شنبه, 01ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست خانه تازه‌ها خبر نوشتارهای خوانندگان – مجله خواندنی شماره 64

نوشتارهای خوانندگان – مجله خواندنی شماره 64

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 64، سال نهم، آذر و دی 1389، رویه 30 تا 31

«لبن مبستر»

تهران – مهین جوادی

برای نخستین بار، ماست پگاه خریدم. روی آن نوشته بود «لبن مبستر»، با خود فکر کردم که به طور حتم، این هم از همان واژه‌های انگلیسی است که هر روز، وزیران، وکیلان، مدیران و... پیاپی به کار می‌برند، بدون

این‌که احساس سرافکندگی از ندانستن زبان فارسی بکنند. البته هنگام دریافت حقوق و مزایا و...، به گفته‌ی معروف «مثل بلبل» فارسی صحبت می‌کنند.

نوشته را با چند انگلیس‌دان در میان گذاشتم، کسی نتوانست معنای آن را دریابد. سرانجام یکی از دوستان که تا حدودی زبان عربی می‌داند، به من گفت که به عربی نوشته شده است «ماست». هرچه فکر کردم که بر روی

ظرف ماست پگاه، چرا عربی باید بنویسند، متوجه نشدم.

راستی مگر در کشورهای عرب‌زبان روی قوطی‌های «لبن ‌مبستر» می‌نویسند ماست که شرکت پگاه، این کار را کرده است.

آشنایی که این موضوع را با وی در میان گذاردم، گفت جوش نخور، مگر نمی‌بینی که «غورباقه‌ها ابوعطا» می‌خوانند. خُب روی ماست کشور هم باید بنویسند لبن مبستر تا مثل تویی این همه حرص و جوش بخورد.
دوست دیگری که حاضر بود، گفت: «یافتم، بدون تردید، این ماست از شیر شتر تهیه شده است که عربی روی آن نوشته‌اند.» حالا اگر می‌خواهی این ماست را بخوری، پای خودت است. من اگر جای تو بودم، از خیر

هزار تومان می‌گذشتم و شیر شتر نمی‌خوردم.»

*****

قرص‌های پول‌ساز

مریم نقدی

چندی است که تلویزیون‌های فارسی‌زبان بیرون‌مرزی، قرص‌هایی را برای بلندی قد، تبلیغ می‌کنند که اکنون در داروخانه‌‌های کشور هم در دست‌رس است. البته آن‌هم نه به عنوان کالای قاچاق؛ بلکه می‌گویند اجازه وزارت بهداشت را دارد.

از داروساز (یا به گفته‌ی بهتر داروفروش)، پرسیدم که اثر این قرص‌ها واقعی است و با خوردن آن قد آدم بلند می‌شود؟ وی به من پاسخ داد: می‌گویند!؟
چرا به این‌گونه داروها که اثر آن مسلم نیست، اجازه‌ی ورود می‌دهند و اجازه می‌دهند که ارزی که باید صرف گسترش کارخانه‌های داروسازی کشور شود، صرف واردات این داروها شود که ای‌بسا برای تندرستی هم
زیان‌بار است؟! و در نتیجه، جیب یک مشت سودجوی نشسته در آن‌سوی آب و دلالان داخلی آنان، پر شود؟!
مانند این داروی قلابی بسیار است. به راحتی وارد کشور می‌شوند، به در خانه‌های مردم تحویل می‌شوند و مقام‌های مسئول نیز در این میان، تنها تماشاگر این صحنه‌اند.


*****

یک نان‌دانی به نام «بافت فرسوده»

حسین ولایتی

این روزها، سخن بسیار بر سر نوسازی بافت‌های فرسوده است و چون کار نان و آب‌داری است، شهرداری هم سخت در پی آن است.
البته این کار، می‌تواند به افزایش جمعیت پایتخت بیانجامد، چیزی که دولت با هزینه‌های بسیار در قالب پرداخت‌های خارج از مرکز، حق مسکن و...، قصد دارد، پاره‌ای از کارمندان را به شهرستان‌ها بفرستد و در نتیجه
از جمعیت تهران بکاهد.
بازسازی بافت‌های فرسوده، تنها در صورتی می‌تواند مفید بر حال پایتخت باشد که پس از بازسازی بر تعداد واحدهای مسکونی اضافه نشود. یعنی یک واحد مسکونی به یک واحد چند اشکو به (طبقه)، بدل نشود. در اثر
افزوده شدن واحدهای مسکونی، روشن است که این واحدها خالی نخواهند ماند و عده‌ای از جاهای دیگر به تهران آمده و در آن‌ها، ساکن خواهند شد و این به افزایش جمعیت تهران کمک خواهد کرد.
البته شهرداری در باطن خواهان افزایش جمعیت است، زیرا با افزوده شدن جمعیت است که می‌تواند انواع و اقسام عوارض، مانند نوسازی، دفع پسماندها، عوارض خودرو و هزاران عوارض پیدا و ناپیدا را از مردم
بگیرد.
حال با مشارکت 3 بانک مسکن، ملی و رفاه در این کار معلوم است که آن‌ها هم درپی سودهای آن‌چنانی هستند، اگرچه چندین ده‌هزار یا صدهزار نفر به جمعیت تهران افزوده شود.


*****

فروش طرح ترافیک

مرتضی جلیلی

بسیاری بر این باوراند که مقصود از طرح ترافیک اگر در آغاز، بهتر کردن هوای تهران، خلوت‌سازی وسط شهر و...، بود؛ اما حالا به دکانی برای کسب درآمد بدل شده است. دکانی چهارنبش با درآمد میلیاردی و معاف از مالیات البته در برابر این گفته، بسیاری هم استدلال می‌کنند که نباید به همه چیز بدبین بود و این‌گونه داوری کرد و...
من هم از کسانی بودم که در دسته‌ی دوم قرار داشتم و با وجودی که خودروی خود را چون خانه‌ام در منطقه‌ی طرح قرار داشت، نمی‌توانستم از خانه بیرون ببرم و هم‌چنین بهای خانه‌ام چون در منطقه‌ی طرح بود ارزان‌تر
شده بود. اما با این وجود نسبت به اجرای این طرح خوش‌بین بودم و از آن هر کجا که پامی‌داد، دفاع می‌کردم.
چند روز پیش، یکی از دوستان مخالف طرح ترافیک که آن را تنها و تنها در راستای کسب درآمدهای میلیاردی می‌دانست به من تلفن کرد و گفت که در روزنامه ایران (یکم آبان 1389 – رویه 4)، نوشته بود:
صدور آرم [نشان] ترافیک روزانه و هفتگی از امروز، آغاز می‌‌شود.
غلام‌حسین زمان‌آبادی رییس مرکز صدور آرم [نشان] شهرداری تهران اظهار داشت، قیمت آرم طرح‌های روزانه 10 هزار تومان، هفتگی 60 هزار تومان است که صدور آن از امروز [یکم آبان 1389] آغاز می‌شود.
خدا برکت بدهد به این کسب ضعیف. برای هر خودرو روزانه 10 هزار تومان، در آن صورت برای 10 هزار خودرو و یا 100 هزار خودرو در روز می‌شود، چند؟ گمان می‌کنم برای این‌گونه‌ محاسبات باید به
ابررایانه‌های «پول‌شمار» که تنها در اختیار شهرداری تهران هستند، مراجعه کرد.
البته باید حق داد، چون فروش «هوایی» به دلیل رکود بازار مسکن، کاهش یافته، شهرداری باید منبع دیگری را در نظر گیرد.


ــــــــــــــــــ
خواندنی: نامه‌های خوانندگان، از نظر دستور زبان فارسی و نیز جای‌گزینی واژه‌های برابر از سوی شورای نویسندگان، ویرایش گردیدند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید