زیست بوم
راه حل دکتر کریمزادگان برای نجات محیط زیست ایران
- زيست بوم
- نمایش از شنبه, 23 مرداد 1389 05:40
- بازدید: 2471
برگرفته از تارنگار مهار بیابانزایی
خوانندگان مهار بیابانزایی، پیشتر با حسن کریمزادگان آشنا شدهاند، اینک بار دیگر این متخصص برجستهی کشور بر نگارنده منت نهاده و حاصل اندیشهها و تجربیات آکادمیک خویش را – برای گریز از بحرانی که دارد طبیعت ایران را به مرز ناپایداری برگشتناپذیری سوق میدهد – با خوانندگان گرامی کلبهی مجازی درویش به اشتراک نهاده است.
کریمزادگان در فرازی از یادداشت ارزشمندش، مینویسد: «ارزش یک درخت راش در طول زندگیاش ۱۰۳۰۰۰۰۰۰۰ ریال(یک میلیارد و سی میلیون ریال) است. به عبارت دیگر، کسی که یک راش را قطع میکند باید بتواند معادل ارزش آن، ارزش جایگزین ایجاد کند.»
و این دقیقاً کاری است که برادران آب سالار در وزارت نیرو در هنگام ساخت سد و یا گرامیان راه و ترابری در زمان ساخت جاده و یا عزیزان انتقال دهندهی لوله نفت و گاز دارند انجام میدهند! نمیدهند؟
با هم یادداشت دکتر کریمزادگان را میخوانیم:
رویکرد اقتصاد زیست محیطی، جلوگیری از تبدیل تهدید به فاجعه
مسیری که نظام اقتصادی موجود طی میکند، از نظر زیست محیطی ناپایدار و از لحاظ اجتماعی ناعادلانه است. اگر بنا باشد به توسعه پایدار برسیم، باید اقتصاد متکی بر سوختهای فسیلی، خودرو محور و دور ریزنده مواد را کنار بگذاریم و مدل اقتصادی جدیدی تعریف کنیم. این اقتصاد باید بر پایه منابع انرژی تجدیدپذیر، بازیافت و تنوع سیستم حمل و نقل با فاصله گرفتن از اتومبیل، پایه ریزی شود. این اقتصاد سازگار با محیط زیست احتمالن عادلانهتر و برای همه جهانیان بهتر است.
اگر چه در بخش هایی از جهان نشانه هایی از این رویکرد مشاهده می شود اما در کل جهان ، رشد نظام های اقتصادی از ظرفیت تحمل کره زمین بالاتررفته و تمدن ساخته دست بشر را در قرن ۲۱ میلادی تهدید و روز به روز آن را به فروپاشی نزدیک تر می کند. نظام های اقتصادی موجود در سایه رشد افسار گسیخته و نابخردانه، جنگل ها، مراتع، خاک و منابع آب را نابود و به سرعت آلوده می کنند.این نظام ها با مصرف شدید سوخت های فسیلی گاز های گلخانه ای را به هواسپهر تخلیه می کند که طبیعت فاقد قدرت جذب تمامی آنها ست.جای خوشحالی است که این روند های مخرب محیط زیست مدت هاست مورد توجه قرار گرفته اندو در تعداد محدودی از کشور ها معکوس شده است اما هنوز یکی از آنها نیز در سطح جهانی معکوس نشده است.
در رویکرد اقتصاد محیط زیستی، برای حفظ محیط زیست و مقابله با آلودگی ها ،از مکانیسم قیمت به عنوان یکی از روش ها استفاده می شود.در این روش سعی می شود تا با استفاده از قیمت حقایق اکولوژیکی را نشان داد. نظام اقتصادی موجود بر پایه قیمت هایی شکل گرفته است که به مصرف کننده آدرس های غلط می دهد. قیمت های نادرست بازار های فعلی کالا و خدمات، ارزش خدمات اکولوژیکی و هزینه های خارجی تولید و مصرف را نشان نمی دهد. این امر باعث تخریب تنوع زیستی،آلودگی و در نهایت فروپاشی می شود.
رویداد جاری نابودی تنوع زیستی نتیجه تصمیم های میلیاردها انسان استفاده کننده از جریانی از فرآورده ها و خدمات تنوع زیستی است. این مهم، ثمره طبیعت « خدمات بی قیمت» و « فقدان حق مالکیت » محیط زیست، منابع بیولوژیکی و به ویژه تنوع زیستی است. ایده « اثر خارجی» اینجا معنا میدهد و بدان معنی است که ارزش اجتماعی جریانهای مختلف کالا و خدمات تنوع زیستی در قیمت های بازار اصلاً، یا به اندازه کافی منعکس نمی شود. در نتیجه، تولید حد نامطلوب اجتماعی از این کالا و خدمات منجر به وضعیتی میشود که از نظر اقتصادی حد بهینه اجتماعی نیست. بسیاری از فعالیت های انسانی منجر به نابودی میزان قابل توجه ای از تنوع زیستی شده است ، که پایداری اکوسیستم ها و همچنین فراهمآوری کالا و خدمات شان را برای بشر تهدید می کند . می توان سئوال کرد چرا؟ ، زمانی که تنوع زیستی فوائد بسیاری برای مادارد از آن غفلت شده و اجازه داده شده است که نابودی تنوع زیستی رخ دهد؟ پاسخ این است که بسیاری از خدمات تنوع زیستی ، کالای عمومی در دسترس برای مصرف بدون قیمت در بازار هستند ، که این سهل انگاری به نابودی آنها ختم میشود . لذا دو دلیل مهم بنیادی باعث نابودی تنوع زیستی اند. اولی به کوتاهی بازار و دومی به نداشتن حق مالکیت مربوط می شود. بسیاری از فواید تنوع زیستی، مانند تامین هوای پاک دارای قیمت نیستند، یعنی ساز و کاری برای قیمت گذاری بازار که بتواند چنین فایده هایی را کاملاً نشان دهد وجود ندارد. به عبارت دیگر، بازار در درونی کردن - Internalize – سودمندیهای حمایت تنوع زیستی قصور می ورزد. اینها آثار خارجیاند – External – یعنی آثار غیر عمدی خارج از بازار بر رفاه، یا تولید سایر اشخاص. با این مفهوم، میزان منافع حفاظت از تنوع زیستی به طور قریب به یقین در رقابت با میزان سودپروژه های عمرانی شکست می خورد. چنین موضوعی، شکست بنیادی در اطلاعات را باعث می شود، یعنی عدم درک ارزش های اقتصادی بی شماری که ممکن است با حفاظت تنوع زیستی همراه باشند.
وقتی قیمت های بازاری ارزش یک درخت راش جنگل های هیرکانی را فقط بر مبنای چوب آن محاسبه می کنند شکی نیست که قطع درختان راش بر حفظ آنها پیشی می گیرد .در سیستم قیمت گذاری فعلی ارز ش های اکولوژیکی درخت راش یعنی کنترل فرسایش خاک،تنظیم شرایط اقلیمی، تولید اکسیژن، جذب دی اکسید کربن و دهها خدمت دیگر اکولوژیکی درخت که بر خوانندگان معلوم است اصلا به حساب نمی آید. نتیجه این قیمت گذاری غلط چیزی جز تخریب بیش از پیش جنگل ها نیست که ترمزی هم برای آن وجود ندارد.اما رویکرد اقتصاد زیست محیطی سعی دارد با تصحیح قیمت ها ترمز را بکشد. به عنوان مثال ارزش سالانه هر هکتار جنگل خزری ۹۸۲۹۷۳۱ ریال است. دقت کنید این عدد سالانه است یعنی هر سال این ارزش تکرار می شود . ارزش یک راش در طول زندگیاش ۱۰۳۰۰۰۰۰۰۰ ریال(یک میلیارد و سی میلیون ریال) است. به عبارت دیگر، کسی که یک راش را قطع می کند باید بتواند معادل ارزش آن ارزش جایگزین ایجاد کند که نظام اقتصادی موجود این ارزش فراوان را نادیده میگیرد و نتیجه آن افزایش خسارات سیل و …. در کشور و جهان است.
به مثالی دیگر برای بیان ضعف نظام اقتصادی موجود جهت پایداری اشاره می کنم.از اعلام نخستین برنامه مقابله با آلودگی هوای شهر تهران ۳۷ سال (سی و هفت سال) می گذرد و در این مدت علی رغم این همه هزینه،سمینار ، همایش و وعده های متعدد مسئولین کیفیت هوای تهران مرتب رو به کاهش بوده است و آلودگی صوتی،تراکم و آب نیز به تهران اضافه شده است. شکی نیست با رویکرد نظام اقتصاد ی موجود این روند ادامه دارد مگر اینکه رویکرد فعلی را کنار بگذاریم و به. رویکرد جایگزین یا اقتصاد زیست محیطی توجه کنیم. در رویکرد اقتصاد زیست محیطی درهر فعالیت یا اقدامی هزینه های خارجی یا منافع خارجی آن محاسبه می شود و تصمیم گیری بر اساس هزینه اجتماعی و منافع اجتماعی انجام می گردد. به عنوان مثال هزینه خارجی آلودگی هوای تهران چقدر است؟ چه کسی آن را ایجاد می کند؟و ایجاد کننده چگونه باید آن را جبران کند؟در رویکرد اقتصاد محیط زیست به این سئوالات پاسخ داده می شود.مطمئن باشید تا پاسخ این سئوالات را ندهیم ،آلودگی هوای تهران با همایش،توصیه اخلاقی و خواهش از مردم برای عدم استفاده از خودرو شخصی حل نمی شود. زیرا موتو محرکه انسان در هر فعالیتی سوداست و برای محاسبه سود، باید انواع هزینه ها و مقدار ریالی آنها را بدانیم. و مشخص شود این هزینه ها را چه کسی باید جبران کند ؟ به عنوان یک مثال، بر اساس مطالعات اینجانب هزینه های خارجی آلودگی هوای تهران را به بخش های زیر می توان خلاصه و محاسبه نمود.
۱- هزینه بهداشتی و مرگ ومیر
۲- هزینه تخریب ساختمان ها و تاسیسات شهری(هزینه پاک سازی و تعمیر)
۳- هزینه تخریب پوشش گیاهی شهر و کاهش تولید محصولات کشاورزی در شهر و حومه تحت تاثیر آلاینده ها
۴- هزینه فرصت سوخت(بنزین و سایر سوخت های فسیلی …)
هزینه بهداشتی(مورد اول) به تنهایی ۴۰ درصد از کل هزینههای اجتماعی آلودگی هوای تهران را شامل می شود. این هزینه دست کم به جز هزینههای طولانی مدت نظیر انواع سرطان ها که محاسبه آن بسیار مشکل است، سالانه بر اساس قیمتهای سال ۱۳۸۲ به قرار زیر است: (کریم زادگان، حسن، رحمتیان مرتضی، ۱۳۸۲،”طرح جامع ارزیابی خسارات بهداشتی آلودگی هوای تهران، دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران”)
اگر هزینه های خارجی موارد ۲-۴ را به هزینه بهداشتی آلودگی هوای تهران اضافه کنیم(۶۰ درصد باقی مانده، که یک سری محاسبات طولانی است که شاید از حوصله خونندگان به دور باشد). به طور میانگین مصرف هر لیتر بنزین توسط هر فرد صاحب خودروی شخصی در تهران ۶ برابر قیمت فعلی بنزین در بازار (۴۰۰۰ ریال) یعنی ۲۴۰۰۰ ریال هزینه اجتماعی دارد.اگر به طور متوسط ظرفیت هر باک خودرو را ۴۰ لیتر فرض کنیم ، صاحبان خودروی شخصی در هر نوبت سوخت گیری برای جبران هزینه اجتماعی استفاده از خودروی شخصی ،به جای ۱۶۰۰۰۰ ریال باید ۹۶۰۰۰۰ ریال یا حدود صد هزار تومان بپردازد.در واقع نظام قیمت گذاری فعلی هزینه های بسیار سنگین احتراق بنزین در شهر تهران را در نظر نمی گیرد و این امر مبنای آلودگی هوای تهران است. طبیعی است این رویکرد(پرداخت هزینه های اجتماعی بنزین توسط مصرف کنندگان) باعث رونق بازار انرژی های تجدید پذیر، حمل و نقل عمومی ،دوچرخه و پیاده روی می شود.
البته این سیستم قیمت گذاری را در شرایط فعلی، بنده فقط برای سیاست گذاری و برنامه ریزی دولت و مدیریت شهری نهران پیشنهاد می کنم. یعنی در شرایط حاضر که مسائل اقتصاد کلان (درآمد، قیمت های جهانی ، قیمت خودرو و…) حل نشده است، نمیتوان بحث پرداخت یا دریافت هزینه های اجتماعی در ایران را مطرح کرد. تاکید میکنم در شرایط حاضر این محاسبات فقط برای سیاست گذاری است.