعماری بریتانیا و لنگر انداختن درازمدت در پایگاه دریایی این کشور در بحرین در این برش از زمان، یک خویشکاری (وظیفه) مهمی رادر برابر کارشناسان و آینده‌نگران ایرانی قرار میدهد و آن واکاوی و شناخت انگیزه و آماج این بازگشت و پیآمدهای آن بر اوضاع منطقه‌ی بحرانی شمال افریقا و خاورمیانه‌ی غرق در خون و آتش، به ویژه اثرگذاری آن بر امنیت ملی ایران و ایرانیان است.
نگاهی گذرا به نقشه‌ی جغرافیا و محل استقرار ناوگان سلطنتی، استعماری بریتانیا، به روشنی نشان می‌دهد که حضور این نیرو در کنار ناوگان پنجم آمریکا، میتواند در خوشبینانه‌ترین نگرش، زمینه‌ساز مداخله‌ی فوری و ضربتی نظامی در امور کشورهایی باشدکه ژرفای راهبردی (استراتژیک) ایران هستند؛ کشورهایی چونان عراق، سوریه، لبنان، یمن و عمان که تنش‌ها و در گیریها در این منطقه رو به اوجگیری بوده و هست.
ناکام ماندن اجرای طرح خاورمیانه بزرگ در سوریه، ایستادگی شگفت‌انگیز شیعیان بحرین، پیروزی شیعیان در یمن، به پیش‌نما آمدن رسوایی‌آمیز خلق داعش و ناکارآمدی آن در تحقق  بخشیدن به هدفهای استعمارگران و کارگزاران منطقه‌ای آنان، نمی‌تواند در بازگشت ناوگان جنگی بریتانیا به خلیج فارس، بی‌تاثیر باشد.

شناسایی انگیزه‌ها و آماجهای این بازگشت و افشاگری در باره‌ی آن برای روشن شدن ذهنیت ایرانیان و آماده‌سازی آنان در راستای رویارویی با بحرانهای احتمالی آینده، امری است حیاتی، اجتناب ناپذیر و جدی. بدون اقرار دولت انگلیس جنایاتی را در سده‌های نوزدهم و بیستم نسبت به ایران مرتکب شده است که تازه‌ترین آن تجزیه‌ی بحرین از پیکر ایران می‌باشد چگونه ممکن است این کشور به خود جرات می‌دهد که پس از 43 سال دوباره برای برقراری « ثبات» و « دفاع از متحدان» به خلیج فارس باز گردد؟!

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید