ادبیات
گونههاى رنگ در زبان فارسى
- ادبيات
- نمایش از دوشنبه, 27 آذر 1391 19:05
- بازدید: 6331
برگرفته از مجلۀ زبانشناسی، سال 14، شمارۀ 1 و 2 (1378)، ص2 تا 9
شادروان ایرج افشار
مقالۀ دلپذیر (بررسى رنگواژهها در زبان فارسى» نوشتۀ آقاى مهرزاد منصورى که در شماره 1 و 2 سال سیزدهم مجله زبانشناسى (1375 ه.ش) چاپ شده و در آذر 1377 ه.ش انتشار یافته است مرا بر این انگیزه آورد تا به یادداشتهاى فراموششدۀ چهل ساله بنگرم و سرانجامى به آن بدهم.
من هیچگونه تأمل و بصیرتى در زمینههاى زبانشناسى ندارم و پیاده پیادهام. پس کوششم در گردآورى مصطلحات مربوط به رنگها لغتشناسى نبوده است. واژهها و اطلاعات مربوط به رنگ در زبان فارسى را به مناسبت آن گرد کرده بودم که یکى از موازین و قواعد کاغذشناسى در نسخههاى خطى ذکر رنگ کاغذ آنهاست. فهرستنگاران مقید و ملزم به تعیین نوع رنگ کاغذ مىباشند و هر کس به ظن و سلیقه خود در تشخیص رنگهاى گونهگون کاغذها، نامهایى را که با آنها آشنایى داشته است آورده. «عرضنویسان» قدیم هم در پشت نسخههاى خطى بر همین راه رفتهاند. بهطور مثال نخودى، نباتى، کاهى، شکرى، رنگهاى نزدیک به هم است و فهرستنگار به مشابهت یکى از آنها را براى تعیین رنگ کاغذ برمىگرفت.
شمار رنگواژههایى که من گرد آوردهام از یکصد و هفتاد درگذشته است و چند تا از آن میان واژههایى است که رنگهاى درهم و طرحواره را مشخص مىسازد، مانند ابرى، ابلق، گل باقلایى، ... .
شمار رنگهاى مذکور در مقالۀ آقاى منصورى یکصد و هجده است که اگر رنگهاى مکرر یعنى آنها را که با وصف حالات رنگ (سیر، روشن، باز و...) همراه است از آن تعداد برگیریم شمار رنگهاى اصلى آن مقاله شصت و سه است.
مأخذ عمده من در تهیۀ صورت رنگها عبارت بوده است از آنچه در افواه سایر است (مخصوصاً نزد رنگرزها و قالىبافها) و البته مقدارى هم آنهاست که در متون زبان فارسى و نسخههاى خطى دیدهام.
پیش از آن که نام رنگها و طبقهبندىهاى آنها را بیاورم، یادداشتهایى را مىآورم که مربوط به شناسایى منابع مربوط به رنگشناسى است و مىتواند مکمل مقالۀ آقاى منصورى باشد.
منابع تحقیق
مهمترین تحقیق به زبان عربى مقاله »الالوان و الاصباغ« نوشتۀ احمد تیمور بک مصرى است که در الموسوعۀ التیموریۀ من کنوز العرب فى اللغۀ و الفن و الادب (با مقدمۀ عباس محمود العقاد) به چاپ رسیده است (قاهره، 1961 م.)
مهمترین پژوهش براى رنگ در فرهنگ ایرانى مقاله color مندرج در دایرۀالمعارف ایرانیکا است که در دو بخش به قلم آن مارى شیمل و پ.پ. سوچک نگارش یافته. بخش اول به موضوع نماد رنگ در ادبیات فارسى اختصاص دارد و بخش دوم مربوط است به کاربرد و اهمیت رنگ در هنر ایرانى. از نوشتههاى ایرانیان به مقالۀ خانم مریم میراحمدى به عنوان «رنگ در تاریخ ایران» مندرج درمجلۀ مطالعات تاریخى، سال اول (1368 ه.ش)، شمارۀ اول، ص 144- 115، نیز مراجعه شود.
ذکر رنگها را آسانتر از هر جا در رسائل و کتابهاى خاص جواهر (بهطورمثال عرایسالجواهر، تألیف ابوالقاسم کاشانى، قرن هفتم)، در متون مربوط به صناعات (بهطور مثال بیان الصناعات، تألیف حبیش تفلیسى، قرن ششم) و همچنین در مصادر مرتبط با کاغذ و تذهیب - که مجموعهاى از آنها را آقاى نجیب مایل هروى به نام کتابآرایى در تمدن اسلامى گرد آورده است - مىتوان دید.
جز آنها رسائل خطى مذکور در ذیل براى رنگشناسى از مآخذ اصلى توانند بود:
خواص رنگ به گفتۀ افلاطون (کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران، ش 4503).
راحۀالفردوس، تألیف 1169، نوشتۀ عزیزالله محمد مراد بک (کتابخانۀ مجلس سنا، ش 157/).
رنگرزى (کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران، ش 17/4366 و 8887).
]زینت و لباس]، تألیف قاضى اختیار تونى که معرفى آن به قلم دکتر محمود فاضل یزدى در مجلۀ مشکوۀ، ش 39 (تابستان 1372 ه.ش)، ص 179، آمده است.
«شرایط صباغان» در دیوان کاشف اصفهانى، ص 85 (کتابخانۀ مرکزى دانشگاه تهران، ش 2934).
قلع آثار (کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران، ش 8246/8).
گلزار صفا (فهرست نسخههاى خطى فارسى، تألیف احمد منزوى، ص 1915).
مجموعۀ الصنایع (کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران، ش 3775).
معرفۀالالوان (ص 25-24 مجموعۀ اصغر مهدوى، ش 282، نشریه نسخههاى خطى، 106/2).
فهرست و نام رنگها
(* نشانه آن است که در جدول تنظیمى آقاى منصورى ذکر آن آمده است)
آبگینهاى
* آبى
* آبى آسمانى
* آبى سورمهاى
* آبى نفتى
آتشى (مثلاً در گل آتشى)
آجرى (در بیانالصناعات: آگرگون)
آسمونى (آسمانى) (در متون آسمانگون همآمده)
آفتاب غروبى (در لهجه یزدى)
* آفتابى (در لارى)
آلاپلنگى (در یزدى به عنوان طرح نه رنگ)
* آلبالویى
ابرى (طرح)
ابلغ (طرح)
اُخرایى (منسوب به گل اُخرا)
* اردهاى
* ارغوانى
استخوانى
اطلسى (براق)
اکلیلى
الماسى
انارى
بادامى
بادنجانى
برنجى
بلورى
بلوطى
بنفسجى (در متون قدیم)
* بنفش
بور (دید خود را سرخ و سبز و بور و زرد، مولانا)
بیجادهاى
* بیدمشکى
* بیدنجیلى (در یزدى در مورد گربه)
* پرتقالى
* پستهاى
* پشتگلى
پوست پستهاى
پوست پلنگى (طرح)
پوست پیازى
پولادى
* تریاکى
تنباکویى
توسى (توس در یزدى به کپک گفته مىشود)
* جگرى
جوزى (بنفش کمرنگ)
جوگندمى
جیوهاى (زیبقى)
چس مرغى (در یزدى، طرح)
چمنى (فرهنگ چراغ هدایت، 106)
چهرهاى (صورتى)
چیتى (در قالىبافى در راور کرمان)
حنایى
* خاکسترى
* خاکى
* خردلى
* خرمایى
خونى
* دارچینى (در قالىبافى در راور)
دودى (دودهاى)
دوغى
روناسى
زاغ (زاغى)
زبرجدى
* زرد
زردچوبهاى
زرد لیمویى
* زرشکى
زرنیخى (بیانالصناعات)
زعفران
زغالى
زمردى
زنگارى (زنگالى)
زنگارى سپید (بیانالصناعات)
زیبقى (جیوهاى)
* زیتونى
زیرهاى
سایهکوهى (در قالىبافى در راور؛ نیز در رسالۀ چراغان)
* سبز
* سبز چمنى
سبز لیمویى
سبز مغز پستهاى
سپیدایى (سفیدابى، بیانالصناعات)
سربازى
سربى
* سرخ
* سرخابى
سرکهاى
سرمهاى (سورمهاى)
سرنجى
* سفید
سفیدابى (سپیدایى)
* سفید یخچالى
سماقى
سنجدى
سورمهاى (سرمهاى)
* سوسنى (فرهنگ گیلکى؛ نیز در قالىبافىدر راور)
* سیاه
سیاه دودى
سیاه زغالى
سیاه سوخته
سیلویى
سیمابى
شبقى
شترى (منظور رنگ شترى است که مایل به قهوهاى کمرنگ است نه شتر سیاه)
شرابى
شربتى (چراغ هدایت، 201)
شُشى
شفقى (تا آفتاب رخ شفقى کردهاى ز مى...، دیوان اشرف مازندرانى، ص 208)
* شکرى (چراغ هدایت، ص159، 201)
* شکلاتى
شلهاى
شمعى (چراغ هدایت، ص 250 = سبز مایل به سیاهى)
شنگرفى (شنجرفى)
شیرچایى
شیرشکرى
شیرهاى (منظور شیرۀ انگورست)
شیرى
صدفى
صندلى (رنگ چنبه زرد مایل به صندلاست، جهانگیرنامه، ص 5)
* صورتى
طاووسى (لطایفالطوایف، ص 413)
طلایى
* طوسى (توسى)
عاجى
عقیقى
عنابى
عودى (چراغ هدایت، ص 244)
فستقى (پستهاى)
فلفل نمکى
فولادى (پولادى) (در قالىبافى در راور)
فیروزهاى
* فیلى
* قرمز
قلعى (رصاصى): قلعۀ قلعى گردون با فرازقلعهات/ کمترین رنگى است در خندقکه ناپیدا بود (بدر شروانى)
* قهوهاى (باید دید قبل از ورود قهوه چه نام مشخصى به این رنگ مىدادهاند)(1)
قیرى
کافورى
کاکائویى
کاهى
کبریتى
کبود
کهربایى (چراغ هدایت، ص 201)
گردویى
گل انارى (گلنارى)
گل باقلایى (طرح)
گل خارى (در قالىبافى در راور)
گل ماشى
گلى
گندمى
گوجهفرنگى
گه مرغى (طرح)
لاجوردى (لاژوردى)
لاکى
لبویى
لعلى
* لیمویى
* ماشى
مرغشى (طرح)
* مرمرى (طرح)
مسى
مشکى
موشى (زرد تیره)
*مهتابى (مانند رنگ بیمار)
میشى (مخصوصاً در مورد چشم)، نسبتآن به چیست درنیافتم.
* نارنجى (شاهد بزم ترا تا کسوت والا شود/ گاه نارنجى نماید گاه احمر آسمان، دیوان قبولى، ص 30)
نباتى
* نخودى
نرگسى (در قالىبافى در راور)
نسوارى (در افغانستان)
نفتى
*نقرهاى
نوک مدادى
نیلوفرى
نیلى
یاقوتى
* یشمى
چند توضیح
در نامگذارى رنگها کلمه «شوکولاتى» و «پرتقالى» مأخوذ از لفظ فرنگى است. جز آن بعضى رنگواژههاى اروپایى هم عیناً به زبان فارسى وارد شده است که من در جدولم نیاوردهام مانند «بژ»(beige)، کرم (creme) سیکلمه (مأخوذ از نام گل cyclamen)، کاکائویى.
مراتب و درجاتى را که هر یک از رنگها از کمرنگ تا پررنگ مىتواند داشته باشد در جدول خود نیاوردهام ولى در جدول آقاى منصورى آمده است. در این باره رنگها با اصطلاحات مختلفى شناسانده مىشوند که عمدتاً عبارت است از:
آرام - باز - براق - بیرنگ - پررنگ - پریده - تابیده - تاریک - تند - تیره -تیل - چرک - خودرنگ - روشن - سوخته- سیر - شفاف - کمرنگ - کدر - گرفته- مات - مرده - ملایم.
در بعضى از گویشها و در زبان دامداران مصطلحات خاص براى شناساندن رنگ و طرح چارپایان و مرغان هست که مىباید گردآورى شود و من در پى آنها نرفتهام.
انتساب رنگها و طبقهبندى آنها
الف. رنگهاى اصلى: آبى - بنفش (بنفشه منتسب بدان شده) - بور - زرد - سبز - سفید - سیاه - قرمز (سرخ) - قهوهاى - کبود.
ب. رنگهاى منتسب به عناصر طبیعى: آبى - آتشى - آسمانى - آفتاب غروبى - آفتابى - ابرى - خاکى - خاکسترى - دودى - سایه کوهى - شفقى - مهتابى.
پ. رنگهاى منتسب به جانوران: زاغ - گرگ و میش - شترى - طاووسى - فیلى - موشى.
ت. رنگهاى منتسب به درختان: صندلى.
ث. رنگهاى منتسب به میوهها: آلبالویى - انارى - بادامى - بلوطى - پرتقالى - پستهاى - پوست پستهاى - جوزى - خرمایى - زرشکى - زیتونى - سماقى - سنجدى -عنابى - فستقى - فندقى - کاکائویى - گردویى - لیمویى - نارنجى.
ج. رنگهاى منتسب به سبزىها: بادنجانى - پوست پیازى - جوگندمى -چمنى - روناسى - زیرهاى - کاهى - گندمى.
چ. رنگهاى منتسب به بقولات: گل باقلایى - ماشى - نخودى.
ح. رنگهاى منتسب به گلها: ارغوانى - بنفسجى - بیدمشکى - پشت گلى - سوسنى - گل انارى - گل خارى - گلى - نرگسى - نیلوفرى.
خ. رنگهاى منتسب به سنگها و کانىها: اُخرایى - الماسى - بیجادهاى -جیوهاى - زبرجدى - زرنیخى - زمردى - شنگرفى - صدفى - عقیقى - فیروزهاى - قیرى - کهربایى - لاجوردى - لعلى - مرمرى - نیلى - یاقوتى - یشمى.
د. رنگهاى منتسب به فلزات: برنجى - پولادى - سربى - طلایى - فولادى - قلعى - مسى - نقرهاى.
ذ. رنگهاى منتسب به اشیا: آبگینهاى - آجرى - اکلیلى - بلورى - سپیدابى - سربازى (لباس) - سرخابى - سرمهاى - شلهاى - شمعى - کتانى - مدادى.
ر. رنگهاى منتسب به ساختههاى خوردنى: اردهاى - سرکهاى - شرابى -شربتى - شکرى - شکلاتى - شیرچایى - شیرشکرى - شیرهاى - شیرى - قهوهاى - لبویى - نباتى.
ز. رنگهاى منتسب به ادویه: حنایى - خردلى - دارچینى - زردچوبهاى -زعفرانى - زیرهاى - عودى - فلفل نمکى - کافورى - مشکى - نسوارى.
ژ. رنگهاى منتسب به اجزاى بدن: استخوانى - جگرى - چهرهاى - خونى - صورتى - عاجى.
س. رنگهاى منتسب به متفرقات: تریاکى - توسى - تنباکویى - چینى - دوغى- زغالى - زنگارى - سیلویى - شبقى - کبریتى - لاکى - میشى.
طبقهبندى درجاتى
طبقهبندى دیگرى که مىباید در نظر داشت تقسیم رنگها بر حسب تمایل آنها به رنگ اصلى است، بهطور مثال:
آبىها: آبگینهاى - آسمانى - توسى - جیوهاى - فیروزهاى - لاجوردى - نیلى.
بنفشها: بادنجانى - دودى - کبودى.
زردها: خردلى - زردچوبهاى - زعفرانى - طلایى.
سبزها: پستهاى - چمنى - زبرجدى - زمردى - زیتونى.
سرخها: آتشى - آلبالویى - اُخرایى - جگرى.
سفیدها: استخوانى - شربتى - شیرى - صدفى - عاجى.
سیاهها: دودى - زاغ - زغالى - سورمهاى - قیرى.
قهوهاى: اردهاى - بلوطى - تریاکى - خرمایى - شترى - فندقى.
یادداشت:
1. البته نوعى شراب نامرغوب به نام «قهوه» در متون داروشناسى کهن یاد شده که ممکن است با نام «قهوهخانه» ارتباط داشته باشد اما با نام این رنگ گمان نمىرود که مرتبط بوده باشد.