شنبه, 12ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی زیست بوم شمشادها قربانی راهسازی بی‌مطالعه

زیست بوم

شمشادها قربانی راهسازی بی‌مطالعه

شروان شفاعی

در مسیر تهران به ساری، پس از شهر زیرآب به شهر زیبای شیرگاه می‌رسیم.

 در این نقطه، از هر فرد بومی که بپرسیم، نشانی پلنگ‌دره را به ما نشان می‌دهد. این دره زیبا و پردرخت که در واقع ادامه جنگل انجیل سرا است همواره پذیرای دوستداران طبیعت بوده؛ هرچند مثل بسیاری از جنگل‌ها و ذخیره‌گاه‌های طبیعت ایران از تخریب و آلودگی درامان نمانده و به‌خصوص در پایان هر تابستان جای‌جای این دره زیبا و کم‌نظیر انباشته از زباله می‌شود.

اما از آغاز امسال ساکنان بومی و مسافران، شاهد رخدادی عجیب و تأسف‌بار هستند که در عمر این جنگل زیبا بی‌سابقه بوده است؛ این واقعه ناگوار با ریزش ناگهانی برگ درختان همیشه سبز شمشاد رقم خورده است. درختان شمشاد از گونه‌های بسیار زیبا و مفید جنگل‌های شمال ایران محسوب می‌شوند و سهم موثری در حفظ رطوبت این منطقه دارند اما ریزش ناگهانی برگ این‌گونه مقاوم، کارشناسان منابع طبیعی و ساکنان بومی را به‌شدت نگران کرده و بیم آن می‌رود که تعادل زیستی منطقه به هر دلیل مختل شده باشد که می‌تواند سرآغاز ناخوشی برای مجموعه جنگل‌های هیرکانی شمال ایران باشد و موجودیت این جنگل‌ها را به خطر بیندازد. در همین مسیر با انبوهی از درختان توسکا روبه‌رو می‌شویم که در پیکرشان زخم عمیقی دیده می‌شود. شنیده‌ها حاکی است که گویا قرار است با اجرای طرح تعریض جاده، این درختان قربانی شوند و زخم‌ها هم نوعی علامت‌گذاری برای همین مقصود است.

پرسش این است که تعریض یک جاده جنگلی در محدوده ذخیره‌گاه کم‌مانند طبیعی مثل جنگل انجیرسرا با چه هدفی انجام می‌شود و چرا سازمان حفاظت محیط‌زیست و همچنین سازمان جنگل‌ها و مراتع در جریان این تغییرات مخرب نیستند و نظارتی ندارند؟!

تخلیه‌ زباله‌های مناطق شهری در عمق جنگل انجیل‌سرا و نشت شیرابه سمی زباله‌ها به عمق زمین و سفره‌های آب زیرزمینی از دیگر فجایع زیست‌محیطی در این محدوده است. زنجیره‌ای از تهدیدهای پیش‌گفته موجودیت جنگل‌های هیرکانی در شمال ایران را که از آخرین بازمانده‌های ارزنده جنگل‌های دوران سوم زمین‌شناسی هستند در معرض تهدید جدی قرار داده‌اند؛ به ویژه که افزایش بی‌رویه کارخانه‌های تولید و فراوری تخته و فیبر و به تازگی کارخانه تخته فشرده در این محدوده تهدیدها را بیشتر کرده است. آیا به راستی به همین آسانی باید نادرترین ذخیره‌گاه‌های طبیعی و جنگل‌های هیرکانی شمال کشورمان را به تندباد حوادث و منافع خصوصی بسپاریم؟! آیا جنگل‌های کم‌مانند و آسیب‌پذیر ما توان تبدیل به مزرعه چوب را دارند که با احداث بی‌رویه صدها کارخانه و کارگاه تولیدی چوب و تخته در استان‌های شمالی ایران شکل گرفته است؟ شایسته است دولت و به ویژه سازمان حفاظت محیط‌زیست و سازمان جنگل‌ها و مراتع هرچه سریع‌تر با این روند تخریب برخورد قانونی کنند و نگذارند برای نسل‌های آینده تنها خاطره جنگل‌های شمال باقی بماند.


منبع: همشهری آنلاین

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید