زیست بوم
قطعه گمشده در فرهنگسازی محیطزیست
- زيست بوم
- نمایش از دوشنبه, 31 خرداد 1389 11:54
- بازدید: 2778
برگرفته از روزنامه همشهری
اسدالله افلاکی«تخریب طبیعت زمانی متوقف میشود که حفظ محیطزیست یکی از دغدغههای اصلی شهروندان باشد.»
این راهکاری است که تقریبا همه منتقدان عرصه محیطزیست برآن اتفاق نظر دارند و البته تأکید میکنند که دستیابی به این هدف در گرو فرهنگسازی است. به عبارت دیگر، فرهنگسازی را حلقه مفقوده حفاظت محیطزیست میدانند. در عین حال بر این باورند صداوسیمابهعنوان رسانهای اثرگذار آنگونه که در خور این رسانه است به محیطزیست نپرداخته و طی سالهای گذشته از این مسئولیت خود غافل مانده است. نقد و بررسی عملکرد صداوسیمادر عرصه محیطزیست، دستمایه گزارشی است که در پی میآید.
«متأسفانه امروز صداوسیماسهم بسیار ناچیزی در اطلاع رسانی و انعکاس اخبار محیطزیست دارد. بهخصوص ما کمتر شاهد پخش اخبار مرتبط با تخریبهای محیطزیست از این رسانه اثرگذاریم.»؛ این نخستین جملهای است که دکتر حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران درباره عملکرد صداوسیمابر زبان میآورد. وی میگوید: «رویکرد حاکم بر صداوسیما انعکاس نکات مثبت محیطزیست است. بهطوری که اکنون برای بسیاری این شبهه ایجاد شده که صداوسیما در عرصه محیطزیست سخنگوی دولت است. شاید این به خاطر مصلحت اندیشی و با این نگرش باشد که انعکاس تخریبها ممکن است باعث سیاهنمایی شود در حالی که این طرز تلقی نه تنها مثبت و سازنده نیست که در نهایت به ضرر دستگاه اجرایی کشور است.»
نقد، سیاه نمایی نیست
دکتر آخانی با اشاره به اینکه نباید عملکرد صداوسیما بهگونهای باشد که برای برخی این تصور ایجاد شود که این رسانه در خدمت یک دیدگاه است، تصریح میکند:« کسانی که نقد را مساوی با سیاهنمایی میدانند و بر مبنای همین باور واقعیتهای محیطزیست را آنگونه که باید منعکس نمیکنند در واقع بزرگترین زیان را متوجه دولت میکنند چرا که از طریق نقد سازنده است که دستگاههای اجرایی هدایت میشوند و در واقع از تکرار آزمون وخطا بینیاز میشوند.»
این پژوهشگر منابع طبیعی با تأکید مجدد بر جایگاه انکارناپذیر صداوسیمادر اطلاعرسانی میافزاید: «وقتی میگوییم فرهنگسازی، منظورفرهنگسازی در همه زمینهها برای رشد و تعالی است. براین اساس همانگونه که صداوسیما از نظر فرهنگی بر جنبههای خاصی تأکید میکند و با استراتژی تعریف شدهای به مسائل اقتصادی و اجتماعی میپردازد انتظار میرود برای محیطزیست هم اولویت قائل شود.
فراموش نکنیم که یک سونگری و داشتن نگاه تک بعدی تنها به رویگردانی مخاطبان میانجامد. صداوسیمابنا بر رسالت بزرگی که دارد باید فارغ از یکسونگری در عرصه اطلاع رسانی محیطزیست، هم اخبار خوب را منعکس کند هم اخبار بد را. هم به تخریبها بپردازد هم فعالیتهای مثبت دستاندرکاران محیطزیست را به معرض نمایش بگذارد. آنچه باعث جذابیت برنامهها میشود حضور منتقدان و نقد سازنده است.»
وی ضمن انتقاد از اختصاص بخش قابل توجهی از برنامههای سیما به فیلمها و سریالهای خشن پلیسی میگوید: «اصولا پخش فیلمهایی با تم خشونت، سبب رواج روحیات ضدمحیطزیستی در بین مخاطبان میشود در حالی که محیطزیست نیاز به برنامههایی دارد که در آن ملاطفت وجود داشته باشد نه خشونت و خونریزی.»
دکتر آخانی بخش دیگری از سریالهای صداوسیمارا نشانه میرود و میافزاید: «حتی سریالهایی که تم خانوادگی و اجتماعی دارند دو بخش کاملا متفاوت جامعه را هدف میگیرند. دراین سریالها یا بخش ثروتمند جامعه به تصویر کشیده میشود که ماشینهای لوکس و زندگی مرفهی دارند و به نوعی مصرفگرایی را ترویج میکنند که این شیوه زندگی مغایر با حفظ محیطزیست است یا سریال با دستمایههایی از زندگی لایههای فرودست و فقیرجامعه ساخته میشود؛ قشری که تمام هم و غمشان سیر کردن شکم است در نتیجه مجالی برای پرداختن به محیطزیست در زندگی این افراد وجود ندارد.
خلأ موجود در صداوسیما، نپرداختن به طبقه تحصیلکرده و متوسط است. این قشرکه شمار قابل توجهی از شهروندان را شامل میشوند و میتوانند در حفظ محیطزیست نقشی مؤثر ایفا کنند در صداوسیما جایی ندارند به همین دلیل این طبقه از صداوسیما رویگردان شدهاند.»
آخانی در پایان سازمان محیطزیست را نشانه میگیرد و میگوید: « سازمان محیطزیست در عرصه فرهنگی بسیار ضعیف عمل کرده است.» به گفته وی آنچه به این ضعف دامن میزند کمبود منابع و کمبود نیرویهای کارآمد و کارشناسان مجرب در این سازمان است.
محیطزیست اولویت ندارد
مهندس کاظم نصرتی نصرآبادی، رئیس جامعه جنگلبانی ایران، از منظر دیگری فعالیتهای صداوسیما در عرصه محیطزیست را به نقد میکشد؛ «وظیفه صداوسیمافرهنگسازی درهمه زمینهها و ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. در قوانین و مقررات و اسناد محیطزیست، جایگاهی که برای صداوسیماتعریف شده، تلاش برای ارتقای فرهنگ منابع طبیعی از طریق اطلاعرسانی و آموزش است؛ یعنی هم دربخش آموزش و هم دربخش اطلاعرسانی وظایفی برای صداوسیما در نظر گرفته شده است. براساس این جایگاه، انتظار میرود صداوسیما واحدی را برای ترویج وفرهنگ محیطزیست و منابع طبیعی در نظر بگیرد تا بهصورت متمرکز و با برنامهای مدون به این مقوله پرداخته شود.»
این کارشناس منابع طبیعی خاطرنشان میکند: «اگربخواهیم درافق 1404 کشور توسعه یافتهای باشیم ناگزیر باید مقوله محیطزیست و منابع طبیعی هم مانند بخشهای دیگر مورد توجه قرار بگیرد. نمیتوان محیطزیست نابسامانی داشت اما ادعا کرد که ما کشوری توسعه یافتهایم. محیطزیست سالم یکی از نمادهای توسعه یافتگی است اما متأسفانه امروز محیطزیست در صداوسیماجایی ندارد.
اگر بپذیریم حفظ منابع پایه یعنی هوا، آب، خاک و پوشش گیاهی به معنای حفظ زندگی است صداوسیماباید بخشی از برنامههای خود را به این موضوع اختصاص بدهد.» نصرتی در ادامه از کمرنگ بودن مباحث زیستمحیطی در رسانهها انتقاد میکند و میگوید:«در حال حاضر رسانهها آنچنان که شایسته است به محیطزیست نمیپردازند بهخصوص محیطزیست در صداوسیماجایی ندارد و اغلب در شمار مسائل حاشیهای مطرح میشود. درواقع نپرداختن به محیطزیست به فرهنگی در رسانهها تبدیل شده است. »
رئیس جامعه جنگلبانی ایران، با اشاره به رویکرد کنونی صداوسیمابه محیطزیست تصریح میکند:«متأسفانه صداوسیما براین تصور است که اگربه مسائل محیطزیست و منابع طبیعی پرداخته شود وطی آن از دستگاههای متولی منابع طبیعی و محیطزیست انتقاد شود این دستگاهها تضعیف خواهند شد، درصورتی که اگر صداوسیماعلاوه بر فرهنگسازی، متولیان محیطزیست و منابع طبیعی را ناگزیر به پاسخگویی کند افزون براین، همچون ناظری بر دستگاههای اجرایی - که فعالیتهایشان منجر به تخریب محیطزیست میشود- نظارت کند و تخریبهای احتمالی آنها را منعکس کند در واقع به رسالت خود در این عرصه عمل کرده است. این شیوه، بستر لازم را برای حفاظت از محیطزیست ایجاد میکند.»
وی ادامه میدهد:« بهنظر میرسد امروز این توهم وجود دارد که انتقاد یعنی تضعیف، در حالی که صداوسیمادر انعکاس تخریب باید پیشتاز باشد زیرا اقبال عمومی به صداوسیمابسیار بیشتر از رسانههای نوشتاری است و این اقبال سبب میشود وقتی گزارش تخریب یک جنگل یا تالاب از تلویزیون منعکس و تبعات آن برای مردم بازگو شود مردم خود مانع تخریب شوند.»
نصرتی میافزاید: «متأسفانه امروز آب وخاک کشور در معرض خطر است اگر به شاخصهای جهانی محیطزیست مراجعه کنیم درمییابیم که تخریب، فرسایش و رسوبگذاری در کشور بسیار بیشتر از استانداردهای جهانی است اما این موضوعات کمتر از رسانه ملی منعکس میشود زیرا این تفکر نادرست وجود دارد که محیطزیست مانع توسعه کشور است. در نتیجه پرداختن و بهادادن به محیطزیست را مانعی بر سرراه توسعه میدانند.»
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا