یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی تمامیت ارضی تکرار تهدید کشور‌های عربی علیه تمامیت ارضی ایران و ...

تمامیت ارضی

تکرار تهدید کشور‌های عربی علیه تمامیت ارضی ایران و ...

برگرفته از تابناک

در اجلاس بیست و دوم اتحادیه عرب در لیبی، باز هم علیه تمامیت ارضی سرزمین‌های ایرانی، موضعگیری شد؛ امری که متأسفانه، با عدم پاسخگویی درخور، به یک رویه در بیانیه‌های پایانی اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس تبدیل شده است.

از یاد نمی‌بریم که سخنان چندی پیش یکی از روزنامه‌نگاران و یکی از دولتمردان ایرانی در زمینه تعلق تاریخی بحرین به ایران با چه واکنش سختی از سوی همه دولت‌های عربی روبه‌رو شد که حتی به فراخواندن سفرای چند کشور عربی، از جمله مراکش انجامید، ولی پرسش ملت شهید پرور ایران این است که چرا در مقابل نباید در برابر چشمداشت همه دولت‌های عربی به خاک ایران و نام خلیج فارس، موضع قاطعی از سوی مسئولان ایرانی در پیش گرفته شود؟ حفظ دوستی با کشور‌هایی که در تاریخ و از جمله در جنگ عراق علیه ایران همواره نسبت به هویت ایرانی، زبان فارسی و تمامیت ارضی و مرزهای آبی و خشکی ایران دشمنی ورزیده‌اند، باید به چه قیمتی صورت پذیرد؟

بد نیست مروری هم به نام کشور‌های عربی که قطعنامه تجاوزگرانه علیه تمامیت ارضی ایران و تحریف نام خلیج فارس را در قالب نشست بیست و دوم اجلاس اتحادیه عرب و نشست‌های پیشین امضا کرده‌اند، داشته باشیم.

این کشور‌ها عبارتند از:

بحرین، سودان، عراق، کومور (جزایر قمر)، لیبی، عمان، قطر، موریتانی، سومالی، جیبوتی، امارات، تونس، مراکش و صحرای غربی، اردن، عربستان سعودی، الجزایر، یمن، کویت، دولت خودگردان فلسطین، لبنان، سوریه و مصر.

بسیاری از این کشور‌ها در حالی در همه بیانیه‌های عربی و بین‌المللی علیه تمامیت ارضی ایران موضع می‌گیرند که همواره از پشتیبانی‌های مادی و سیاسی ایران برخوردار بوده‌اند.

انکار نمی‌توان کرد که پیامد‌های مسامحه ماست که پس از تکرار ادعاهای بی پایه دولت‌های عربی به نام خلیج‌فارس و جزایر سه‌گانه همیشه ایرانی، هم اینک در کتاب‌های درسی کشور‌های عرب به ویژه امارات متحده (بهتر است بنامیم ایرانی) استان‌های جنوبی ایران شامل خوزستان، بوشهر، هرمزگان و حتی بخش‌هایی از استان فارس و همه جزایر و بنادر خلیج فارس را به عنوان مناطق عرب نشین و با نام جعلی عربستان و تجزیه شده از ایران به چاپ رسانده است!

اما در مسأله ادعاهای امارات نسبت به تمامیت ارضی ایران در خلیج فارس، چند نكته که بارها بر آن تاکید کرده‌ایم، قابل تأمل است:

1 ـ تاریخ این را به ما می‌گوید که از هزاره دوم پیش از میلاد مسیح (از بیش از چهار هزار سال پیش) تاكنون جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب كوچك به همراه دیگر جزایر، بنادر و سواحل شمال و جنوب خلیج فارس قلمرو حكومت‌های گوناگون ایرانی بوده است. وجود نقشه‌های باستانی حكومت هخامنشیان، اشكانیان و ساسانیان، سنگ‌نبشته‌های متعدد، نام‌های نژاده پارسی این مناطق، بیش از 23 نقشه رسمی و نیمه‌رسمی كه توسط دولت‌های بریتانیا و دیگر دولت‌‌های غربی در قرون گذشته به چاپ رسیده، نامه‌های رسمی دولتی حكومت‌های گوناگون ایران ‌زمین و اسناد و كتاب‌های تاریخی موجود در كتابخانه‌های سراسر دنیا و بسیاری اسناد دیگر، تعلق این جزایر را به ایران به خوبی به اثبات می‌رساند.

از جمله كتاب‌های تاریخی، می‌توان به كتاب «محمود سدید كبابی بندر عباسی» اشاره كرد كه در آن اسناد جالب توجهی است كه از آن میان، می‌توان به سندی اشاره كرد كه در آن حاكمان شارجه و رأس‌الخیمه که در آن زمان به چوپانی اشتغال داشته‌اند، برای تعلیف احشام خود در جزیره ابوموسی ـ كه به دلیل مراتع سرسبز خود به «گت سبزو» نیز معروف بود ـ از حاكمان ایران اجازه می‌گرفتند و پس از چرای دام‌ها هم مراتب خدمتگزاری و سپاس خود را به ایرانیان اعلام می‌داشته‌اند!

ابوموسی، تنب بزرگ و تنب كوچك، سه جزیره‌ای هستند كه با وجود اینكه وسعت چندانی ندارند، ولی از اهمیت استراتژیك منحصر به فردی برخوردارند. این جزایر همچون زنجیره‌ای دفاعی و امنیتی در جنوب ایران، در دهانه خلیج فارس و تنگه هرمز همانند ناوگانی ثابت، هرگونه تحرك و عبور و مرور كشتی‌ها به خلیج فارس را در كنترل دارند.

2 ـ در زمان انعقاد تفاهم‌نامه میان ایران و شیخ شارجه و بازگشت جزایر به ایران، هنوز دولتی با نام امارات متحده عربی، وجود خارجی نداشت تا بتواند ادعایی نسبت به جزایر تاریخی ایران داشته باشد. در واقع موجودیت کشوری با نام امارات متحده عربی پس از بازگشت جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی به ایران به عنوان یك كشور مستقل، موجودیت یافت.

3 ـ شورای همكاری خلیج فارس نیز در زمان انعقاد این تفاهم‌نامه هنوز تشكیل نشده بود؛ بنابراین، از لحاظ حقوق بین‌الملل نمی‌تواند نسبت به تمامیت ارضی ایران، ادعایی مطرح كند.

4 ـ بنا بر یك اصل حقوقی در روابط بین‌الملل، وجود قرارداد دوجانبه، حق و مسئولیتی برای كشور سوم ایجاد نمی‌كند؛ بنابراین دخالت هر كشور و نهاد و سازمان ثالث در مسأله جزیره ابوموسی، غیرقانونی است.

5 ـ پس از اعمال حاكمیت دوباره ایران بر جزایر سه‌گانه، چند كشور عربی از جمله لیبی، عراق و یمن، در دسامبر 1971 از ایران به شورای امنیت سازمان ملل شكایت كردند كه شورای امنیت با بررسی پرونده، آن را برای همیشه مختومه اعلام كرد، چرا که این شورا برای یک موضوع دوبار تصمیم گیری نمی‌کند. این‌گونه بود كه اعراب به دنبال راهكاری برای بین‌المللی كردن دوباره این ادعاهای بی‌پایه خود بودند تا این‌كه بهترین حربه را توسل به دادگاه لاهه یافتند.

پایان سخن آن که:

1 ـ با توجه به گردش مالی عظیمی که حضور میلیون‌ها گردشگر و زایر ایرانی و فعالیت بیش از هفتصد هزار ایرانی مقیم و هزاران شرکت تجاری ایرانی تاکنون برای امارات، عربستان سعودی، قطر، کویت و دیگر شیوخ راحت‌طلب جنوب خلیج فارس به همراه داشته، آیا نباید تدابیری برای بهره گیری از این پتانسیل عظیم اقتصادی به عنوان اهرم فشاری برای جلوگیری از ادامه حرمت شکنی‌های پیاپی اعراب به تمامیت ارضی ایران و نام تاریخی خلیج فارس اندیشیده و به کار گرفته شود؟

2 ـ نکته‌ای عبرت آموز و تأثرانگیز که توسط پژوهشگران ایرانی کمتر بدان پرداخته شده چگونگی تغییر نام تاریخی دریای پارس در بخش شمالی اقیانوس هند است. با وجود این که در بسیاری از نقشه‌های تاریخی بین‌المللی قرون گذشته، نام این دریا با نام دریای پارس ثبت شده، در اواخر قرن 19 میلادی در غفلت و عدم قاطعیت ایرانیان عصر قاجار در برابر تحریف نام آن با دسیسه‌های امپراتوری بریتانیای استعمارگر به دریای «عمان» تغییر یافت؛ مسأله‌ای که لازم است از سوی متخصصان ژئوپلتیک و سیاست بین‌الملل بدان توجه کافی اعمال شود، زیرا فاش کردن چگونگی انجام این توطئه دست‌کم می‌تواند در تقویت موضع ایرانیان در برابر جاعلان عربی نام خلیج فارس کارگشا باشد.

3 ـ آیا هنگام آن نرسیده که به جای پیشنهاد تعجب برانگیز عضویت ایران در اتحادیه پان عربیستی عرب (که برابر است با دست شستن از هویت ملی ایرانی، تمامیت ارضی ایران و نام خلیج فارس) اتحادیه‌ای سیاسی فرهنگی با مشارکت دست کم یازده کشور هم تاریخ و هم فرهنگ فلات ایران شکل گیرد؟ بی‌تردید توانایی‌های انکار نشدنی و پشتوانه‌های غنی سیاسی، تاریخی و فرهنگی ما پاسخ کافی برای یاوه سرایی‌های دشمنان خواهد داشت ولی نمی‌توان منکر شد، موضعگیری هماهنگ یازده کشور هم فرهنگ و هم تبار ایرانی می‌تواند پشت گرمی خوبی برای اثبات حقانیت تاریخی کشور ایران و نیز دیگر کشور‌های عضو این اتحادیه به شمار رود.

4 ـ آیا در برابر ادعاها و زیاده‌خواهی‌های بی پایه بیست و دو کشور عربی علیه نام تاریخی، رسمی، بین‌المللی خلیج فارس و جزایر سه‌گانه همیشه ایرانی که هر روز شکل جدید و ابعاد وسیع‌تری پیدا می‌کند، بهتر نیست موضع ایرانیان از حالت انفعالی به حالت مقتدرانه عوض شود؟ آیا وقت آن نرسیده که سخنگوی محترم وزارت خارجه جمهوری اسلامی از این پس به جای بیانیه تکراری «رد کردن ادعاهای بی پایه نسبت به تمامیت ارضی ایران در جزایر تنب کوچک، تنب بزرگ و ابو موسی»، پس از هر بیانیه ضد ایرانی کشور‌های عربی و برای جلوگیری از تکرار آن، به صدور بیانیه رسمی در قالب آگاهی رسانی (و نه الزاما ادعا‌های ارضی) در زمینه بازگویی پیشینه حاکمیت تاریخی ایران بر کرانه‌های جنوبی خلیج همیشه فارس و تأکید بر مالکیت تاریخی ایران بر بحرین و جزیره سیر بو نعیر (که در اشغال امارات قرار دارد) بپردازد؟

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه