یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی زیست بوم اندرحکایت بی‌وفایی میزها

زیست بوم

اندرحکایت بی‌وفایی میزها

20 مهرماه 1388 دکتر محمد باقر صدوق که پیش از آن مدیرکل محیط‌زیست استان تهران بود و از او به‌عنوان یکی از گزینه‌های ریاست سازمان حفاظت محیط‌زیست در دولت دهم نام برده می‌شد به معاونت طبیعی و تنوع‌زیستی منصوب شد. او پس از 2سال جای خود را به دکتر علی اصغر محمدی فاضل داد

Upcoming 2021 Nike Dunk Release Dates - nike tiempo ii jersey green black friday specials - CopperbridgemediaShops | nike air sport attack red bank blue Mid Linen - Grailify - nike sweet classic leather sneaker sandals

برگرفته از روزنامه همشهری

 

 اسدالله افلاکی: 20 مهرماه 1388 دکتر محمد باقر صدوق که پیش از آن مدیرکل محیط‌زیست استان تهران بود و از او به‌عنوان یکی از گزینه‌های ریاست سازمان حفاظت محیط‌زیست در دولت دهم نام برده می‌شد به معاونت طبیعی و تنوع‌زیستی منصوب شد. او پس از 2سال جای خود را به دکتر علی اصغر محمدی فاضل داد.

دل در گرو محیط‌زیست دارم

اکنون صدوق دوران بازنشستگی خود را می‌گذراند، در عین حال به تدریس در دانشگاه هم مشغول است. روزجهانی محیط‌زیست بهانه‌ای شد برای گپ زدن با این مدیر پرسابقه محیط‌زیست. آنچه درپی می‌آید حاصل یک گپ دوساعته با اوست. پیش از هر چیز صدوق می‌گوید:«رئیس سازمان محیط‌زیست عذرش را نخواسته بلکه به تقاضای خودش بازنشسته شده است». او این جمله را در واکنش به شایعاتی می‌گوید که هنگام رفتنش از محیط‌زیست مطرح شد؛ شایعاتی که حکایت از اختلاف او با رئیس سازمان محیط‌زیست داشت.سپس می‌پرسد:‌«باید حول چه محوری صحبت کنم»؟بنا نداشتیم مصاحبه جهت‌دار شود برای همین موضوع را به خود صدوق واگذار کردیم. او شروع کرد و صحبت‌هایش 2 ساعت به درازا کشید. از گذشته گفت و از خاطرات دوران خدمتش و از اینکه چه فرصت‌هایی از دست رفته و اینکه چه باید کرد.

محیط‌زیست مشکل ساختاری دارد

صدوق گفت: «سال 75 که همزمان معاون طبیعی و مدیرکل محیط‌زیست استان تهران بودم از من درخواست شد مدیر بخش ویژه محیط‌زیست در سازمان برنامه و بودجه شوم. درپی آن، از من خواستند برای توضیح مسائل مرتبط با محیط‌زیست به آنجا بروم. آنجا از من پرسیدند وضعیت کنونی سازمان محیط‌زیست و به‌طور کلی وضعیت محیط‌زیست را قبول دارید گفتم نه چون محیط‌زیست در دولت‌های مختلف در حاشیه بود و کسی به آن بهایی نمی‌داد؛ در واقع اولویتی برای آن قائل نبودند. آقای ماهرو، معاون وقت برنامه و بودجه پرسید، محیط‌زیست باید چطور باشد؟ گفتم محیط‌زیست باید مثل یک نجات غریق عمل کند. گفت یعنی چی؟ گفتم یعنی کار محیط‌زیست باید حاکم بر دستگاه‌های دولتی باشد. هنوز هم براین باورم که سازمان محیط‌زیست از لحاظ ساختاری مشکل دارد. شما ببینید هرکسی که در راس سازمان قرار گرفته، مسئولان قبلی را زیرسؤال برده اما به نوعی همان کارهای قبلی را ادامه داده است. این نشان می‌دهد که ما در سازمان محیط‌زیست با مشکل ساختاری مواجهیم».

او در توضیح این مطلب افزود: «براساس نظریه‌های مدیریتی، شایسته آن است که نیروهای یک سازمان از قاعده هرم و پس از گزینش علمی و عمومی وارد سازمان شوند. این شیوه سبب می‌شود تا نیروهای نخبه پس از طی مراحل مختلف به راس هرم نزدیک شوند و بنا به شایستگی در راس قرار بگیرند اما متاسفانه در سازمان محیط‌زیست نیرو از قاعده هرم وارد نمی‌شود بلکه از پهلوی هرم وارد می‌شود و در نتیجه مثل ویروس عمل می‌کند (البته من قصد توهین به کسی ندارم). در نتیجه شرایط برای قرار گرفتن افراد ذی‌صلاح و نخبه‌ای که از بدنه سازمان باشند در راس هرم سازمان وجود ندارد. بخش عمده مشکلات سازمان هم ناشی از همین مسئله است. با همین رویکرد است که در حال حاضر 4 نفر از 5 معاون سازمان از خارج سازمان انتخاب شده‌اند و 50درصد مدیران ستادی هم از بیرون و خارج از بدنه سازمان منصوب شده‌اند بی‌آنکه پیشینه‌ای در محیط‌زیست داشته باشند».صدوق ادامه داد:« جایگاه محیط‌زیست در تشکیلات دولتی هر جامعه نشانگر پیشرفته بودن و توجه به مسائل زیست‌محیطی است که ارتقای زندگی را در پی دارد. این در حالی است که از ابتدای تاسیس سازمان محیط‌زیست تاکنون که 40 سال از عمرش می‌گذرد این مجموعه همواره تحت عنوان سازمان فعالیت کرده ولی با وجود همه تلاش‌های مدیران و کارکنان دلسوز، نتوانسته همگام با توسعه و افزایش جمعیت رسالت خود را به انجام برساند. اگر در برهه‌ای از زمان، این سازمان حرکت رو به جلویی داشته ناشی از علاقه و توانمندی روسای انتصابی آن بوده است. براین اساس به‌نظر می‌رسد اگر این سازمان تبدیل به وزارتخانه شود و الزام پاسخگویی این سازمان به مجلس شورای اسلامی مهیا شود و روسای این سازمان ناگزیر به اخذ رای اعتماد از مجلس شوند این فرایند می‌تواند تحولی در ارتقای محیط‌زیست و حفاظت از آن فراهم آورد».

حیات وحش بی‌پناه است

صدوق پس از این مقدمه نسبتا مفصل، وارد حوزه‌ای شد که تاچندی پیش یکی از زیرمجموعه‌های وی بود. او گفت: «بخش حیات‌وحش، ستون فقرات سازمان است قیم این بخش هم فقط سازمان است. اما واقعیت ماجرا این است که این بخش به معنای واقعی آسیب دیده و بی‌پناه است. یک مدیرکه از بیرون سازمان منصوب شده بود طرز تفکرش این بود که مگر ما چوپانیم که برویم توی بیابان از چند تا حیوان مراقبت کنیم. با این نگاه چطور می‌توان حیات وحش را حفاظت کرد»؟

صدوق خاطرنشان کرد:« ما 2000محیط‌بان رسمی و پیمانی و حدود 600 محیط‌بان قراردادی داریم، همه اینها برای تامین معیشت‌شان با دشواری مواجه‌اند. این مشکلات زمانی دوچندان شد که تشکیلات محیط‌بانی تحت مدیریت نیروی انتظامی قرار گرفت. این ضربه بزرگی به محیط‌بانی زد و باعث دلسردی محیط‌بانان شد و سبب شد آنها انگیزه خود را از دست بدهند».وی در بخشی از گفته‌هایش از موضوع تجمیع سازمان محیط‌زیست و سازمان جنگل‌ها و مراتع سخن به میان آورد و گفت:«من سازمان محیط‌زیست را به همین شکل قبول دارم. مخالف هرگونه تغییری در آن هستم اما معتقدم مدیران آن نباید از پهلو و به شکل ویروس وارد شوند، باید به قاعده و از بدنه سازمان انتخاب شوند. مشکلی که وجود دارد اینکه در حال حاضر، سازمان از مدیر و کارشناس متخصص خالی شده است. این خلأ کارشناسی ضربه بزرگی به سازمان وارد کرده و می‌کند. مسئله این است که هرکسی که در راس سازمان قرار می‌گیرد برخلاف آنکه می‌گوید ما مستاجریم و کارکنان سازمان صاحبخانه، در عمل کارکنان را رعیت می‌داند و صاحبخانه را به حاشیه می‌راند. آدم دلش به حال بچه‌هایی می‌سوزد که صادقانه و بدون هیچ ادعایی در سازمان جان می‌کنند. کسی هم آنها را نمی‌شناسد».

صدوق یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات سازمان حفاظت محیط‌زیست را تبدیل آموزشکده این سازمان به دانشگاه دانست و تصریح کرد: «جایی که محیط‌بان آموزش می‌دید آموزشکده بود اما الان این آموزشکده تبدیل شده به دانشگاه. به همین دلیل محیط‌بان امروز با محیط‌بان قبلی تفاوت دارد. کسی که لیسانس گرفت دیگر حاضر نیست خاک بیابان بخورد بلکه انتظارش بالا می‌رود. او دیگر به حفظ حیات وحش فکر نمی‌کند؛ به میز و اداره فکر می‌کند. الان وظایفی برای محیط‌بان تعریف شده که ربطی به کار محیط بانی ندارد. محل خدمت محیط‌بان زیستگاه‌ها و کار او حفاظت از حیات وحش است نه اداره و پشت میز». آنچه ذکر شد بخشی از گفته‌های مدیری است با 36سال سابقه خدمت در عرصه محیط‌زیست. مدیری که همچنان دل در گروی محیط‌زیست دارد و به ارتقای آن می‌اندیشد. صدوق می‌گوید، حرف‌های فراوانی برای گفتن دارد.

هشدار نسبت به آینده محیط‌زیست دریایی خلیج‌فارس

دکتر محمد باقر نبوی، دانش‌آموخته اکوبیولوژی دریا از انگلستان که مهرماه 84 به معاونت دریایی سازمان حفاظت محیط‌زیست منصوب شده بود نیز 29شهریورماه 90 با ترک مسند معاونت دریایی به دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر که خود یکی از بنیانگذاران آن بود بازگشت و به کار پژوهش و تدریس مشغول شد. طرح انتقال مرجان‌های چابهار در دوره مدیریت نبوی اجرایی شد؛ طرحی که انتقاد کارشناسان را در پی داشت. این طرح هنوز یکی از بحث برانگیزترین طرح‌های محیط‌زیست دریایی است. نبوی با اشاره به اینکه در هر سنگری که باشم برای حفظ محیط‌زیست تلاش خواهم کرد، می‌گوید: بر این باورم که توسعه باید همخوان با محیط‌زیست باشد. صنعتی که بدون توجه به معیارهای زیست‌محیطی چهار نعل به پیش می‌تازد جز خسارت و تخریب پیامد دیگری ندارد.

این عضو هیات علمی در ادامه وضعیت خلیج‌فارس را بسیار نگران‌کننده توصیف می‌کند و می‌افزاید: آمار نگران‌کننده‌ای از سازمان ملل در دست است که نشان می‌دهد خلیج‌فارس آسیب‌های بسیار شدیدی دیده به‌طوری که 60درصد از آبسنگ‌های مرجانی این پهناب طی 2دهه گذشته نابود شده است. اگر توسعه ناپایدار به شکلی که اکنون وجود دارد ادامه یابد طی 20سال آینده 40 درصد باقیمانده آبسنگ‌های مرجانی هم نابود و خلیج‌فارس از مرجان‌ها تهی خواهد شد. وی در باره طرح انتقال مرجان‌های چابهار هم گفت: به هرصورت این طرح اجرا می‌شد به همین دلیل تمام تلاش ما این بود که انتقال با کمترین آسیب به مرجان‌ها اجرا شود.

آشنا با رسانه

سازمان حفاظت محیط‌زیست، سال گذشته شاهد یک تغییر دیگر هم بود؛ دکتر نورالله مرادی که 25آبان ماه 88 از صدا وسیما به روابط عمومی سازمان حفاظت محیط‌زیست آمده بود 21اردیبهشت 90 به‌دلیل مخالفت صداو سیما با تمدید ماموریت وی، سازمان محیط‌زیست را ترک کرد. مرادی که 21سال فعالیت رسانه‌ای و14 ترم تدریس در دانشکده خبر را در پیشینه کاری خود داشت در بدو ورود به سازمان محیط‌زیست، اعلام کرد که از محیط‌زیست هیچ‌چیز نمی‌داند.

او گفت: پیش از آنکه به سازمان بیایم در باره محیط‌زیست مطالبی خواندم اما به صرافت دریافتم که هرگونه اظهارنظری در باره محیط‌زیست درجمع کارشناسان و اصحاب رسانه مصداق زیره به کرمان بردن است. مرادی با اشاره به اینکه رسانه‌ها بال پرواز رئیس سازمان هستند گفت: تمام هم و غم من این است که واژه محیط‌زیست و حفاظت از آن در ذهن مردم جا بیفتد؛ این هدفی است که با کمک اصحاب رسانه آن را پی خواهم گرفت. وی با همین رویکرد توانست ارتباطی تنگاتنگ با اصحاب رسانه ایجاد کند و سازمان محیط‌زیست را از انزوا در آورد؛ روندی که تداوم آن می‌توانست باعث ارتقای اطلاع‌رسانی در زمینه محیط‌زیست شود.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید